4_5904535912565442103.mp3
8.74M
💢 جـایگاه حـضـرت ام الـبـنـیـن
سلام الله علیها در کربلا
شیخ مهدی تهرانی دام ظله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️#سلام_صبحگاهی🏴
هر روز را با سلام بر شما آغاز میکنیم!
سلام بر شما ... که صاحباختیار مایی!
هر صبح،
به شوق عهد دوباره با شما
چشمم را باز میکنم
عهد میکنم با شما،
هر روز که میگذرد،
عاشقانه تر از قبل
چشم به راهتان باشم
...
⚫️ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ⚫️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤ای مادر عباس
🕯فدای پسرت
🖤ای همسر خورشید
🕯فدای قمرت
🖤ای ام البنین
🕯مادر مردان نبرد
🖤عالم به فدای چار نور بصرت
🖤پیشاپیش سالروز وفات حضرت
ام البنین سلام الله علیها تسلیت باد🖤
✦✧✾═✾🌹✾═✾✧✦
🕊اللهم عجل لولیک الفرج بحق مادرت زهرا 🤲😭
4_6014700719901248293.mp3
5.69M
🎤مداح :حاج محمود کریمی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دیگر مرا ام البنین نخوانید
زیرا که من دیگر پسر ندارم
✦✧✾═✾🌹✾═✾✧✦
🕊اللهم عجل لولیک الفرج بحق مادرت زهرا 🤲😭
یکی از اعضای خاندان سلطنتی سعودی به نام سلطان بن ترکی بن عبدالله آل سعود امروز عارم جهنم شد!
دیروز نیز یک شاهزاده دیگر از خاندان سلطنتی به جهنم واصل شد!
کویا پیش از اعلام پادشاهی بنسلمان، این مزاحم ها یکی پس از دیگری کشونده می شوند!
#السلام_علی_المهدی
#جان_فدا
#حاج_قاسم
#حاج_قاسم_سلیمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینها گریه داره... 😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای فرج آقا امام زمان ارواحنافداه...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
تلاوت زیبای عبدالباسط
قرائت قرآن. به یاد اموات .پنجشنبه های دلتنگی.
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام:
إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّ فِیکَ خَیْراً فَانْظُرْ إِلَى قَلْبِکَ فَإِنْ کَانَ یُحِبُّ أَهْلَ طَاعَةِ اللَّهِ وَ یُبْغِضُ أَهْلَ مَعْصِیَتِهِ فَفِیکَ خَیْرٌ وَ اللَّهُ یُحِبُّکَ وَ إِنْ کَانَ یُبْغِضُ أَهْلَ طَاعَةِ اللَّهِ وَ یُحِبُّ أَهْلَ مَعْصِیَتِهِ فَلَیْسَ فِیکَ خَیْرٌ وَ اللَّهُ یُبْغِضُکَ
وَ الْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَب
امام باقر علیه السلام فرمودند :
هر گاه بخواهى بدانى در تو خیرى هست، به دلت نگاه کن، اگر اهل طاعت خدا را دوست و اهل معصیت خدا را دشمن دارد، در تو خیر است و خدا هم تو را دوست دارد.
و اگر اهل طاعت خدا را دشمن و اهل معصیت خدا را دوست دارد در تو خیری نیست و خدا دشمنت دارد، و هر کسى همراه دوست خود است.
الكافي، ج۲، ص: ۱۲۷
🔶حدیثی تکان دهنده از رسول الله صلی الله علیه و آله در مورد کسی که به مردم ستم می کند
من مجموع محمد بن الحسین بن المرزبان عن النبی صلی الله علیه و آله :
« لا یَبْغي عَلیٰ الناسِ إلاّ وَلَدُ بُغاءٍ أوْ فیٖهِ عِرْقُ بَغْیَةٍ »
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
بر مردم ستم نمی کند جز کسی که فرزند زنا باشد یا در او رگی از زنازادگی باشد...
الملاحم و الفتن سید بن طاووس نقل از مجموع محمد بن حسین بن مرزبان ص ۱۹۱
🔴 یملأ الارضَ قسطاً و عَدلاً کَما مُلِئَتْ ظلماً و جَوْراً
قطعا در نزدیکی ظهور زمین پر از ستم وظلم از جانب ظالمین و متکبرین زمانه خواهد شد و تنها کسی که بساط ظلم و ظالم را باهم بر میچیند وجود مبارک حجت بن الحسن حضرت مهدی علیه السلام خواهد بود...
✔نکته: در نسخهٔ دیگری از الملاحم بجای کلمه بغاء کلمه بغی آمده و بجای عرق بغیة عرق منه ذکر شده که در معنا تغییری ایجاد نمی شود
#السلام_علي_المهدي
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها
تسلیت باد🖤
💡توجه: از غروب پنج شنبه ، ایام البیض در ماه جمادی الاخری آغاز می شود و در غروب روز یکشنبه به پایان می رسد.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
👌🙏🏼 دعای بسیار شریف تسبیح به ویژه برای ایّام البیض
امیرالمؤمنین علیه السلام از رسول خدا صلّی الله علیه و آله نقل می کند که فرمود: جبرئيل علیه السلام بر من نازل شد در حالى كه در پشت مقام ابراهيم نماز مى خواندم و بعد از نماز براى امّت خود طلب آمرزش میکردم. جناب جبرئيل علیه السلام گفت: «اى محمّد! به تو توصیه مى كنم كه به امّت خود امر نمائى كه سه روز ايامالبيض هر ماه (یعنی از شب سیزدهم تا غروب روز پانزدهم ماه) اين دعاى شريف را بخوانند.» (مهج الدعوات، ص79)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
4_5837072911332017852.pdf
235.3K
دعای بسیار شریف تسبیح به ویژه برای ایام البیض
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🌑 روز سیزدهم ماه جمادی الاخری ، روز وفات حضرت فاطمه امّ البنین علیهاالسلام
حجّة الاسلام علی ربانی خلخالی در کتاب «امّ البنين، النّجم السّاطع في مدينة النّبيّ الامين» به نقل از سید مهدي سويج در کتاب «امّ البنین سیدۀ نساء العرب» می نویسد:
مرحوم علّامه سیّد محمّد باقر قره باغی همدانی در کتاب «کنز المطالب» که در تاریخ ۱۳۲۱ هجری قمری نگارش یافته است ، در موضوع سال و روز وفات حضرت فاطمه کلابیّه علیها السلام ، معروف به امّ البنین ، به نقل از کتاب اختیارات ، حدیثی از اعمش نقل می کند که گفت:
روز جمعه سیزدهم جمادی الاخری بر حضرت زین العابدین علیه السلام وارد شدم. ناگهان فضل فرزند حضرت عبّاس علیه السلام وارد شد و در حالیکه گریه می گرد ، گفت: جدّه ام ، امّ البنین علیها السلام ، از دنیا رفت. شما را به خدا ببینید چطور این روزگار فریبکار ، خاندان کساء را در یک ماه دوبار عزادار کرد.
مرحوم قره باقی در ادامه می نویسد: پس از چندی ، از خبر دیگری مندرج در حاشیه کتاب «وقایع الشّهور و الأیّام » تالیف محمد باقر خراسانی بیرجندی اطلاع یافتم که به نقل از اعمش نوشته بود:
ام البنین علیهاالسلام در سیزدهم جمادی الاخری و در سال ۶۴ هـ.ق وفات یافت و در قبرستان بقیع دفن گردید.
توجه: منظور از دو بار عزا ، عزای شهادت حضرت صدّیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها در سوم جمادی الاخری، و دیگری عزای فاطمه امّ البنین علیهاالسلام است.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
😥😢به ياد فرزندان شهیدش روضه مي خواند
مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در منزل حاجی صفری (آریاشهر)، در سال 1398 قمری می فرمود:
مي خواهم يك مصيبت مختصري بخوانم، خيلي جانگذار است. يك مقدّمه اي دارد.
من سه تا خواهر و چهار برادر داشتم. يك خواهر من، نزديك بيست و هشت سال قبل فوت شد. مادرم به او علاقه داشت. وقتي كه فوت كرد، مادرم خيلي بي تابي كرد. اگر من به داد مادرم نمي رسيدم، خودش را از ناله و گریه زياد تلف كرده بود. من چون اكبر اولاد ذكور او بودم، مي آمدم مادرم را بغل مي گرفتم، يك قدري تسلّي مي دادم، يك قدري از حال گريه و انقلاب مي افتاد. اين خواهر من يك دختر بچّه اي داشت سه چهار ساله كه حالا بزرگ شده است و اولاد و عروس و داماد دارد.
دو الی سه روز اوّل هرطور بود مادر را نگه داشتيم. زمانیکه اين بچّه جلوی مادر من مي آمد، مادر من گريه مي كرد. او را بغل مي گرفت! او را می بوسید و به یاد دخترش می افتاد. قربان مادرت بروم، كجا رفته است؟ چقدر چشم هايت شبيه به اوست، او را بغل مي گرفت و انقلاب راه مي انداخت و ناله مي زد. ما ناچار بوديم برويم مادرمان را آرام كنيم، و بچّه را هرطوري كه هست برداريم و دور كنيم. عاقبت ديديم چاره نداريم، بايد اين بچّه را به رؤيت مادرمان نرسانيم، زیرا تا چشمش به او ميافتد، ياد بچّه اش مي افتاد. کاری کردیم كه مادرمان اين بچّه را، هفته اي يك مرتبه، بلکه ده روز يك مرتبه ببيند. يك روزي من در خانه نشسته بودم، يكي از برادرهايم همين بچّه خواهرم را آورد.، تا مادرم چشمش به او افتاد، باز دويد و پريد و او را بغل گرفت و روي زانويش نشاند و بوسيد و بویيد و باز هم بنا كرد روضه خواني كردن. مادرت كجاست؟ مادرت چه شد؟
در آن روز، يك منظره اي و يك خاطره اي از جلو فكر من عبور كرد و مرا منقلب كرد، چه انقلابي! بنا كردم هاي هاي گريه كردن. خواهرها و برادران کوچک من هم به گریه افتادند. گريه خيلي شديد شد. يك قدري كه گريه كرديم، به من گفتند: شما هم كه امروز منقلب شدي؟ گفتم: انقلاب من براي مادرم نبود، يك قضيّه اي يادم آمد كه اگر بگويم شما هم منقلب مي شويد. گفتند: چه قضیّه ای؟ گفتم: اين مادر من، هفت تا اولاد داشت، يكي از دنیا رفت، مادر، اين طور بي تاب شده است. هر وقت چشم او به نوه اش مي افتد، اين انقلاب را راه مي اندازد. من به فكر مادر ابوالفضل علیه السلام افتادم. چهار تا رعنا پسر، مثل شاخ شمشاد از دستش رفته اند.
کَانَتْ بَنُونَ لِی أُدْعَى بِهِمْ
وَ الْیَوْمَ أَصْبَحْتُ وَ لا مِنْ بَنِینَ
چهار تا پسرش رفته است. از حضرت ابوالفضل علیه السلام يك پسر بچه به نام عُبيدالله بن عباس مانده است. آقا! اين مادر دلسوخته دست اين بچّه را مي گرفت و به قبرستان بقيع مي آمد. در یک نقطه معیّن آن، عزاخانه امّ البنين علیه السلام است. می آمد و آنجا می نشست، بچّه را روي زانوي خود مي نشاند و به ياد بچّه هاي كشته شدهاش روضه مي خواند، مردم هم جمع مي شدند. اين كيست؟ اين امّ البنين است، مادر ابوالفضل که عزاي بچّه هايش را گرفته است. اين بچّه را روي زانوي خود مي گذاشت و با يك سوز و گدازي شعر می خواند. مردم حلقه مي زدند و به حال اين زن گريه مي كردند. حتّي مروان با آن شقاوت قلبش مي آمد و منقلب مي شد.
لا تَدعُوَنّي وَیكَ اُمَالبنين
فَالیَومَ أصبَحتُ وَ لا مِن بَنینٍ
مردم من را از اين به بعد ام البنين نگویيد. چرا؟ يك وقتي بود که چهار پسر داشتم، قامت آنها مانند شمشاد بودند، امّا حالا بچّه هاي من زير خاك هستند و ناله مي كرد.
عباسم! پسر بزرگم! به من یک خبرهایي دادند، خدا كند دروغ باشد، مادر، به من خبر دادند دو تا دست رعناي تو را بريدند، بدنت را بي دست كردند. مادر، قربانت برود. اگر دست مي داشتي جراًت نمي كردند جلوي تو بيايند. به من خبر داده اند بر فرق سر تو عمود آهن زده اند.
(سخنرانی های منزل حاجی صفری در آریاشهر تهران، شب9 محرم 1398 قمری)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»