#تشرف
#تشرفات
#امام_زمان
مرحوم مجلسی فرموده است: این قضیه را شخصی که مورد وثوق من است به من گفت که: خانه قدیمی که الان من در آن سکونت دارم مال مردی از اهل خیر و صلاح بود که او را "حسین مدلل" می گفتند. او نزدیک صحن حضرت امیرالمۆمنین علیه السّلام در محلی که آن را ساباط "حسین مدلل" می گفتند، زندگی می کرد. او به ناگاه مریض شد و بعد از مدتی هر دو پایش مثل چوب خشكید و خانهنشین شد. چون نمیتوانست كار بكند، دچار فقر و نیازمند مردم شد و زن و بچههایش روزگار سختی را می گذرانیدند.
✨💫✨
در یكی از شبها به خاطرش آمد كه خداوند در قرآن مجید فرموده: وَ نَحْنُ اَقْرَبُ اِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید. ما از رگ گردن به آدمی نزدیكتریم.
وضو گرفت و دو ركعت نماز خواند و گفت: خدایا این دنیا صاحبی دارد. از تو میخواهم كه مرا به وسیلهی او شفا دهی. در همان شب، وقتی همسر و فرزندانش از خواب بیدار شدند، دیدند كه نوری فضای منزل را روشن و زمین و آسمان را منور كرده است، به حدی كه چشمها را خیره میكند. از حسین پرسیدند: چه خبر است؟ گفت: الان فریاد رس بیچارگان حضرت صاحب الزمان علیه السّلام این جا بود. كنار بسترم آمد و به من فرمود: ای حسین! از جا برخیز. عرض كردم: ای سید و مولایم، من را می بینید که نمیتوانم برخیزم. پس در كمال محبت و مهربانی دستم را گرفتند و بلندم كردند.
✨💫✨
من فورا حالم خوب شد و دیدم هیچ گونه درد و مرضی ندارم و به من فرمودند: این ساباط راه من است که من از این راه به حرم جدم امیرالمؤمنین می روم. در آن را هر شب ببندید. عرض کردم: شنیدم و اطاعت می کنم. سپس آن حضرت برخاستند و از همانجا به زیارت حرم حضرت علی ابن ابیطالب علیه السلام رفتند و این نور اثر قدم مبارک آن حضرت است.
📚منتخب الاثر ص ۳۶۱ و ملاقات با امام زمان ص ۴۸
🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة
╯👇🏻🎤هیئت انصارالجوادع🎤👇🏻
درایتا
@ansaroljavad
جهت عضویت و اطلاع رسانی از مراسمات هیئت لطفا کلیک کنید📲
👆👆👆
#تشرف
#تشرفات
#امام_زمان
شیخ عبدالحسین هویزاوی که شخصی مورد وثوق است نقل کرده است:
شخصی بنام میرزا احمد که کاروانسرای مفصلی در نجف متعلق به او بود و بسیار متدین و خیّر بود و بهمین جهت ریاست شهرداری نجف را به او داده بودند و من او را میشناختم، شبی در عالم رؤیا دیدم من و او کنار تختی هستیم که حضرت مهدی صلوات الله علیه روی آن تخت بالای سجادهای نشستهاند. آن حضرت به میرزا احمد رو کردند و با تغیّر فرمودند: چرا تو وارد دستگاه دولت طاغوتی شده و اسم خود را در زمره آنها قرار دادهای؟! ضمنا در بین کلماتشان مطلبی فرمودند که او نشنید ولی من به او گفتم: میفرمایند: «وَلاتَرکَنوا اِلَی الَّذینَ ظَلَموا فَتَمَسَّکُمُ النّار» یعنی خدای تعالی می فرماید: برای ظالمین کمک نباشید زیرا در آتش جهنم قرار میگیرید.
✨💫✨
سپس حضرت ولیعصر ارواحنافداه رو به من کردند و فرمودند: تو که این آیه را میدانی، پس چرا این ظالمین را مدح میکنی؟ عرض کردم: آقا تقیه میکنم! آن حضرت دست جلوی دهان گرفتند و خندیدند و فرمودند: "تقیه، تقیه"! یعنی نه تو تقیه نمیکنی بلکه از آنان میترسی. بعد فرمودند: از عمر تو هفت روز بیشتر باقی نیست، فردا برو و استعفای خود را بده و مهر حکومتی را رد کن. میرزا احمد هم گفت: چشم قربان. من از خواب بیدار شدم. فردای آن روز که از خانه بیرون آمدم متوجه شدم که در بین مردم شایع شده که شهردار استعفا داده و کلیدها را به مسئولین تحویل داده است. من از این موضوع تعجب کردم و وقتی تعجبم بیشتر شد که فردای آن روز باز شنیدم که میرزااحمد سخت مریض شده و در خانه افتاده است.
✨💫✨
لذا به عیادتش رفتم ولی وقتی بر او وارد شدم دیدم بقدری کسالتش سخت است که از هوش رفته است. آنجا نشستم تا بهوش آمد، وقتی چشمش به من افتاد گفت: تو هم در آن مجلس حاضر بودی. (معلوم شد او هم عین خواب مرا دیده و مطالب را از امام عصر علیه السلام شنیده است!) من خواستم او را دلداری بدهم لذا به او گفتم: ان شاء الله تعبیر آن خواب این است که شما خوب میشوی. او به من گفت: چه میگویی!!! بهرحال مرضش رو بشدت گذاشت و همان روز هفتم طبق آنچه حضرت ولیعصر صلوات الله علیه در خواب فرموده بودند از دنیا رفت.
📗عالم عجیب ارواح ص ١١٣
🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة
👇🏻🎤هیئت انصارالجوادع🎤👇🏻
درایتا
@ansaroljavad
جهت عضویت و اطلاع رسانی از مراسمات هیئت لطفا کلیک کنید📲
👆👆👆
╯