"آقا"زاده و یک دنیا حرف بیصدا ...!
#سوم_خرداد_۱۴۰۳
#حرم_سیدالکریم
#اللهم_احفظ_قائدنا
https://eitaa.com/damghan220
🏴عضویت در کانال هیئت انصار الرضاع دامغان 🏴
👇👇👇
@ansaroreza_damghan
3.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📍در دهه ۶٠ وقتی آقا در جایگاه خطابه نماز جمعه، سخنرانی میکردند، بمبی منفجر میشود، اما واکنش آقا ...
✨کوه اقتدار
#نماز_جمعه_تاریخی
#اللهم_احفظ_قائدنا
https://eitaa.com/damghan220
🏴عضویت در کانال هیئت انصار الرضا(ع) دامغان 🏴
👇👇👇
╭──┅────•❀✾❀•────┅─╮
@ansaroreza_damghan
╰──┅────•❀✾❀•────┅─╯
🕌 سَنُصَلّی فِی القُدْس اِن شاءَ الله
#عهد_میبندم
#قطعا_سننصر
#السید_حسن_نصرالله
#نماز_جمعه_تاریخی
#اللهم_احفظ_قائدنا
https://eitaa.com/damghan220
🏴عضویت در کانال هیئت انصار الرضا(ع) دامغان 🏴
👇👇👇
╭──┅────•❀✾❀•────┅─╮
@ansaroreza_damghan
╰──┅────•❀✾❀•────┅─╯
📍همسفر با جمعه نصر
🌸 قسمت دوم
هنوز ساعت یازده نشده بود که جلوی درب ۱۸ مصلا رسیدیم و بعد هم وارد محوطه مصلا شدیم. از فراوانی جمعیت هر چه بگویم کم گفتم. به هر زور و زحمتی بود، کنار درختها و البته زیر نور آفتاب و در مسیر عبور نسیم دلانگیز سیزدهمین روز پاییز نشستیم، در کنار صدها نفر دیگر. جلوی ما فنسهایی بود که شاید سی و چند سال است به دور محدوده در دست تعمیر مصلا بسته شده و به انتظار اتمام پروژه مصلا نشسته است!!. از همانجا به جمعیت داخل شبستان مصلا اشراف داشتیم و تکمیل ظرفیت آنجا را بالعیان میدیدیم. صدای مراسم از دو طرف به گوشم میرسید، البته با اختلاف یکی، ثانیه از هم، و همین، کار شنیدن را سختتر و زحمت فهمیدن را دو چندان میکرد، دوست داشتم جایی بنشینم که صدای مراسم را خیلی واضح بشنوم، اما از این نگران بودم که دیگر جایی برای نشستن پیدا نکنم و همین جای نصفهنیمه را هم از دست بدهم.
ساعت ۱۱:۲۹، از صدای شعار پر شور مردم داخل مصلا که از بلندگو پخش میشد، فهمیدیم آقا تشریف آوردند. همه به احترام آقا از جا بلند شدند و شروع کردند به شعار دادن. آخرین برنامهی پیش از اذان، روضهخوانی آقای مطیعی بود. بعد از اینکه اذان به پایان رسید، بیمقدمه سخنرانی آقا شروع شد، به یکباره جمعیت از جا کنده شد و شعارها پشت سر هم تکرار میشد.
ادامه دارد...
۱۵ مهر ۱۴٠۳
📝مصطفی ترابی
#نماز_جمعه_تاریخی
#جمعه_النصر
#به_عشق_رهبر
#اللهم_احفظ_قائدنا
#سفرنامه_تهران
https://eitaa.com/damghan220
🚩عضویت در کانال هیئت انصار الرضا(ع) دامغان 🚩
👇👇👇
╭──┅────•❀✾❀•────┅─╮
@ansaroreza_damghan
╰──┅────•❀✾❀•────┅─╯
📍همسفر با جمعه نصر
🌸 قسمت سوم
آقا خطبه اول را به توضیح نکتهای در تفسیر آیه ۷۱ سوره توبه اختصاص داد و راه رسیدن به عزت را پیوند امت اسلامی برشمرد؛ اینکه باید از افغانستان تا یمن و از ایران تا غزه، همه به دور خود، کمربند محکم وحدت را ببندند.
خطبه دوم هم تماماً به زبان عربی و خطاب به ملت شریف لبنان و خصوصا حزب الله همیشهقهرمان و مجاهدان فلسطینی اختصاص داشت. نمازگزارها هیچ نمیفهمیدند و فقط از شنیدن صدای آقا لذت میبردند. در لابهلای خطبهها، چند باری به آسمان نگاهی انداختم که مثلا موشکی، هواپیمایی، چیزی...ولی هیچ خبری نبود، پشه هم جرات پر زدن نداشت.
نماز جمعه آغاز شد. در رکعت اول، سوره جمعه و در رکعت دوم، سوره توحید بعد از حمد خوانده شد. نماز جمعه که تمام شد، بر خلاف انتظار، مجری اعلام کرد که مردم برای نماز عصر به امامت آقا آماده شوند، بدون کمترین فاصلهانداختنی، انگار آقا از حال ما نمازگزارهای در آفتابنشسته خوب خبر داشت.
سابقه نداشت آقا بعد از خواندن نماز جمعه توقف کند، بعد از نماز عصر، گویا بیشتر هم نشستند و حالواحوالی با مسئولان هم داشتند. با وجود چنین رهبر شجاع و بیباکی، چطور میشد در این بهبوبه خطر، اثری از ترس و تهدید و نگرانی را در چهره نمازگزاران دید. با پایان یافتن نماز، خیلی زود راهیِ درهای خروجی شدیم، اما تازه فهمیدیم معنای شلوغی و فراوانی جمعیتی را که حدود دو میلیون نفر تخمین زده شد. تا میخواستیم پایمان را بلند کنیم و یک قدم برداریم، حدودا پنج دقیقه زمان میبرد. به دوست عزیزی که حتما پنجاه سال از سنش گذشته، باخنده گفتم:
«فکر نکنم در تمام سالها در مسیر رفت و آمد نماز به جمعه شهر خودمان، اینقدر که امروز وقت صرف کردی، زمان گذاشته باشی!».
بلند بلند خندید و گفت:
«بله درست است».
پیرمردِ عصا به دست و مادرِ نوزاد به بغل هم در جمعیت دیده میشدند. همه خسته بودند، مخصوصا آنهایی که از صبح خیلی زود آمده بودند، ولی با وجود خستگی، خوشحال بودند و مرتب شکر خدا میگفتند؛ از این همه شلوغی و شور و شعور. صدای زمزمه شعارها از لبان این و آن شنیده میشد؛ از پسرکی که روی شانه پدرش نشسته بود تا آن پیرمردی که با هر شعار، عصایش را بالا میآورد و آن را تکان میداد.
نکته جالب توجه دیگر، حضور پرشمار روحانیون بود؛ به هر سمت و سو که نگاه میکردی، یک یا چند عمامه به سر را میدیدی. معلوم بود سیل خروشان حوزویها از کویر قم به دریای مصلای امام سرازیر شده است.
بعد از حدود ۴۵ دقیقه، از حیاط مصلا بیرون آمده و به طرف درب
ایستگاه مترو آمدیم اما چشمتان روز بد نبیند...
ادامه دارد...
۱۶ مهر ۱۴٠۳
📝مصطفی ترابی
#نماز_جمعه_تاریخی
#جمعه_النصر
#به_عشق_رهبر
#اللهم_احفظ_قائدنا
#سفرنامه_تهران
https://eitaa.com/damghan220
🚩عضویت در کانال هیئت انصار الرضاع دامغان 🚩
👇👇👇
╭──┅────•❀✾❀•────┅─╮
@ansaroreza_damghan
╰──┅────•❀✾❀•────┅─╯