eitaa logo
هیات مجازی انصار الحجه ارواحنا فداه ✅
1.2هزار دنبال‌کننده
33.9هزار عکس
33.9هزار ویدیو
753 فایل
『°•بِسمِ‌رَّبِ‌ الحجه. اینجا مهدیه مجازی دوستان و خادمین امام الحجه علیه السلام است. ألَـلّـھم‌ْ؏َـجِـٰل‌ّلِوَلِیٰــــك‌ألٰـفَـٖࢪجّ🌱. برای ارتباط با ما :👇👇👇👇👇 @Ahmadqasemi34
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘 نتوانستی پیراهن مرا در دست نامحرم ببینی، چگونه توانستی اهل بیت خود و دختران پیامبر را در دست نامحرمان اسیر ببینی؟! 🔻 شاید برخی افراد صوتِ مربوط به ملاعزیز منبری را که پیشتر ارائه شد نشنیده باشند، لذا به این حکایت توجه فرمایند ✍🏻 آیت الله شبیری زنجانی حفظه الله: شخصی داستانی درباره یکی از منبری‌های درجه يک تبريز به نام «ملّا عزیز» برای من نقل کرد. ملّاعزیز در تبـریـز منبرى درجـه يـک زمان ناصرالدین شاه و پس از او بود. راوی این داستان شيخ على اكبر تُرک، منبرى معروف تهران پسر ملّاعزیز است. برنامه ملا عزیز برای منبر ماه محرم این‌طور بود که اشخاص هر سال در فاصلـه بـيـن عـيـد قربان و عيـد غدیر به او مراجعه و برای منبر ماه محرم از او وقت می‌گرفتند و او پس از عید غدیر جواب می‌داد و مشخص می‌کرد که کدام دعوت را می‌پذیرد و کدام را رد می‌کند. در یکی از سال‌ها زنی به او مراجعه و درخواست می‌کند که روضه‌ای برایش بخواند. او می‌گوید: من يک تومان که در آن دوران مبلغ زیـادی بـود، می‌گـیـرم. زن می‌گوید: کار من رختشویی است و تمام پس‌انداز مـن در ماه، ۲۴ شـاهی است. ملا عزیز می‌گوید: همان که گفتم. زن می‌رود و يک پارچه مخمل با ارزشی را می‌آورد و به ملا عزیز می‌دهد و او هم قبول می‌کند و روضه‌ای می‌خواند. افراد به طور معمول از روز عید قربان قبل از طلوع آفتاب برای درخواست منبر نزد او می‌رفتند. ولی در آن سال کسی تا غـروب نمی‌آید. فردا و پس فردا و روزهای دیگر کسی مراجعه نمی‌کند تا اینکه ایام محرم می‌رسد. در اول محرم نـوكـر مـلا عـزيـز كه معمولاً با هم منبر می‌رفتند، برای رفتن به منبر به منزل ایشان می‌آید. ولی او نمی‌خواست نوکرش بداند که کسی او را دعوت نکرده است. بعد از آنکه قدری با هم با اسب حرکت می‌کنند، به نوکرش می‌گوید: من حالم مساعد نیست، تو برگرد، من بعداً می‌آیم. وقتی نوکر برمی‌گردد، ملا عزیز به اطراف تبریز می‌رود و موقع شب به یکی از روستاها می‌رسد و سراغ کدخدا می‌رود و به او می‌گوید: به نظرم رسید که نباید فقط در تبریز انجام وظیفه کنم و خوب است به اطراف هم بیایم لذا اینجا آمدم. آن‌ها خوشحال شدند که ملا عزیز برای تبلیغ به روستای آن‌ها آمده و مجلسی برای ایشان ترتیب می‌دهند. آخر شب ملا عزیز را به منزل یکی از متمکنین آن روستا که معمولاً میزبانی مبلغین را به عهده می‌گرفته راهنمایی می‌کنند؛ ملا عزیز به منزل آن شخص می‌رود و تا آخر دهه مجلس پرشوری برگزار می‌کند. شب عاشورا چوپان‌هایی که گله را بیرون می‌بردند، به مناسبت شـب عاشـورا کارشان را تعطیل می‌کنند و سگ یکی از گله‌ها را که متعلق به صاحب همین خانه بوده، تحویل صاحب‌خانه می‌دهند. ملا عزیز در نیمه آن شب بیدار می‌شود و برای قضای حاجت بیرون می‌رود. سگ که ملا عزیز برایش غریب بوده، شروع به پارس کردن می‌کند و به طرف او می‌آید. ملا عزیز از ترس عقب عقب می‌رود و در تاریکی ناگهان در گودالی سقوط می‌کند. از صدای پارس سگ عروس صاحب‌خانه بیدار می‌شود و می‌بیند ملا عزیز در گودال افتاده. دستش را دراز می‌کند تا او را بیرون بیاورد ولی خودش در گودال می‌افتد. شوهر این زن هم بیدار می‌شود و ملا عزیز را بیرون می‌آورد، اما آن زن از ترس صدایش درنمی‌آید. ملا عزیز همان موقع به سرعت به منزل کدخدا می‌رود و جریان را برایش تعریف می‌کند. کدخدا به او می‌گوید: هرچه زودتر از روستا خارج شو، چون صاحب آن خانه چهار پسر دارد که هیچ کس حریف آن‌ها نمی‌شود و همین که متوجه قضیه شوند، خطر کشته شدن برای تو دارد. ملا عزیز فوراً حرکت می‌کند و قبل از طلوع آفتاب خودش را به تبریز می‌رساند و چون پی برده بود که منشأ این گرفتاری‌ها چیست، فوراً آن زن را که درخواست روضه کرده بود، نزد خودش فرا می‌خواند، و جریان را برایش نقل و پارچه و پولی را که گرفته بود، رد می‌کند. آن زن هم قدری گریه می‌کند و خطاب به حضرت سید الشهدا (علیه السلام) می‌گوید که: تو که نتوانستی پیراهن مرا در دست نامحرم ببینی، چگونه توانستی اهل بیت خود و دختران پیامبر را در دست نامحرمان اسیر ببینی؟ وقتی آن زن می‌رود، دوباره افراد یکی پس از دیگری برای دعوت به روضه و منبر به او مراجعه می‌کنند و کار ملا عزیز دوباره رونق می‌گیرد. 📚 جرعه‌ای از دریا ؛ ج ۴ ص ۶۵۴ افرادی که تعیین مبلغ می‌کنند، منتظر خشم و غضب اهل بیت علیهم السلام باشند. در واقع باید ممنون و سپاسگذار باشیم که اجازه داده‌‌اند از معارف و مصائبشان بگوئیم، نه اینکه از این طریق مال اندوزی کنیم! اهل بیت علیهم السلام هیچ نیازی به ما ندارند، مجالس و نام مبارکشان در اعلی علیین برپاست. 🏴ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🏴 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻
💐 میگه آقا کو امام زمان؟چرا دستگیری نمیکنه از شیعیانش؟ ‌ ⚠️کاش بفهمیم که اینهمه ابتلائاتی که انبیا و اولیا داشتن پس چی... ‌ ❤پیامبر فرمود: هیچ پیامبری به اندازه من اذیت نشد.. ‌ ✍سیزده سال سخت ترین ها در مکه داشت...خدا کجا بود؟‌چرا کمک پیامبرش نکرد؟ ‌ ‌🌷 در کربلا بدنش رو قطعه قطعه کردن،سرش رو به زدن،خدا پس چرا به داد امام حسین نرسید؟ ‌ ‌اهل بیت به رفتن...خدا کجا بود؟ ‌ ☘آقا زندگی بدون مشکل و ابتلائات نیست،قرار نیست توی هر سختی و مشکلی ورود کنه که... ‌ ♦️اگر بخوایم امام زمان رو منکر بشیم به این دلایل...پس باید جواب بدیم خدا چرا به عزیزانش کمک نکرد توی سختی ها؟ پس باید منکر خدا بشیم؟؟منکر امام زمان بشیم که حاجت مارو برآورده نکرده؟! ‌‌ ‌🌺امیرالمومنین اواخر عمرشون بالای منبر انقدر بلند بلند گریه میکردن که محاسنشون رو دست میزدن اشک ازش مثل آب جاری میشد..ماها کی انقدر و اینجوری گریه کردیم؟ خدا چرا به دادش نرسید پس؟... ‌ ‌🌏کاش بفهمیم ما به این دنیا اومدیم به اندازه گنجایشمون امتحان بشیم،آزمایش بشیم و مستحق پاداش یا عذاب بشیم. ‌ ♨️اگر قرار بود خدا به همه چی ورود بکنه که دیگه آزمون و امتحان های الهی زیر سوال میرفت و محک ما نتیجه ای نداشت و خلقت ما بیفایده بود... ‌ ‌به حکمتهای خدا در زندگی اعتماد کنیم.
14.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 سخنان تأثیرگذار آیت الله میرزا جواد تبریزی رحمة‌الله‌علیه در حرم حضرت رقیّه بنت‌الحسین علیهماالسلام در دمشق سوریه 🔹حضرت سیدالشهدا حسین بن علی علیه‌السلام با رقم زدن شهادت و دفن حضرت فاطمةالرقیه سلام الله علیها در شام، اثری قوی از خود برجای گذاشت تا دشمنان تشیّع بعدها نتوانند قضیه‌‍ٔ اهل‌بیت علیهم‌السلام را انکار کنند. 💔همراه با تصاویری از حرم مطهّر حضرت فاطمةالرقیه سلام‌الله‌علیها ⚪️ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ⚪️
2.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امروز در تاریخ اسلام مصادف است با هشتم ذی الحجه سال ۶۱ هجری قمری روزی است که امام حسین (ع) نوه پیامبر رحمت (ص) حج خود را به حج عمره خارج از فصل (عمره) تبدیل کرد و سفر خود را از مکه به سوی عراق آغاز کرد. صلی الله علیک یا اباعبدالله
🌼منتظران ظهور 🔴میگه آقا کو امام زمان؟چرا دستگیری نمیکنه از شیعیانش؟ ‌ ⚠️کاش بفهمیم که اینهمه ابتلائاتی که انبیا و اولیا داشتن پس چی... ‌ ❤پیامبر فرمود: هیچ پیامبری به اندازه من اذیت نشد.. ‌ ✍سیزده سال سخت ترین ها در مکه داشت...خدا کجا بود؟‌چرا کمک پیامبرش نکرد؟ ‌ ‌🌷 در کربلا بدنش رو قطعه قطعه کردن،سرش رو به زدن،خدا پس چرا به داد امام حسین نرسید؟ ‌ ‌اهل بیت به رفتن...خدا کجا بود؟ ‌ ☘آقا زندگی بدون مشکل و ابتلائات نیست،قرار نیست توی هر سختی و مشکلی ورود کنه که... ‌ ♦️اگر بخوایم امام زمان رو منکر بشیم به این دلایل...پس باید جواب بدیم خدا چرا به عزیزانش کمک نکرد توی سختی ها؟ پس باید منکر خدا بشیم؟؟منکر امام زمان بشیم که حاجت مارو برآورده نکرده؟! ‌‌ ‌🌺امیرالمومنین اواخر عمرشون بالای منبر انقدر بلند بلند گریه میکردن که محاسنشون رو دست میزدن اشک ازش مثل آب جاری میشد..ماها کی انقدر و اینجوری گریه کردیم؟ خدا چرا به دادش نرسید پس؟... ‌ ‌🌏کاش بفهمیم ما به این دنیا اومدیم به اندازه گنجایشمون امتحان بشیم،آزمایش بشیم و مستحق پاداش یا عذاب بشیم. ‌ ♨️اگر قرار بود خدا به همه چی ورود بکنه که دیگه آزمون و امتحان های الهی زیر سوال میرفت و محک ما نتیجه ای نداشت و خلقت ما بیفایده بود... ‌ ‌به حکمتهای خدا در زندگی اعتماد کنیم.
▪️ایّام شهادت مظلومانه حضرت امام محمدالباقر علیه السّلام تسلیّت باد 💢 وقتی هشام بن عبدالملک بن مروان لعنهم الله امام باقر و امام صادق عليهماالسّلام را به شام احضار کرد، به انواع مختلف به آن حضرت بی‌ادبی و إهانت نمود از امام صادق عليه السّلام روايت شده که فرمودند: «فَلَمَّا وَرَدْنَا مَدِینَةَ دِمَشْقَ حَجَبَنَا ثَلَاثاً ثُمَّ أَذِنَ لَنَا فِی الْیَوْمِ الرَّابِعِ» ✍🏻 ما را سه روز پشت درب دارالحکومة (یا دروازه شهر) متوقّف کردند و در روز چهارم اذن ورود دادند‼️ 📚بحارالأنوار، ج۴۶ ص٣۶٠ ➖و امام باقر علیه السّلام که در کودکی نیز با ورودش به شام سیاه، ، ، و .... را دیده بود. همان مصائبی که گویی پدرش امام سجّاد علیه السّلام و زنان خاندان عترت را پیر نمود. ولی امام صادق عليه السّلام در شام ندید آنچه پدرش دید. اللهم العن قتلة الحسين عليه السّلام ⚫️ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ⚫️
🩸 حوادث آل‌الله علیهم‌السلام 🩸😭😭😭😭😭😭😭 🥀 ابن‌سعد لعين، اسيران آل‌رسول صلى‌الله عليه و آله را برداشت و به همراه خود به كوفه رسانيد و چون اهل‌بيت نزديك كوفه رسيدند، مردم براى تماشاى اسيران به اطراف شهر آمدند در اين هنگام زنى از زنان كوفه بر پشت بام آمد و فرياد زد: شما اسيران از كدام قبيله و خاندان هستيد؟!😭😭😭😭😭😭 🥀 گفتند: (نحن اسارى آل محمد) ما اسيران از آل محمد هستيم، در اين موقع آن زن از پشت بام پائين آمد و چندين قطعه لباس و چارقد و مقنعه به خدمت آنها آورد و تقديمشان نمود آنان آن لباس و پوشاك‌ها را پذيرفتند و آنها را حجاب و پرده خويش نمودند. 😭😭😭😭😭😭😭😭 📕 لهوف، مسلک سوم، سید بن طاووس رضوان‌الله تعالی علیه