خدا عبادت وعدهی بعد را نخواسته است
خدا عبادت وعدهی بعد را نخواسته است، ولی ما روزی سالهای بعد را هم میخواهیم، درحالیکه معلوم نیست تا یک وعدهی بعد زنده باشیم.
برای روزی فردایمان نگران نباشیم
اگر غلام خانه زادی پس از سالها بر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصهدار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن، صاحبش را اذیت میکند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم.
دندان طمع را بکن
دندان طمع دنیا و آخرت را بکن، ولی هرچه خدا عطا کرد، بپذیر.
دوست اهل بیت
دوست اهل بیت(ع) دست به دهان است، چیزی گیرش آمد، به قدر نیاز میخورد و بقیه را میبخشد، چیزی ذخیره نمیکند.
عطایای خدا را ببینیم
از دادههای خدا آن چه را که میبینی، بزرگتر است و لاحد است. ان شاالله هرچه را لطف فرموده است خودش نشانمان بدهد. هرچه اندازه خود ما بزرگتر بشود، مقدار بیشتری از عطایای خدا را میبینیم. خداوند به غیر، حساب داده است. یعنی بی حد و اندازه داده است و از آن چه داده از ما حساب نمیکشد. ما هم حساب نمیکردیم که چنین روزگاری برای ما پیش آید و بی حساب به ما بدهد.
خدا روزی میدهد
{ان الله یرزق من یشاء به غیر حساب} همانا خداوند، هرکس را که بخواهد بی حساب روزی میدهد.
به غیر حساب سه معنی دارد:
۱- آن چه را میدهد، به این حساب نبوده که در قبال حسناتی باشد که انجام دادهای.
۲- از آن چه داده، حساب نمیکشد.
۳- بی اندازه و بی حساب و زیاد میدهد.
گله و شکایت نکن
خدا در مورد روزیای که به مۆمنین داده است، از آنها حساب نمیکشد و سۆال نمیکند، بلکه از دلشان و محبتشان که امانت خدا نزد مۆمن است، سۆال میکند که به چه کسی سپردهاند.
حالا که خدا از روزی سۆال نمیکند، تو هم از او سۆال نکن، چون دستور دادن به صاحبخانه، عیب است. گله و شکایت هم نکن. اگر هم یک وقت از دهانت پرید، زود استغفار کن.
انفاق
قرآن فرمود: من قدر علیه رزقه فلینفق: هر کس روزیاش تنگ شد، پس باید از همان چیزی که دارد انفاق کند.
امیرالمۆمنین(ع) فرمودند: اذا املقتم فتاجروا الله بالصدقه: هنگامی که فقیر شدید، پس با صدقه دادن با خدا تجارت کنید، صدقه کلید رزق است.
فرزندان بر سر سفره پدر
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: انا و علی ابوا هذه الامة: من و علی دو پدر این امتیم. فرزندان بر سر سفره پدرشان رزق میخوردند و از پدرشان ارث میبرند. مگر ندیدی که حضرت امیر(ع) به در خانههای نیازمندان غذا میبرد؟ حالا این کار را نمیکند؟
توصیه امیدبخش امام علی(علیه السلام) درباره رزق و روزی
امام علی(ع) در فاصله قرن اول تا سوم در کتب تاریخ و حدیث به صورت پراکنده وجود داشت. سید رضی در اواخر قرن سوم به گردآوری نهج البلاغه پرداخت و اکنون بیش از هزار سال از عمر این کتاب شریف میگذرد. هر چند پیش از وی نیز افراد دیگری در گردآوری سخنان امام علی (ع) تلاشهایی به عمل آوردند، اما کار سید رضی به خاطر ویژگی هایی که داشت درخشید و ماندگار شد، چون سید رضی دست به گزینش زده بود.
وقال علیه السلام:یَابْنَ آدَمَ، الرِّزْقُ رِزْقَانِ: رِزْقٌ تَطْلُبُهُ، وَ رِزْقٌ یَطْلُبُکَ، فَإِنْ لَمْ تَأْتِهِ أَتَاکَ. فَلاَ تَحْمِلْ هَمَّ سَنَتِکَ عَلَى هَمِّ یَوْمِکَ! کَفَاکَ کُلُّ یَوْمٍ عَلَى مَا فِیهِ؛ فَإِنْ تَکُنِ السَّنَةُ مِنْ عُمُرِکَ فَإِنَّ اللّهَ تَعَالَى سَیُؤْتِیکَ فِی کُلِّ غَدٍ جَدِیدٍ مَا قَسَمَ لَکَ؛ وَ إِنْ لَمْ تَکُنِ السَّنَةُ مِنْ عُمُرِکَ فَمَا تَصْنَعُ بِالْهَمِّ فِیَما لَیْسَ لَکَ؛ وَ لَنْ یَسْبِقَکَ إِلَى رِزْقِکَ طَالِبٌ وَلَنْ یَغْلِبَکَ عَلَیْهِ غَالِبٌ، وَلَنْ یُبْطِىءَ عَنْکَ مَا قَدْ قُدِّرَ لَکَ. (قال الرضیُّ: و قد مضى هذا الکلام فیما تقدّم من هذا الباب، إلا أنّه هاهنا أوضح و أشرح، فلذلک کرّرناه على القاعدةِ المقرّرة فی أوّل الکتاب).
امام(علیه السلام) فرمود: اى فرزند آدم! روزى دو گونه است یکى آن روزى که تو به دنبالش مى روى و دیگرى آن روزى که به دنبال تو مى آید و اگر به دنبالش نروى باز هم به سراغ تو خواهد آمد بنابراین غم و اندوه تمام سال را بر همّ و غمّ امروزت اضافه مکن. غم هر روز براى آن روز کافى است. اگر در تمام سال زنده بمانى و جزء عمر تو باشد خداوند هر روز آنچه از روزى براى تو معین کرده است به تو مى دهد و اگر تمام آن سال جزء عمر تو نباشد چرا غم و اندوه چیزى را بخورى که مربوط به تو نیست؟ (بدان) هیچ کس پیش از تو نمى تواند روزى تو را دریافت کند و یابه تو مى رسد. مرحوم سید رضى مى گوید: «مضمون این سخن در همین باب گذشت ولى چون کلام امام(علیه السلام) در این جا واضح تر و مشروح تر بود آن را براساس روشى که در آغاز کتاب تذکر داده ایم تکرار کردیم»;
همان گونه که مرحوم سید رضى در ذیل این کلام نورانى آورده (بخشى از) این کلام قبلا در کلمات قصار (حکمت 267) آمده است و همان گونه که دیگران گفته اند (بخشى از آن) در نامه 31 که وصایاى امیرمؤمنان على(علیه السلام) را به امام حسن(علیه السلام) منعکس مى کند ذکر شده است. بخش دیگرى نیز تنها در این جا آمده است. به هر حال هدف اصلى امام(علیه السلام) این است که انسان ها را از حرص به دنیا بازدارد و به گونه اى نباشند که تمام تلاش و کوشش آن ها براى به دست آوردن رزق و روزى باشد و از وظایف دیگر دور بمانند و لزوم تحصیل روزى را بهانه خود براى حرص به دنیا قرار دهند. مى فرماید: «اى فرزند آدم! روزى دوگونه است یکى آن که تو به دنبالش مى روى و دیگرى آن که به دنبال تو مى آید که اگر به دنبالش نروى باز هم به سراغ تو خواهد آمد»; (یَابْنَ آدَمَ، الرِّزْقُ رِزْقَانِ: رِزْقٌ تَطْلُبُهُ، وَ رِزْقٌ یَطْلُبُکَ، فَإِنْ لَمْ تَأْتِهِ أَتَاکَ). به یقین همه روزى ها مقدر است ولى بعضى مشروط است به تلاش و کوشش و سعى و کار که اگر این شرط حاصل نشود فراهم نخواهد شد. مانند روزى هایى که از طریق کشاورزى و دامدارى و صنایع و تجارت و امثال آن حاصل مى شود.
قسم دوم روزى هایى است که مشروط به این شرط نیست بلکه ناخواسته به سراغ انسان مى آید. مانند ارث غیر منتظره اى که به انسان مى رسد و یا سود کلانى که بدون تلاش و کوشش از طریق ترقى قیمت ها و یا هدایاى غیر منتظره عاید انسان مى گردد. آنگاه امام(علیه السلام) چنین نتیجه مى گیرد: «بنابراین غم و اندوه تمام سال را بر همّ و غمّ امروزت اضافه مکن. غم هر روز براى آن روز کافى است»; (فَلاَ تَحْمِلْ هَمَّ سَنَتِکَ عَلَى هَمِّ یَوْمِکَ! کَفَاکَ کُلُّ یَوْم عَلَى مَا فِیهِ). درست است که انسان باید آینده نگر باشد و تنها به فکر امروز نباشد و به همین دلیل در دنیایى که ما زندگى مى کنیم دولت ها برنامه هاى پنج ساله و ده ساله و پنجاه ساله دارند. منظور امام(علیه السلام) این است که حریصان را از حرص زیاد بازدارد تا به بهانه تأمین آینده، شب و روز در فکر دنیا نباشند. آنگاه امام(علیه السلام) به استدلال روشنى پرداخته، مى فرماید: «اگر در تمام سال زنده بمانى و جزء عمر تو باشد خداوند هر روز آنچه از روزى براى تو معین کرده است به تو مى دهد و اگر تمام آن سال جزء عمر تو نباشد چرا غم و اندوه چیزى را بخورى که مربوط به تو نیست؟»; (فَإِنْ تَکُنِ السَّنَةُ مِنْ عُمُرِکَ فَإِنَّ اللّهَ تَعَالَى سَیُؤْتِیکَ فِی کُلِّ غَد جَدِید مَا قَسَمَ لَکَ; وَ إِنْ لَمْ تَکُنِ السَّنَةُ مِنْ عُمُرِکَ فَمَا تَصْنَعُ بِالْهَمِّ فِیَما لَیْسَ لَکَ).
بسیارند کسانى که براى به دست
آوردن درآمدهاى هنگفت دست و پا مى زنند در حالى که تنها بخش کوچکى را از آن مصرف کرده و بقیه را براى وارثان خود مى گذارند و در واقع تلاشگران خسته و بى مزدند. هدف امام(علیه السلام) این است که این گروه از افراد را از تلاش هاى بى حد و حساب که آرامش دنیا و نجات آخرت را بر باد مى دهد بازدارد. و به گفته شاعر: آن که مکنت بیش از آن خواهد که قسمت کرده اند *** گو طمع کم کن که زحمت بیش باشد بیش را در آخرین جمله به نکته دیگرى در همین باره اشاره کرده، مى فرماید: «(بدان) هیچ کس پیش از تو نمى تواند روزى تو را دریافت کند و یا آن را از دست تو بیرون ببرد و آنچه براى تو مقدر شده است بدون تأخیر به تو مى رسد»; (وَلَنْ یَسْبِقَکَ إِلَى رِزْقِکَ طَالِبٌ وَلَنْ یَغْلِبَکَ عَلَیْهِ غَالِبٌ، وَ لَنْ یُبْطِىءَ عَنْکَ مَا قَدْ قُدِّرَ لَکَ)
لَکَ). همان گونه که در بالا اشاره کردیم هرگز هدف امام(علیه السلام) این نیست که افراد را از تلاش و کوشش براى حل مشکلات اقتصادى بازدارد چراکه آن حضرت و سایر معصومین(علیهم السلام) در کلمات دیگر خود به این نوع تلاش سفارش کرده اند بلکه هدف این است که با بیان این واقعیت ها که روزى بر دوگونه است و خداوند آنچه مقدر باشد به انسان مى رساند، سدى در برابر حرص و طمع و دنیاپرستى و افزون طلبى ایجاد کنند. مرحوم سید رضى در ذیل این کلام حکیمانه مى گوید: «مضمون این سخن در همین باب (حکمت 267) گذشت ولى چون کلام امام(علیه السلام)در این جا واضح تر و مشروح تر بود آن را بر اساس روشى که در آغاز کتاب تذکر داده ایم تکرار کردیم»; (قال الرضیُّ: و قد مضى هذا الکلام فیما تقدّم من هذا الباب، إلا أنّه هاهنا أوْضَحُ و أشْرَحُ، فلذلِک کرّرناه على القاعدةِ المقرّرة فی أوّل الکتاب). این سخن سید رضى اشاره به نکته اى است که در مقدمه نهج البلاغه آورده و آن این که کلمات امام(علیه السلام) گاهى با روایات مختلف نقل شده است. سید رضى آن را مطابق یکى از روایات نقل مى کند سپس به روایتى که از طریق دیگر نقل شده و مشروح تر و گسترده تر است دست مى یابد و لذا آن را تکرار مى کند تا فایده بیشترى نصیب خوانندگان گردد. در این زمینه توضیحات دیگرى در ذیل حکمت 267 و همچنین در ذیل نامه 31 که مشتمل بر حکمت ها و اندرزهاى فراوان خطاب به امام حسن مجتبى(علیه السلام)مى باشد، آمده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ خدا . به خدا غر نزن . زندگیتو مقایسه نکن .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رزق و روزی فقط دست خداست نه بنده خدا
روزی ما فقط به دست اوست!!
امام علی(علیه السلام) میفرماید: «و ارزاق را بر مبناى تنگى و فراخى قسمت نمود، و در این تقسیمبندى عدالت به خرج داد تا هر کس را بخواهد با فراوانى رزق و کمى آن آزمایش کند، و بدین وسیله ثروتمندان و فقرا را از جهت شکر نعمت و تحمل سختى در مجراى امتحان قرار دهد. آنگاه روزى فراخ را با سختى و پریشانى درهم آمیخت»(نهج البلاغة، خ 91، ص 134)
روزی رسان اوست!
روزی پادشاهی تصمیم گرفت به شكار برود، به دستور او بزرگان و خدمتكاران و غلامان حاضر شدند، وسایل شكار را جمع آوری كردند، و به قصد شكار بیرون آمدند. وقتی به شكارگاه رسیدند شاه و بزرگان مشغول شكار كردن شدند. هنگام ظهر در دامنه كوه سفره ناهار را پهن كردند. شاه و بزرگان مملكت سر سفره نشستند مرغ بزرگی را كه بریان كرده بودند، برای شاه آوردند. تا او خواست به مرغ دست دراز كند، شاهینی پرواز كنان از راه رسید، مرغ بریان را به منقار گرفت و از آنجا دور شد. حاكم از این موضوع عصبانی شد و به لشكریان دستور داد كه شاهین را دنبال كرده و به هر طریقی كه هست او را شكار كنند. شاهین در هوا و حاكم و لشكریان در روی زمین به حركت درآمدند.
شاهین كوه را دور زد و در نقطه ای فرود آمد. شاه و لشكریان نیز پیاده شده و به تعقیب او پرداختند تا اینكه به نقطه ای
رسیدند كه می توانستند شاهین را ببینند. در این حال با كمال تعجّب مشاهده كردند كه یك نفر دست و پا بسته روی زمین افتاده است و شاهین با منقار مرغ را تكه تكه می كند و گوشت ها را در دهان مرد می گذارد. وقتی مرغ تمام شد شاهین كنار رودخانه رفت و منقارش را پر از آب كرد و برگشت و آب را در دهان مرد ریخت .
«خداوند روزیش را بر هر کس بخواهد گشاده می دارد و بر هر کس بخواهد تنگ، چرا که او نسبت به بندگانش آگاه و بیناست» سوره اسراء ـ آیه ی ٣٠
حاكم و لشكریان نزد مرد رفتند و دست و پایش را باز كردند احوالش را پرسیدند، مرد گفت : من بازرگان هستم و برای تجارت به شهری می رفتم در این منطقه راهزنان به من حمله كردند و اموالم را ربودند و می خواستند مرا نیز بقتل برسانند. التماس كردم كه مرا نكشند. بالاخره دلشان به رحم آمد، ولی گفتند: می ترسیم به آبادی بروی و محل ما را به مردم نشان بدهی و آنها را به این سو بكشانی بنابر این دست و پای مرا بسته و در اینجا انداختند و رفتند.
روز بعد این پرنده آمد و نانی برایم آورد. امروز نیز پرنده برایم مرغ بریان آورد، بدین ترتیب او روزی دو مرتبه از من پذیرائی می كرد. حاكم از شنیدن سخن بازرگان منقلب شد و گفت : خداوند آنقدر بخشاینده است كه بنده دست و پا بسته اش را در بیابان تنها رها نمی كند وای بر ما كه از چین خدای مهربانی غافل هستیم.
کلام آخر:
حال که دانستیم تنگی یا فراخی نعمت وسیله ی آزمایش الهی است پس باید هوشمندانه عمل کنیم که مبادا در سختیها و ناملایمات اقتصادی زبان به شکایت بگشاییم یا در فراخی روزی عنان از کف بدهیم و غافل شویم . باشد که در این راه از امتحانات سخت الهی سربلند بیرون آییم.
منابع:
زبده القصص / علی میرخلف زاد
سایت اندیشه قم
سایت حوزه
برگزیده تفسیر نمونه، ج2
سایت اسلام کوئیست
🛑در کار خدا فضولی نکنیم آدم باشیم
گفتاری تکان دهنده و خواندنی
کسی که حتی شک به رزاقیت خدا داشته باشد خائن و کافر است و در جهنم خلود خواهد داشت خائن به خدا یعنی چه ؟ یعنی چشمش به بنده ی ضعیف باشد که خود روزی خوار دیگری است در حالی که رزاق علی الاطلاق را فراموش کرده یا اصلا موثر نمی داند کفر یعنی همین کدام کفر بالاتر از این که غصه ی رزقی را که خدا ضمانت کرده و برای هر شی و جماد و نبات و انسان و جن معلوم است را بخورد این یعنی بیخودی خدا خدا می کنیم در حالی که کمترین قدرت خدا که رزاقیت است را منکریم آن وقت می خواهیم مارا بالا هم ببرند شما مواظب باش به چاهت نندازند بالا بردن پیش کش آقاجون سنگ خدا را اگر به سینه زدی یعنی بنشین زبانت را ببند آنکه دندان می دهد نان می دهد شما آدم ضعیف را خدا تا امروز روزی داده خانواده ات را روزی داده حالا می خواهد فرزندی هم خودش اراده کرده که خلق شود او هم خودش روزی خودش را دارد آقاجون در کار خدا فضولی نکن خودت را بفهمان که بفهم رزاق خداست تو کاره ای نیستی اصلا کاره ای نبودی خودت را آدم فرض کردی آدم فقط ولی الله الاعظم است او باید نگاهمان کند که آدم شویم آدمیت مقام انبیاست سرجایت بنشین روزیت را که خدا مقرر کرده بخور در کار صاحب اختیارت دخالت نکن نه کم بخواه نه زیاد چیزی را بخواه که او می خواهد آن وقت نگاهت می کند آقاجان ما ولی الله الاعظم و زیرو رو می شوی تو اولی و ابتدایی ترین چیز را که اعتماد به رزاقیت خداوند است کمیتت لنگ است می خواهی به معراج هم بروی بنشین آقاجان زبان ببند بساز خودت را آدم شدن را بخواه خیلی ها آدم از دنیا نمی روند مواظب باش تن پروری و تنبلی می کنیم باز هم خدا را بنده نیستیم عبادت ما هم شده تجارت به امید چیزی عبادت کردن که نشد آقاجون آقاجان ما دوشنبه ها و جمعه ها کارنامه ی ما را می بیند هر فکری از سرت بیرون آمد از دهانت خارج شد هر کاری کردی او می بیند پس ببین چه گونه ای ؟
استاد حق شناس
اینو یادت باشه :
زندگی میدان جنگه !
جنگی بین خودت و نیروهای شیطانی درونت...
اینه اصل زندگی...
کسی که میره به سمت خدا باید جهاد اکبر کنه.
پس تفنگت رو زمین نذار...
همیشه حواست جمع باشه... همیشه...
باور کن جنگه...
حواستو جمع کن رزمنده !
تا قبول نکنی در میدان جنگ هستی اصلا نمیتونی درک کنی خیلی چیزارو...
#توی_دنیا_باید_بجنگی
🍁🍂🍁🍂🍁
🌷دعای قرآنی که هم، نشانه بلوغ عقل وهم باعث قبولی اعمال وآمرزش است:
🌷.. رَبِّ أَوْزِعْنِيٓ أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِيٓ أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَىٰ وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِيٓ إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ (١٥)احقاف
🌷ترجمه:خدایا به من توفیق شکر نعمتهایت را
وتوفیق عمل صالحی که ازمن راضی شوی
عطاکن
فرزندانم راصالح قراربده
ازگناهان توبه میکنم وتسلیم توهستم
🌷درآیه بعدیعنی ۱۶ احقاف میگویدآنان که اینجوردعامیکنندگناهانشان رامیبخشیم
وبهترین اعمالشان راقبول میکنیم
🌷نشانه رشد عقل،
عشق به خداوتنفرازکفروگناه است:
...لَٰكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ
أُولَٰٓئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ (٧)حجرات
🍁🍂🍁🍂
🌷۳چیز،تجارت لن تبور،پرسود وبی زیان است
۱.تلاوت قرآن،پیروی ازقرآن
۲.اقامه نماز
۳.دادن مال،آشکاروپنهان
پاداش: اجرکافی واضافی:
🌷إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً يَرْجُونَ تِجَارَةً لَنْ تَبُورَ
لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَيَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِٓ إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ.۳۰فاطر
🍁🍂🍁🍂🍁