پدری به پسرش وصیت کرد که پس از مرگم جوراب کهنه ای به پایم بپوشانید، میخواهم در قبر پایم باشد.
وقتی که پدرش فوت کرد و جسدش را روی تخته شست و شوی گذاشتند تا غسل بدهند، پسر وصیت پدر خود را به عالم اظهار کرد، ولی عالم ممانعت کرد و گفت:
طبق اساس دین ما، هیچ میت را به جز کفن چیزی دیگری پوشانیده نمی شود!
ولی پسر بسیار اصرار ورزید تا وصیت پدرش را بجای آورند.
سرانجام تمام علمای شهر یکجا شدند و روی این موضوع مشورت کردند، که سرانجام به مناقشه انجامید.
در این مجلس بحث ادامه داشت که نا گهان شخصی وارد مجلس شد و نامه پدر را به دست پسر داد.
پسر نامه را باز کرد، معلوم شد که نامه (وصیت نامه) پدرش است و با صدای بلند خواند:
پسرم! می بینی با وجود این همه ثروت و دارایی و باغ و ماشین و این همه امکانات و کارخانه حتی اجازه نیست یک جوراب کهنه را با خود ببرم. یک روز مرگ به سراغ تو نیز خواهد آمد، هوشیار باش به تو هم اجازه یک کفن بیشتر نخواهند داد. پس کوشش کن از دارایی که برایت گذاشته ام استفاده کنی و در راه نیک و خیر به مصرف برسانی و دست افتادگان را بگیری، زیرا یگانه چیزی که با خود به قبر خواهی برد همان اعمال و رفتار و اخلاق خوب تو است..
اگر گرفتار بلا و مصیبت و بیماری ونقص در اموال شدید و ناگاه خودتان را با دیگران مقایسه کردید که چرا دیگران در آسایش و ما در نقصانیم سریع استغفار کنید و شکر خدا به جای آورید شاید خدا به واسطه ی بیماری بلایی بزرگتر را از شما دفع کرد شاید با نقص در اموال شما را از ارتکاب حرام مصون نگه داشت و شاید او مصلحتی عالی تر برای شما می خواهد رشته ی امورتان را اگر به او بسپارید پایان خوشی خواهید داشت به خداوند اعتماد کنید
🌱کسایی که میجنگن زخمی هم میشن...!
اگه بهت زخم زبون زدن تو دلت با خودت بگو:
فدا سر مهدیِ فاطمه...
#تلنگر
❇️علامه حسن زاده آملی:
☘ آنکه نیت گناه کرده است ، هر چند به فعل آن دست نیافته است، اما دل از دست داده است.
#حدیث_سرو
خدایا بابت اون لحظههایے کھ ازت ناامید شدم و فکر کردم دیگه حواست بهم نیست ولی بود؛ ممنونم :)🌱'
#لاتَقْنَطُوا_مِنْ_رَحْمَةِ_الله
شکر4.mp3
21.99M
#شکرانه ۴
اَهــلِ شُکْـــر؛
متنّعم ترین گروه
از اهل بهشـتند!
هیچ گروهی از انسانها؛
به اندازه اهل شکر، طعم آرامش و شادی را در دنیــا و آخرت، نخواهند چشیـد.
👆👆👆👆
مجری: دکتر چرا منتظر ماه سوم امسال و جشن های نوروز شدی و به آن خبر دادی و آن را سرنوشت ساز اعلام کردی؟
منادی: اکنون چه برجی است؟ [برج ۳ میلادی] من در کدام برج خبر دادم؟ در برج یک میلادی... یعنی هنوز هیچ خبری نه از اوکراین و نه از لشکرکشی نبود و همچنین در حال حاضر مرکز تجمع نیروهای جهان شهر کییف می باشد و لازم است نیروهای روسی در ماه آذار به کییف برسند، یعنی میان ۱۱ آذار تا ۲۱ نوروز باید این اتفاق رخ دهد.. البته ۲۱ نوروز یک نشانهای از نشانههای بزرگ خداوند است که ایرانیها و مجوس آن را به عنوان آتشبازی و جشن و غیره برگرفتند در حالی که از آیات و نشانه های بزرگ خداوند است که بر امام مهدی دلالت دارد و ما اطلاع چندانی از آن نداریم، اما پیامبر خدا و علی بن ابیطالب آن را مورد تمجید قرار می دادند و همچنین بعثتی نو در جهان به حساب میآید، اگر دقت کرده باشید در برج آذار درختان شکوفا می شوند به همین خاطر تمام درختان در آن ماه شکوفا می شوند و جوجههای پرندگان بیرون میآیند.. یعنی این ماه ماهی هولناک و سرنوشت ساز است و در نزد من این ماه از ماه های حرام میباشد که شکار در آن جایز نیست، زیرا جفت گیری و تخم گذاری حیوانات در این ماه انجام میشود خلاصه این ماه از ماههای هولناک است که قضایای سرنوشت سازی را تعیین می کند، هنگامی که آمدم و در برج ۱۲ میلادی نسبت به ماه آذار خبر دادم، حال بنگرید شروع تهاجمات بر اوکراین در ابتدای ماه آذار اتفاق افتاد... یعنی از بیست و چهارم خواستند وارد شوند که نشد و حمله را تا یک آذار موکول کردند و روس ها شهرهایشان را به آتش کشیدند، برای این قضیه یک تفسیر منطقی و هوشمندانه ای نیاز است.. این را نیز به شخص خودم نگفتم همانگونه که در مورد قضیه به قتل رسیدن قاسم سلیمانی و ابومهدی مهندس خبر دادم میباشد و مهم تر از آن این است که گفتم من گفتگوی میان شما را شنیدم و خداوند شهادت شما را قبول کرد! پس من چی هستم؟ و همچنین برای شما آن لحظه را که چه کسی آنجا نشسته بود و چه کسی شهادتشان را قبول کرد مجسم کردم در نتیجه پس من در آنجا حاضر بودم و کسی از من نپرسید که با چه کسی در آنجا حاضر بودم که فرمود شهادت شما را قبول کردم.. مشکل اینجاست هنگامی که ابومهدی المهندس به سوی سید حسن [نصرالله] که خدا او را نگهدارد و این سید بزرگوار را تندرست و سالم قرار دهد آمد، سپس به او گفتند: ما پیر شدیم اما هنوز شهید نشدیم.. دقت کنید! سید حسن این جملات را بعد از شهادتشان به مردم اعلام کرد که به خاطر موارد امنیتی این را نگفت و بعد از شهادتشان اعلام کرد حال این جمله که فرمود: «گفتگوی میان شما را شنیدم و خداوند شهادت شما را قبول کرد » چیست؟ منظور از آن مکالمه همان گفتگوی آنها با سید حسن بود، پس من کی باشم که در آنجا حاضر باشم؟ و چه کسی با سید حسن حاضر بود که سید حسن او را ندید و احساس نکرد؟ کسی که آن گفتگو را شنید و خدا شهادتشان را قبول کرد حاضر بود...
مجری: دکتر این قضیه خیلی توجه ها را به خود جلب کرده که شما از ابتدای سال قبل بیش از ۲۰ بار خبر دادید که امسال سالی سرنوشتساز است و میز زیر و رو خواهد شد.. چرا؟
منادی: مگر غیر از این است که او این را به من فرموده است؟! من جز یک عروسک اسباب بازی بیش نیستم، حال آیا سرنوشت ساز بود یا نه؟ تمام جهان بر روسیه جمع شدند و روسیه نیز یک قطب به حساب می آید درحالیکه آنها می خواهند روسیه را از کره زمین محو کنند و میگویند نباید پوتین باقی بماند! حال آیا سرنوشت ساز شد یا نه؟ اگر روسیه زدوده شود دنیا تکقطبی میشود و اگر تک قطبی شود تمام دنیا به گوسفند تبدیل میشوند و این هم شدنی نیست.. حزبالله و ایران با تمام دنیا بجنگند! یک توافقی میکند و در جای خود سکوت را اختیار میکند، اما اگر روسیه و چین باقی بمانند قضیه بزرگ خواهد شد و در حال حاضر نیز تمام جهان در کنار ظالم بر ضد مظلوم ایستادند و این چیزی است که کسی آن را تجزیه و تحلیل نمیکند. حالا آیا سرنوشتساز شد یا نه؟ قبل از اینکه قضیه اوکراین رخ دهد من برای تمام جهان خارج شدم و به این خبر دادم اینکه امسال سال سرنوشت سازی خواهد بود و مرا لعن کنید حال سرنوشت ساز شد یا نه...؟