🌸 #نماز_شب
💐 #شهید علی #صیاد_شیرازی 💐
💟 تمام شب را توی راه بودیم. خسته و فرسوده رسیدیم. هوا سرد بود. دست بردار نبود.
🍃 همین طور حرف می زد؛ فردا چه کار کنید، چه کار نکنید، چند نفر بفرستید آن جا، این جا چند تا توپ بکارید. این دسته برگردد عقب، آن گروهان برود جلو.
💟 دقیق یادم نیست. یازده ـ دوازده شب بود که چرتمان گرفت. زیلوی گوشه ی سنگر را برداشتم و پهن کردم و دراز کشیدیم.
🍃 چیزی نداشتیم رویمان بیندازیم. پشت به پشت هم دادیم و خوابیدیم، که مثلاً گرممان شود.
💟 دو ساعت که گذشت، بلند شد. با آب قمقمه اش #وضو گرفت وایستاد به نماز.
🍃 حس نداشتم تکان بخورم، چه رسد به بلند شدن و وضو گرفتن. فقط نگاهش می کردم.
📚 یادگاران، جلد 11 ، ص 75.
🔰روایتی از آخرین روز زندگی حاج قاسم
♦️پنجشنبه(۹۸/۱۰/۱۲) - دمشق ساعت ۷ صبح
✍️با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه میشوم،هوا ابری است و نسیم سردی میوزد.
♦️ساعت ۷:۴۵ صبح
به مکان جلسه رسیدم.
مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروههای مقاومت در سوریه حاضرند.
🔹ساعت ۸ صبح
همه با هم صحبت میکنند... درب باز میشود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد میشود.
با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی میکند ، دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری میشود تا اینکه حاجقاسم جلسه را رسما آغاز میکند...
هنوز در مقدمات بحث است که میگوید؛
همه بنویسن، هرچی میگم رو بنویسین!
همیشه نکات را مینوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت.
♦️گفت و گفت... از منشور پنجسال آینده... از برنامه تکتک گروههای مقاومت در پنجسال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از...
کاغذها پر میشد و کاغذ بعدی...
سابقه نداشت این حجم مطالب برای یکجلسه
.
🔹آنهایی که با حاجی کار کردند میدانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطعکردن صحبتهایش را نمیدهد، اما پنجشنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه...
♦️ساعت ۱۱:۴۰ ظهر
زمان اذان ظهر رسید
با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد!
🔹ساعت ۳ عصر
حدود هفت ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم.
پایان جلسه...
مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبتکنان تا درب خروج همراهیش کردیم.
خودرویی بیرون منتظر حاجی بود
حاجقاسم عازم بیروت شد تا سیدحسننصرالله را ببیند...
♦️ساعت حدود ۹ شب
حاجی از بیروت به دمشق برگشته
شخص همراهش میگفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند.
حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند.
سکوت شد...
یکی گفت؛
حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین!
حاجقاسم با لبخند گفت؛
میترسید #شهید بشم!
باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد
_ #شهادت که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعهست!
_ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم
🔹حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمردهشمرده گفت:میوه وقتی میرسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده میشه و خودش میفته!بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضیها اشاره کرد؛ اینم رسیدهست، اینم رسیدهست...
♦️ساعت ۱۲ شب
هواپیما پرواز کرد
ساعت ۲ صبح جمعه
خبر شهادت حاجی رسید
به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم
کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود.
«در آن نوشته بود مرا پاکیزه بپذیر»
#سیره_شهدا | #حق_الناس
#شهید حاج حسین خرازی
✨🕊به شناسایی رفته بود. وقتی برگشت، نقشهٔ عملیات را پهن کرد نقطه ای را نشان داد و گفت :
✨اگر من شهید شدم، اینجا از روی چند خوشه گندم رد شدم.
به صاحبش بگویید راضی باشد.
💖✨
کلام #شهید طهرانی👇
زمین جایِ جمع کردن ثوابه
حیف زمین خدا نیست
که آدم بدون وضو روش راه بره..؟!
قبل از خواب وضو یادتون نره دوستان ، طبق حدیثی از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم):
✨ هر کس به هنگام خواب با وضو به رختخواب رود،تا زمانی که از خواب برخیزد،ثواب شب زنده داری و مناجات به او می دهند».«وسائل الشیعه جلد 1 »✨
✨در شفاعت شهدا دست درازی دارند
عکسشان را بنگر چهره ی نازی دارند
ما به یاد آوری خاطره ها محتاجیمـ
ور نه آنان به من و تو چه نیازی دارند🍃
#شهید صادق صحرائیان🕊️
آیت الله #مجتهدی_تهرانی:
♦️از رسول خدا(ص) سوال شد: کسی که فقیر است اما بر فقر خود #صبر می کند و جزای این شخص چیست؟
🔹یعنی درباره ی فقر خود به کسی چیزی نمی گوید و با نان خالی خود را سیر می کند جزای این شخص چیست؟
♦️حضرت(ص) فرمودند: در بهشت قصری است از یاقوت سرخ که اهل بهشت همه آن را نگاه می کنند همانطور که ما ستاره های درخشان را نگاه میکنیم. در این قصر کسی داخل نمی شود مگر پیغمبر فقیر یا #شهید فقیر و یا مومن فقیر.
🔹کسانی که وضع مالی خوبی ندارند #خوشحال باشند و ناراحت نباشند و صبر و تحمل کنند که صبر کردن بر فقر سبب آمرزش است...
#سیره_شهدا
🌷 برنامه آن شب مانور شهری بود. نا خواسته تیرش، یک چراغ روشنایی را شکاند. تا صبح به خودش می پیچید، می گفت:« می ترسم امشب بمیرم و این حق به گردنم بماند!»
صبح اول وقت، رفت برای پرداخت پول چراغ تا چیزی از بیت المال به گردنش نباشد.
🌷.. . تازه از جبهه برگشته بود.نشست پای سفره،تلوزیون سخنرانی امام را پخش میکرد.
ناگهان قاشق را انداخت و ایستاد.گفتم چی شد؟
گفت:نشنیدید امام گفت جوان ها به جبهه بروند!
گفتم:حداقل غذاتو تموم کن!
گفت نه،نبایدحرف امام زمین بمونه!
برگشت جبهه.
📚 منبع: علمدار عصار
#شهید محمد مهدی علی محمدی
#شهداےفارس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
پیامبر اکرم(ص) به شهادت رسیدند
یا رحلت کردند؟
🎤پاسخ حجت الاسلام
استاد محمدی را بشنوید.
◽️هیچ معصومی به مرگ طبیعی
از دنیانرفته تماما #شهید شدند....
#اطلاعات_و_عملیات
جزء اطلاعات و عملیات بودن
یعنے بی نام و نشان شدن
یعنے دل ڪندن
یعنے قید همه چیز را زدن
سر دادن و جان دادن
امّا تسلیم نشدن ...
مردان خدا اینچنین بودند
از همه چیزشان گذشتند
ولی پای اعتقادشان
راسخ ایستادند
و عاشقانه سوختند
و گفتند هرگز
#ذلت_نمی_پذیریم...
اما تسلیم شدن؛
که این روزها به نام مصلحت
و اعتدال و ... اتفاق افتاده و
#عزت_ملت لطمه دیده،
یعنے تخلیهٔ اطلاعاتے شدن
یعنے لو دادن عملیات
یعنے سر شکستگی ....
مسؤلین مراقب باشند در
کدام راه قدم گذاشته اند!
بہ یاد #شهید بے مزار
مهمان حضرت زهرا سلام اللّه علیها
فرمانده گمنام اطلاعات و عملیات
لشگر ۲۷ حضرت محمد رسول اللّه (ص)
#جاویدالاثر
#شهید_سیدمجتبی_حسینی🌷
#شهادت_شلمچه_کربلای۵
#التماس_شفاعت
#اطلاعات_و_عملیاتh
🌷#شهید #حاج_قاسم #سلیمانی
یه سردار ایرانی🌹
یه سردار با وفا
یه فرمانده باهوش
حاج قاسم باصفا
که دوست نداشت تو دنیا
دعوا و جنگی باشه
دلش میخواست همه جا
صفا و خوبی باشه
آدم بدا تو دنیا
دنبال جنگ و دعوا
سردار خوب ما هم
جنگید با آدم بدا
یه شب که ما خواب بودیم
دشمنای بی ایمان
سردار خوب ما رو
شهید کردن ناگهان
ما بچه های ایران
همه با هم پر توان
راشو ادامه میدیم
راه امام و قرآن
همه با هم یکصدا
می خونیم از دل و جان
🌷حاج قاسم قهرمان
یار امام زمان (عج اللع تعالی فرجه الشریف)🌹
🕊🌷
همیشہ یڪ سفارش بہ ما مے ڪرد.
مے گفت:« اگہ در معرض گناہ قرار گرفتید
و خواستید دچار لغزش نشید و از اون گناہ فرار ڪنید
- خودتون رو با خوندن قرآن و نماز یا
مطالعہ مشغول ڪنید تا حواستون از
اون محل و از اون گناہ پرت بشہ.»
🕊🌷
#شهید | #حمید_باکری