eitaa logo
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ
3.1هزار دنبال‌کننده
110 عکس
1 ویدیو
0 فایل
انجمن تنهایی😶 @anjomantanhai کانال خلق لکم من انفسکم @mohammadi2i کانال مکتب‌ خونه حاج فِصال @soalatkhososi کانال تلگرام t.me/mohammadi2i تعین وقت مشاوره و تهیه کارگاه ها 👇 @F_Shojaeeii
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اقای محمدی شب جمعه است امشبم مثل هفته های قبل کسی نیست من رو ببره هیات امشبم مثل هفته های قبل باز باید ماتم بگیرم هم از حرم دورم هم از هیات چرا اخه لااقل نمیزارن خودم تنهایی با ماشین برم 🥲💔 اگه الان محبوبم بود اون منو میبرد هیات که الان اینقدر حسرت هیات نخورم🥲🥲🥲
سلام‌ حاج فصال‌ هر هفته تنهایی میام مقبره شهدای گمنام برای مراسم استغاثه‌.. حال و هوای اینجا رو دوست دارم‌.. حس خوبی داره‌..
برای انجمن تنهایی امروز تنهایی رفتم چرخ فروشگاه رو برداشتم برای خوابگاه خرید کردم. حالا بعدا باز بیشتر یاد میگیرم چی بخرم ولی از خونه چیز آوردن خیلی بهتر بود. آدم باید از اینکارا بکنه بالاخره:)) احساس آدم بزرگ بودنم بیشتر شد یه ذره:)))
آقای محمدی تنهایی سرم زدن هم قفلش باز شد. قبل از این تنهایی دکتر زیاد رفته بودم. آزمایش هم تنهایی داده بودم ولی اولین باره موقع سرم زدن تنهام
https://eitaa.com/anjomantanhai/147 من ی دفعه تو حرم امام رضا حالم بد شد خادمه بهم گفت پاشو برو دارالشفاء رفتم دارالشفاء رفتم اورژانس گفتم من بدنم داره می لرزه حالم خوب نیست خانمه می‌گفت برو نوبت بگیر ( اصلا نمیدونستم روند کار چطوریه) هی رفتم و اومدم رفتم و اومدم بعد ک فهمیدم چطوریه رفتم کارت کشیدم کاغذ دستگاه تموم شد فاکتور نداد نشستم رو صندلیا زدم زیر گریه زنگ زدم خالم گفتم آره من دارالشفاء‌م اما به مامانم چیزی نگید ( چون بهم گفته بود حالت بد میشه اما گوش نکردم 😂) بعد ده دقیقه خالم زنگ زده میگه ببین خودت میتونی کاراتو بکنی من برم زیارت ؟!😐😐😐 گفتم باشه اشکالی نداره برید ( چون دیگه زیارت وداع بود سخت نگرفتم) اما اون روز ب معنای واقعی کلمه کمی بزرگ شدنم رو حس کردم ( البته بماند ک ی آدمی ک هنوزم نیومده کم فحش نخورد🙄)
برای انجمن تنهایی☺️ امروز خیلی حالم گرفته بود از اینکه هیچکس رو حتی برای یه صحبتِ روزمره ساده ندارم... کل روزم رو با حال بد گذروندم و حالا رو آوردم به "نوشتن"✍🏻 به خودم اومدم و دیدم بعد چند صفحه غرغر کردن و شکایت، ناخوداگاه مشکلم رو پیدا کردم! تحلیل کردم! و براش نسخه هم نوشتم🌱 نسخه ای که از اعماق قلبم اومد، نه چیزی که کس دیگه ای بهم تحمیل کنه...🫀 چقدر دلم برای نوشتن همین روزمرگی‌ها تنگ شده بود! به اینجای نوشته ها که رسیدم، دیگه حالم خوب شده بود و به لطف خدا قلبم سبک شده بود. دلم خواست این حال رو با بقیه تقسیم کنم🫂 شاید کس دیگه‌ای هم باشه که مثل من، امروزِ بدی رو گذرونده باشه و دنبال یه پناهگاه باشه🪴 بعد از خدا، پناهگاهی به خوبی "کاغذ و قلم" سراغ ندارم😌 😄 👀👩🏻‍🦯
سلام حاجی میخواستم یه چیزی رو راجب انجمن تنهایی بگم. منم خیلی وقتا احساس میکردم تنهام و برای همینم سراغ ادمای اشتباه میرفتم تو زندگیم. ولی یه مدته که در کنار شغلم، خوندن ارشد رو شروع کردم. از صبح که بیدار میشم تا اخر شب باید یا کار کنم یا درس بخونم. اگر احیانا وقت اضافه داشته باشم با کلاس موسیقی و شرکت تو رویدادهای مختلف پرش کردم. در واقع من خیلی وقته نتونستم به این فکر کنم که تنهام، یعنی وقتشو ندارم😂 اگر یکی خیلی اذیت بود بهش بگید واسه خودش کار درست کنه.
برای انجمن تنهایی🥀 سلام حاج فصال ، تا به الان اینقدر احساس تنهایی نکرده بودم ، امسال دانشجو شدم و اومدم و دانشگاه ، تو کلاس مون تنها فرد چادری کلاسم و خیلی ها واقعاااا رفتار شون باهم بده ، حس میکنم تو جمع کل کلاس تنهام ، چون من حاضر نیستم بعد از کلاس ها برم تو اکیپ هاشون ، چون آخر هفته ها بلند نمیشم برم باهاشون بیرون ( چون دختر و پسر باهم میرن بیرون من نمیرم ) ، چون من حد و مرزی دارم واسه ارتباط با نامحرم ... سر همین موضوع اکثر تایم ها بین کلاس هام به تنهایی میگذره ، بچه ها کلاس گروه زده بودن تو تلگرام ولی فقط منو انداختن بیرون چون باهام حال نمیکردن و صبح تا شب چت نمیکردم تو گروه و ... ولی خیلی سخته تا این حد توی شهر غریب آدم تنها باشه ، ولی دیگه کم کم دارم عادت میکنم با تنهاییم چطوری خوش بگذرونم ، چطوری حال دلم رو خوب کنم و اینقدر بابت این اتفاق ها خودم رو اذیت نکنم✨ هنوز کامل موفق نشدم و گاهی به شدت از این موضوع دلم میگیره ولی خدا در کنار همه تنهایی هام ی دوست خیلی خوب تو خوابگاه قسمتم کرده که رفتار بد همه اونا رو بشوره ببره 🥀
https://eitaa.com/anjomantanhai/151 پیرو صحبت ایشون، من دانشجوی پزشکی ام و متاسفانه تو رشته‌های علوم پزشکی وضعیت خیلی وخیمه... یادمه ترم ۱ ک بودم، بعضی وقتها ک خیلی اذیت میشدم از جو موجود همش این جمله میومد توی ذهنم که "چرا بچه‌ مذهبیا سنگر رو خالی کردن و من باید اینجا انقد تنها و غریب باشم..." هنوزم همینه البته... اینطوری نیست ک طرد شده باشم ولی با همه دخترا در حد سلام و علیک و با بعضیا در حد اینکه بین کلاس تنها نباشم! از دانشگاه برای من دوست در نیومد🥲 همین الانشم تنهایی تو سلف دارم نون پنیرمو میخورم و سخنرانی گوش میدم😃✌️🏻
درمورد موضوع جدید انجمن تنهایی: تو کلاس ما هم فقط خودم چادری بودم و بقیه بچه‌ها به خاطر خوابگاهی‌بودن بیشتر با هم جور بودن. ولی خب منم سعی می‌کردم بیشتر باهاشون ارتباط بگیرم شده به بهانه‌ی درس حتی. کم کم این ارتباطات شکل گرفت. و الان بعد از چند سال کم و بیش از هم باخبر هستیم. انتظار نداشته باشید آدمای غیرمعتقد به خاطر ظاهرمون بیان سمت‌مون. اول با اخلاق و ارتباط خوبه که میتونیم تعامل داشته باشیم و بعدا حتی از نظر اعتقادی تاثیر مثبت بذاریم. ما مذهبیا باید اول از همه، ارتباط صحیح رو یاد بگیریم تا بتونیم موثر باشیم. یکم باید تلاش کنیم و انرژی بذاریم سر این موضوع. مهم‌تر از همه اعتمااااد به نفس داشته باشیم. تو رو خدا این قضیه رو جدی بگیرید تا کمبود اعتماد به نفس رو به پای مذهبی‌بودنتون ننویسن...
سلام حاج فِصال روز شما بخیر من حس اون دختر خانم که تو انجمن تنهایی پیام گذاشته رو کامل درک میکنم چون این وضعیت رو تو همه مقاطع تحصیلیم داشتم بخاطر چادری بودنم (هر چند واقعا تو لیسانس بیشتر برام آزاردهنده بود و اکثر دوستام افراد سال بالایی و غیرهمکلاسیم بودن- وای که چقد سختم بود تنها چادری کلاس بودم و از شدت حس تنهایی و خجالت میرفتم ته کلاس مینشستم) حتی الانم که شاغلم این وضعیت هست البته نه تو محیط کار بلکه تو مترو و خیابون رفتارای بدی میبینم (بی احترامی موقع سوار قطار شدن و...) به ایشون بگید در گذر زمان آدمای مناسب رو پیدا میکنید و مهم نیست که کسی شبیه شما نیست اگه کسی به شما احساس امنیت نمیده یعنی آدم امنی نیست و ازشون فاصله بگیر خوب درس بخون و غصه اون خل و چلها رو نخورن🌷🌿
یه جای کار نمی لنگه؟! خب مگه دانشگاه بسیج نداره؟ مگه هیئت نداره؟ هر چی فکر می کنم بالاخره یعنی ۵ نفر چادری وجود نداره که با هم دوست شن؟🙄
https://eitaa.com/anjomantanhai/151 من چون دانشگاهم خاص بود دختر بودیم همه و همه چادری اوائل بابت سخت گیری ها خیلی ناراحت بودیم بچه ها زیاد غر میزدن حتی میگفتیم این جا کلاس سیزدهمه نه دانشگاه ما بچه مدرسه ایم انگار و .... بعد ها که شرایط دوستام یا خانواده رو تو دانشگاه های دیگه دیدم فهمیدم چه نعمتی نصیبم شده این که همه یک شکل هستیم تو اوج اغتشاشات 1401 هم دانشگاه ما تو قلب تهران آروم و عالی بود منظورم اینه که بعضی بچه ها شرایط برعکس دارن اما قدر نمیدونن آدم تو هر شرایطی هست ممکنه ناشکری کنه یا شکر گذار باشه یه توصیه دوستانه هم بدم صدقه بلاها رو از آدم دور میکنه و مشکلات رو حل میکنه صدقه بدن حتما حتی اگر شعاری و کلیشه ای باشه
https://eitaa.com/anjomantanhai/151 سلام حاج فصال. پیرو این پیام، باید بگم که من ورودی 93 رشته زبان انگلیسی بودم. روزی که وارد کلاس شدم همه ی برخوردها طوری بود که انگار اونا همه با هم دوستند و من غریبه شون هستم. چون چادری هستم، یکی از بچه های کلاسمون گفت روز اوّلی که وارد کلاس شدی، فکر کردم از بچه های الهیاتی هستی و اشتباها وارد کلاس شدی! ولی دو چیز منو نجات داد: 1. اعتماد به نفسم و اینکه با همه شون ارتباط می گرفتم، نمیگم صمیمی شدم ولی خیلی با هم کارهای گروهی انجام دادیم.. 2. تمام اوقات بیکاری یا بین کلاس ها سرمو می گرفتی، تو دفتر بسیج دانشجویی پیدام می کردی. فقط خدا می دونه که من بهترین دوستامو از بسیج دانشجویی دارم، دوستایی که هنوز که هنوزه از تهران و اصفهان و شهرهای مختلف دور هم جمع میشیم و خیلی به همدیگه شبیهیم. میخوام بگم بچه ها برن ی گشتی تو دانشگاه بزنند، تشکل های مختلف هست، ببینند با کدومشون بهتر می تونند ارتباط بگیرند، همونجا عضو بشن و حتی می تونند مسئولیت بگیرند. این مسئولیت گرفتن ها هم باعث رشد شخصیتی آدم میشه، هم آدم تنها نمی مونه.
تو کلاس ما همه جور تیپی بود همه هم با هم خوب بودیم اینجوری هم نیست که بقیه الان از دانشگاه بترسن!!!! اگر تو کلاستون مثل شما نیست، تو خوابگاه دنبالش بگردین، توی سلف یا صف غذا ، نمازخونه، بسیج ، جشن ها ، کارهای جهادی ، انجمن ها یک جوری سر حرف باز کنین اگر میتونین... من خودم ازهر راهی با بقیه ارتباط میگرفتم، حتی تو خوابگاه موقع مسواک زدن هم با یکی گرم گرفتم و دوست شدیم.. اگر نتونستین و همچنان شرایط سخت بود، یک ترم مرخصی بگیرین ، باور کنین چیزی نمیشه، دو تا از فامیل هامون اینکار و کردن چون با جو کلاسشون نمیتونستن ارتباط بگیرن، تو کلاس جدید حالشون خوبه
سلام برای موضوع اخیر انجمن تنهایی به نظر من محیط متفاوت و آدم‌های متفاوت با ما فرصیتیه برای رشد شخصیتی، اما از طرف دیگه آدم باید به ظرفیت خودش هم توجه کنه. قرار نیست همه افراد جامعه شکل هم باشن و اگر کسی انقدر در برقراری ارتباط با دیگران ناتوانه و با کمترین تفاوتی دچار بحران میشه باید بره جایی که این چالش براش به حداقل برسه! من الان در محیط کار و اجتماع هیچ مشکلی با آدمای متفاوت از خودم ندارم و با همه جور آدمی از محجبه و حزب اللهی گرفته تا بی‌حجاب و بی نماز در دایره ارتباط و دوستی من هستن، نه به خاطر کسی خودمو تغییر دادم نه به کسی التماس کردم بیاد با من چادری دوست باشه حتما و این مهارت ارتباطیمو مدیون دانشگاهمم که شخصیت و اعتقاد منو محکم کرد. کجا؟ دانشگاه قم! دانشگاه قم تفکیک جنسیتیه و دانشکده دختران و پسران از هم جداست و فاصله زیادی داره، یا دانشگاه حضرت معصومه علیهاالسلامه قم یا دانشگاه الزهرا یا دانشگاه امام صادق خواهران کلا فقط دخترانه‌س(من فقط این سه جا رو میشناسم به این شکل باشن شاید بازم دانشگاه این مدلی باشه). پوشش چادر اصلا در دانشگاه قم الزامی و دِرس کد دانشگاهه. اگرم سطح علمی این دانشگاه جای سوال باشه با دوتا سرچ حل میشه:)) شش ساله اینجام، محیط خیلی سالم و پویا و انرژی مثبته. خود شهر قم که اصلا طلای ناب هر چی بگم کم گفتم، انقد آدما از شهرهای دور میان که من تهرانی خجالت میکشم میگم من فقط دو سه ساعت تو راهم. طرف می‌تونه به قول خودش بره شهر غریب ولی می‌ره جایی که هم خودش عذاب می‌کشه هم میاد منت دینداریشو می‌ذاره که همه کافرن فقط من خوبم. یه ذره آدم فکر کنه تو انتخاب‌هاش بد نیست:))
کتابه قشنگیه برا انجمن تنهایی از صحبت های شهید دیالمه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/anjomantanhai/151 سلام منم تو کلاس چند ده نفریمون تنها چادری کلاسم حتی دیروز سر کلاس 60 نفری بحث رفت رو حجاب و استاد پرسید کیا چادر میزنن کل اون جمعیت چشم چرخوندن سمت من😂پارسال که هنوز بوی زن زندگی آزادی به مشام میخورد رفتم دانشگاه ولی اعتماد به نفس خودمو. حفظ کردم بعد یه مدت با اکثریت هم کلاسیام ارتباط گرفتم ولی فقط با دونفرشون صمیمی شدم بقیه در حد سلام علیکن تا حالا هم کسی به خاطر حجابم منو سرزنش یا تمسخر نکرده چون خودم ارزش و اعتماد به نفسمو حفظ کردم حجاب هم یه سبک پوششه اگه دقت کرده باشین همه ی اون کسایی که مانتوئین هم مثل هم نیستن حتی خیلی جاها با پوشش و طرز فکر هم زاویه دارن پس خودتونو درگیر این چیزا نکنید دانشگاه جای یاد گرفتن و خودسازیه پس رو همین هم تمرکز کنید
وضعیت انجمن تنهاییا...🥲🥺☹️ همه یه مشت مهربونِ طفلکیِ ناز نازیِ از برگ گل نازک ترِ تهههههنای بغلی دور هم جمع شدیم...
سلام به هم کانالهای انجمن تنهایی من محل کارم خصوصیه ولی داشتن چادر الزامیه،هیج کدوم از همکارهای من چادری نیستن چون الزام به چادر هست چادر میزارن با آرایش و....،در دنیای مجازی کانال دارن چون من محجبه ام اضافه ام نکردن😄 من دوست ندارم آهنگ با صدای خانم بشنوم مجبورم چیزی نگم، چون برای یک مسأله ساده که دفاع از مشتری بود توبیخ شدم و.... حالا چه برسه بگم همکارام آهنگ خانم گوش نکنن.(البته متاسفانه مردم هم تم مذهبی نمی پسندن بعضیها به راحتی باهام بدرفتاری میکنن ولی من سعی میکنم با احترام کارشون انجام بدم تشریف ببرن،البته بعضیهاشون تغییر میکنند اکثرا خیر)خواستم بدونید که فقط تو دانشگاه تنهایی نیست خدا باماست.
وقتی همه آدم های امن زندگی تموم بشن چیکار باید کرد؟ چطور باید خودمو بسازم؟ تنهایی؟؟؟؟؟
امشب تو حرم داشتم فکر می کردم چه جوری به اینجا رسیدم چه اتفاقایی افتاد چه ادمایی مقصر بودن چه زخمایی به قلبم خورد اخرش به این نتیجه رسیدم که خودمم کم مقصر نبودم دیگران اگه زخم زدن به یکی دیگه زدن اما من به خودم زدم واسه رفاقتی که عمرش ۳ سال بود ضربه هایی زدم به خودم که حالا حالا جبران شدنی نیست جلوی افکار ازاد دهنده ام رو نتونستم بگیرم و همش معطل دیگران بودم که بهم کمک کنن یادم رفت خودم وجود دارم به خودم کمک کنم دستمو بگیرم و بلند کنم. از یه جایی به بعد باید باور کنیم که وقتی کسی رو نداری خودت باید بلند شی و بجنگی و الا بیشتر زخم می خوری افسردگی انتها نداره حال بد تمومی نداره تا وقتی که یه گوشه نشسته باشی. باااید بلند شی و خودت رو نجات بدی هر چند سخت باشه
‏همکارم سکته زد و آوردمش بیمارستان از صبح تا الان نه خانمش نه بچه هاش هیشکی نیومد سراغش برم خونه ... بنظرم متاهل ها هم بنوبه خود تنها هستند
تنهایی ربطی به مجردی و متاهلی نداره. ی حسه!! 🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂