eitaa logo
هیات مجازی انصار الحجه ارواحنا فداه ✅
1.1هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
29.5هزار ویدیو
689 فایل
『°•بِسمِ‌رَّبِ‌ الحجه. اینجا مهدیه مجازی دوستان و خادمین امام الحجه علیه السلام است. ألَـلّـھم‌ْ؏َـجِـٰل‌ّلِوَلِیٰــــك‌ألٰـفَـٖࢪجّ🌱. برای ارتباط با ما :👇👇👇👇👇 @Ahmadqasemi34
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت زهرا در منابع مخالفین ✅ قدمت تاریخی اعتقاد به شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها و حضرت محسن در بین شیعیان بروایت عالم سُنی در { قرن چهارم تا قرن هفتم} ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 📝عزّالدین ابن شداد متوفای ۶۸۴ قمری ، مؤلّف کتاب الأعلاق الخطيرة في ذكر أمراء الشام و الجزيرة از مورخین اهل سنت ، داستان مشهد الدکه  که در حلب به محل سقطِ محسن بن الحسین علیهماالسلام معروف است را مطرح می‌کند. او می‌نویسد: 🔹قال يحيى بن أبي طيّ في تأريخه: وفي السنة – يعني سنة إحدى وخمسين وثلاثمائة – ظهر مشهد الدكة. وكان سبب ظهوره أن سيف الدولة عليّ ابن حمدان كان في أحد مناظره بداره الّتي ظاهر المدينة فرأى نوراً ينزل على المكان الّذي فيه المشهد عدّة مرّات. فلمّا أصبح ركب بنفسه إلى ذلك المكان وحفره فوجد حجراً عليه كتابة: ” هذا ” قبر المحسن بن الحسين بن علي بن أبي طالب “. فجمع سيف الدولة العلويّين و سألهم هل كان للحسين ولد اسمه المحسّن؟ فقال بعضهم: ما بلغنا ذلك و إنما بلغنا أنّ فاطمة عم كانت حاملاً فقال لها النبيّ صلى الله عليه وسلم: في بطنك محسّن. فلمّا كان يوم البيعة هجموا عليها في بيتها لإخراج عليّ عم إلى البيعة فَأخْدَجَت وقال بعضهم: يُحتمل أنّ سبيّ نساء الحسين لمّا وردوا هذا المكان طرح بعض نسائه هذا الولد 🔸یحیی بن ابی طیّ در کتاب تاریخش می گوید: در سال ۳۵۱ ، مشهد الدکّه آشکار شد. سیف الدوله داشت می رفت ، دید نیمه شب از آن جا بارها نور بلند می شود رفت و آنجا را کَند و دید عبارتی است: این قبر محسن پسر حسین بن علی است. سیف الدوله علوی ها را جمع کرد و پرسید: شما شنیدید که حسین فرزندی به نام محسن داشته باشد؟ گفتند نه این را نمی دانیم←←بلکه این را می‌دانیم که فاطمه باردار بود و پیامبر به او فرمود: در شکم تو محسّن هست و در روز بیعت بر او در خانه اش بردند و به این سبب فرزندش سقط شد.→→ 📔الأعلاق الخطيرة في ذكر أمراء الشام والجزيرة المؤلف: محمد بن علي بن إبراهيم ابن شداد عز الدين المحقق: يحي زكريا عبارة صفحه 147 ✅🔚این گزارش نشان می‌دهد که جريان حمله به خانه حضرت زهرا سلام الله عليها و سقط حضرت محسن عليه السلام ، همچنین گرفتن مجلس عزا برای آنها در زمان سیف الدوله (قرن چهارم) نزد علویون امری مسلم قلمداد می‌شده است.(ر.ک: تصویر الحاقی - اسکن کامل در ادامه خواهد آمد.) باید بدانیم که مطالب این کتاب با نشانی های دقیق و درست نگاشته شده؛ و نشان می دهد که مردم حلب که غالباً سنی مذهب بودند، با معجزاتی که دیدند، به تدریج به تشیع گرایش پیدا کردند؛ و مقادیر زیادی از اموال خود را وقف این گونه مشاهد متبرک می‌نمودند. آنهائی که مالی برای وقف نداشتند در ساخت این بقاع متبرکه، مجاناً کارگری می‌کردند.
حضرت زهرا در منابع مخالفین ✅ قدمت تاریخی اعتقاد به شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها و حضرت محسن در بین شیعیان بروایت عالم سُنی در { قرن چهارم تا قرن هفتم} ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 📝عزّالدین ابن شداد متوفای ۶۸۴ قمری ، مؤلّف کتاب الأعلاق الخطيرة في ذكر أمراء الشام و الجزيرة از مورخین اهل سنت ، داستان مشهد الدکه  که در حلب به محل سقطِ محسن بن الحسین علیهماالسلام معروف است را مطرح می‌کند. او می‌نویسد: 🔹قال يحيى بن أبي طيّ في تأريخه: وفي السنة – يعني سنة إحدى وخمسين وثلاثمائة – ظهر مشهد الدكة. وكان سبب ظهوره أن سيف الدولة عليّ ابن حمدان كان في أحد مناظره بداره الّتي ظاهر المدينة فرأى نوراً ينزل على المكان الّذي فيه المشهد عدّة مرّات. فلمّا أصبح ركب بنفسه إلى ذلك المكان وحفره فوجد حجراً عليه كتابة: ” هذا ” قبر المحسن بن الحسين بن علي بن أبي طالب “. فجمع سيف الدولة العلويّين و سألهم هل كان للحسين ولد اسمه المحسّن؟ فقال بعضهم: ما بلغنا ذلك و إنما بلغنا أنّ فاطمة عم كانت حاملاً فقال لها النبيّ صلى الله عليه وسلم: في بطنك محسّن. فلمّا كان يوم البيعة هجموا عليها في بيتها لإخراج عليّ عم إلى البيعة فَأخْدَجَت وقال بعضهم: يُحتمل أنّ سبيّ نساء الحسين لمّا وردوا هذا المكان طرح بعض نسائه هذا الولد 🔸یحیی بن ابی طیّ در کتاب تاریخش می گوید: در سال ۳۵۱ ، مشهد الدکّه آشکار شد. سیف الدوله داشت می رفت ، دید نیمه شب از آن جا بارها نور بلند می شود رفت و آنجا را کَند و دید عبارتی است: این قبر محسن پسر حسین بن علی است. سیف الدوله علوی ها را جمع کرد و پرسید: شما شنیدید که حسین فرزندی به نام محسن داشته باشد؟ گفتند نه این را نمی دانیم←←بلکه این را می‌دانیم که فاطمه باردار بود و پیامبر به او فرمود: در شکم تو محسّن هست و در روز بیعت بر او در خانه اش بردند و به این سبب فرزندش سقط شد.→→ 📔الأعلاق الخطيرة في ذكر أمراء الشام والجزيرة المؤلف: محمد بن علي بن إبراهيم ابن شداد عز الدين المحقق: يحي زكريا عبارة صفحه 147 ✅🔚این گزارش نشان می‌دهد که جريان حمله به خانه حضرت زهرا سلام الله عليها و سقط حضرت محسن عليه السلام ، همچنین گرفتن مجلس عزا برای آنها در زمان سیف الدوله (قرن چهارم) نزد علویون امری مسلم قلمداد می‌شده است.(ر.ک: تصویر الحاقی - اسکن کامل در ادامه خواهد آمد.) باید بدانیم که مطالب این کتاب با نشانی های دقیق و درست نگاشته شده؛ و نشان می دهد که مردم حلب که غالباً سنی مذهب بودند، با معجزاتی که دیدند، به تدریج به تشیع گرایش پیدا کردند؛ و مقادیر زیادی از اموال خود را وقف این گونه مشاهد متبرک می‌نمودند. آنهائی که مالی برای وقف نداشتند در ساخت این بقاع متبرکه، مجاناً کارگری می‌کردند.
▫️ (2) به کوری جماعت عمریه ☀️ 🔰عنوان : منِ وهابّی چرا شیعه شدم⁉️ ________ 🎞 فیلم مصاحبه با آقای حمید شیرانی 🏢 مکان مصاحبه : یکی از دبیرستان های شهر تهران(احسان) 🕰 زمان مصاحبه : فاطمیه سال ۹۳ http://www.aparat.com/v/z0ZHj http://www.aparat.com/v/KR4kf 🅾 حتما مشاهده فرمایید ؛ بسیار تاثیرگذار و آموزنده ⚫️ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ⚫️ 🥀
16.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️ به کوری جماعت عمریه ☀️ 🟢 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🟢
▫️ (8) به کوری جماعت عمریه ☀️ 🔸توماس مک الوین تازه مسلمان سوئدی: حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طابب علیه‌السلام را بیش از هر کسی در عالم دوست دارم. من تشیع را نتیجه منطقی پیروی از کتاب مقدس می دانم و کتاب مقدس را همان طور که هست، قبول دارم، نه به صورتی که با سلیقه خودم جور در بیاید. 🟢 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🟢
26.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️ به کوری جماعت عمریه ☀️ 🎥 گفتگو با دکتر عصام العماد عمری دیروز و شیعه امروز ✔️ توضیح: دکتر عصام العماد از عمری افراطی یمن بود ، تحصیلات تخصصی خود را در ریاض عربستان و در رشته حدیث و روایات ادامه داده و فارغ التحصیل شد تا جایی که به یکی از برجسته‌ترین شاگردان مفتی اعظم عمریه یعنی"بن باز" تبدیل شد و چندین کتاب به سفارش عمریه بر علیه تشیع مینویسد! روزی بن باز چند نفر از نخبه‌های عمریه، از جمله دکتر عصام را جمع میکند و میگوید یک کتاب شیعی میدهم آن را مطالعه کنید سپس بر علیه آن ردیه بنویسید تا تشیع را رد کنید! ۲۲ جلد از کتب جناب رحمت الله علیه به دکتر داده میشود و او پس از مطالعه آن متحیر از حقانیت مذهب تشیع میشود و خودش هم شیعه می‌گردد! 🟢 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🟢
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄ ▫️ (16) به کوری جماعت عمریه ☀️ ✅ شِفاى يك عمری كه هدايت شد! ✍️محدّت نوری اعلی اللّه مقامه نقل می‌کند: در سال هزار و سیصد و هفده هجری قمری، یک خانواده عمری در نجف اشرف به مذهب شیعه مشرف شدند. چون این کار عجیب و استنثائی بود محدث نوری از رئیس خانواده خواست که ماجرا را با قلم خودش بنویسد. رئیس خانواده سید عبدالحمید نام داشت. وی خطیب و قاری قرآن بود و در نجف اشرف کتابفروشی داشت. او ماجرای شیعه شدنش را چنین بیان کرد: روزی زن یکی از مُلایان به سردرد شدیدی مبتلا گردید، به طوری که از خواب و خوراک افتاد و بعد از مدّتی بی‌خوابی، دو چشمش نیز کور شد. وقتی خانواده زن در درمان او درمانده و ناامید شدند به من مراجعه کرده و چاره‌ای خواستند من گفتم: بیماری او علاجی ندارد، مگر اینکه حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه‌السلام که حلاّل مشکلات است کاری کند. شب وقتی حرم خلوت شد، او را به حرم ببرید و دست به دامن حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام شوید. اتفاقا آن شب، درد زن کم شد و پس از چند شبانه روز بی‌خوابی به خواب عمیقی فرو رفت. در عالم خواب دید که می‌خواهد وارد حرم حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه‌السلام شود در این حال فرد نورانی و روحانی به وی نزدیک شد و فرمود: ای زن، راحت باش خوب می‌شوی. زن عرض‌کرد: آقا شما کی هستید؟ او فرمود: من مهدی آل محمد (صلی الله علیه واله) هستم. زن از خواب بیدار شد، هنوز چشمانش نابینا بود ولی آرامشی عجیب یافته بود صبح چهارشنبه از خانواده‌اش خواست که او را به وادی السلام به مقام حضرت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف ببرند. مادر، خواهر و بستگان وی او را به آنجا بردند. او در محراب نشست و شروع به گریه و زاری و استغاثه به حضرت بقیة اللّه الاعظم عجل اللّه تعالی فرجه نمود به طوری که بیهوش شد و از حال رفت. در همان حال دو آقای نورانی که یکی از ایشان را قبلاً دیده بود، نزدیکش آمد. یکی از آنان به او فرمود: راحت باش خداوند بتو شفا داد. زن عرض کرد: آقا شما کی هستید؟ آقا فرمود: من علی بن ابیطالب هستم و این فرزندم مَهدی است زن به هوش آمد متوجه شد که بینا شده است و همه جا را می‌بیند. از شادی فریاد کشید مادر، شفا یافتم. او را شادی کنان به شهر آوردند پس از این معجزه آن خانواده و عده دیگری از اهل تسنن به مذهب شیعه نائل گردیدند. 📚اسم الکتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 548 🟢ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🟢 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..