8.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
°°اَلسَـّـلاٰمُعَلىَالْقٰائمُالْمُنتَظَر°🍃🕊°
❪هرجُمعـہازنبودنِتـٰآندردمـۍکِشیـم
رَحمـۍبکـنبہحالِدلِبیقـرارها...❫
«اَنتِبِداخِلياکْثَرمنّي!»
تودرمن،ازمنفراوانتری.♥️.
اَلسَـّـلاٰمُعَليكَاَيُـّهَـاالاِمامُالْمُنتَظَـر
ياصاحِبَالْـّزَمانْاَدركني.🤍.
تعجیل در فرج مولامون صلوات
🔶️ کسی که هر شب جمعه، #سوره_واقعه را تلاوت کند:
● خداوند او را دوست می دارد.
● محبوب همه مردمانش می گرداند.
● و هرگز در دنیا گرفتار بدبختی، فقر، درماندگی و هیچ آفتی از آفات دنیا نخواهد شد.
● و از همراهان امیرالمومنین مولا علی (علیه السلام) خواهد بود.
📚ثواب اعمال، ج۱، ص۱۱۷
📚بحارالانوار، ج۸۹، ص۳۰۷
.
#سلام_مولای_مهربانم❤️
وقتے بہ تو سلام مےڪنم
وجودم سرشار از امید مےشود.
و زندگے،شروع بہ لبخند زدن مےڪند...
وقتے بہ تو سلام مےڪنم
روزم پر از برڪت مےشود،
پر از روزے...
وقتے بہ تو سلام مےڪنم
جانم لبریز از بوے نسیم و بهار
و شادمانے مےشود...
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
تعجیل در فرج مولامون صلوات
🔴 خاصیت دعای ندبه
🔵 صدرالاسلام همدانی در کتاب تکالیف الانام میگوید: از خواص دعای ندبه این است که هرگاه در جایی با حضور قلب و اخلاص تمام و توجه به مضامین عالی آن خوانده شود عنایت و توجه امام زمان ارواحنا فداه را به آن مکان جلب می کند بلکه باعث حضور حضرت در آنجا می گردد چنانچه در بعضی جاها اتفاق افتاده است.
📚 تکالیف الانام فی غیبه الامام ص ۱۹۷
#مذمت_انسان_شرابخوار_در_روایات
امام صادق عليه السلام:
شرابخوار را اگر مريض شد عيادت نكنيد، و اگر مُرد در تشییع جنازه اش حاضر نشويد، و اگر شهادت داد آن را نپذيريد، و اگر خواستگارى كرد دختر به او ندهيد زيرا هر كس دختر به شرابخوار دهد همانند آنست كه او را بسوى زنا كشانيده است، و هر كس دختر خويش را به همسرى مخالف دين خود دهد پس بی ترديد رحمش را با او قطع نموده است، و هر كس به شرابخوارى اعتماد كند خداوند متعال هيچ گونه از او حمايت نكند.
فاجعه یعنی قبولِ خواستگارِ شرابخوار چون پولدار است...
پی نوشت
[1] وسائل الشيعة: 25/ 311/ ح 5.
[2] همان/ 312/ ح 7.
[3] من لا يحضر الفقيه: 4/ 58/ ح 5091.
[4] وسائل الشيعة: 25/ 312/ ح 8.
╭━═━⊰ 🍃🌸🍃 ⊱━═━╮
از رحمت خدا به دور است کسی که به بی نماز و شرابخوار و رباخوار احترام و توجه کند و از او تعریف کنید و خوبی هایش را بگوید و اورا بزرگ جلوه دهد و با او بخندد و اورا بخنداند چنین شخصی به زودی نتیجه رفتار خود را با سخت ترین بلاها خواهد چشید زیرا با کسانی که خدا و اهل بیت را به تمسخر گرفتند و حرام الهی را مرتکب شدند و در برابر خدای خود سجده نکردند معاشرت نمودند این سزای کسانی است که دشمنان خدا را تکریم می کنند
❌ هر گناهی خواستی انجام بده ❌
🍃فردی نزد امام حسین(علیه السلام)آمد و گفت:
🔺من گناه می کنم و از بهشت و جهنم خدا برایم نگو که من این ها را می دانم ولی نمی توانم گناه نکنم و باز گناه می کنم!😔
👈هر گناهی که میخواهی انجام بده اما با این ۵ شرط :
🍃 امام فرمودند: برو جایی گناه کن که خدا تو را نبیند، او سرش را پایین انداخت و گفت: این که نمی شود.(چون خداوند بر همه چیز ناظر است)
🍃امام فرمودند: جایی گناه کن که ملک خدا نباشد. مرد فکری کرد و گفت: این هم نمی شود.(چون همه جا ملک خداوند است)
🍃امام فرمودند: حداقل روزی که گناه می کنی روزی خدا را نخور، گفت:نمی توانم چیزی نخورم...
🍃امام فرمودند: پس وقتی فرشته مرگ" عزرائیل آمد و تو را خواست ببرد تو نرو!مرد گفت: چه کسی می تواند از او فرار کند😳
🍃امام فرمودند: پس وقتی خواستند تو را به جهنم ببرند فرار کن، مرد فکری کرد و گفت: نمی شود. ✖️
🍃امام فرمودند: پس یا ترک گناه کن یا فرار کن از خدا، کدام آسان تر است؟ او گفت: به خدا قسم که ترک گناه آسان تر از فرار کردن از خداست.👌
📖بحار الانوار؛ج78؛ص؛126
❣سلام امام زمانم❣
سلام برصاحب جمعه ماه پنهان
سلام بر #جمعہ و امیدواران
سلام برلحظه لبخند یاران
می آیی عاقبت یک روزجمعه
به همراه نگاه سبز باران
😓😓😢 در دوره عمرتان چند روز دنبال گمشده خود دويده ايد؟
مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد جمعه اصفهان، در سال 1392 قمری می فرمود:
سيد بن طاووس رضي الدين علي بن طاووس قدس الله سره از علمای بزرگ شيعه است. اين بزرگوار خيلي خدمت امام زمان علیه السلام رسيده است، وی در کتابش «کشف المحجّه»، حرف هایی با پسرش، سيد محمد دارد. ميگويد: بابا جان، سيد محمّد! اين مردم دروغ مي گويند كه ما امام زمان علیه السلام را دوست داريم، دروغ مي گويند. آن وقت دليل ميآورد و ميگويد: اين مردم، امام زمان علیه السلام را به قدر يك خروس، به قدر يك بوقلمون، دوست ندارند.
يك خروس لاري خريده اي، بردي تو خانه، به خانمت سپرده اي تا دو سه روز برنج به او بخورانند تا چاق شود و برای روز عید، آن را ذبح کنید و خوراک کنید و بخورید. امّا همين كه از بازار برگشتي، به خانه وارد شدي، خانمت مي گويد: آقا! بوقلمون گم شده است، از جا حركت مي كني، اين اطاق را بگرد، آن اطاق را بگرد، اين بام، آن بام مي روي. توي كوچه به پاسبان ميرسي، و می گویی: جناب آجدان! شما يك بوقلمون را اينجا نديده ايد؟ مي گويد: نه. درِ خانه اين همسايه را بزن، درِ خانه آن همسايه را بزن، می پرسی: آقا! اينجا يك بوقلموني نيامده است؟ بیست و چهار ساعت به در و ديوار مي زني، به اين سو و آن سو مي روي، براي آن كه آن را پيدا كني؛ امّا پيدا نمي كني و وقتی محروم و مایوس از پيدا شدنش شدي، دلت، الو مي گيرد، و سينهات آتش مي گيرد.
شما را به وجدان پاكتان، اي جوانان نوراني روشن فكر! اي پير مردهاي متديّن بازاري! شما را به حقّ قرآني كه مي خوانيد. اي علماء و محصلين! شما را به آئين و دينتان و تمام مقدساتيكه معتقد هستيد، در دوره عمرتان چند روز دنبال گمشده خود دويده ايد؟ اين سو و آن سو رفته ايد؟ و از اين بپرس و از آن بپرس، سراغش را گرفته ايد؟ چند روز؟ چند روز به مثل آن داغي كه توي دلتان از گم شدن يك بوقلمون مي افتد، دلتان از گم شدن اين بزرگوار داغ پيدا كرده است؟ چند روز، الو گرفته اید؟ با همان آشفتگي، با همان اضطراب و انقلابي كه براي پيدا كردن بوقلمون، اين در ميزني، آن در مي زني، از اين مي پرسي، از آن مي پرسي، آیا يك بيست و چهار ساعت در دوران عمرتان اين چنين جوشتان گرفته است براي پيدا كردن اين گمشده؟ كدام يك از شما، براي گم شدن امام زمانتان، دو شبانه روز دلتان آتش گرفته است؟ هركس دو بيست و چهار ساعت اين انقلاب در او پيدا شده و هيچ چيز نفهميده است و لو به قدر روزنه سوزني، راه باريك تاریکی به يك ناحيهاي پيدا نكرده است، بلند شود و بر من لعنت كند. مقابل اين همه جمعيت، با اين قرصي كه صحبت مي كنم بي خود نيست، به اين محكمي كه دارم حرف مي زنم، پشت حرفم به كوه هيماليا بند است.
(سخنرانی های مسجد جمعه اصفهان، سال 1392 قمری، مجلس یازدهم)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
جوانی که از ترس جهنم مرد!
منصور عمار گوید: سالی به زیارت خانه خدا می رفتم که به کوفه رسیدم . شبی از خانه بیرون آمدم و از کوچه ای گذشتم . صدای مناجات شخصی را شنیدم که می گفت:
«خدایا! به عزت و جلال تو سوگند که من با گناهم، در پی مخالفت با تو نبودم و به عذاب تو نیز جاهل نبودم، لیک خطایی سر زد و شقاوت درون، مرا به گناه آلوده ساخت و پرده پوشی تو بر خطای بندگان مغرورم ساخت و از روی جهل و نادانی، عصیان ورزیدم. خدایا! حال، چه کسی مرا از عذابت می رهاند و اگر دستم از ریسمان رحمتت کوتاه شود، به ریسمان چه کسی چنگ زنم؟!»
من خواستم وی را بیازمایم. از این رو، دهان بر شکاف در نهادم و این آیه را خواندم: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَیْهَا مَلَائِکَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ.» (سوره تحریم/ آیه 6 )
ای اهل ایمان! خود و خانواده تان را از آتشی که هیزمش انسانها و سنگهایند، نگاه دارید؛ آتشی که فرشتگانی خشن و سختگیر بر آن گمارده شده اند.
او، فریادی کشید و ساعتی ناراحتی و ناله کرد و سپس خاموش شد. خانه را نشان کردم و روز دیگر آمدم تا از وی خبر بگیرم. جنازه ای دیدم بر در سرای نهاده اند و پیرزنی که پیاپی به خانه می رود و بیرون می آید.
پرسیدم ای مادر! این مرد کیست که از دنیا رفته است؟
گفت: «جوان خدا ترسی از فرزندان رسول خدا(ص)، دیشب در حال راز و نیاز با خدا بود، مردی از این جا می گذشت، آیه از قرآن بخواند، او بیفتاد و ساعتی ناراحتی کرد و جان داد.»
گفتم: «خوشا به حالش، چنین اند اولیای خدای!»