eitaa logo
هیئت انصار ابوالفضل تهران
234 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
4.4هزار ویدیو
500 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
7.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️ای وای از بیعتشان .... 🎙نوحه دلنشین یزدی با صدای سروش رحمانی و مصطفی محسن زاده را در شب دوم محرم، با حال خوب گوش دهید 📎 📎
9.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😭با حال خوب ببینید 🎥لحظه رسیدن به سنگ مزار حضرت رقیه(س) هر جا که به پرچمش نگاهت افتاد حرم رقیه است ... تنها حرمی که روضه خون نمیخواد حرم رقیه است ... 💔🥀
5.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 ! این اثر اجازه توست که ما می توانیم در خیمه عزای جدت بنشینیم و برای او اشک بریزیم. اشکهای ما اگر مایه لبخند تو نشود قیمتی ندارد. تو اشکهایی را که دل ما را به مکتب عاشورا پیوند می دهد دوست داری. تو دوست داری که بزم عزای جدت همیشه گرم باشد و کسانی را که مایه گرمی خیمه گاه عزای حسین هستند دو صدچندان دوست داری. بزم عزای عاشورا وقتی گرم می شود که نفس غمگین عزاداران بوی مرام حسین را بدهد. ممنون توایم که می گذاری به اندازه گرمی یک آه هم که شده، مجلس عزای جد غریبت را گرم کنیم. شبت بخیر عزادار حسین!
5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضه علی اکبر(ع)... 🎙مداحی بسیار دلنشین مرحوم کوثری بمناسبت شب هشتم محرم 📎 📎
4.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🍃 چشم هایت را بده به من می خواهم یک بار با چشم های تو ضریح شش گوشه را طواف کنم. مزار حسین چشم بر هم زدنی از فرشته ها خالی نمی شود. طواف مزار او به همراه فرشته ها لطف دیگری دارد. می خواهم دست در بال فرشته ها شش گوشه را زیارت کنم و برایشان روضه بخوانم و صدای ناله شان را بشنوم. ضجه فرشته هایی که در مصیبت حسین از خود بیخود می شوند، حکومت غم حسین در آسمان را نشانم می دهد. غم حسین بیداد کرده. زندگی در زمین و آسمان به برکت غم حسین جاری است. من در این تردید ندارم اما دوست دارم آن را ببینم. چشم هایت را دریغ نکن از من. شبت بخیر معتکف کوی حسین
13.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بچه‌ها رو چطوری برای هیئت آماده کنیم ▪️ حضور بچه‌ها توی روضه و هیئت نه‌فقط خوب و به‌جاست که لازمه. ▪️ این حضور کمک می‌کنه تا اون‌ها با فرهنگ عاشورا آشنا بشن و درک کودکانه‌شون درباره عاشورا و علیه السلام بهتر شکل بگیره و حسینی تربیت بشن. 👌پیشنهاد دانلود 👌نشر حداکثری
18.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عبدالله ام حسین آبرویم جدا نمیشوم من از عمویم منم به پایش ؛ شهید آخر ؛ الله اکبر الله اکبر ـ حسین سردار ره دین بود حقیقت حق طلبی این بود از سر نی‌گفت؛ سبط پیمبر الله اکبر الله اکبر حضرت علیه السلام
•.🍂 ‍ 🏴 روزپنجم : حضرت‌عبدالله‌بن‌حسن‌علیه‌السلام ... سختى زخمها امام حسین(علیه السلام) را بر زمین نشانده بود و سپاهیان او را از هر سوى در میان گرفته بودند. عبداللّه بن حسن كه در آن زمان یازده سال بیشتر نداشت عموى خود را نگریست كه دشمن او را از هر سوى در میان گرفته است. یاراى دیدن بیشتر این منظره را نداشت. بى اختیار به سوى عمو دوان شد. عمّه اش حضرت زینب سلام الله علیها خواست عبدالله را بگیرد، امّا حضرت عبدالله با گفتن اینکه "به خدا از عمویم جدا نخواهم شد" از چنگ عمّه گریخت و خود را به عمو رساند. در این هنگام بحربن كعب (لعنة الله علیه) شمشیر را بلند كرد تا بر حسین فرود آورد. عبداللّه فریاد زد: اى ناپاك، آیا مى خواهى عمویم را بكشى؟ بحر ضربه خود را فرود آورد و عبداللّه دست خویش سپر كرد. شمشیر دست عبداللّه را برید و دست به پوست آویزان ماند. یادگار امام مجتبى علیه السلام فریاد زد: یا عمّاه . آنگاه خود را در دامن عمو انداخت. عمو او را به خود فشرد و فرمود: پسر برادر، بر آنچه بر تو نازل شده است صبر كن و اجر خود را از خداوند بخواه، كه خداوند تو را به پدران پاكت ملحق كند. در همین حال كه عبدالله بر دامن عمو بود، تیرانداز سپاه دشمن «حرملة بن کاهل» گلوی نازک عبدالله را نشانه گرفت و او را در دامان عمویش ذبح کرد... ا▪️▪️🔲▪️▪️ا مصحف ما، چه به هم ریختنت! وای عمو! چقَدَر تیر نشسته به تنت وای عمو! همۀ رختِ تو غارت نشده، پاره شده بس که یکپارچه با پا زدنت وای عمو! آمدم تا که اجازه بدهی و یک یک تیرها را بکشم از بدنت وای عمو! جان نداده همه بالای سرت جمع شدند چه شلوغ است سر پیرهنت وای عمو! آنقدر نیزه زیاد است نمی دانم که بکشم از بدنت یا دهنت وای عمو! الا‌لعنة‌الله‌على‌القوم‌الظالمين
5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️60 ثانیه با روضه علی اکبر(ع)... 🎙مداحی بسیار دلنشین مرحوم کوثری بمناسبت شب هشتم محرم 📎 📎
 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🖤😭بـعـد_ از_ کـــربلا_ چـه_ گذشـت شام غریبان کربلا نخستین شب عزای خاندان پیامبر(صلّی الله علیه واله) پس از شهادت سیدالشهداء (علیه‌السلام) است... 🖤😭چه شبی بود آن شب و چه حالی داشت دختر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) شب یازدهم شبی است که سر مطهر امام حسین (علیه‌السلام) در تنور منزل خولی بود در حالی که نورانیت آن سر فضا را روشن نموده بود. 🖤😭 حرکت اسرا از کربلا عمر سعد ملعون روز یازدهم تا وقت ظهر در کربلا ماند و بر کشتگان خود نمازگزارد و آنان را به خاک سپرد ،وقتی روز از نیمه گذشت فرمان داد تا دختران پیامبر ﷺ را بر شتران بی‌جهاز سوار کردند. 🖤😭و امام سجاد (علیه‌السلام) را نیز با غل و زنجیر بر شتر سوار کردند،هنگامی که آنان را از قتلگاه عبور دادند و نظر بانوان بر جسم مبارک امام حسین (علیه‌السلام) افتاد، لطمه‌ها بر صورت زدند و صدا به ندبه برداشتند. ⚫️ تشکیل مجلس ابن زیاد روز یازدهم عمر سعد به کوفه آمد ابن زیاد اِذن عمومی داد تا مردم در مجلس حاضر شوند،سپس سر مطهر امام حسین (علیه‌السلام) را نزد او گذاشتند و او نگاه می‌کرد و تبسم می‌نمود و با چوبی که در دست داشت جسارت می‌نمود. 🖤😭حرکت اهل بیت امام حسین (علیه‌السلام) به سوی کوفه 🖤😭عصر روز یازدهم اهل بیت (علیهم السلام) را با حالت اسارت به طرف کوفه بردند نزدیک غروب حرکت کردند و شبانه به کوفه رسیدند. 🖤😭لذا آن بزرگواران داغ‌دیده را تا صبح پشت دروازه‌های کوفه نگه داشتند. هنگام صبح عمر سعد ملعون از کوفه خارج شد و بسان فرمانده‌ای که از فتوحات خویش خوشحال است همراه اسراء وارد کوفه شد. ✍ منابع: [1] مقتل الحسین (علیه‌السلام) #محرم
 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🖤😭بـعـد_ از_ کـــربلا_ چـه _گذشـت (۲) 🖤😭 دفن شهدای کربلا 🖤😭روز دفن بدن‌های مطهر حضرت سیدالشهداء (علیه‌السلام) و اهل بیت و اصحاب آن حضرت به یاری جمعی از بنی‌اسد و با راهنمایی و نظارت امام سجاد (علیه‌السلام) که به صورت معجزه به کربلا برگشته بود تا اجساد را شناسایی و دفن کنند، در کربلا صورت گرفت... 🖤😭ورود اهل بیت به کوفه 🖤😭روز دوازدهم روز ورود اهل بیت (علیهم السلام) با حالت اسارت به کوفه است ،چون اسرا را وارد کوفه کردند ابن زیاد دستور داد تمام مردم شهر در قصر اجتماع کنند... در این روز ابن زیاد فرمان داد که احدی حق ندارد با اسلحه از خانه بیرون آید و ده هزار سوار و پیاده بر تمام کوچه‌ها و بازارها موکل گردانید که احدی از شیعیان امیرالمؤمنین حرکتی نکند،سپس فرمان داد سرهایی را که در کوفه بود برگردانند و در پیش روی اهل بیت حرکت دهند و با هم وارد شهر کرده در کوی و بازار بگردانند مردم با دیدن حالت زار ذریّه پیامبر و سرهای بر نیزه و بانوان و مخدرات در هودج‌های بدون پوشش صدا به گریه بلند نمودند.... 🖤😭زینب کبری، ام کلثوم، فاطمه بنت الحسین و امام زین العابدین(علیهم السلام) به ترتیب با جگرهای سوزان و قلوب دردناک ایراد خطبه نمودند که عده‌ای از لشکریان با دیدن این اوضاع از کرده خود پشیمان شدند.... 🖤😭سر حسین ابن علی( علیه‌السلام) در داخل سپر کنار ابن زیاد قرار داشت، با چوب بر لب و دندان اباعبدالله می‌زد و می‌خندید،زید ابن ارقم که از صحابه رسول خدا بود وقتی مشاهده کرد ابن زیاد ضربات خود را مانند باران بر لب و دندان اباعبدالله(علیه السلام) وارد می‌کند! صدا زد: ابن زیاد!!! چوب را از لبان حسین بردار که بخدا قسم مکرر دیدم رسول خدا این لب‌ها را می‌بوسید، سپس شروع به گریستن کرد... ابن زیاد گفت: خدا همواره چشمانت را بگریاند که برای پیروزی خدا گریه می‌کنی! اگر نبود که پیر و خرفت شده و عقلت را از دست داده‌ای، میدادم همین الان سرت را از بدنت جدا کنند! زید گفت: پسر زیاد با امانت رسول خدا چه کردی؟! سپس از مجلس خارج شد و گفت: شما مردم عرب از امروز همگی برده خواهید بود که پسر پیغمبر خدا را کشتید و پسر مرجانه را امیر خود قرار دادید تا نزدیکان شما را بکشد... 🖤😭حضرت زینب (سلام الله علیها)در گوشه‌ای از مجلس ابن زیاد نشست، زنان و کنیزان اطرافش را گرفتند... ابن زیاد سه بار پرسید: این زن که این چنین گوشه‌نشینی اختیار کرده کیست؟ کسی جواب او را نداد تا اینکه یکی از زنان گفت: این زینب دختر فاطمه دختر رسول خداست این بار ابن زیاد با شماتت گفت: خدا را سپاس که شما را کشت و حرکت‌تان را باطل گردانید 🖤😭زینب کبری( سلام الله علیها) فرمود: خدا را حمد می‌کنم که به وسیله پیامبرش ما را گرامی داشت و از پلیدی‌ها پاک ساخت،همانا فاسق رسوا می‌شود و فاجر دروغ می‌گوید و او غیر از ماست پسر مرجانه! ابن زیاد گفت: دیدی خدا با برادرت چه کرد؟ حضرت زینب( سلام الله علیها)فرمود: من جز زیبایی و خوبی چیزی ندیدم، اینها جماعتی بودند که خدا شهادت را بر ایشان مقدر کرده بود و به قتلگاه آمدند و روزی خدا میان تو و ایشان را جمع می‌کند و با تو مخامصه می‌کنند آنگاه خواهی دید که پیروز کیست؟ مادرت به عزایت بنشیند پسر مرجانه ابن زیاد از نحوه پاسخگویی حضرت زینب به خشم آمد و خواست او را بکشد عمروبن حریث گفت: این زن از مصیبت نزدیکانش ناراحت است و نباید او را مواخذه کرد،سپس ابن زیاد نگاهی به اُسرا انداخت و امام زین العابدین را دید و پرسید: کیست این؟ 🖤😭گفتند: علی ابن الحسین ابن زیاد گفت: مگر خدا علی ابن الحسین را در کربلا نکشت؟ 🖤😭امام سجاد( علیه‌السلام)فرمود: برادر دیگری داشتم به اسم علی که شما او را کشتید... ابن زیاد با وقاحت فریاد کشید: نه خدا او را کشت! 🖤😭امام سجاد( علیه‌السلام) فرمود: آری خدا جان هر کس را هنگام مرگ می‌گیرد و هیچکس نمی‌میرد مگر به اذن او،جسارت و حاضر جوابی امام خشم ابن زیاد را برانگیخت و فریاد زد: تو را چنین جرأت است که جواب مرا می‌دهی!!جلاد نفسش را بگیر 🖤😭حضرت زینب (سلام الله علیها) با شنیدن این سخن از جا پرید و امام سجاد(علیه‌السلام) را در بغل گرفت و گفت: پسر مرجانه! خون‌هایی که از ما ریختی کافی نیست برایت؟ غیر از این جوان چه کسی را برای ما باقی گذاشتی؟ اگر می‌خواهی او را بکشی اول مرا بکشابن زیاد نانجیب شرمنده شد و با تعجب گفت: چه خویشاوندی عمیقی! براستی حاضر است با او کشته شود... 🖤😭 روز شهادت امام سجاد(علیه‌السلام)بنابر قولی در این روز در سال 94 هجری در سن 57 سالگی واقع شده است و قول دیگر 25 محرم است. 📚✍ منابع: تذکرة الشهداء، صفحه۴۴۵،۴۴۷ #محرم
52.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️پدری داشتم که نامش «حسین» بود. نامش که می‌آمد، اهل زمین و آسمان، دلشان پرواز می‌کرد پیش او. ▪️جماعت! ‌ پدرم که پر کشید و رفت کار من شد ترسیم خدایی که پدرم فدایی‌اش شد. از عظمت خدا گفتم و گفتم تا همه بدانید حسینی که در کربلا فدا شد چه خدایی داشت و بدانید شما هم اگر خدا را همچون پدرم می‌شناختید هر آنچه داشتید، فدای خدامی‌کردید و می‌فهمیدید زندگی یعنی قربانی این خدا شدن. ▪️من پس از عاشورا ماندم تا خدایی را که پدرم به شوق دیدارش شکفته می‌شد به شما بشناسانم تا بدانید اگر کسی بند انگشتی به او نزدیک شود وجودش می‌شود شور و شوق و شعف. ▪️هنر پدرم، شهادت نبود. هنر او شناختن خدایش بود. اگر کسی این خدا را شناخت و فدایش نشد باید شگفت‌زده شد. مگر می‌شود خدای حسین علیه السلام را شناخت و لحظه‌ای جان را در تن تاب آورد؟ ریاضت پدر من، نفَس کشیدن بود، نه جان دادن. ▪️کاش می‌دانستید هر یک از مناجات‌های من با خدا روی دیگری از داستان کربلاست! کسی که با خدای حسین علیه السلام آشنا نشود حال و هوای کربلا نمی‌گیرد. حالا معلوم شد چرا این قدر حسین حسین می‌گویید و به کربلا می‌روید امّا حسینی نمی‌شوید و رنگ کربلا به خود نمی‌گیرید؟ .🚩 💚 🏴 🖤