فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ بسیار بسیار زیبا
حتما ببینید و برای بقیه هم بفرستید
#ایام_فاطمیه
نا امیدی ناشی از وسوسههای شیطانی است که در دل رسوخ میکند به گونهای که انسان را از تلاش باز میدارد و او را تبدیل به موجودی منزوی و خانهنشین و بیخاصیت میکند؛ این حالت به قدری قبیح است که آن را از گناهان کبیره محسوب میکنند. امام صادق(ع) در این باره فرمود: «مِنْ أَکْبَرِ الْکَبَائِرِ عِنْدَ اللَّهِ الْیَأْسَ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ، وَ الْقُنُوطَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّه؛ بزرگترین گناهان کبیر نزد خدا، یأس از روحالله و ناامیدی از رحمت و نیکی خداست» (الکافی (ط - دارالحدیث)، ج4، ص472). این مفهوم در توصیه حضرت یعقوب به فرزندانش نسبت به عدم ناامیدی در یافتن یوسف نبی(ع) به این شکل آمده است: «یا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یُوسُفَ وَ أَخیهِ وَ لا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُونَ؛ اى پسران من، بروید و از یوسف و برادرش جستجو کنید و از رحمت خدا نومید نباشید، زیرا جز گروه کافران کسى از رحمت خدا نا امید نمىشود.»» (87 سوره یوسف)
از منظر آیات قرآن نا امیدی از خداوند و رحمت او امری نامطلوب و از ویژگی افراد کافر بر شمرده شده است. از منظر برخی آیات قرآن نا امیدی برخاسته از مواجهه انسان با ناخوشیهای زندگی است، ناخوشیهایی که به دست خود انسان رقم میخورد و در واقع نتیجه عملکرد منفی خود اوست. در آیه36 سوره روم میخوانیم: «وَ إِذا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِها وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَیْدیهِمْ إِذا هُمْ یَقْنَطُونَ؛ و چون مردم را رحمتى بچشانیم، به آن شاد مىشوند و چون به [سزاى] آنچه دستاورد گذشته آنان است، صدمهاى به ایشان برسد، بناگاه نومید مىشوند.» و یا نزدیک به این مضمون در آیه9 سوره هود میخوانیم: «وَ لَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْناها مِنْهُ إِنَّهُ لَیَؤُسٌ کَفُور؛ و اگر از جانب خود رحمتى به انسان بچشانیم، سپس آن را از وى سلب کنیم، قطعاً نومید و ناسپاس خواهد بود.»
اما مؤمنان راستین کسانى هستند نه به هنگام نعمت گرفتار غرور و غفلت مىشوند و نه به هنگام مصیبت، گرفتار یأس و نومیدى؛ آنها نعمت را از خدا مىدانند و شکر به درگاه او مىبرند و مصیبت را آزمون و امتحان و یا نتیجه اعمال خویش محسوب مىدارند و صبر مىکنند و رو به درگاه او مىآورند. در حالى که افراد بى ایمان در میان غرور و یأس دست و پا مىزنند افراد با ایمان در میان شکر و صبر قرار دارند.
علت گرفتاری برخی افراد و راحتی برخی دیگر چیست؟
خداوند در درون خود انسان نیز عقل را قرار داده که با کمک آن انسان میتواند راههای خوب و بد را از هم تشخیص دهد.حال با آنکه خداوند برای هدایت بشر چیزی کم نگذاشته است، اگر کسی به همه وسایل هدایت و سعادت پشت پا بزند و راه روشن و مستقیم را کنار بگذارد و در جاده انحراف و گمراهی حرکت کند و به سوی تاریکی و هلاکت معنوی خود پیش برود و در چنین مسیری فرزندی در خانوادهی او متولد شود چه ربطی به عدالت خدا دارد؟
خداوند ابزار هدایت را در اختیار همه قرار داده است، منتهی یک نفر از این ابزار بهره میگیرد و خود را در مسیر فطرتش قرار میدهد و یک نفر راه گمراهی را در پیش میگیرد. هر کدام به اختیار خودش که خداوند به آنها داده در این راهها حرکت میکنند.در ضمن بچههایی که در چنین خانواده ها به وجود میآیند، میتوانند خودشان سرنوشت خود را تغییر دهند و به سوی پاکی و سعادت حرکت کنند.در هر صورت آنچه که در جواب شما نسبت به مشکل این خواهر میتوانیم بگویم اینست که: تنها ایشان نیستند که گرفتاری دارند، بلکه هر کس در این دنیا به یک نوع از گرفتاری و بلا، مبتلا میباشد.
علت گرفتاریها چیست؟بر اساس آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت عصمت(علیهم السلام)، گرفتاریهایی که برای مؤمنین پیش میآید یا «بخاطر ندانم کاریهای خود آنها» است یا «آزمایشهای الهی» است یا «برای بالابردن درجات معنوی» آنها است.توضیح مختصر هر یک اینست که:
الف) گاهی انسان مرتکب خطاها و اشتباهات میگردد که پیامد آنها به صورت گرفتاری وبلا در زندگی دنیا پدیدار میگردد.
هر گناه، اثر و پیامد مخصوصی دارد، برخی گناهان فقر میآورد، برخی هم گرفتاری دیگر ایجاد میکند. چنانچه امام علی(ع) در دعای کمیل میفرماید: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَهْتِکُ الْعِصَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ النِّقَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمِ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَحْبِسُ الدُّعَاءَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ الْبَلَاءَ»؛ «خدایا گناهانی که سبب رسوایی میگردد و گناهانی که موجب خشم وانتقام تو میگردد، گناهانی که نعمتهای تو را تغییر میدهد و مانع از اجابت دعا میگردد و گناهانی که سبب نزول بلا میگردد را بر من ببخش و بیامرز».
در هر صورت این گرفتاری ها هم به خاطر آن است که کیفر گناهان او باشد و چون خدا بندهی مؤمنش را دوست دارد در برابر برخی از گناهان او را گرفتار میکند تا کیفر خطای او در همین دنیا گردد و در آخرت سبکبار باشد و این خود، لطف و رحمت خدا نسبت به بنده مؤمن است. ولی کسی که مورد غضب قرار گیرد در بسیاری موارد به جای گرفتاری، نعمتش را بیشتر میکند تا در نهایت او را به عذاب دردناک آخرت گرفتار سازد.
امتحانهای الهی
گاهی گرفتاریها به خاطر آنست که مورد آزمایش و امتحان الهی قرار میگیرد.
یکی از سنت ها وقانونهای ثابت خدا اینست که مؤمنین را آزمایش میکند، چنانچه قرآن کریم در آیات زیادی به این مسئله اشاره دارد. برای نمونه:
در سوره آل عمران آیه ۱۸۶ میفرماید: «لَتُبْلَوُنَّ فی أَمْوالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ مِنَ الَّذینَ أَشْرَکُوا أَذىً کَثیراً وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ»؛ «البته، آزمونهای مالی و جانی(بسیار) در پیش خواهید داشت، و بی تردید و ناگزیر، از پیروان(دروغین) کتابهای آسمانی پیشین و نیز از کسانی که مرام شرک را برگزیدهاند، آزار و زخم زبان فراوان خواهید دید، اگر صبر پیشه کنید و استقامت کنید همه کارتان روبراه خواهد شد و توفیق رفیق شما خواهد گردید».
درسوره بقره آیه ۱۵۵ میفرماید: «و لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الاَمْوالِ وَ الأَْنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ»؛ «قطعا همه ی شما را با چیزی از ترس، گرسنگی و کاهش در مالها و جانها و میوه ها آزمایش میکنیم، وبشارت ده به استقامت کنند گان...».
درسوره عنکبوت آیه ۱-۳ میفرماید: «أحسب الناس أن یترکوا أن یقولوا آمنا و هم لا یفتنون»؛ «آیا مردم چنین پنداشتهاند که به صرف اینکه بگویند: ایمان آوردیم؛ رهایشان میکنند و در بوته آزمایش قرار شان نمیدهند؟ حال آنکه ما امتهایی را که پیش از اینان بودهاند نیز آزمودهایم. (پس، ناگزیر مسلمانان را هم خداوند خوا هد آزمود) و معلوم خواهد گردانید که چه کسانی دارای ایمان راستین هستند و چه کسانی بدروغ ادعای ایمان کردهاند».
البته آزمایشهای الهی چار چوب مشخص ومعین ندارد، بلکه هر کس متناسب با حالات روحیش آزمایش و امتحان میگردد. لذا در آیه دیگر میفرماید: «وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَهً وَ إِلَیْنا تُرْجَعُونَ» (انبیاء: ۳۵)؛ «ما شما را به بدیها و خوبیها آزمایش میکنیم و سرانجام به سوی ما بازگردانده میشوید».
حکمت امتحانهای الهی چیست؟
هر چند خداوند از همه امور آگاه است، لذا امتحانات الهی برای رفع جهل از امور نیست، لکن برای آنکه شایستگی و لیاقت انسانهای مؤمن خالص به نمایش گذاشته شود و استعدادهای درونی او بروز و ظهور پیدا کند او را مورد امتحان قرار میدهد. خالص کردن انسان مؤمن وآشکار شدن جوهره ایمان مؤمن، یکی از حکمتهای آزمایش الهی است. همان گونه که صنعتگر، طلا را در آتش میاندازد تا ناخالصیهای آن در کوره آتش نابود شود و طلای خالص بدست آید، خداوند هم انسانهای مؤمن را در کوره بلاها و غمها پخته و ایمان او را خالص میسازد. هم چنین جدا ساختن صفوف مؤمنین راستین از کسانی که صرفا در زبان مؤمن هستند ازدیگر حکمتهای امتحانهای الهی است چنانچه امام علی(ع) میفرماید: «لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَنْ یُمَحَّصُوا وَ یُمَیَّزُوا وَ یُغَرْبَلُوا وَ یُسْتَخْرَجُ فِی الْغِرْبَالِ خَلْق»؛ «باید مردم خالص شوند و امتحان گردند و تمیز داده شوند و غربال شوند، و استخراج شوند».
بنابراین، مؤمنین متناسب با مرتبه ایمان و وضعیت روحی شان مورد آزمایشهای سخت الهی قرار میگیرند و کسی نپندارد که راه ایمان و دینداری همیشه از میان گلزارها و باغستانهای سر سبز میگذرد و انسان با ایمان در سراسر این راه طولانی که در پیشرو دارد، روی برگهای گل قدم میگذارد که این پندار نشانهی بی خبری از ماهیت ایمان و دین میباشد. شاید همین اندیشه و پندار بوده است که زمانی در مکه در افکار بعضی از مسلمانان رخنه کرده بود که تا کی باید به جرم داشتن ایمان به خدای یکتا زجر بکشیم؟
خداوند برای زدودن این موهومات از اندیشهی آنان، آیات ذیل را نازل فرمود:
«أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذینَ صَدَقُوا وَ لَیَعْلَمَنَّ الْکاذِبینَ»(عنکبوت/۲-۳)؛ «آیا مردم چنین پنداشتهاند که به صرف اینکه بگویند: ایمان آوردیم رهایشان میکنند ودربوته ی آزمایش قرار شان نمیدهند؟ حال آنکه ما امتهایی را که پیش از اینان بودهاند نیز آزمودهایم. (پس، ناگزیر مسلمانان را هم خداوند خوا هد آزمود) و معلوم خواهد گردانید که چه کسانی دارای ایمان راستین هستند و چه کسانی بدروغ ادعای ایمان کردهاند».
گویا همین پندارهای ناهنجار که با آوردن ایمان نباید دیگر مشکلات بر سر راه آنان باشد، در اذهان مسلمانان در مدینه هم به وجود آمده بود که برای بطلان این باور هم خداوند فرمود: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّهَ وَ لَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّى یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتى نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَریب»(بقره: ۲۱۴)؛ «یا گمان کردهاید که به همین سادگی میتوانید داخل بهشت بشوید؟! هنوز که شما مانند امتهای پیشین به مصائب گرفتار نیامدهاید، آنها آنقدر سختی میکشیدند(و فراز و نشیبها را طی میکردند و آنچنان پریشان و هراسان میشدند) که پیامبر خدا با مؤمنان و پیروانش همصدا میگردید و همه یک زبان میگفتند پس یاری خداوند چه شد؟! همه بدانند که یاری خداوند بسیار نزدیک است».
پس از جنگ أحد که مسلمانان آن همه تلفات و زخمی داشتند و هفتاد نفر از جنگجویان نمونه و سران سپاهشان را از دست داده بودند(در چنین شرایطی، برای اینکه بفهماند که راه ایمان و دینداری با سختیها همراه است) خداوند این آیه را نازل فرمود «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّهَ وَ لَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذینَ جاهَدُوا مِنْکُمْ وَ یَعْلَمَ الصَّابِرینَ»(آل عمران:۱۴۲)؛ «مبادا گمان کنید که به همین آسانی میتوانید به بهشت در آیید؟ هنوز خداوند مجاهدان شما را معلوم نگردانیده و صابران شما را باز نشناخته است».
در هر صورت باب آزمایش الهی بحث مفصل دارد و حکمتهای آن هم زیاد میباشد و خداوند همه بندگانش را به نحوی مورد آزمایش قرار میدهد چنانچه پیامبران الهی مورد آزمایش شدید قرار میگرفتند
بالا بردن اجر وپاداش معنوی
گاهی گرفتاریها به خاطر آنست که خداوند انسانهای مؤمن را گرفتار میسازد تا او صبر بر بلاها کند و درجات معنوی او را بالا ببرد.
در روایتی که از عبدالرحمن در این زمینه وارد شده است چنین آمده: «عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ ذُکِرَ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) الْبَلَاءُ وَ مَا یَخُصُّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْمُؤْمِنَ فَقَالَ سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَشَدُّ النَّاسِ بَلَاءً فِی الدُّنْیَا فَقَالَ النَّبِیُّونَ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ وَ یُبْتَلَى الْمُؤْمِنُ بَعْدُ عَلَى قَدْرِ إِیمَانِهِ وَ حُسْنِ أَعْمَالِهِ فَمَنْ صَحَّ إِیمَانُهُ وَ حَسُنَ عَمَلُهُ اشْتَدَّ بَلاؤُهُ وَ مَنْ سَخُفَ إِیمَانُهُ وَ ضَعُفَ عَمَلُهُ قَلَّ بَلَاؤُهُ»؛ «عبدالرحمن ابن حجاج میگوید: خدمت امام صادق(ع) سخن از بلا و آنچه خدای عزّوجل مؤمن را به آن مخصوص میدارد به میان آمد، حضرت فرمود: از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) پرسیدند: در دنیا بلای کدام کس سخت تر است؟ فرمود: پیغمبران، سپس هر که به آنها شبیهتر است(اوصیا) به ترتیب و بعد از آن مؤمن به اندازه ایمان و نیکی کردارش گرفتار شود، پس هر که ایمانش درست و کردارش نیکو باشد گرفتاریش سخت است و هر که ایمانش سست و عملش ضعیف باشد گرفتاریش اندکست».
در روایت دیگر میخوانیم «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُ بِمَنْزِلَهِ کِفَّهِ الْمِیزَانِ کُلَّمَا زِیدَ فِی إِیمَانِهِ زِیدَ فِی بَلَائِه»؛ ازامام صادق(ع) روایت نمودهاند که فرمود: مؤمن مانند کفه ترازو است، که هر چه بر ایمانش بیفزاید، بر بلایش افزوده شود.
امام صادق(ع) فرمود: همانا خداوند دوستان خود را به مصیبتها و پیش آمدها گرفتار میکند تا بدان جهت، بدون داشتن گناه، به آنها اجر و ثواب عنایت فرماید.
در حدیث دیگر از پیامبر اسلام(ص) چنین نقل شده است:
«إِنَّ الرَّجُلَ لَیَکُونُ لَهُ الدَّرَجَهُ عِنْدَ اللَّهِ لَا یَبْلُغُهَا بِعَمَلِهِ یُبْتَلَى بِبَلَاءٍ فِی جِسْمِهِ فَیَبْلُغُهَا بِذَلِکَ»؛ «برای مرد در نزد خداوند درجه و مقام است که به وسیله عمل خود نمیتواند به آن برسد(عملش قاصر است پس) خداوند بدن او را گرفتار بلا(مصائب،امراض و...) میگرداند، به این وسیله به آن مقام نائل میگردد».
به همین مضمون از امام صادق(ع) هم روایت شده است که فرمود: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ إِنَّ فِی الْجَنَّهِ مَنْزِلَهً لَا یَبْلُغُهَا عَبْدٌ إِلَّا بِالِابْتِلَاءِ فِی جَسَدِهِ».
حال با توجه به آنچه بیان شد لازم است شما راجع به زندگی انسانهای خوب و آبرومند نزد خدا، مانند پیامبران وامامان وسایر بندگان مؤمن توجه و فکر نمائید؛ گرفتاریی که برای آنها در دنیا پیشامد نموده است برای هرکسی دیگر اگر پیش بیاید تحملش شاید بسیار مشکل و سخت باشد.
در زندگی ائمه(ع) توجه کنید، آنها چقدر گرفتاری داشتند. مخصوصا به حادثه کربلا توجه کنید چه مصیبت عظیمی بر این خاندان رخ داد، ولی با همه آن مصائب که در کربلا رخ داد. قهرمان صبر کربلا یعنی حضرت زنیب(س) نه تنها اعتراض نکرد بلکه فرمود «ما رأیت إلا جمیلا»؛ «از خدا به جز خوبی چیزی ندیدم». حتی در شب بعد از شهادت برادران و یارانش، نماز نافله شب را هم ترک نکرد.
حال شما خود فکر کنید شاید گرفتاریهای شما آزمایش الهی باشد، شاید هم جهات دیگر داشته باشد و اصولا بر اساس برخی روایات؛ خداوند گاهی خیر بندهاش را در گرفتاریهای دنیا میبیند و حکمتش اقتضا میکند که او را گرفتار سازد.
در نتیجه مؤمن هیچ گاه از رحمت خدا نا امید نمیشود و نیز هیچگاه زندگی را برای خود تلخ نمیبیند، بلکه راضی به رضای خداست. دنیا؛ دار امتحان است و گرفتاریها و تلخیهای آن برای مؤمن وسیله آمرزش گناهان و یا وسیله رسیدن به درجات عالی معنوی است. ایشان هم نا امید نباشد، خستگی وبی صبری را از خود دور کند، تمام کارها را به خدا بسپارد و با توکل بر خدا، با جدیت و تلاش، برای رفع گرفتاریها زندگی دنیا را در محور خدائی آن دنبال کند. سعی کند زیاد دعا کند، قرآن بخواند، واجبات الهی را انجام بدهد و محرّمات را ترک کند و از آزار رساندن به دیگران و خوردن مال حرام خود داری کند، إن شاءالله خداوند گرفتاریها را رفع میکند و همه چیز در موقع خودش درست خواهد شد.
شکایت از خدا
رُوِيَ عَن جابِرِالجُعْفي عَنِ الباقِرِ (ع) قالَ: قالَ رَسُولُ الله (ص): يَاْتي عَلَي الناسِ زَمانٌ يَشْکُونَ فيهِ رَبَّهُمْ قُلْتُ: وَ کَيْفَ يَشْکُونَ فيهِ رَبَّهُمْ قالَ (ع): يَقُولُ الرَّجُلُ وَ اللهِ ما رَبِحْتُ شَيْئاً مُنْذُ کَذا وَ کَذا ولاآکُلُ وَ لااَشْرَبُ اِلامِنْ رَأِْس مالِي، وَيْحَکَ وَ هَلْ اَصْلُ مالِکَ وَ ذِرْوَتُهُ اِلاّ مِنْ رَبِّکَ[1]
ترجمه حدیث: جابر جعفی از امام محمد باقر(ع)نقل میکند که فرمودند: حضرت رسول خدا (ص) فرمودند: زماني ميآيد که مردم در آن زمان از پروردگار خود شکايت ميکنند. جابر مي پرسد: مردم چگونه از پروردگار خود شکايت ميکنند؟! حضرت فرمود: شخصي ميگويد: به خدا قسم! مدتي است که سود نبرده ام و نميخورم و نميآشامم مگر اينکه اين خوردن و آشاميدن من از سرمايهام ميباشد. واي بر تو! آيا سرمايه و توشهاي که جمع کردهاي، همگي از پروردگار تو نیست؟!
شرح: در اين روايت جابر تعجّب کرده و حيرت ميکند و از حضرت سؤال ميکند: چطور مي شود اينها از خداوند شکايت ميکنند؟ البته شکايت يک وقت اين طور است که تو اين کار را کردي، متن اين شکايت است ولي يک وقت چيزهايي مطرح ميشود که بطور مستقيم شکايت نيست ولي در ارتباط با خداوند است. اينکه سود نبردهام و دارم از سرمايه ميخورم، واقعا شايد هم درست است و دروغ نميگويد، ولي سرمايهات را از کجا آوردي؟ و اينکه از آن ميخوري، مگر جز اين است که آن را خداوند به تو عطا فرمود؟! انسان در تمامي حالات بايد شاکر خداوند باشد و بداند همين حرفهاي او شکايت از خداوند بزرگ است. اين ناسپاسي باعث ميشود که گره و مشکل به کار او افتاده و به چه کنم چه کنم،گرفتار ميشود. از پيامبراکرم (ص) مي پرسيدند: حالتان چطور است؟ در جواب ميفرمودند: الحَمدُلله عَلي کُلِّ حال، ستايش مخصوص خداوند است در همه حالات. شکر و سپاس قلبی عملي و زباني باعث ميشود تا خداوند مشکلات انسان را برطرف کند و هرلحظه به روزيها و نعمتهايش اضافه کند. درقرآن سوره مبارکه ابراهيم آيه 7 ميفرمايد: «لَئِن شَکَرتُم لَأَزيدَنَّکُم» اگر شکرگزاري کنيد، نعمت شما را افزون میکنم.
[۱] وسائلالشیعه، جلد ۱۷، باب ۵۳، صفحه
* پایگاه اطلاعرسانی آیتالله شیخ مجتبی تهرانی(ره)
همیشه رنج کشیدن مخلوقات نشان از بی رحمی خالق نیست، بلکه ممکن است از جهل مخلوق نشأت گرفته باشد. بگذارید یک مثالی بزنم. ممکن است حال ما مثل حال کودکی است که پدر و مادرش پای او را گرفته اند تا به آمپول بزنند و فرزند با چشمان گریان به آنها التماس می کند. امیدی جز ایشان ندارد، و همان هایی که تکیه گاه او هستند به التماس های او توجه نمی کنند. به خودش حق می دهد که از دست ایشان ناراحت باشد، در حالی که این نارضایتی از جهل او نشأت گرفته است. پدر و مادر نیز با اشکی در چشم پای او را گرفته اند. یعنی مصلحتی مهم تر موجب شده است تا این درد کودک را نادیده بگیرند. براستی آیا واقعا این امر غیر منطقی و غیر ممکن است که آنچه را که خوش نداریم برای ما مصلحت داشته، و چیزی را که می پسندیم برایمان مضر باشد؟ خداوند دیگر شفاف تر از این بگوید: «عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون؛ چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد، حال آن كه خيرِ شما در آن است. و يا چيزى را دوست داشته باشيد، حال آنكه شرِّ شما در آن است. و خدا مىداند، و شما نمىدانيد».(بقره:216) خب ما چرا از این زاویه به این مسئله نگاه نمی کنیم؟ چه ضرورتی دارد آن را زورگویی معنا کنیم؟ اگر خدا در قیامت حکمتش را نشان داد چه حرفی داریم؟
نکته دوم: جهان منظم و به دور از هرج و مرج در گرو این است که قوانین ثابت و منظمی در جهان حاکم باشند، و همچنین تکامل انسان در گرو این است که انسان اختیار داشته باشد. اگر این نظم طبیعت، و اختیار انسان نباشد اصلا آفرینش انسان معنا ندارد. تمامی مشکلاتی که گریبان ما را گرفته اند نشأت گرفته از همین امر است، یا از قوانین ثابت جهان است، و یا از سوء اختیار انسان ها، خب از خدا چه توقعی داریم؟ که دائما انسان ها را مجبور به خوش رفتاری کرده، و قوانین را جهت رفاه مردم نقض کند؟ مثلا نیروی جاذبه که لازمه زندگی انسان است همه جا حاکم باشد اما هر کجا که پای انسان در بلندی لغزید، یا هواپیمایی موتورش آسیب دید این قانون از کار بیفتد! جهان مادی به خاطر تاثیرگذاری قوانین ماد بر یکدیگر تحمل و ظرفیت اینکه عدالت کامل در آن محقق شود را ندارد، به همین خاطر پیامبر(ص) فرموده اند: «جعل اللهُ الرحمةَ مائةَ جُزءٍ، فأمسك عنده تسعةً وتسعين جزءً، وأنزل في الأرضِ جزءًا واحدًا؛ رحمت خدا 100 جزء است که فقط یک جزء آن در دنیا نازل شده است». بنابراین 99 جزء آن را در جهان آخرت خواهیم دید. چون این دنیا کشش و ظرفیت بیش از این مقدار را ندارد. برای دیدن آن 99 جزء هم نیت قربت لازم نیست، نیت قربت در مورد عبادات است، نه آسیب ها. در مورد آسیب هایی که ما می بینیم، و یا اموالمان را که مثلا دزد می برد ما عوض می گیریم، اصلا کاری نکرده ایم که قصد قربت لازم باشد، بلکه چیزی را از دست داده ایم
نکته سوم: طبق آنچه که از نقش قوانین طبیعی و لزوم اختیار انسان ها گذشت روشن میشود اتفاقا اصلا انسان نباید مثل مرده ای روی سنگ غسالخانه باشد، نباید آنچه که به صورت طبیعی در زندگی مان اتفاق می افتد را رضایت و اراده قطعی خدا معنا کرده و از تغییر آن روی گردان باشیم، یلکه بالعکس، خدا از ما جنگندگی می خواهد، از ما تلاش برای تغییر می خواهد، خودش هم چنین فرموده است: «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم؛ خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد مگر آنکه آنچه که مربوط به خودشان است را تغییر دهندم(رعد:11) بنابراین نباید تسلیم ببودن در برابر طبیعت و تسلیم بودن در برابر ظالمین را تسلیم بودن در برابر خدا معنا می کنیم. خداوند انسان را برای رشد آفریده و هر کجا که استجابت دعا با رشد انسان در تعارض باشد، دعا را مستجاب نخواهد کرد. مثلا مشکل آلودگی هوا موجب بیماری های قلبی و تنفسی می شود، خب اگر خدا تمام بیماران را با دعا شفا دهد آیا انسان ها به حل این مشکل فکر خواهند کرد؟ یا خود انسان ها آمده اند با آداب و رسوم غلط، ازدواج را دشوار کرده اند، خب اگر هزینه این عروسی ها از طریق معجزه آسا تأمین شود، بشر آیا به فکر اصلاح آنها خواهد افتاد؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گله گذاری نکنیم !
امام زمان علیه السلام به یاد ما هستند
یه بنده خدایی که از خوبان هم بود یه مدتی حاجتی داشت و برای آن مدتی به امام زمان عج توسل کرده بود حاجتش براورده نشده بود… وقتی به حاجتش نرسید به امام زمان گله کرد که یا صاحب الزمان گویا شما هم به ما توجه نداری!!
چون از خوبان بود در یک حالتی حالا یاخواب یا بیداری امام زمان عج بهش فرموده بود:«فلانی تو نبودی بچه بودی از یه بلندی افتادی ما گرفتیمت..تو نبودی فلان حادثه برات پیش اومد ما ردش کردیم..تو نبودی ما فلان تصمیم را دردلت انداختیم.. حضرت حجت عج شروع کردند دانه دانه کارهایی که برای او انجام داده بودند را برشمردند تا او آگاه شود..
این فرد یک مرتبه دید واقعا همینطوره. از بچگی تاحال بسیاری از کارها و اتفاقات خود به خود درست شده..
پشت پرده رو خبر نداشته که دست مهربان چه کسی کمکش می کرده فقط می دیده کار درست شده..
یک مرتبه گفت: آقا ممنون بیش از این نگو شرمندم نکن..یاصاحب الزمان من داشتم از شما گله می کردم که شما بیاد مانیستید اما شما دائم بیاد ما هستید.اگر دستت بالا سر ما نباشه که بیچاره ایم..
گاهی اوقات چقدر بی معرفتیه!!
از همون اول گناه می کنیم هرکاری دلمون خواست می کنیم با گناهامون ناراحتشون می کنیم علت هزارسال تنهایی و غربتشون هم خودمون هستیم. تنهایی و غربتی که خودمان طاقت یک روزش هم نداریم.مثلا شیعه هم هستیم و برای فرج و ظهورشون قدمی هم بر نمی داریم.
بااین حال این امام مهربان از همون بچگی حواسشون به ماست. بیش از پدر و مادر. اگر محبت والدین غریزی است محبت او الهی است.اگر از پشت پرده ی دونه دونه موفقیت ها و دفع خطرات زندگی مون خبر داشتیم می فهمیدیم همه از برکت وجود مقدس و دعای اوست. این بزرگوار که از پدر ومادر بسیار به ما نزدیک تر و دلسوزتر هستند اینگونه با ما رفتار می کنند و ما صدها چیز را که امام زمان عج بهمون عنایت می کند، نمی بینیم و یک چیز را که به ما نمیدن که به صلاحمونه و اگر بدونیم چرا نمیدن ممنون شون می شیم از امام زمان نازنینمون گله و شکایت می کنیم.
يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ، ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً ، فَادْخُلي في عِبادي ، وَ ادْخُلي جَنَّتي»
بندگانی هستند که خدا از آنها راضی و آنها هم از خدا راضی هستند. خوشا به حال اینها که مقام رضا و تسلیم دارند. حال ما از مقام رضا و تسلیم گذشتیم، اما من از همه شما تقاضا دارم از خدا گله نکنید، زیرا این در پیش اهل دل کفر است. این در پیش آقا امام زمان خیلی مبغوض است. موجب میشود دعا مستجاب نشود و موجب میشود اهلبیت شفاعت برای حوائج و روز قیامتمان نکنند.
بعضی اوقات چهار یا پنج مرتبه به مشهد میرود و چیزی میخواهد که صلاح او نیست که به او بدهند، البته آقا امام رضا میدهد اما این چیزی که این میخواهد صلاح نیست و چیز دیگری میدهد و ناگهان این با امام رضا قهر میکند و به مشهد نمیرود. این کفر و بدبختی و نکبت است. لذا من امروز از همه شما تقاضا دارم از خدا راضی باشید.
آیت الله مظاهری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ بدون وضو نخوابید
🔹آیتالله جاودان👆
✨ شهید والا مقام سید رفیع رفیعی :
✅ سعی می کرد هیچ نماز شبی از ایشان قضا نشود
✅ میفرمود : برای پرواز، پر لازم است و نماز شب پرِ پرواز است
✅ اگر انسان جایگاه و عظمت نماز شب را درک کند و بفهمد چه معجون انسان سازی است ، چهار دست و پا به دنبال آن مي رود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سخنان دکتر احمدینژاد در خصوص کسانی که پرچم پیغمبر را دست می گیرند اما سر میبُرند و ظلم میکنند!
🔵 تأیید حرف احمدینژاد | اسرائیل در ایران، یک مجموعه نفوذی دارد؛ نه یک نفر!
◻️ تیر ۱۴۰۰ | محمود احمدینژاد در پاسخ به پرسشی در مورد نفوذ و دخالت اسرائیل در انفجار تاسیسات هستهای نطنز: فقط نطنز نبوده، ترور دانشمندان هستهای و سرقت اسناد سرّی ايران هم بوده. مشخص است كه يک مجموعه نفوذی وجود دارد، نه یک نفر.
◻️ آذر ۱۴۰۲ | ناصر ابوشریف (نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین): در عملیات طوفانالاقصی، مقاومت موفق شد سرورهای اطلاعاتی اسرائیل را به داخل غزه بیاورد که در این سرورها نام بسیاری از جاسوسان رژیم صهیونیستی، حتی جاسوسهای داخل جمهوری اسلامی ایران وجود داشت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺روزی رسان خداست یا زرنگی خودم؟
#علامه_شیخ_حمیدرضا_مروجی_سبزواری
✍ انسان وقتی اراده میکند که به نزد خدا بیاید، یک چیزی خاطر او را مشغول میکند که رزقم از کجا بیاید؟
اگر من بخواهم از دنیا و مردم کناره بگیرم پس رزقم را از کجا بخورم؟
این را با توکل مداوا کن! توکل بر خدا!
بگو به من مربوط نیست. من که به اختیار خودم به این دنیا نیامدهام. خدا مرا آورده، رزقم را هم میدهد.
هرچه انسان توجهش به اسباب بیشتر باشد، رزقش کمتر میشود.
اگر انسان واقعاً با قدم توکل حرکت کند، رزقش نه آن طور که از آسمان و زمین ببارد، اما همیشه به قدر کفاف میرسد.
لذا غصه رزق را با توکل به خدا از بین ببر!
🔽برگرفته از #موانع_عبادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آتش زدن خانه های افاغنه در میبدِ یزد
🔹در میبد یزد عدهی از افغانان مقیم یزد در یک درگیری یک جوان ایرانی را با چاقو میزنند و بر اثر جراحات وارده آن جوان ایرانی میمیرد.
🔹در واکنش به این اتفاق مردم منطقه نیز به جان و خانه های افغان ها هجوم میبرند و برخی از خانه ها و اماکنی که افغان ها در آن زندگی میکردند را به آتش میکشند در این ویدیوها میبینید که مردم تعدادی از خانههای شهرک افغانها را آتش زدند..
🔴 در میبد چه گذشت؟!
معاون سیاسی امنیتی استانداری در پی درگیری در خیابان خرمشهر میبد که پنجشنبه شب به قتل(با ضربات چاقو) یک جوان ۱۷ ساله انجامید،اعلام کرد که قاتل بازداشت شده است.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما،علی اکبر عزیزی، معاون سیاسی امنیتی استاندار یزد، گفته «قاتل از اتباع خارجی» است و «در آزادشهر یزد دستگیر شده است.»
عدهای از مردم تجمعات اعتراضی، خواهان دستگیری و مجازات قاتل شدند. و تعدادی از خانههای شهرک افغانها را آتش زده و تعدادی از اتباع به سمت بیابان (دشت یزد اردکان) رفتند.
پس از اعتراضات گسترده و حمله به محل سکونت مهاجران افغان در میبد، مجید بهارستانی، شهردار این شهر گفته که براساس مصوبه شورای تامین شهرستان، قرار است مسیر جداگانهای برای مهمانشهر اتباع باز شود. او مدعی شده «مطالبه مردم اخراج اتباع از این شهرستان است.»
به گفته او ۱۲ هزار اتباع خارجی رسمی در میبد زندگی میکنند که در مهمانشهر(اردوگاه) سکونت دارند. او افزوده که شاید همین تعداد نیز «غیرمجاز» در این استان ساکن هستند.
او افزوده که تصمیم گرفته شد تا درب شمالی مهمانشهر مسدود و درب جنوبی به طرف بلوار یحیی زاده باز باشد.