🔰 برنامه کامل منادی، دکتر ابو علی شیبانی
#سهشنبه 2025/7/8
۱۴۰۴/۴/۱۷
#قسمت_ششم
اگر حسین (ع) را دوست داریم، یعنی ظلم را نمیپذیریم، با فاسد سازش نمیکنیم، وجدانمان را نمیفروشیم، عقیدهمان را معامله نمیکنیم و سلاحمان را تسلیم نمیکنیم. اگر به حسین (علیه السلام) ایمان داشته باشیم، همه اینها را به دشمن نمیدهیم چون برایمان مهم است. اما اگر به حسین (ع) ایمان نداشته باشیم، به دنبال بهانه میگردیم. و اگر بهانه یافتیم، به شما میگویم عمر بن سعد در روز عاشورا به حسین (علیه السلام) چه گفت؟ حسین (ع) به عمر بن سعد گفت: "ای عمر! امیرت عبیدالله بن زیاد چه وعدهای به تو داده است؟" گفت: "گرگان و غیره و پادشاهی ری را به من داده است." حسین (علیه السلام) گفت: "من چیزی بزرگتر از آنها به تو میدهم." عمر گفت: "از خانوادهام میترسم." حسین (ع) گفت: "وای بر تو! خانوادهات بزرگتر از خانواده رسول خداست؟ خدا تو را زشت کند ای عمر بن سعد!" حسین (ع) هیچ عذری برای ما باقی نگذاشت. خانههای رسول خدا در روز عاشورا سوخت و حرم رسول خدا و زینب به اسارت رفت. ما (مسلمانان) زنهای اسرائیلی را نمیگیریم. یعنی حسین (علیه السلام) هیچ عذری برای ما باقی نگذاشت. ما دنبال بهانه میگردیم..
مجری: تلفن بگیریم. سلام علیکم، اسم شریف، بفرمایید.
سلام علیکم
علیکم السلام خوش آمدید دکتر، با شما هستند.
ببخشید دکتر، من در مدفوعم خون میبینم. علت را نمیدانند.
دکتر: شما یا شقاق دارید یا بیماری کرون. بلکه شما بیماری کرون دارید. زخم در روده شماست که در آزمایشات پزشکی و مویرگهای خونی دیده نمیشود و خونریزی میکند. و ما به شما دارو میدهیم و با اذن خدا خوب میشوید. نترسید، چیزی نیست. اگر غیر از این بود، خون نمیآمد.
مجری: متشکرم از تماس شما، تیم کاری پیگیر مشکل شماست. بینندگان عزیز، فاصلهای داریم و باز خواهیم گشت. تماس دیگری داریم، سلام علیکم، دروب الرجاء، اسم شریف، بفرمایید.
سلام علیکم، خدا پدر و مادرتان را رحمت کند.
و علیکم السلام خدا شما را حفظ کند، خوش آمدید ای پدر.
خدا پدر و مادرتان را رحمت کند. من ابونور از کربلا هستم.
خوش آمدید ابونور. عمرتان را خدا رحمت کند،
ان شاء الله. امیدوارم به من اجازه دهید، آیا وقت دارید که هر چه دارم بگویم؟ چون بیماریهایی دارم و رؤیایی نزدیک به آخرت دیدهام که میخواهم در مورد آن صحبت کنم. اگر مجال هست،
منادی: من تا آخر به شما گوش میدهم.
خدا پدر و مادرتان را رحمت کند.
خدا شما را حفظ کند ای پدر.
در ابتدا، شهادت سید جوانان اهل بهشت را به صاحب الزمان تسلیت میگوییم. خداوند شما را از فاسد پاک کند. البته، به طور خلاصه، در ماه رمضان، دختری از لیبی آمد که او را نمیشناختم، اسمش ثناء بود، و ساره العصر از لیبی با شما در تماس بود و اخیراً از شما درمانی برایش دریافت کردیم. صدای مرا میشنوید؟
گفتم بله. بله شنیدم، بفرمایید.
بله بله. با توجه به تماسی که با من گرفته شد، البته اگر بیشتر، روایتی از دولت امام یا نزدیک به ظهور امام باشد، شخصی ظاهر میشود که مردم را از بیماریهای صعبالعلاج شفا میدهد. بله، بیشتر بازگشتیم که... البته من بیمار هستم، من هفتاد ساله هستم.
ان شاء الله همیشه زنده باشید.
اسمم با حروف، شصت حرف، شصت و یک. بله..... بوق اشغال
مجری: مشکلی در تماس ظاهر شد.
مجری: دکتر رامان میگوید که امام حسین (ع) را دوست دارد، اما قیام او را زندگی نمیکند و در راه او حرکت نمیکند. آیا این مانند کسی است که پرچم را بدون ارتش بلند میکند یا وفاداری را بدون تعهد اعلام میکند؟
منادی: کسی به شما میگوید من مؤمنم اما نماز نمیخواند، ایمانش چه فایدهای دارد؟ کسی به شما میگوید نماز میخواند اما امر به معروف و نهی از منکر نمیکند، نمازش چه فایدهای دارد؟ کسی به شما میگوید نماز میخواند اما دروغگو و منافق است، نمازش چه فایدهای دارد؟ ما دقیقاً این روایت را در مورد خودمان صدق میکنیم، دروغگو هستیم.
#ادامه_دارد
🔰 برنامه کامل منادی، دکتر ابو علی شیبانی
#چهارشنبه 2025/7/9
۱۴۰۴/۴/۱۸
#قسمت_ششم
مجری: دکتر، چرا در بسیاری از برنامهها اصرار داشتید که وضوح و ثبات در موضع از سلاح قویتر است و اصل رویارویی است؟
حسین (ع) فرمود: "مرد، به یک کلمه است" و من نمیتوانم بگویم اسماعیل قاآنی خائن است. بگذارید همه مردم بشنوند. کسی که قاسم سلیمانی را شناخت که چگونه کشته میشود، ابومهدی و سید [حسن نصرالله] چگونه به شهادت میرسند و غزه چگونه میسوزد، در راه حق سرزنش سرزنشگران را به خود نمیگیرد. این مرد [قاانی] ایران را نابود خواهد کرد. صبر کن، صبر کن. اگر او باقی بماند و خائن بودن خود را اعلام نکند، من خائن هستم!
دکتر، هیئت تحریر الشام و جبهه النصره از فهرست تروریسم حذف شدند و مشروعیت بینالمللی و جهانی یافتند و دکتر! درهای شرق و غرب به رویشان باز شد، و ما داریم با همان طرفی مذاکره میکنیم که آنها را از فهرست تروریسم حذف کرده است. این چطور ممکن است؟
منادی: چون ما دیگر ارزشی نداریم، اخلاقی نداریم. ما فقط دغلباز هستیم. ما دروغگو هستیم. من الان با سیدعلی خامنهای هستم، فدای ایشان میشوم. به او میگویم: «روحم فدای روحت باد». من کمتر نمیگویم چرا. بمحض اینکه بگویم چرا خودم را مرتد میدانم. حقیقت من این است که ایشان با آنها مخالفت کرد و گفت: «مذاکره نکنید!» ولی آنها رفتند و مذاکره کردند.
مجری: ممنونم دکتر! با ما تماس گرفتند. الو، سلام علیکم. دروب الرجاء، لطفاً اسم شریف خود را بفرمایید.
الو
الو، خوش آمدید.
منادی: خوش آمدید.
[اینجا بیمار مشکلات و بیماریهای خود را مطرح میکند که عدم توانایی در راه رفتن و... است]
منادی: ما شما را درمان میکنیم و سلامتیتان را برمیگردانیم تا راه بروید و دیگر مشکل تنفس نداشته باشید. و این حتی خارش را از شما دور میکند و سکته از شما میرود. ما خدمتگزار شما هستیم. خوش آمدید.
مجری: ممنون از تماس شما. تیم کاری ما مشکل شما را پیگیری میکند.
مجری: دکتر! هنوز دشمن اسرائیلی در نوار غزه ضربات را متحمل میشود. دیروز پنج کشته و چهارده زخمی داشتند. از نظر نظامی، دکتر! این یک ضربه بسیار بزرگ است. چگونه این عده کم با سلاحی کهنه، هنوز چنین ضرباتی را وارد میکنند؟
منادی: قرآن میفرماید: «چه بسا گروهی اندک که بر گروهی بسیار به اذن خدا پیروز شدند.» وقتی هجرتت برای خدا و رسولش باشد، پیروز میشوی. وقتی انسان بر خدا توکل کند، پیروز میشود و صادق است. ما صادق نیستیم.
مجری: دکتر! میخواهم از شما سوالی بپرسم و امیدوارم با یک نام به من پاسخ دهید، دکتر! نزد خدا چه کسی شریفتر است؟ عبدالله بن زبیر یا حسین بن علی؟
منادی: پناه بر خدا! این سوال را از من میپرسید، ای علی! از فلان شخص بپرسید، به شما میگوید عبدالله بن زبیر. این مثل این است که شعر در کفش نعل اسب نباشد. امام حسین (ع) فرمود: «نعلی در قلب امام حسین (ع) نیست.» این کیست؟
مجری: دکتر! چه کسی به رسول خدا (ص) نزدیکتر است؟ عبدالله بن زبیر یا امام حسین بن علی؟
منادی: اگر منظور رفقا باشد، عبدالله بن زبیر. اما اگر ایمان مطلق باشد، حسین از من است و من از حسینم. همین کافی است. اگر از نظر نسب، چه کسی شریفتر است؟ عبدالله بن زبیر یا امام حسین بن علی؟ این فرزند رعیت است و حسین فرزند فاطمه، فرزند علی، فرزند محمد است.
مجری: دکتر! سرور جوانان اهل بهشت کیست؟ عبدالله بن زبیر یا امام حسین؟
منادی: عبدالله بن زبیر حتی این ترس را قبول کند، من داستانی ناخوشایند تعریف میکنم. ای عمو! این سوالات ناخوشایند است.
مجری: دکتر! سوال من از شما این است که آیا ممکن است ده هزار نفر دور عبدالله بن زبیر جمع شوند و با او حرکت کنند، در حالی که امام حسین (ع) فقط با کمتر از صد نفر حرکت میکند؟
منادی: سوال؛ آیا عمر سعد قبل از آن، صد هزار جنگجو را جمع میکند؟ نه؟ ببین. صد هزار جنگجو، بیشتر از صد هزار. در مقابل هفتاد مرد؟ این برای عرب و دنیا ننگی بیسابقه است یا نه؟
مجری: یعنی از نظر منطقی محال است، دکتر. ممکن نیست.
منادی: اولاً ننگ برای عربهاست، تو با یک نفر میجنگی و بیست نفر میآیند و با ما میجنگند. عربها رسم دارند که یک نفر در مقابل یک نفر بجنگد.
مجری: بله.
منادی: خب. صد هزار نفر میجنگند، نه اینکه ما مردم دجال باشیم و تاریخ را تحریف کنیم. صد هزار نفر در مقابل هفتاد مرد؟ اما حسین راجع به ارتشش گفت که آنها سی هزار نفر هستند.
تا صد هزار نفر را برای جنگ با او جمع کنند. آیا درست نیست؟ مگر ما حسین نیستیم؟ این عباس بزرگ که خدا او را برای روز عاشورا ذخیره کرده بود، [آقایان مداحان و منبریها میگویند:] رفت آب آورد و قبل از اینکه به آب برسد، کشته شد!!! قضیه عباس اصلاً قضیه و چیزی ندارد.. فقط آب آورد و قبل از اینکه به آب برسد، کشته شد. این ماییم!
#ادامه_دارد
❇️🌤❇️
🔰 برنامه کامل منادی، دکتر ابو علی شیبانی
#سهشنبه 2025/7/15
۱۴۰۴/۴/۲۴
#قسمت_ششم
مردی آمد و این عراق را اصلاح کرد، در حالی که از داخل و خارج مورد هجوم قرار گرفته بود. او سدی محکم و قوی ایستاد، این قدرت نیاز به برادری دارد، نیاز به کسانی دارد که با او بایستند، نیاز به کسانی دارد که او را از هوسهای بیماران و کسانی که قلب و چشمانشان بیمار شده و پردهای بر آنها افتاده است، محافظت کنند. من دیرتر بیایم بهتر است تا اینکه نیایم. بله، من با رئیس جمهور سودانی خواهم ایستاد و از امروز چیزی از عراق نمیخواهم، خدا به من داده است. اما وظیفه شرعی من است که با او بایستم. با او میایستم، زیرا وقتی او را دیدم و به عراق رفتم، یکی از برادران مرا برد و پلها و مسائل دیگر را به من نشان داد. گفت: «ببین، ببین، اینها قبلاً نبودند. این مرد آمد و عراق را کمی تغییر داد.»
و اگر دوباره به او فرصت داده شود، عراق را زیبا، باشکوه و با عظمتتر خواهد دید. همین که او از عماره است، کافی است.
مجری: متشکرم از شما دکتر، تماسی داریم. سلام علیکم دروب الرجاء، اسم شریف؟ بفرمایید.
الو سلام علیکم.
خوش آمدید. علیکم السلام و رحمة الله.
خداوند اجر شما را عظیم گرداند.
خداوند اجر شما را نیز عظیم گرداند. خوش آمدید.
خداوند شما را سلامت بدارد دکتر. دکتر، من دو مورد دارم. خداوند شما را سلامت بدارد. عبدالله بن غالیه را دارم. متولد سال ۱۹۷۵. تقریباً یک سال تا یک سال و نیم پیش ناگهان دچار حمله شد. تا اینکه دو روز پیش، ببخشید، کمی استفراغ خونی داشت. نمیدانیم حالش چطور است. آزمایشاتش پاک است. و مورد دوم، بتول بنت مدیحه. هر جا که میرود. به محض اینکه سوار ماشین میشود، شروع به استفراغ میکند. طوری که از زیارت و بیرون رفتن محروم شده است.
خیلی ساده است. هر دو نفرشان با یک درمان خوب میشوند، ببینید خوب میشوند نه؟ به مسئولیت من. خوش آمدید.
مجری: از تماس شما متشکرم. تیم کاری مشکل شما را پیگیری میکند. همچنین تماسی داریم. سلام علیکم دروب الرجاء، اسم شریف خوش آمدید.
سلام علیکم
علیکم السلام خوش آمدید.
خوش آمدید علیکم السلام و رحمة الله. خوش آمدید.
چطورید دکتر.
خادم شما هستم.
خوب هستید.
خداوند شما را حفظ کند.
دکتر، من کوتاه هستم. یعنی خیلی کوتاه هستم. قدم ۱۶۰ سانتیمتر است. الو صدای مرا میشنوید؟
بله، میشنوم.
قدم ۱۶۰ سانتیمتر است دکتر، و متولد سال ۲۰۰۰ هستم، یعنی ۲۵ ساله هستم
بله، ما درمان برای افزایش قد داریم و ان شاء الله فکر شما سالم خواهد بود. و این در هیچ پزشکی در جهان وجود ندارد. خداوند شما را حفظ کند و عافیت دهد. خوش آمدید.
مجری: از تماس شما متشکرم. تیم کاری مشکل شما را پیگیری میکند.
مجری: دکتر، آیا سفر شما به عراق و دیدن تلاشهای انجام شده بود که توجه شما را جلب کرد؟
منادی: بله، من با هیچ مسئولی در عراق دیدار نکردم، اما احساس کردم که وظیفه شرعی من است که با همه سختیها مقابله کنم و در مقابل حملاتی که مقابل آقای محمد شیاع السودانی این رئیس [نخست وزیر] محترم بایستم، و من از او چیزی نمیخواهم. نیازمندان ممکن است خم شوند. من چیزی ندارم که به خاطرش خم شوم. من ابوعلی هستم. نقطهها را روی حروف میگذارم.
این مردی که قبل از او آمد، فلان، اسمش فلان فلان، چه کاری برای عراق انجام داد؟ حتی یک پل در عراق نساختند. حتی یک پل در عراق نساختند.
مجری: یعنی واقعاً دیدید دکتر؟
منادی: بله واقعا در عراق، ساختمانهای بلند و هتلها دیدم و دیدم که این مرد حتی در روابطش با همسایگان عرب موفق و بافرهنگ و دارای عقل و اندیشه بود و آرزو دارم با او دیدار کنم.
مجری: یعنی الان واجب است که بایستید. البته واجب است که از او دفاع کنم و با او دیدار کنم. یعنی اگر مرا بخواهد، من آماده هستم. و من بر او تحمیل نمیکنم، او مشغول است. اما به عنوان یک چهره رسانهای، اکنون ما بر جهان تأثیرگذار هستیم، نه بر عراق. ان شاء الله بر جهان. و هنگامی که ما هر کجا باشیم، صدای قاطعی خواهیم داشت. هنگامی که ما هر کجا باشیم، معادله را تغییر خواهیم داد، به اذن الله.
مجری: دکتر، شما درباره سوریه و آنچه در آن میگذرد در بسیاری از قسمتها صحبت کردید و گفتید که لبنان به سوریه هدیه داده خواهد شد. و جمعیت در حال آماده شدن هستند.. امروز، آنچه در سویداء میگذرد و آنچه پشت پرده بین واشنگتن، تل آویو و جولانی در حال رخ دادن است، آیا آغاز همان چیزی است که شما درباره آن اطلاع دادید؟ و حوادث ما را به کجا خواهند برد؟
منادی: الان پنج روز دیگر، از امروز پنج روز یا ده روز بشمارید. محدود نمیکنم. آنها بر مناطق در لبنان جمع خواهند شد، گروه تروریستی ابومحمد جولانی.
#ادامه_دارد
❇️🌤
🔰 برنامه کامل منادی، دکتر ابو علی شیبانی
#سهشنبه 2025/7/15
۱۴۰۴/۴/۲۴
#قسمت_ششم
مردی آمد و این عراق را اصلاح کرد، در حالی که از داخل و خارج مورد هجوم قرار گرفته بود. او سدی محکم و قوی ایستاد، این قدرت نیاز به برادری دارد، نیاز به کسانی دارد که با او بایستند، نیاز به کسانی دارد که او را از هوسهای بیماران و کسانی که قلب و چشمانشان بیمار شده و پردهای بر آنها افتاده است، محافظت کنند. من دیرتر بیایم بهتر است تا اینکه نیایم. بله، من با رئیس جمهور سودانی خواهم ایستاد و از امروز چیزی از عراق نمیخواهم، خدا به من داده است. اما وظیفه شرعی من است که با او بایستم. با او میایستم، زیرا وقتی او را دیدم و به عراق رفتم، یکی از برادران مرا برد و پلها و مسائل دیگر را به من نشان داد. گفت: «ببین، ببین، اینها قبلاً نبودند. این مرد آمد و عراق را کمی تغییر داد.»
و اگر دوباره به او فرصت داده شود، عراق را زیبا، باشکوه و با عظمتتر خواهد دید. همین که او از عماره است، کافی است.
مجری: متشکرم از شما دکتر، تماسی داریم. سلام علیکم دروب الرجاء، اسم شریف؟ بفرمایید.
الو سلام علیکم.
خوش آمدید. علیکم السلام و رحمة الله.
خداوند اجر شما را عظیم گرداند.
خداوند اجر شما را نیز عظیم گرداند. خوش آمدید.
خداوند شما را سلامت بدارد دکتر. دکتر، من دو مورد دارم. خداوند شما را سلامت بدارد. عبدالله بن غالیه را دارم. متولد سال ۱۹۷۵. تقریباً یک سال تا یک سال و نیم پیش ناگهان دچار حمله شد. تا اینکه دو روز پیش، ببخشید، کمی استفراغ خونی داشت. نمیدانیم حالش چطور است. آزمایشاتش پاک است. و مورد دوم، بتول بنت مدیحه. هر جا که میرود. به محض اینکه سوار ماشین میشود، شروع به استفراغ میکند. طوری که از زیارت و بیرون رفتن محروم شده است.
خیلی ساده است. هر دو نفرشان با یک درمان خوب میشوند، ببینید خوب میشوند نه؟ به مسئولیت من. خوش آمدید.
مجری: از تماس شما متشکرم. تیم کاری مشکل شما را پیگیری میکند. همچنین تماسی داریم. سلام علیکم دروب الرجاء، اسم شریف خوش آمدید.
سلام علیکم
علیکم السلام خوش آمدید.
خوش آمدید علیکم السلام و رحمة الله. خوش آمدید.
چطورید دکتر.
خادم شما هستم.
خوب هستید.
خداوند شما را حفظ کند.
دکتر، من کوتاه هستم. یعنی خیلی کوتاه هستم. قدم ۱۶۰ سانتیمتر است. الو صدای مرا میشنوید؟
بله، میشنوم.
قدم ۱۶۰ سانتیمتر است دکتر، و متولد سال ۲۰۰۰ هستم، یعنی ۲۵ ساله هستم
بله، ما درمان برای افزایش قد داریم و ان شاء الله فکر شما سالم خواهد بود. و این در هیچ پزشکی در جهان وجود ندارد. خداوند شما را حفظ کند و عافیت دهد. خوش آمدید.
مجری: از تماس شما متشکرم. تیم کاری مشکل شما را پیگیری میکند.
مجری: دکتر، آیا سفر شما به عراق و دیدن تلاشهای انجام شده بود که توجه شما را جلب کرد؟
منادی: بله، من با هیچ مسئولی در عراق دیدار نکردم، اما احساس کردم که وظیفه شرعی من است که با همه سختیها مقابله کنم و در مقابل حملاتی که مقابل آقای محمد شیاع السودانی این رئیس [نخست وزیر] محترم بایستم، و من از او چیزی نمیخواهم. نیازمندان ممکن است خم شوند. من چیزی ندارم که به خاطرش خم شوم. من ابوعلی هستم. نقطهها را روی حروف میگذارم.
این مردی که قبل از او آمد، فلان، اسمش فلان فلان، چه کاری برای عراق انجام داد؟ حتی یک پل در عراق نساختند. حتی یک پل در عراق نساختند.
مجری: یعنی واقعاً دیدید دکتر؟
منادی: بله واقعا در عراق، ساختمانهای بلند و هتلها دیدم و دیدم که این مرد حتی در روابطش با همسایگان عرب موفق و بافرهنگ و دارای عقل و اندیشه بود و آرزو دارم با او دیدار کنم.
مجری: یعنی الان واجب است که بایستید. البته واجب است که از او دفاع کنم و با او دیدار کنم. یعنی اگر مرا بخواهد، من آماده هستم. و من بر او تحمیل نمیکنم، او مشغول است. اما به عنوان یک چهره رسانهای، اکنون ما بر جهان تأثیرگذار هستیم، نه بر عراق. ان شاء الله بر جهان. و هنگامی که ما هر کجا باشیم، صدای قاطعی خواهیم داشت. هنگامی که ما هر کجا باشیم، معادله را تغییر خواهیم داد، به اذن الله.
مجری: دکتر، شما درباره سوریه و آنچه در آن میگذرد در بسیاری از قسمتها صحبت کردید و گفتید که لبنان به سوریه هدیه داده خواهد شد. و جمعیت در حال آماده شدن هستند.. امروز، آنچه در سویداء میگذرد و آنچه پشت پرده بین واشنگتن، تل آویو و جولانی در حال رخ دادن است، آیا آغاز همان چیزی است که شما درباره آن اطلاع دادید؟ و حوادث ما را به کجا خواهند برد؟
منادی: الان پنج روز دیگر، از امروز پنج روز یا ده روز بشمارید. محدود نمیکنم. آنها بر مناطق در لبنان جمع خواهند شد، گروه تروریستی ابومحمد جولانی.
#ادامه_دارد
❇️🌤❇️
🔰 برنامه کامل منادی، دکتر ابو علی شیبانی
#چهارشنبه 2025/7/16
۱۴۰۴/۴/۲۵
#قسمت_ششم
اللهم صلی علی الحسین، پدر بزرگمنشی و آن که با شتاب از امرش به سوی شما میآید. خداوندا صلوات فرست بر علی، بر محمد، بر جعفر، بر موسی، بر علی، بر محمد، بر علی، بر حسن عسکری، بر امام زمان که به سوی شما میآید. و یقیناً دمیا را برمیگرداند و زیر و رو میکند. پس منتظر زلزله عظیم باشید.
متشکرم دکتر، تماس داریم، سلام علیکم دروب الرجاء، اسم شریف، بفرمایید.
الو.
سلام و درود به شما. دکتر، با شماست.
سلام و رحمت خدا به شما باد، دکتر.
سلام علیکم ورحمت الله
خدا پدر شما را بیامرزد. دکتر، من شریانهایم مسدود شده است.
شریانها و ما یک درمان داریم که شما را خوب میکند. اما قبل از اینکه درمان ما برسد، این ماهی را که روی کبابپز عراقی میگذارند کباب کنید، با لیمو بجوشانید و بخورید. و ما تا دو هفته دیگر درمانی به شما میدهیم که به اذن خدا کاملاً نفس بکشید. خوش آمدید.
مجری: ممنون از تماس شما. تیم کاری مشکل شما را پیگیری میکند. همچنین تماس دیگری داریم، سلام علیکم دروب الرجاء اسم گرامیتان، بفرمایید.
خانم تماس گیرنده: و علیکم السلام.
منادی: خوش آمدید.
مجری: بفرمایید.
من از بدو تولد کاملاً شخصیتی هستم به این معنا که از کودکی در جمع نه حرف نمیزنم و نه گوش میدهم. (اشاره به مشکل گفتاری یا ارتباطی)
منادی: از بدو تولد نه میشنوی و نه حرف میزنی؟! درمانی برای این مشکل نداریم. عذرخواهی میکنیم. من در خدمت شما هستم. خوش آمدید.
مجری: ممنون از تماس شما.. بینندگان عزیز، بخش کوتاهی و برمیگردیم.
[تبلیغات نحوه ارتباط با ابو علی و رزرو مشاوره]
مجری: بار دیگر به بینندگان گرامی خوش آمد میگویم. تماسی داریم. الو سلام علیکم، دروب الرجاء. اسم گرامیتان؟ بفرمایید.
خانم تماس گیرنده: سلام علیکم.
منادی: و علیکم السلام و رحمة الله.
مجری: دکتر، با شماست.
دکتر ابا علی، حالتان چطور است؟ خوب هستید؟
خداوند شما را حفظ کند.
ابا علی، من سکته داشتهام.
چند سال دارید خانم؟
و دست راستم.. سنم ۶۹ سال است. یعنی متولد دهه ۱۹۶۰ به خدا سوگند، خواهرم، به اذن خدا شما ۲۰ ساله میشوید. نه دستتان از کار میافتد و نه پایتان. دیگر چه میخواهید؟
به خدا قسم دستم و حرکاتم و
همهچیز خوب می شود.
ابا علی، شش سال است که من هیچ درمانی برای آن نگذاشتم.
به خدا قسم، اگر تمام دنیا را هم بگردی درمانی نمییابی… من یک درمان به شما میدهم و آن را خوب میکند. ببینید خوب میشود یا نه.
برای شما دعا میکنم، ابا علی.
خوش آمدید.
من همسایه امام علی (ع) هستم. در مفاصل دست راستم پیچیدگی دارم.
همه اینها از سکته است، خواهر من. همه از سکته است. کارهایتان درست میشود. خوش آمدید. خوش آمدید.
مجری: ممنون از تماس شما. تیم ما مشکل شما را پیگیری میکند. همچنین تماس داریم، سلام دروب الرجاء، اسم کریمتان؟ بفرمایید.
سلام علیکم.
و علیکم السلام و رحمة الله.
دکتر، با شما صحبت میکند.
چطورید دکتر ابو علی شیبانی
خوش آمدید
به خدا قسم، وضعیت ما خیلی بد است.
من در خدمت شما هستم
من فرزندانی دارم که از نظر تحصیلی عقب افتاده هستند و....
آیا حرف گوش میکنند؟
یعنی کمی میفهمند. این در تعریر است. هفت سال در مدرسه بود، قبولش نکردند. میگویند برو درمانش کن بعد بیاورش.
شدنی است.. همه فرزندانتان با یک درمان بهبود مییابند. خوش آمدید.
مجری: ممنون از تماس شما. تیم ما مشکل شما را پیگیری میکند.
#ادامه_دارد
❇️🌤❇️
🔰 برنامه کامل منادی، دکتر ابو علی شیبانی
#پنجشنبه 2025/7/17
۱۴۰۴/۴/۲۶
#قسمت_ششم
منادی: سؤالی میپرسم، سؤالی میپرسم، به این دعانویسان دجال مراجعه میکنید، چه معاملهای میکنید؟
نه دجال نیستند، یعنی مثلاً سیدی از بستگان ماست، اما جن از او [از بچه] خارج نشد.
عمو، یک دقیقه صبر کن، جن از او خارج نشد؟ به خدا قسم ای مردم، شما افراد فقیر و سادهلوحی هستید که به راحتی فریب میخورید و در یک وجب آب غرق میشوید. این بچه در مغزش مشکلی دارد. ما او را درمان میکنیم و خوب میشود. ما کار پزشکی میکنیم. من در خدمت شما هستم ای علویه. خوش آمدید.
مجری: ممنون از تماس شما. تیم ما مشکل شما را پیگیری میکند. یک تماس دیگر داریم. سلام علیکم، دروب الرجاء، اسم شریف، بفرمایید.
الو؟
صدای شما را میشنوم
سلام علیکم علویه هستم مشکل فلان دارم ای ابو علی آیا به عمل جراحی نیاز دارد؟
نه به عمل جراحی نیاز ندارد. نه
بله، سالها سالها یعنی با این بیماری زندگی کردم و خوب بودم، الحمدلله.
الان چه شده؟ متوقف شده؟
درد به پهلوهایم برگشته درد برگشته. من قبلاً دارو مصرف میکردم،
اما دارو خوب نمیکند، فریب میدهند. به خدا قسم، ما درمانی داریم که او را خوب میکند و خوب میشود و دیگر برنمیگردد. شیمی درمانی سلولهای زنده و مرده و آسیبدیده را از بین میبرد و سیستم ایمنی بدن را کاهش میدهد ای خانم ما، و بیماری پس از مدتی به محض اینکه شیمی درمانی تمام شد. به شما حمله میکند، ما درمانی داریم که شما را به اذن خدا خوب میکند. خوش آمدید.
مجری: ممنون از تماس شما. تیم ما مشکل شما را پیگیری میکند.
مجری: دکتر، در مقدمه ذکر کردید که نبرد بر سر اهل بقاع [دروزیها و عشایر سوری] بود و این را نه از رسانهها و نه از مسئولین نشنیدهایم. چگونه این اتفاق افتاد ای دکتر؟ و چگونه نبرد به سویدا منتقل شد؟
نبرد منتقل شد چون ترکیهای راضی نبود و جولانی را متوقف کرد و گفت: "به دستور آمریکا و اسرائیل عمل نکن. وگرنه در این دوره خانهات خراب میشود." آنها میخواهند شیعه را کمی بنویسند، شیعه تمام نمیشود و زمین شیعه با کوهها احاطه شده و شیعیان میتوانند از آن بهرهبرداری کنند. او قبلاً با حزب الله در قصیر جنگیده و در بعلبک جنگیده و در جرود جنگیده، بنابراین او میداند و مردم اهل بعلبک را رها نمیکنند. همه ما برای بعلبک میجنگیم. همه ما برای زنان و کودکانشان میجنگیم و مردم فقیر مثل ما هرگز از دفاع از شرف و کرامت خود کوتاه نمیآیند. هیچکس ریشهایمان را نمیتراشد، همانطور که ریشهای دروز موحدین را تراشیدند و ما شکست نمیخوریم. اما این موضوع کمی بعد است، این موضوع، موضوع خداست. هر روز او در کاری است. کمی دور شدیم، به خدا سوگند، تا این لحظه، آنها او را تحت فشار وحشتناکی قرار میدهند تا حزب الله را مشغول کنند و این توطئه توسط یک مسیحی لبنانی با همکاری موساد اسرائیل و نتانیاهو و با تام باراک انجام شد و او گفت: "میخواهیم لبنان را به جولانی بدهیم."
مجری: یعنی این فرصتی است ای دکتر؟
فرصتی است تا فکر کنیم چگونه از کشورمان دفاع کنیم. قطعاً، آماده باشید، آماده باشید.
مجری: ممنون از شما دکتر. یک تماس دیگر داریم. سلام علیکم، دروب الرجاء، اسم شریف، بفرمایید.
ممنون،
خوش آمدید، بفرمایید.
خوش آمدید.
سلام بر تنها ندا دهنده از دیوارههای دمشق، دکتر عزیز من ابو علی الشیبانی.
خوش آمدید. بفرمایید ای آقا.
ممنون از شما. دکتر، دخترم داروساز است. چند روز پیش آزمایش دادیم و معلوم شد در معدهاش میکروب دارد.
بله،
من، از شما سه چیز میخواهم، این یکی از آنهاست. و دوم، من بیش از بیست سال است که با خانوادهام از دنبالکنندگان شما هستم.
من در خدمت شما هستم ای استاد. بفرمایید.
طب مفزون،
خدا حفظتان کند. بله، همیشه میگویید قرآن را بخوانید، با تأمل بخوانید.
بنابراین شما تلاوت قرآن دارید،
اما سوره را دقیقاً حفظ نیستم. پیچیدگی در سخن شما که خداوند خالق اهل بیت را آفرید و آنها آفریدند. خداوند فرمود: آیا شما زارع هستید یا ما زارع هستیم؟ آیا شما خالق هستید یا ما خالق هستیم؟ من به صورت جمع ما صحبت میکنم. بله، منظور او اهل بیت است.
بله،
البته. منظور محمد و آل محمد است. میدانید چرا ای استاد فاضل ما؟ خدا رحمت کند والدین شما را ای استاد فاضل. چرا به ابراهیم گفت: "چهار پرنده بگیر و آنها را تکهتکه کن"؟ میگوید یعنی شما قادر به خلق هستید. بله، خوب. به اذن خدا، اگر اذن خدا باشد، همه آن نزد محمد است.
#ادامه_دارد
❇️🌤❇️
37.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️ تدابیر اورژانسی طب سنتی در اربعین
#قسمت_ششم
#اسهال
#اسهال_وبایی
#عرق_سوز_شدن
#خزایی
🌹🙏تک تک قدمهایمان نذر ظهور🙏🌹
🔰 برنامه کامل منادی، دکتر ابو علی شیبانی
#دوشنبه 2025/7/21
۱۴۰۴/۴/۳۰
#قسمت_ششم
من درباره شخص خاصی صحبت نمیکنم، بلکه درباره اتفاقاتی که اکنون در امت رخ میدهد صحبت میکنم. مردم باید بدانند که این موضوع سویداء به عراق و لبنان نیز گسترش خواهد یافت. من راست میگویم، سوگند به خدا، با اینکه خداوند هرچه را بخواهد محو میکند و هرچه را بخواهد ثابت میدارد، و ام الکتاب نزد اوست.
من چیزی بدعتآمیز یا افراطی به شما نگفتم، به شما گفتم از ماه پنجم تا ماه دوازدهم صبر کنید و ببینید چه اتفاقی خواهد افتاد. آیا من منادی و ندا دهنده نیستم؟ آیا نیروی پنهانی پشت سر من نیست؟ یا شما میخواهید به میل خود سوار شوید؟ نه، نمیتوانید. اگر یک نفر از شما شجاعت داشت، بالای کوه المزه میایستاد و میگفت: "خدایا، سقفیه و پیروان سقفیه و ابن تیمیه و هرکس به محمد خیانت کرد و با محمد جنگید و بیعت را شکست، لعنت کن." آیا کسی از شما برای محمد صلی الله علیه و آله و سلم ارزش قائل است؟
اللهم صلی علی الحسن المجتبی و العن معاویة بن الطلقاء. اللهم صلی علی الحسین که هنوز در میان ماست. رسول خدا میفرماید: "مرده ما نمرده و کشته شده ما کشته نشده است." یعنی هنوز زنده است، فقط میخواهد ببیند شما چه میکنید.
به شما میگویم ما زید و عمرو داریم. زید خویشاوند عمرو است. اگر سلاح خود را به زید بدهید، زید مطمئناً آن را به عمرو میدهد. نمیدهد؟ شما با کلمات بازی میکنید. کسی که نمیخواهد سلاح خود را تسلیم کند، میگوید: "اگر آسمانها و زمین جمع شوند تا سلاح مرا از من بگیرند، این نیرو باید اول قلب و سرم را قبل از اینکه دستم را دراز کنم و هفتتیر یا تفنگ یا موشک خود را بدهم، از من بگیرد."
کسی که به خدا و روز قیامت امید دارد، گرفتار فتنه تجارت یا چیز دیگری، یا دروغ یا نفاق نمیشود. زیرا خدا آنچه در درون ماست را میداند و ما را بر اساس درونمان قضاوت میکند نه ظاهرمان. ظاهر انسان با باطنش تفاوت دارد. و محمد صادق صدر میگوید: "اهل ظاهر چیزی برای اهل باطن نگذاشتند."
خداوندا صلوات فرست بر علی، بر محمد، بر جعفر، بر موسی، بر علی، بر محمد، بر علی، بر حسن عسکری، بر امامی که با شتاب به سوی شما میآید.
خب، سؤال؛ کمی درباره محمد المهدی توضیح میدهیم. چرا محمد المهدی با محمد (ص) تفاوت دارد؟ محمد (ص) با مردم بر اساس ظاهرشان رفتار میکرد درحالیکه از باطنشان آگاه بود، اما آنها را به خاطر باطنشان مجازات نمیکرد. چرا؟ زیرا شکاف ایجاد میشد و بین مردم یا مسلمانان تفرقه میافتاد؟ زیرا میگفتند شما با این انسان عادل نیستید. او میگفت: من بیگناهم.. اما امام مهدی در راه حق هیچ سرزنشی را نمیپذیرد و از روی حق قضاوت میکند حتی اگر مناسب نباشد و تفرقه نمیاندازد، بلکه مردم دروغگو را همچون گوسفند سر میبرد و بر اساس اعمالشان مجازات میکند..
مجری: دکتر، در کتاب الغیبه شیخ طوسی از رسول خدا روایت شده است که فرمودند: "خوشا به حال کسی که قائم اهل بیت مرا درک کند و قبل از قیامش پیرو او باشد. دوستش را دوست بدارد و از دشمنش تبری جوید و از پیشوایان هدایتگر پیش از او پیروی کند. آنان دوستان من، و مورد مهر و محبت من هستند." دکتر، منظور از ولایت چیست؟ و چگونه ولایت امامان را بپذیریم و برای امام قائم به درستی زمینهسازی کنیم؟
منادی: سوال خوبی است. تعالیم اهل بیت چیست؟ تعالیم آنها چیست؟ اینکه ما از آنها هدایت بگیریم. اینکه آنچه را آنها میپذیرند، بپذیریم و آنچه را رد میکنند، رد کنیم.. اینکه چشمانمان را بپوشانیم و فرج خود را حفظ کنیم و زبانمان را نگه داریم.. این مشکل است.. نه غیبت، نه عمل به منکر.. مگر نه؟ اینها را که مراعات کنیم امام را میبینیم..
این را از من بگیرید، کم حرف زدن.. چرا؟ در قرآن میفرماید: سکوت کن، چگونه میفرماید؟ میگوید: لا تکلم الناس الا همسا با مردم مگر آهسته صحبت مکن، بنابراین این کلام چیز هولناکی دارد.. این آیه را برایتان میخوانم: "گفت: پروردگارا، برای من نشانهای قرار ده. فرمود: نشانه تو این است که سه روز با مردم سخن نگویی مگر با اشاره." فقط سرت را تکان بده.. مگر نه؟ بنابراین این مصیبت است، این قرآن کمی از آن را به کار بگیرید.. فقط کمی.. تا عجایب را ببینید.
#ادامه_دارد
❇️🌤❇️
🔰 برنامه کامل منادی، دکتر ابو علی شیبانی
#پنجشنبه 2025/7/24
۱۴۰۴/۵/۲
#قسمت_ششم (آخر)
مجری: بنابراین رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به ما میآموزد که از نشانههای ظهور شریف آن است که همه ما بدون استثنا از ظلم و جور و رنج خواهیم کشید که شخصاً به هر یک از ما میرسد. بلایی که هیچ کس را مستثنی نمیکند. دکتر، آیا درک میکنیم که این ظلم فراگیر فقط یک تصادف نیست، بلکه تمهیدی الهی برای ظهور امام است؟ و آیا درک میکنیم که این بلای جمعی است؟
منادی: بله، وقتی حسین را ترک کردند، واقعه حره رخ داد. هزاران نفر کشته شدند و هزاران زن مورد تجاوز قرار گرفتند و آن سال هزاران فرزند نامشروع به دنیا آمدند. این نتیجه ترک حسین بود. پس ما ۱۴۰۰ سال است که حسین را رها کردهایم و مبادی حسین را رها کردهایم و ۱۲۵۰ سال است که امام مهدی را رها کردهایم. پس مجازات باید شدید باشد. هیچ عالم برجستهای برای ما باقی نمیماند تا مردم به امام پناه ببرند. اینها جایگزینهای امام هستند. بشنوید: "پس چون ماه را درخشان دید، گفت: این پروردگار من است. پس چون غروب کرد، گفت: اگر پروردگارم مرا هدایت نکند، حتماً از ستمکاران خواهم بود. پس چون خورشید را درخشان دید، گفت: این پروردگار من است، این بزرگتر است." ابراهیم مدتها بود که خورشید و ماه را ندیده بود. [یعنی از خیلی وقت پیش برایش مهم نبودند فقط میخواست با مردم محاجه کند] میخواست به ما بگوید آنچه شما میپرستید، کف است. میخواست پیامی برساند که مودب باشید، نه هر چیزی را که بزرگ میبینید، بزرگ است، اصلاً.
مجری: دکتر، آیا به نظر شما این بلا چیزی جز تصفیه و آزمایش برای صبر و ثبات ما بر حق نیست؟
منادی: او شما را آزمایش میکند، و باز شما را آزمایش میکند، تا چیزی از شما باقی نماند جز بقایای سرمه در چشم. چرا؟ زیرا امام به افرادی قدرتمند و شریف نیاز دارد. نه کسانی که دروغ میگویند، نه کسانی که مواد مخدر مصرف میکنند و چهره خود را میپوشانند و میگویند من با امام هستم و با امام تسبیح میزنم و امام نزد من است و دعای عهد میخوانم. چنین چیزی وجود ندارد. آقای ما میخواهد که امر به معروف و نهی از منکر کنیم و از خدا بترسیم، اندکی از تقوا، همین.
مجری: "بسم الله الرحمن الرحیم، و اگر صبر کنید، البته برای صابران بهتر است." دکتر، شما اغلب به صبر توصیه میکنید، اما معنای واقعی صبر چیست؟ آیا صبر صرفاً تحمل بلا با سکوت است؟ یا عدم شکایت است؟ یا حالتی است؟
منادی: این تفسیری نیست که من از معلمم آموختهام. صبر، صبر بر هوا و هوس، صبر بر شهوات، صبر بر عدم غیبت کردن، صبر بر عدم سخنچینی است، این صبر است. صبر بر عدم تعدی به مردم، این صبر است. نه آن صبری که شما تصور میکنید. خدا از ما میخواهد که بر بلایی که بر ما نازل شده صبر کنیم و ما به آنها ستم نکردیم، بلکه آنها به خودشان ستم کردند. صبر حقیقی آن است که بر تربیت نفس خود صبر کنی تا از شیطان و هوسهایش اطاعت نکند، این صبر حقیقی است.
و اهل بیت برای ما الگوی حسنه هستند.
مجری: دکتر، چگونه میتوانید مفهوم صبر را به عنوان درسی از داستان پیامبر ایوب علیه السلام بیشتر توضیح دهید؟
منادی: او در بدن، خانواده و مالش مبتلا شد و هر آنچه را که انسان از اسباب راحتی و آرامش دارد، از دست داد، اما یک چیز را از دست نداد: اعتمادش به خدا و یقینش را.
چرا ایوب مجازات شد؟ چرا یعقوب مجازات شد؟ چرا موسی مجازات شد؟ ایوب مجازات شد زیرا جبریل به شکل مردی به دیدنش آمد و او غذا میخورد، پس او را بیرون کرد. و یعقوب وقتی عاشق یوسف شد و عشقش به یوسف بیشتر از خدا بود، او را مجازات کرد که یوسف را چهل سال از تو خواهم گرفت تا چشمانت کور شود. هیچ کس را بیشتر از من نباید دوست بداری، ای پیامبر. این مجازات است. مجازات نتیجه گناه است. این گناهان است.
مجری: متشکرم دکتر. در پایان برنامه چه پیامی برای بینندگان دارید؟
منادی: امیدوارم ایران صدای مرا بشنود. از میان آنها افراد رشیدی وجود دارند و نیازی ندارم که علمایشان صدای مرا بشنوند. اگر صدای مرا میشنیدند، چرا نمیدانستند که اسرائیل از شمال تا جنوب، از جنوب تا غرب و شرقشان به آنها نفوذ کرده است؟ و اگر اهل عرفان دارید، آنها را نزد من بیاورید تا با آنها درباره آنچه در آن هستم، استدلال کنم، شاید هدایت شوید. کار به جایی رسیده است که دیگر نزدیک است. به خدا سوگند چیزی نگفتم مگر اینکه بر کار خود آگاه بودم، اما این بار یا از رهبر بزرگ و مجللتان، روحی فداه و جانم فدای جانش، حفاظت میکنید یا مردم شما را مانند پرنده گرسنه که طعمه را میرباید، خواهند ربود.
مجری: متشکرم دکتر. اعمال شما قبول. والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته.
#پایان
❇️🌤❇️
#یک_شنبه۲۰۲۵/۷/۲۷
۱۴۰۴/۵/۵
#قسمت_ششم
زیرا اگر من حزبی تشکیل دهم،میدانید، بقیه مردم از بخشش من بهرهمند نخواهند شد، زیرا من فقط به حزبم خواهم داد.
بقیه مردم تحت حمایت من نخواهند بود، کسانی که وارد حزب نمیشوند. پس اگر حزبی تشکیل نداد، چه کار کرد؟ مؤمنان
صادقان که خود را مؤمن به یوسف نامیدند.
پس رسالت یوسف نیاز به حزب ندارد، نیاز به حزب ندارد. سوال خوبی است.
یوسف چگونه مرحله به مرحله به مردم ظاهر شد تا اینکه به عزیز مصر تبدیل شد؟ او خود عزیز بود.زیرا خداوند مؤمنان را عزیز میکند و کافران را خوار میگرداند.
ما اکنون در ذلت وحشتناکی هستیم. میتوانیم با آمریکا حرف بزنیم! میتوانیم با اسرائیل نامشروع حرف بزنیم!
میتوانیم صحبت کنیم! ای مردم، کانالهای العربیه و الحدث، شیعه را ساکت کردهاند. هیچ کانال شیعهای وجود ندارد که به آنها پاسخ دهد. این چه ذلتی است؟ این چه حقارتی است؟این چه پستیای است؟
حتی کسی نمیتواند به آنها پاسخ دهد. صبح و عصر و نیمه شب و یک ربع شب. و حتی وقتی پهپادها پرواز میکنند
و یکی از افراد حزب الله را میکشند، ایستگاه اول، اول از همه، اگر میخواهید اسمش را از العربیه الحدث بدانید، به دلیل ارتباطشان با اسرائیل است. یعنی ارتباطشان با مزدورانشان در لبنان.
یعنی سوال خوبی است، آیا پاسخی وجود دارد؟ پاسخی نیست. کانالها صدها میلیون خرجشان میشود. برادران در اتحاد اسلامی برای آن خرج میکنند. به خدا قسم، بریء الذمه نیستند. به خدا قسم، اموالم را صرف کردهاند به حساب مؤمنان و فقرا در ایران.
مجری: پس دکتر، امام چگونه میجنگد؟
دکتر: با جهل میجنگد.این مردم جاهلند، دین ندارند. جاهلند، دین ندارند. و مردمی
که با آنها ملاقات میکنند و بر منبرها مینشینند، دیدگاه روشنی ندارند.
مردم را مقدس میدانند، در حالی که امام مردم را مقدس نمیداند و برایشان وزنی قائل نیست. ای مردم، یوسف وقتی آمد، با چه آمد؟ با آیه، با دلیل.
موسی وقتی آمد، با دلیل آمد. سهم بزرگان و پیشوایان شما چیست؟ دلیلشان چیست؟
و ای مردم، ای مردم، سوالی از شما میپرسم: "من در میان شما دو چیز گرانبها را باقی گذاشتم: کتاب خدا و عترتم، اهل بیتم.""اگر به آن دو چنگ زنید، هرگز گمراه نخواهید شد." حالا کسی میآید و میگوید من فلانم. دلیل تو چیست؟
به من دلیلی بده، برادرم. آیا میتوانی شفاعت کنی؟ نمیتوانی. آیا میتوانی از خدا بخواهی که به من روزی دهد؟ نمیتوانی. آیا میتوانی مرا درمان کنی؟ نمیتوانی. چرا به این کفها چنگ میزنید؟ ما اکنون در آخرین ایستگاه قطار برای امام مهدی هستیم. من شما را به او دعوت میکنم.این مردم به شما میخندند. این مردم به خاطر منافع شخصی به کفها چنگ زدند. اولاً، این مردم عدالت ندارند. عدالت ندارند. یکی را به من نشان دهید که بگویند فلانی ... بدون خجالت، بدون خجالت، یکی را بگویید که فلانی عادل است. اما اگر با من بنشینید و بگویید عادل است، میگویم: عدالتش کجا بود؟ در فلان جا باطل بود، در فلان جا باطل بود، در فلان جا باطل بود. این نشان میدهد که او از گروه امام نیست. امام چه ربطی به مردمی دارد که شما این نامها را بر آنها گذاشتهاید؟ نامهایی که خدا هیچ دلیلی بر آنها نازل نکرده است.
آقا، هیتلر وقتی هیتلر شد، آیا خدا او را آورد یا مردم بر او خشمگین شدند و آمد؟ آیا لنین را خدا آورد؟ آیا عبدالکریم قاسم را خدا آورد؟
❇️🌤❇️
🔰 برنامه کامل منادی، دکتر ابو علی شیبانی
#سهشنبه 2025/08/19
۱۴۰۴/۰۵/۲۸
#قسمت_ششم
چگونه حسین پیروز شد؟ زیرا او با ایمان، با تمام منکر جنگید. وقتی علی بن ابیطالب برای کشتن عمرو بن ود العامری (لعنت خدا بر او) بیرون رفت، رسول خدا گفت: «اگر میخواهی عبادت کنی یا نه، کل ایمان به جنگ با کل کفر رفته است.» وقتی عمرو بن ود العامری کشته شد، یهودیان و هزاران نفر از آنها چه کردند؟ شکست خوردند، زیرا علی تمام ایمان بود و با ایمان با آنها جنگید. ما الان با چه میجنگیم؟ با کاپتاگون [مواد مخدر]؟ مگر خودمان نگفتیم حرام است. خودمان و فرزندانمان را آلوده کردیم و برای دنیا و شهوتهای حقیر و پست دنیا بهانه آوردیم.
هیچکس مثل من به فقر مبتلا نشد. و من این را در مقابل مردم گفتهام. من و امعلی هر سه روز یکبار غذا میخوردیم، امروز میخوردیم و بقیه غذا را به فرزندانمان میدادیم. و سه سال یا چهار سال روزه میگرفتم، نمیدانم. به دلیل گرسنگی، مگر کجا میروی؟ به دلیل گرسنگی اعدام که نمیشوی. من به نیت جرم هیچ حرامی مرتکب نشدم و از هیچکس چیزی نگرفتم. بلکه هر چه به من رسید، [به امام] گفتم: به خدا قسم به ما ضرر رسیده و تو مهربانترین مهربانان هستی! بر این اساس، مردم باید بدانند، «و هر که از خدا پروا کند، برای او راه خروجی قرار میدهد و به او پاداش میدهد.» نه فقط او را بیرون میکند، بلکه به او پاداش میدهد. دنیا را زیر و رو میکند، به او جاه، نام و عظمت میدهد. او را انسان میکند. وقتی مردم به سمت او میروند، فرش برایش پهن میکنند درحالیکه او نه رئیس است و نه وزیر، بلکه او افتادهای مانند ابو علی است. و مردم باید بدانند که وقتی بدانید امام شما را رها نکرده، شما نیز نباید او را رها کنید، هرگز.
خداوندا صلوات فرست بر علی، بر محمد، بر جعفر، بر موسی، بر علی، بر محمد، بر علی، بر حسن عسکری، و بر امام مهدی که به سرعت به سوی شما میآید. و او کسی است که مردانی با قدرت شدید را رهبری میکند.
امیدوارم مردم، چه سنی و چه شیعه، بپرسند این مردان قدرتمند از کجا میآیند؟ اگر بگویند از اهل سنت، به آنها بگویید دروغ نگویید. این غزه جلوی شماست. اگر میخواهید، آن را آزاد کنید.
شما یک میلیارد و دویست میلیون و ما اندکی سیصد میلیون نفر هستیم، سیصد میلیون شیعه. شما یک میلیارد و سیصد میلیون نفر هستید. نیاز به بیش از پنج میلیون نفر برای آزاد کردن آن ندارید. به خدا توکل کنید.
تپاس گیرنده ابوعلی، به خاطر ارزشی که برای ما دارید، ما از این رنجی که داریم، قدمهایی را برای شما برداشتهایم، و شما را نزد امام حسین فراموش نکردهایم.
خدا شما را حفظ کند. از هر کسی که برای من قدمی برداشت، از خدا میخواهم به حق امام مهدی و شناخت او از امام مهدی، فرج ما را نزدیک کند و حاجتش را برآورده سازد.
آمین یا رب العالمین. آمین. ابوعلی، میخواهم کمی از وقت گرانبهای شما را بگیرم. ما چهار مورد [چهار بیمار] داریم. اول، خواهرم به کاندیدیزیس مبتلا است. گلودرد و عفونت مجاری ادراری دارد. و در مثانه شن ریز و درشت دارد. و روده عصبی دارد. معده و شکم نفخ میکند و مثل آجر سفت میشود، به طوری که نمیتواند نفس بکشد. و دچار فرسایش در مهرههای گردن، دستها و زانوهاست. و زانویش درد و ورم دارد. درد در کمر و درد در بالای دستها دارد. در دستهایش غدد لنفاوی دارد. مقاومت قوی. در کتف راستش غده چربی دارد. پاهایش در تابستان داغ میشود و در زمستان سرد است. و ناخنها و موهایش ریزش دارد. و پلیپهای بینی دارد. این مورد اول است. مورد دوم ما سردرد در دستها و درد شدید در بالای دستها و ضعف بنیه و پروستات دارد. مورد سوم، تپش قلب و درد در پا. و غده چربی در کتف. و ضعف سیستم ایمنی. و ضعف بینایی. آقای دکتر، لطفاً. و ما مورد چهارم داریم. ما حاضریم سه مورد را پرداخت کنیم. ما میخواهیم به ما کمک کنید. ما این سه مورد را پرداخت کردهایم، برای شرکت، خدا مراقب ابو زینب باشد. پسرت را خدا حفظ کند. مورد چهارم. حالش بسیار ضعیف است و در بیمارستان است. این یکی را از شما خواهش داریم، ما به کمک شما نیاز داریم.
درست میشود. امر کنید، خوب می شود. خوش آمدید. فرمان میدهید.
#ادامه_دارد
❇️🌤❇️
🔰 برنامه کامل منادی، دکتر ابو علی شیبانی
#چهارشنبه 2025/08/20
۱۴۰۴/۰۵/۲۹
#قسمت_ششم
خوب، میگویید او [عبدالملک الحوثی] یمانی است؟ و خودش نمیداند که یمانی است؟ چطور ممکن است نداند که یمانی است؟ نه اینکه یمانی رسالتی دارد و امام او را منصوب کرده تا یمانی باشد. انگار شما او را منصوب کردهاید. تا الان از خطوط قرمز عبور کردهایم. اما اگر ابوعلی بیاید و روی این خطوط قرمز نقطه بگذارد، قبول نمیکنند. میخواهند با سر خود بروند. چرا؟ پول است و زنان و احساسات دروغ و «دوستت داریم»!
با وجود همه اینها ما باید رسالت را انجام دهیم. چه رسالتی؟ وقتی رسالت را انجام میدهی، میدانی به کجا میروی. عمر بن سعد گفت: «آیا میدانید با چه کسانی میجنگید؟» «با مردم مصر، با اهل بصیرت میجنگید. به خدا قسم هر کس در مقابل آنها قرار گرفت، کشته شد. مبادا با آنها تن به تن بجنگید.» چگونه کشته میشود؟ ایمان دارد!
حالا ابوعلی میآید و به امام مهدی دعوت میکند و یکی دیگر میگوید: «یعنی چه؟ این به امام مهدی دعوت میکند؟ چه مشکلی دارد؟ آیا سرش سنگ خورده که به امام مهدی دعوت میکند؟» چرا شما به امام مهدی دعوت کردید و من ساکت بودم؟ من از در خانه شما وارد نشدم. آیا شما در زمان بشار میتوانستید بر سقیفه در بلندای المزه لعنت بفرستید؟ من شما را به چالش میکشم. بشار برای شما مانند خدا بود و حافظ اسد قطعاً تمام پیامبری در او خلاصه میشد! هر دو در تاریخ هر دو نفر سقوط کردند و هر دو یکی از یکی پستتر و حقیرتر. اما شما نمیبینید. کسی که ماهیت بشار اسد را نمیبیند، امام را میبیند؟!
خلاصه تماس بعدی: سلام دکتر من پنجاه سال سن دارم و دخترم بیست و یک سال سن دارد و بسیار ضعیف است.
به خدا قسم طی دو ماه دیگر دخترتان را نمیشناسید.
وزنش چهل است.
میفهمید؟ او را قد بلند و با بدنی متناسب و زیبا خواهم کرد، ان شاء الله. به لطف امام مهدی.
رحمت خدا بر پدر و مادرت. ممنون. و این پسرم بسیار ضعیف است. راهنمایی درس میخواند.
ببینید اگر او را در مدرسه اول نکنم، بیایید و من را مجازات کنید. بفرمایید.
مجری: دکتر، ایران توطئهها علیه آن در حال انجام است و آمادهسازیها صورت میگیرد. و شما برای اولین بار گفتید که دیدار رهبر روسیه و آمریکا برای اوکراین نبود. امروز، دکتر، واشنگتن برای اولین بار یک هواپیمای هستهای ققنوس را به سمت ایران حرکت میدهد. دکتر آیا نزدیک شدهایم به مشاهده صحنهای که دیدید، یعنی حمله به ایران؟
منادی: سه روز پیش، سازمان اطلاعات روسیه، کا.گ.ب. به آمریکا مکانهای هستهای جدید و تشعشعات موجود در مناطق خاصی را با انفجار بمب اتمی و آزمایشهای هستهای که در ایران انجام شد، داد. سازمان اطلاعات روسیه به دستور پوتین. هدیهای به ترامپ.
مجری: یعنی این دیدار پنهانی بود، دکتر؟
منادی: قطعاً. به این دو کلمه نگاه کنید. [که پوتین به ترامپ گفت:] «شما هیچ چیز را نابود نکردید.» چیزی را نابود کردید که به تولید بمب هستهای ربطی نداشت. و ما فکر کردیم که این دیدار برای اوکراین بود. نه نه، ابداً. این دیدار با زلنسکی و گروهش از قبل برنامهریزی شده بود و هیچ ربطی به این دیدار دو دقیقهای و اینها نداشت. اصلاً آنها دو دقیقه نشستند و هزاران ساعت حرف زدند. چون آنها از رسانهها دور بودند.
مجری: دکتر، دیروز آیه غار را توضیح دادید و اینکه منظور از آن امام علی بن ابی طالب (علیه السلام) بود. و این چیزی است که بنی امیه و عباسیان سعی کردند آن را پنهان کنند. چه رسد به طرفداران شیعه. چگونه این حقیقت، دکتر، از ذهن همه غایب شد؟
منادی: زیرا آنها قرآن را پشت سر خود رها کردند و به قرآن و آنچه در آن است نپرداختند. اکنون ده سال است که حوزه علمیه شروع به تدریس آن کرده است. اصلاً خواندن قرآن در حوزه ممنوع بود. الفیه ابن مالک را میخواندند. میفهمید؟ و بسیاری از چیزهایی که ربطی به دین نداشت. برای گمراه کردن مردم و برای نابود کردن مردم. و برای چه؟ وقت زیادی را روی الفیه ابن مالک به جای قرآن گذاشتند. کدام یک بلاغیتر است؟ قرآن یا الفیه ابن مالک؟
#ادامه_دارد
❇️🌤❇️