eitaa logo
هیات مجازی انصار الحجه ارواحنا فداه ✅
1.1هزار دنبال‌کننده
27.8هزار عکس
27.3هزار ویدیو
632 فایل
『°•بِسمِ‌رَّبِ‌ الحجه. اینجا مهدیه مجازی دوستان و خادمین امام الحجه علیه السلام است. ألَـلّـھم‌ْ؏َـجِـٰل‌ّلِوَلِیٰــــك‌ألٰـفَـٖࢪجّ🌱. برای ارتباط با ما :👇👇👇👇👇 @Ahmadqasemi34
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قرآن نحوه استقبال فرشتگان از «بهشتیان» را چگونه توصیف می کند؟ 🔹خداوند در سوره «زمر»، آیه ۷۳ هنگامى كه اشاره به به صورت دسته جمعى و گروه گروه به سوى مى كند، مى فرمايد: «حَتَّى اِذَا جَاؤُوهَا وَ فُتِحَتْ اَبْوَابُهَا وَ قَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ؛ تا هنگامى كه به آن برسند و گشوده شود و نگهبانانِ آن به آنها گويند: سلام بر شما». از اين تعبير استفاده مى شود كه به هنگام رسيدن به نزديكى ، درها گشوده مى شوند؛ گويى بهشت در انتظار آنهاست و آغوش باز مى كند و آنها را به درون خود دعوت مى نمايد، حتّى زحمت گشودن درها براى آنها وجود ندارد. 🔹در سوره «ص»، آيه ۵۰ همين معنا به تعبير ديگرى منعكس است، مى فرمايد: «جَنّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوَابُ؛ [آنها به سوى باغ هاى بهشت باز مى گردند] كه درهايش به روى آنها كاملا گشوده است». تعبير به «مفتّحه» با توجه به اينكه از باب تفعيل است و در اين گونه موارد مفهوم كثرت و تأكيد را دارد ممكن است به اين معنا باشد كه نه يك در؛ بلكه همه درها نه به صورت نيم گشوده، بلكه كاملا گشوده در برابر آنها قرار دارد. 🔹آيا اين درها به خودى خود گشوده مى شود؟ که گويى داراى روح و حيات است و با نزديك شدن بهشتيان به عنوان اداى احترام خود به خود گشوده مى شود، يا اينكه تنها با قصد و اراده و فرمان و بدون نياز به هيچ واسطه ديگر باز مى گردد، يا فرشتگان و خازنان بهشت به علامت احترام قبلا آن را گشوده و بر كنار در ايستاده و انتظار مَقدم آنها را مى كشند، همان گونه كه ما نسبت به ميهمانانى كه بسيار عزيز و محترمند چنين مى كنيم. 🔹احتمال اوّل مناسب تر به نظر مى رسد و ذكر صيغه مجهول مى تواند اشاره اى به آن باشد و در عين حال انتظار فرشتگان و خازنان بهشت بر كنار درها نيز متناسب با آيه اوّل است. بالاخره در سوره «رعد»، آیات ۲۳ و ۲۴ سخن از ورود فرشتگان از درهاى مختلف بهشت است و اين، بعد از در بهشت مى باشد، مى فرمايد: «وَ الْمَلَائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بَابٍ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ؛ فرشتگان از هر درى بر آنها وارد مى شوند و به آنها مى گويند: درود بر شما! به خاطر صبر و استقامتتان». 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ نهم، ج ۶، ص ۲۳۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
🥀ـ﷽ـ🥀 ۸ مادر 🌱 در همان اتاق ایزوله، یکباره به فکرم رسید که چند وقت است مادرم را ندیده ام. آخرین بار قبل از این مأموریت به دیدنش رفتم. همین که به این موضوع فکر کردم، بلافاصله در خانه مادرم بودم! 🌱 مادرم را دیدم که چادرش را سرش کرده و می خواست سریع از در بیرون بیاید. راننده آژانس، بیرون از منزل منتظرش بود. اما مادرم قبل از اینکه در را ببندد، دوباره به داخل خانه برگشت! فراموش کرده بود کلید را با خودش بیاورد. کلید را برداشت و بیرون آمد و سریع سوار ماشین شد و به سمت بیمارستان حرکت کرد. 🌱 هر کسی را می دیدم، نیت و آنچه در فکرش می گذشت را به خوبی می فهمیدم. 🌱 من بالای ماشین مادرم در آسمان سیر می کردم. مادرم در تاکسی گریه می کرد و بیماری مرا برای راننده که یک پیرمرد بود بیان می کرد. راننده هم برای شفای من دعا کرد. به بیمارستان رسیدیم. مادرم تا ورودی بخش آمد. مأموری که جلوی بخش بود، اخلاق خوبی نداشت. مادرم می خواست وارد شود که گفت: نمیشه، الان وقت ملاقات نیست. مادرم گفت: پسرم اینجاست. می خواهم به عنوان همراه پیش او بمانم. مأمور بداخلاق گفت: این مریض همراه داره. زنگ بزن بیاد بیرون و شما جای او برو داخل. مادرم که خیلی خسته شده بود، هرچه شماره برادرم را می گرفت گوشی خاموش بود. 🌱 من همینطور بین اتاق ایزوله و جلوی بخش، در رفت و آمد بودم. می خواستم به هر وسیله شده برادرم را بیدار کنم. مادرم خیلی کلافه و خسته شده بود. مأمور مشغول بازی با گوشی اش بود. توجهی به التماس های مادرم نداشت. مادرم رفت روی صندلی نشست. همین طور با خودش می گفت چیکار کنم؟ با کی تماس بگیرم و... رفتم داخل اتاق خودم. گفتم هر طور شده باید برادرم را بیدار کنم. هر کاری کردم نشد، همینطور که در تلاش بودم، یکباره به بدنم خیره شدم. باید به بدنم برگردم تا برادرم را خبر کنم، اما چطور؟! 🌱 یکباره درد را حس کردم. سرم سنگین شد. هنوز تب داشتم. من دوباره به بدنم منتقل شده بودم! به هر طریقی بود برادرم را صدا کردم. از خواب پرید و گفت: چی شده؟ چطوری، خوبی؟ به سختی گفتم: پاشو، مامان پشت ورودی بخش منتظره. گفت: از کجا میدونی؟ گفتم: خودم دیدمش. پاشو. گفت: چرا به من زنگ نزد؟ گفتم: گوشیت خاموشه. پاشو دیگه. نگاهی به گوشی خاموشش انداخت و گفت راست میگی؟! بعد بدون اینکه سؤال و جواب بپرسد دوید به سمت ورودی بخش. بنده خدا هنوز خواب بود، اصلا نپرسید که من این اطلاعات را از کجا دارم. 🌱 چند دقیقه بعد مادرم وارد اتاق شد. با اینکه به سختی می توانستم چشمانم را باز کنم، اما از اینکه بار دیگر او را میدیدم خیلی خوشحال بودم. کمی با من حرف زد و مثل تمام مادرها قربان صدقه فرزندش رفت. البته این را هم بگویم که بین من و مادرم محبت خاصی برقرار بود. از کودکی هرزمان مادرم کاری داشت، من زودتر از چهار برادرم پیش قدم میشدم. مادرم در دوران کودکی و نوجوانی ما، بین پسرها قرار گذاشت که هر روز یکی از آنها نان بخرد، دیگری در کارهای خانه کمک کند. دیگری رختخواب ها را جمع و پهن کند و... هر زمان یکی از پسرها بازیگوشی می کرد و کارش را انجام نمیداد، من پیشقدم میشدم و کارهای مانده را انجام میدادم. همیشه هم می شنیدم که مادرم با صدای بلند مرا دعا می کرد. حتى الان که سال ها از آن روزها گذشته، بیشتر مواقع، وقتی مادرم کار دارد با من در میان می گذارد و همیشه دعای خیر مادرم بدرقه راهم می شود. من این موضوع را در محاسبه اعمالم در آن سوی هستی به خوبی درک کردم. در همان لحظه ای که گذشته ام را دیدم و اعمال من بررسی می شد، دعاهای مادرم را دیدم که در سرنوشت من بسیار تأثير داشت. 🌱 بارها گناه یا خطایی از من سر زده بود که با دعای مادرم پاک شده و بی حساب میشدم و یا هرجا قرار بود بلا یا عقوبتی بر سر من وارد شود، با دعای مادرم برطرف شده بود. یعنی مقام مادر این گونه است. هر یک از دعاهای یک مادر کافی است تا آینده انسان را کاملا تغییر دهد. مادر همین طور که کنارم نشسته بود برایم دعا می کرد. به سختی گفتم: مادر، فدات بشم، چرا با این حال زحمت کشیدی و تا اینجا آمدی. شرمنده ام. مادرم گفت: «الهی نباشم و نبینم پسر دسته گلم اینطور بی حال تو بیمارستان افتاده.» 🌱 آن روز من فقط چند دقیقه توانستم در کنار مادرم باشم. اما دوباره از هوش رفتم... روزهای سختی در بیمارستان داشتم. نمیدانستم برای خودم ناراحت باشم یا برای همسرم. 🌱 خداوند همسر مهربان و مظلومی نصیب من کرد که واقعا همدیگر را دوست داشتیم. زندگی ما به خوبی ادامه داشت تا اینکه بیماری همسرم تشدید شد. 🖌 ادامه دارد... منتظر باشید 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! و اگر قصد قیام داشت، چرا به اندازه کافی آذوقه به همراه نبرد؟! (بخش سوم) 🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه حرکت مصلحانه (ع) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد: 2⃣بیانات امام حسین(ع) در نقاط مختلف حرکت اصلاح‌گرانه خود 🔹یکی از بهترین اسناد قابل بررسی هنگام تحلیل (ع) مطالعه سخنان و نامه های ایشان است. آن حضرت از زمان حرکت از مدینه و بعد از آن در مکه و در مسیر کربلا و حتی در روز واقعه، بیانات و مکتوباتی را متوجه برخی بستگان، اصحاب، عموم مردم و حتی دشمنانشان کرده اند که مطالعه دقیق آنها می تواند فهم اهداف حرکت اصلاح‌گرانه آن حضرت را مقدور سازد. (مجموع این بیانات را محقق ارجمند مرحوم آیت الله محمد صادق نجمی در کتاب ارزشمند «سخنان حسین بن علی علیه السلام از مدینه تا کربلا» گرد آورده است). در اینجا برای رعایت اختصار، برخی از برجسته ترین بیانات آن حضرت را با هم مرور می کنیم: (ع) در پاسخ فرماندار مدینه که به حکم یزید، می خواست به اجبار از (ع) بیعت بگیرد، فرمود: «ای امیر! ما خاندان نبوت و معدن رسالت و محل آمد و شد فرشتگان و جایگاه رحمت هستیم. خداوند امور را با ما می گشاید و با ما می بندد. مردی فاسق، باده گسار، آدم کش و اهل فسق و فجور آشکار است. همانند من با کسی همانند او بیعت نمی کند». [۱] 🔹علاوه بر آن، (ع) در بخشی از وصیتنامه خود برای برادرشان محمد حنفیه می نویسد: « ... و من از سرِ مستى و طغیان و فسادانگیزى و ستمکارى قیام نکردم. تنها براى اصلاح در امّت جدّم به پا خواستم؛ مى خواهم و کنم، و به روش جدّم و پدرم على بن ابى طالب (ع) رفتار نمایم. هر کس سخن حقّ مرا پذیرفت پس خداوند به پذیرش (و پاداش) آن سزاوارتر است، و هر کس دعوت مرا نپذیرفت، صبر مى کنم تا خداوند میان من و این مردم به حق داورى کند که او بهترین داوران است». [۲] همچنین ایشان هنگام سفر به کربلا فرمودند: «بار خدایا! تو می دانی كه آنچه از ما اظهار شده برای رقابت در قدرت و دستيابی به كالای دنيا نيست، بلكه هدف ما اين است كه را به جای خود برگردانيم و بلادت را اصلاح نماييم تا ستمديدگان از بندگانت امنيت يابند و به و و دستورهای دينت عمل شود». [۳] 🔹همچنین از دیگر بیانات به جا مانده از ایشان در این سفر پر مخاطره این است که فرمود: «هان ای مردم! پيامبر خدا (ص) فرموده است كسی كه زمامداری ستمگر را ببيند كه حرام خدا را حلال می سازد و عهدش را می شكند و با سنّت پيامبر (ص) مخالفت می ورزد و در ميان بندگان خدا بر اساس گناه و تجاوز عمل می كند، ولی در مقابل او با عمل يا گفتار اظهار مخالفت ننمايد بر خداوند است كه او را با همان ظالم در جهنّم اندازد». [۴] همچنین از ایشان نقل شده که هنگام مواجهه با لشکر حر ضمن سخنانی آنها را اینگونه مورد عتاب قرار داد که: «الا تَرَوْنَ الَى الْحَقِّ لا يُعْمَلُ بِهِ، وَ الَى الْباطِلِ لا يُتَناهى‏ عَنْهُ، لِيَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فِي لِقاءِ رَبِّهِ حَقّاً حَقّاً؛ آيا نمى بينيد به حق عمل نمى شود و از باطل جلوگيرى نمى گردد در چنين شرايطى بر مؤمن لازم است راغب ديدار پروردگارش [شهادت] باشد». [۵] 🔹همه این بیانات نشانگر روح انقلابی و مبارز آن حضرت در مقابل انحرافات پدید آمده در اسلام و تصمیم ایشان در اقدام عملی علیه دستگاه ظالم حاکم بود. یعنی و ایشان صرفا امری زبانی نبود، بلکه عمل به این فریضه الهی را به منتهاى اوج خود رساند و بالاترين مرحله عملى آن را انجام داد و با شجاعتى وصف‏ ناپذير به همگان اعلام كرد: «أَيُّهَا النَّاسُ! فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ يَصِبرُ عَلى‏ حَدِّ السَّيْفِ، وَ طَعْنِ الْأَسِنَّةِ، فَلْيَقُمْ مَعَنا وَ إِلَّا فَلْيَنْصَرِفْ عَنا؛ اى مردم! هر كس از شما در برابر تيزى شمشير و زخم نيزه ها شكيبا است با ما بماند، و الّا از ما جدا شود». [۶] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۲۵ [۲] همان، ج ۴۴، ص ۳۲۹-۳۳۰ [۳] همان، ج ۹۷، ص ۸۰-۸۱ [۴] همان، ج ۴۴، ص ۳۸۲ [۵] همان، ج ۴۴، ص ۳۸۱ [۶] ينابيع المودة، قندوزى حنفی، سلیمان بن ابراهیم، دارالاسوه، قم، چ اول، ص ۴۰۶ منبع: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
"هَـل مِـن نــاصِــر یَـنـصُــرنـی" --------------------------------------- --------------------------------------- ◾امام حسین(علیه السلام)، زمانی که بی یاور ماند، فریاد برآورد : "هَل مِن ناصر یَنصُرُنی" آیا کسی هست که مرا یاری کند؟ ✍️این جمله یکی از نمادهای شناخته شده برای عاشورای حسینی عبارت «هل مِن ناصر یَنصُرُنى» امام حسین(ع) است. ندایی که بی تردید در عاشورای سال 61 هجری محصور نماند، عاشورا را فقط عاشوراییان درک میکنند...   آری ما که هنوز از درک عاشورا عاجزیم... بعد از این همه سال، هنوز صدای امام حسین (ع) در گوش زمان طنین انداز است که :    "هل من ناصر ینصرنی" اینک حسین زمان؛ مهدی فاطمه، مارا می خواند : "هل من ناصر ینصرنی" --------------------------------------- بیایید ندای «هَـل مِن ناصِـر یَـنـصُـرُنـی» حسین زمان، حضرت مهدی (ارواحنافداه) را در صحرای کربلای غیبت لـبَّـیـک بگوییم... --------------------------------------- --------------------------------------- 🌤️یا اباصالح المهدی ادرکنی
⭕️  عليه السلام:  🔸لَيْسَ شَأْنى شَأنُ مَنْ يَخافُ الْمَوْتَ، ما أَهْوَنَ الْمَوْتِ عَلى سَبيلِ نَيْلِ الْعِزِّ وَ اِحْياءِ الْحَقِّ، لَيْسَ الْمَوْتُ في سَبيلِ الْعِزِّ اِلاّ حَياةً خالِدَةً وَ لَيْسَتِ الْحَياةُ مَعَ الذُّلِّ اِلاَّالْمَوْتَ الَّذى لاحَياةَ مَعَهُ، اَفَبِالْمَوْتِ تُخَوِّفُنى... وَ هَلْ تَقْدِرُونَ عَلى أَكْثَرِ مِنْ قَتْلى؟! مَرْحَباً بِالْقَتْلِ فی سَبيلِ اللهِ، وَلكِنَّكُمْ لا تَقْدِروُنَ عَلى هَدْمِ مَجْدى وَ مَحْوِ عِزّى وَ شَرَفى.  🔹جايگاه من جايگاه كسى كه از مرگ بترسد نيست؛ مرگ در راه عزّت و احياى حقّ، چقدر پيش من آسان است؛ مرگ در راه عزّت چيزى جز حيات جاودانه نيست، و زندگى با ذلّت، جز مرگ و نيستى كه هيچ حياتى همراه ندارد نيست. آيا مرا با مرگ مى ترسانيد؟ آيا بيش از كشتن من مى توانيد؟ آفرين به مرگ در راه خدا، ولى شما نمى توانيد شكوه مرا نابود كنيد و عزّت و شرافتم را از بين ببريد. 📕كلمات الامام الحسين عليه السلام، ۳۶۰، ح ۳۴۸ @tabyinchannel
⭕️ علیه‌ السلام 🔸 «اُوصِيكُم بِتَقوَى اللّه ِ فَإنَّ اللّه َ قَد ضَمِنَ لِمَنِ اتَّقاهُ أن يُحَوِّلَهُ عَمّا يَكرَهُ إلى مايُحِبُّ و يَرزُقَهُ مِن حَيثُ لايَحتَسِب»ُ؛ 🔹«شما را به سفارش میكنم؛ زيرا خدا ضمانت داده كسى را كه تقواى الهى پيشه سازد، از آنچه ناخوش میدارد، به آنچه خوش میدارد انتقال دهد، و از جايى كه گمان نمى برد، روزى اش دهد. 📕گزیده تحف العقول، ج۱، ص۳۷ @tabyinchannel
توصیه آیت الله وحیدخراسانی
🏴🌹🏴 در مجالس روضۀ اباعبدالله علیه‌السلام پای سماور می‌نشست و چای می‌داد! ✅ آیت الله بهجت قدس‌سره سال‌هایی که مجلس را در منزل برگزار می‌کرد، بسیاری از کارها را خودش انجام می‌داد و هنگام روضه، کنار در می‌نشست و به کسانی که وارد می‌شدند، احترام می‌گذاشت و جلوی پای کسانی که وارد مجلس می‌شدند، می‌ایستاد؛ چون به مجلس امام حسین علیه‌السلام مشرف می‌شدند، عزیز بودند. 🔸 بر جزئیات کارها نیز نظارت می‌کرد؛ حتی بر چای‌دادن و خوش‌آمدگویی به عزاداران. این پیگیری و توجه و تواضع را از استادان بزرگ خود آموخته بود. 🔸 می‌فرمود: «بزرگ ما، مرحوم غروی کمپانی که از لحاظ علمی در سطح بالایی بود، در مجالس روضۀ اباعبدالله علیه‌السلام پای سماور می‌نشست و چای می‌داد.» 📚 رحمت واسعه، ص ٢٢ ( مجموعه فرمایشات حضرت آیت‌اللّٰه بهجت پیرامون حضرت سیدالشهداء علیه السلام) 💻 مشاهده این مطلب و مطالب مشابه را در سایت رسمی مؤسسه نشر آثار حضرت آیت‌الله بهجت(ره) ببینید. 🌐 جهت تهیه و دانلود نسخه الکترونیکی کتاب و دیگر کتاب‌های مرکز به نرم‌افزار کتابخوان مراجعه کنید یا اینکه این کتاب را از طریق سایت ، فروشگاه اینترنتی مرکز نشر آثار حضرت آیت‌الله بهجت تهیه کنید. ☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت قدس‌سره
‍ ﷽ 🔘 دعایی که یوسف علیه السلام رو از چاه نجات داد! سوم محرم، سالروز نجات یوسف علیه السلام از چاه است. وقتی یوسف علیه السلام را در چاه انداختند، جبرئیل سراغ او آمد... پرسید: دوست داری از چاه نجات پیدا کنی؟ یوسف علیه السلام فرمود: این کار به دست خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب علیهم السلام است! جبرئیل گفت: همان خدا می‌فرماید: این دعا را بخوان (تا نجاتت بدهم): اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ فَإِنَّ لَكَ الْحَمْدَ كُلَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْحَنَّانُ الْمَنَّانُ بَدِيعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْ مِنْ أَمْرِي فَرَجاً وَ مَخْرَجاً وَ ارْزُقْنِي مِنْ حَيْثُ أَحْتَسِبُ وَ مِنْ حَيْثُ لَا أَحْتَسِب‏. یوسف علیه السلام این دعا را خواند و سه چیز نصیبش شد: 1. از چاه نجات پیدا کرد، 2. از حیله زنان مصر خلاص شد، 3. از جایی که گمان نمی‌کرد به حکومت مصر رسید. . 📚تفسیر قمی ج1 ص354 📚مشابه در الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص 557 چند نکته: 🔻دعای حضرت یوسف علیه السلام از دعاهای مهمی است که برای رزق و روزی و نجات از گرفتاری‌ها مفید است و توصیه شده بر آن مداومت داشته باشیم. 📚 الدرّ المنثور ج 4 ص 511 🔻این دعا تعداد و زمان خاصی ندارد و همیشه به تعداد دلخواه می‌شود خواند. 🔻یکی از بهترین شیوه‌ها برای ختم این دعا، این است که بعد از هر نماز یک بار این دعا را بخوانیم. 🔻هنگام خواندن این دعا، نجات یوسف فاطمه علیهماالسلام را هم از خدا بخواهیم
✴️✴️✴️✴️✴️✴️✴️ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی دِرْعِکَ الْحَصِینَةِ الَّتِی تَجْعَلُ فِیهَا مَنْ تُرِیدُ  خدایا مرا در زره محکم خود قرار ده همان زرهی که هر کس را بخواهی در آن قرار میدهی. (شب و روز 3بار بخون☝️) ✴️✴️✴️✴️✴️✴️
. "دعای غریق" . 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 بِسمِ اللهِ الرَحمٰنِ الرَحیٖم «یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قلبی عَلی دِینِکَ» ای خدای بخشنده! ای مهربان! ای دگرگون کننده دل ها! دلِ ما را بر دینت پایدار ساز. . 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
امام علی (ع): هر کس بعد از نماز صبح 11 مرتبه سوره توحید را قبل از طلوع آفتاب بخواند آن روز مرتکب گناه نمی‌شود حتی اگر شیطان به سوی او طمع کند. 🥀اللهم_ارزقنا_شهادت 🥀اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج
و خبر خیلی خوب برای نزدیکی ظهور همه میتوانند با چشم غیر مسلح ببینند .... سوره تکویر ..... فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ(15) سوگند به ستارگانی که بازمی‌گردند ..... الْجَوَارِ الْكُنَّسِ ﴿۱۶﴾ [كز ديده] نهان شوند و از نو آيند (۱۶) ........ وَاللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ ﴿۱۷﴾ سوگند به شب چون پشت گرداند (۱۷) ...... وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ ﴿۱۸﴾ سوگند به صبح چون دميدن گيرد (۱۸ ...... ✔این ستارگان ستاره هایی هستند که پیش از ظهور خواهند آمد و آمده اند همه عزیزان میتوانند این ستاره ها را ببینند. ✅از نماز صبح تا سحرگاه (بین الطوعین)میتوانید آنها را در آسمان ببینید. ✅علامت اونها :حرکت غیر عادی ✅رنگ سفید بدون چشمک ✅چندین کیلومتر دیده میشوند و بعد ناپدید . ✅یکی از نشانه های صد درصدی است که در قرآن از آن صحبت شده است. #
🔵 قرائت زیارت عاشورا و هدیه آن به مادر بزرگوار امام زمان(عج) نجات دهنده در حادثه مشابه 🔺 شهید دستغیب می نویسد: 🔹 از مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری، نقل شده است اوقاتی که در سامرا مشغول تحصیل علوم دینی بودم، اهالی سامراء به بیماری وبا و طاعون مبتلا شدند و همه روزه عده ای می مردند . روزی در منزل استادم مرحوم سید محمد فشارکی، عده ای از اهل علم جمع بودند ناگاه مرحوم آقا میرزا محمد تقی شیرازی تشریف آوردند و صحبت از بیماری وبا شد که همه در معرض خطر مرگ هستند . 🔸 مرحوم میرزا فرمود: اگر من حکمی بکنم آیا لازم است انجام شود یا نه؟ همه اهل مجلس پاسخ دادند: بلی . فرمود: من حکم می کنم که شیعیان سامرا از امروز تا ده روز همه مشغول خواندن زیارت عاشورا شوند و ثواب آن را به روح نرجس خاتون، والده ماجده حضرت حجة بن الحسن (ع) هدیه نمایند تا این بلا از آنان دور شود . اهل مجلس این حکم را به تمام شیعیان رساندند و همه مشغول خواندن زیارت عاشورا شدند . از فردای آن روز تلف شدن شیعه متوقف شد و همه روزه تنها عده ای از سنی ها می مردند به طوری که بر همه آشکار گردید . برخی از سنی ها از آشنایان شیعه خود پرسیدند: سبب این که دیگر از شما کسی تلف نمی شود چیست؟ آنان گفتند: زیارت عاشورا . آنها هم مشغول شدند و بلا از آنها بر طرف گردید. 📚 داستانهای شگفت، ص ۳۹۹ و ۴۰۱
یادی از لب عطشان حاج میرزا حسین نوری(ره): کلیددار حرم حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) برایم تعریف می کرد که در زمان فتحعلی شاه قاجار، شبی او را در حرم مطهر دیدم. خیلی تعجب کردم که چطور شده شاه بی سر و صدا به کربلا آمده و به زیارت مشغول است. بیرون آمدم و از کفشداری ها ماجرا را جویا شدم. همگی بالاتفاق انکار کردند و منکر چنین امری شدند و گفتند: ما اصلاً چنین چیزی را ندیدیم. دوباره به داخل حرم برگشتم، امّا این بار اثری از شاه در حرم نبود. سه روز بعد خبر آوردند که فتحعلی شاه قاجار دار فانی را وداع گفته است. من همچنان ذهنم به این قضیه مشغول بود و باورش برایم بسیار سخت، تا اینکه شبی در عالم رویا فتحعلی شاه قاجار را در حرم دیدم که مشغول زیارت است. به جناب شاه گفتم: آقا، من چند شب پیش شما را در حرم مطهر مشغول زیارت دیدم. گفت: درست است، خودم بودم و اگر از علت آن می خواهی بپرسی، باید بگویم که شبی در رختخوابم خوابیده بودم که عطش بسیار شدیدی به من دست داد و علت آن نیز خوردن ماهی شور در آن شب بود.کسی هم در کنارم نبود. خودم برخاستم و ظرف آبی پیدا کردم و سیر آب نوشیدم و در آن حال یادی از لب تشنة امام حسین (علیه السلام) کردم. به خاطر این کار بعد از مرگم بلافاصله روحم را برای زیارت به حرم مطهر امام حسین (علیه السلام) آوردند تا زیارت کنم. {منبع: کرامات الحسینیه، جلد اول، ص232}
😢گریه بر امام حسین (علیه السلام) گناهان را پاک می کند😢 سيّد بحرالعلوم به قصد تشرف به سامرا تنها به راه افتاد. در بين راه راجع به اين مسائل كه گرية بر امام حسين (علیه السلام) گناهان را مي‌آمرزد فكر مي‌كرد. همان وقت متوجه شد كه شخص عربي سوار بر اسب به او رسيد و سلام كرد، بعد پرسيد: جناب سيد دربارة چه چيزي به فكر فرو رفته‌اي و در چه انديشه‌اي هستي؟ اگر مسئلة علمي است بفرماييد شايد من هم اهل باشم؟ سيّد بحرالعلوم عرض كرد: در اين باره فكر مي‌كنم چطور مي‌شود خداي تعالي اين همه ثواب را به زائرين و گريه كنندگان حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) مي‌دهد. مثلاً در هر قدمي كه در راه زيارت بر مي‌دارند ثواب يك حجّ و يك عمره در نامة عملشان مي‌نويسند و براي يك قطرۀ اشك تمام گناهان صغيره و كبيره ‌شان آمرزيده مي‌شود؟! آن سوار عرب فرمود: تعجب نكن، من براي شما مثالي مي‌‌‌‌آورم تا مشكل حلّ شود. سلطاني به همراه درباريان خود به شكار مي‌رفت. در شكارگاه از لشكريان دور شد و به سختي و مشقت فوق ‌العاده‌اي افتاد و بسيار گرسنه شد. خيمه ای را ديد، وارد آن خيمه شد. در آن سياه چادر، پيرزني را با پسرش ديد. آنها در گوشة خيمه بز شيردهي داشتند و از راه مصرف شير اين بز زندگيِ خود را مي‌گذراندند. وقتي سلطان وارد شد او را نشناختند، ولي به خاطر پذيرايي از مهمان، آن بز را سر بريدند و كباب كردند، زيرا چيز ديگري براي پذيرايي نداشتند. سلطان شب را همان جا خوابيد و روز بعد از ايشان جدا شد و هر طوري بود خودش را به درباريان رساند و جريان را براي اطرافيان نقل كرد. در نهايت از درباريان سؤال كرد، اگر من بخواهم پاداش مهمان نوازيِ پيرزن و فرزندش را داده باشم چه عملي بايد انجام بدهم؟ يكي از حضار گفت:به او صد گوسفند بدهيد. ديگري كه از وزراء بود گفت: صد گوسفند و صد اشرفي بدهيد. يكي ديگر گفت: فلان مزرعه را به ايشان بدهيد.سلطان گفت: هر چه بدهم كم است. تنها اگر تاج و تخت و سلطنتم را بدهم آن وقت مقابله به مثل كرده ام، چون آنها هر چه را داشتند به من دادند، من هم بايد هر چه دارم به ايشان بدهم تا سر به سر شود.بعد سوار عرب به سيد فرمود: حالا جناب بحرالعلوم، حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) هر چه از مال و منال و اهل و عيال و پسر و برادر و دختر و خواهر و سر و يك پيكر داشت همه را در راه خدا داد. پس اگر خداوند به زائرين و گريه كنندگان آن حضرت اين همه ثواب بدهد، نبايد تعجب كرد. چون خدا كه خدايی اش را نمي تواند به سيدالشهداء (علیه السلام) بدهد، پس هر كاري كه مي‌تواند آن را انجام مي‌دهد. يعني با صرف نظر از مقامات عالي خودِ امام حسين (علیه السلام) به زوّار و گريه كنندگان آن حضرت هم درجاتي عنايت مي‌كند، در عين حال اينها را جزاي كامل براي فداكاري آن حضرت نمي داند. وقتي شخص عرب اين مطالب را فرمود از نظر سيّد بحرالعلوم غايب شد.» { ( منبع:کتاب برکات حضرت ولیعصر(عج) }
💫💫💫 سفارشی از برزخ 💫💫💫 دکتر محمد هادی امینی فرزند علامة امینی: پس از گذشت چهار سال از فوت مرحوم پدر بزرگوارم علامۀ امینی نجفی یعنی سال۱۳۹۴هجری قمری، شب جمعه ای قبل از اذان فجر ایشان را در خواب دیدم. او را شاداب و خرسند یافتم. جلو رفته و پس از سلام و دست بوسی عرض کردم: پدر جان، در آنجا چه عملی باعث سعادت و نجات شما گردید؟ گفتند: چه می گویی؟ دوباره گفتم: آقا جان، در آنجا که اقامت دارید، کدام عمل موجب نجات شما شد؟ کتاب الغدیر یا سایر تألیفات، یا تأسیس و بنیاد کتابخانۀ امیرالمؤمنین (علیه السلام)؟ گفتند: نمی دانم چه می گویی. قدری واضح تر و روشن تر بگو! گفتم: آقا جان، شما اکنون از میان ما رخت بر بسته اید و به جهان دیگر منتقل شده اید. در آنجا که هستید کدام عمل باعث نجات شما گردید، از میان صدها خدمت و کارهای بزرگ علمی و دینی و مذهبی؟ مرحوم علامۀ امینی درنگ و تأملی نمودند و سپس فرمودند: فقط زیارت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام). عرض کردم: شما می دانید اکنون روابط بین ایران و عراق تیره و تار است و راه کربلا بسته شده، چه کنم؟ فرمودند: در مجالس و محافلی که جهت عزاداریِ امام حسین (علیه السلام) برپا می شود شرکت کن، ثواب زیارت امام حسین (علیه السلام) را به تو می دهند. سپس فرمودند: پسر جان، درگذشته بارها تو را یادآور شدم و اکنون به تو توصیه می کنم که زیارت عاشورا را هیچ وقت و به هیچ عنوان ترک و فراموش نکن. مرتباً زیارت عاشورا را بخوان و بر خودت وظیفه بدان. این زیارت دارای آثار و برکات و فوائد بسیاری است که موجب نجات و سعادتمندی در دنیا و آخرت تو می باشد و امید دعا دارم. آری، علامۀ امینی با کثرت مشاغل و تألیف و مطالعه و تنظیم و رسیدگی به ساختمان کتابخانه امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نجف اشرف مواظبت کامل به خواندن زیارت عاشورا داشتند و سفارش به زیارت عاشورا می نمودند. ( منبع: کتاب زیارت عاشورا و داستانهای شگفت آن )