eitaa logo
کانال کشوری جبهه فرهنگی انصار الشهدا
242 دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
10.5هزار ویدیو
245 فایل
ضمن خوشامدگویی به اعضای محترم بر خود میبالیم که پس از سالها همکاری در گروه کشوری جبهه فرهنگی انصار الشهدا اکنون در کنار شما در امرترویج فرهنگ ایثار جهاد شهادت و فریضه جهادتبین در کانال کشوری جبهه فرهنگی انصار الشهدا با استفاده از صاحب نظران هستیم
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اخبار مشهد
شهید مصطفی عارفی 🔹️توصیه بنده به فرزندان عزیزم این است که تحقیق و تفکر درباره‌ی دین و مذهب خود را از اولویت‌های اول خود قرار دهید و همواره گوش به فرمان ولایت فقیه باشید و سعی کنید با ولی زمانه خود ارتباط قلبی پیدا کنید که ضامن سلامت دنیا و آخرت شماست و بدانید که دیانت ما عین سیاست ماست و سیاست ما عین دیانت ماست. 🔹️از مادر و همسر و خواهرانم اکیداً درخواست دارم در زمان آوردن جنازه‌ی من و مراسم دفن به هیچ عنوان صدای شیونشان بلند نشود و حرمت صدای زن را نگاه دارند. @AkhbarMashhad
هدایت شده از اخبار مشهد
شهید محمدرضا خاوری 🔹 برادر شهید محمدرضا خاوری از کارهای خیر برادرش می‌گوید: " زمانی که داداش رضا شهید شده بود از مدارک های که در کیف شخصی او پیدا کردیم متوجه شدیم به اشخاصی که برای دست و پا کردن سرمایه برای کار خودشان احتیاج به پول داشتند کمک کرده و پول به آنها قرض داده است. وقتی برای مطالبه پیش این اشخاص می رفتیم فهمیدیم شهید خودش خواسته که سرمایه از خودش باشد و کار از طرف بدون اینکه باز پرداخت پولی در کار باشدو همچنین بعد از شهادت داداش رضا خیلی از دوستان شهید از ما تشکر می کردند که شهید در راه انداختن و حل مشکلات کاری آنها، چقدر دوندگی کرده است. 🔹مادر شهید محمدرضا خاوری می‌گوید: "هر وقت لباس هایش را که از سوریه می آورد می شستم رنگ سرخی از لباس هایش پس می داد، علتش را می پرسیدم پسرم می گفت اخه خاک سوریه سرخ است . من در جواب می گفتم بچه ما را ساده فرض کردی اخه کدام خاک هم سرخ است و هم بوی خون می دهد." @AkhbarMashhad
هدایت شده از اخبار مشهد
🔸شهیدی که نماز شهادت را ترک نمی‌کرد 🔹مادر شهید حجت الاسلام سیدرضا کامیاب می‌گوید: " بچه‌های دیگر که بازی می‌کردند، او با آن‌ها بازی نمی‌کرد و کار خودش را می‌کرد. قرآنش را می‌خواند تا زمانی که شهید شد. وقتی می‌رفتیم به خانه‌اش، می‌دیدیم یک عالمه کتاب کنارش است. با سیدرضا چنددفعه رفتیم حرم و آمدیم و خیلی پسر خوبی بود. همیشه نماز شهادت می‌خواند و می‌گفت: «مادر! من فقط آرزوی شهادت دارم و می‌خواهم مثل حضرت علی (ع) به شهادت برسم" 🔹سیدحسین کامیاب فرزند ارشد شهید می‌گوید: "ورود پدرم به مجلس هم‌زمان با ترور‌های فراوان گروهک منافقین بود که عموم مردم را تا افراد برجسته و صاحب‌منصب ترور می‌کردند. ترور شهید کامیاب درحالی رخ داد که از چند روز قبل تهدید‌هایی درمورد به شهادت رساندن وی به‌صورت اعلامیه منتشر شده بود و درنهایت وی چند روز بعد ترور شد." @AkhbarMashhad
هدایت شده از اخبار مشهد
شهیدی که مقید به مسائل دینی بود 🔹شهید محمدعلی حنایی از کودکی ویژگی‌های منحصر به فردی داشت که در هم سن و سالانش کمتر دیده می‌شد. او از نظر محبت به پدر و مادر واقعا مثال زدنی بود. در مسائل دینی هم بسیار مقید بود و از همان سنین کودکی، فرزندانش را به خواندن نماز اول وقت تشویق می‌کرد. 🔹موضوعی که از همه بیشتر برای محمدعلی حنایی مهم بود، رعایت حقوق مردم و حلال و حرام بود و اگر فرزندانش از اجناس مغازه عطاری اش در کوچه بازار بزرگ استفاده می‌کردند، دیگر حق نداشتند دوباره آن را برای فروش، در مغازه بگذارند. @AkhbarMashhad
هدایت شده از اخبار مشهد
🔸روایتی از ۳۰ سال عاشقی و صبوری 🔹جانباز شهید سید عباس رضوی همراه جمع دیگری از رزمندگان دلاور لشکر ۵ نصر بر اثر استنشاق گاز شیمیایی در منطقه خرمشهر به افتخار جانبازی نائل آمد و سالهای پس از جنگ با عواقب و جراحات این عارضه دوران زندگی خود را سپری کرد. 🔹وی که در طول مدت حضورش در دفاع مقدس به عنوان یکی از فرمانده گردانهای خط شکن لشکر ۵ نصر شناخته می شد در سال ۱۳۶۲ برای اولین بار به جبهه‌های حق علیه باطل اعزام شد و چندین بار مجروح شد ولی در نهایت در سال ۱۳۶۶ به علت جراحات شیمیایی او را از ادامه جهاد در راه خدا باز داشت. 🔹سید عباس رضوی پس از پایان یافتن جنگ با درد و رنج ناشی از جراحات جنگی خود ساخت و با وجود همین زخمها بارها و بارها تحت نظر و عمل های جراحی متعدد در داخل و خارج از کشور قرار گرفته بود، این جانباز سرافراز بیش از ۱۵ بار در کشور آلمان تحت عمل جراحی قرار گرفت که در آخرین عمل یکی از ریه‌هایش به تشخیص پزشکان تخلیه شد و برای تنفس بهتر فنری در درون راه تنفسی‌اش تعبیه شد. @AkhbarMashhad
هدایت شده از اخبار مشهد
🔸هنرمند مشهدی که در جبهه سلاح قلم نیز بر دست می‌گرفت 🔹مادر شهید مهدی منصوب می‌گوید: "دفعه آخری که به جبهه رفت، زیر گلویش را بوسیدم. روزی هم جنازه‌اش را آوردند، همان جایی که بوسیده بودم، ترکش خورده بود. او در وصیت خود تاکید کرده بود به من گریه نکنم و لباس مشکی نپوشم. خداوند بر ما منت نهاد که فرزندمان شهید شد." 🔹در کنار تحصیل در دانشگاه، ذوق هنری‌اش او را به طرف فراگیری هنر خوش‌نویسی کشاند. حدود سال ۱۳۶۲ بود که به طور جدی زیر نظر استادانی که در حرم مطهر رضوی به آموزش این هنر مشغول بودند خطاطی را آغاز کرد. از آن پس صحن انقلاب محل رفت و آمد او شد. #شهید_دفاع_مقدس @AkhbarMashhad
هدایت شده از خبر فوری
دختری که مقابل کماندوهای رژیم پهلوی ایستاد! 🔹طیبه السادات زمانی، در حادثه زلزله طبس در گروه امداد امام به همراه دیگر دانشجویان به طبس رفت و با تمام توان به مدت یک ماه مشغول خدمت رسانی به یتیمان و بی‌سرپرستان شد. زمانی كه كماندوهای رژيم پهلوی به حريم بيمارستان اطفال مشهد حمله کردند نیز به ياری اطفال بی‌پناه شتافت. @AkhbareFori
هدایت شده از خبر فوری
ماجرای اسیر کردن عراقی‌ها توسط شهید آل‌نبی 🔹يک‌روز كه شهید سید علی‌اصغر آل‌نبی برای جمع‌آوری اطلاعات به داخل خاک دشمن رفته بود بناگاه در نزديكی سنگرهای دشمن با يك افسر عراقی آفتابه به‌دست مواجه شده بود كه برای اينكه جريان را عادی نشان دهد حتی با اين فرد روبوسی نيز كرده بود. 🔹سید علی‌اصغر آل‌نبی سپس با تهديد پنهان افسر عراقی از وی قول گرفته بود كه وارد سنگر شده و ديگر همسنگرهايش را براي تسليم بدون درگيری توجيه كند، اما افسر عراقی پس از ورود به سنگر به سمت سيد علی‌اصغر شليك كرده وی را از ناحيه بازو مجروح كرد، اما او با رشادتی كم نظير در نهايت پنج نفر از عراقی‌ها را اسير كرده بود. @AkhbareFori
هدایت شده از اخبار مشهد
شهیدی که زندگی‌اش با هنر عجین شده بود 🔹شهید مجتبی عطایی نویسنده‌ای چيره‏ دست بود و شعر و نثرش در سطحى عالى قرار داشت. وی به دانش الكترونيک علاقه زيادی نشان می‌داد. دوره‏‌هاى خدمات اوليه پزشكى را در ايام تعطيل دانشگاه گذراند و كار با انواع دوربين‌هاى عكاسى، فيلمبردارى، هنر نقاشى و خطاطى و فن چاپ را در سطح وسيعى فرا گرفت. 🔹عطایی قبل از انقلاب صدها هزار عكس از امام را منتشر نمود و در پخش و تكثير اعلاميه‌های انقلابی نقش بسزايی داشت. در بازگشت امام به تهران علاقه زيادی به زيارت ايشان داشت تا اين كه یک بار در قم و بعد هم در ديدار ائمه جماعت مشهد با امام، به آرزويش رسيد. 🔹او از مخالفين سرسخت بنى‏ صدر بود. هنگامى كه آيت الله خامنه‌ای به رياست جمهورى انتخاب شدند خوشحال بود كه حكومت برمحور اصولى خود قرار گرفته است. روزى كه مى‌خواست به جبهه برود، چهره‏‌اش مصمم ‏تر از هميشه بود. مى‏‌خواست بيشتر ساخته شود و بيشتر بسازد. @AkhbarMashhad
📝 | سرانجام اسیری که صدام هم نتوانست تغییرش دهد 🍃🌹🍃 🔻شهید محمدرضا شفیعی وقتی ۱۴ ساله بود، دلش هوای جبهه رفتن کرد. چون هنوز ۱۵ ساله نشده بود اجازه اعزام به او نمی‌دادند. با اصرار زیاد به مسئول اعزام، بالاخره برای اعزام به جبهه آماده شد. 🔸این شهید والا مقام در جریان عملیات کربلا ۴ به اسارت دشمن درآمد و با بدنی مجروح اسیر می‌شود. وضعیت جسمانی‌اش مناسب نبود و نیاز به عمل جراحی داشت ولی عراقی‌ها توجهی نداشتند. چند روزی که در اردوگاه بود درد زیادی کشید و در آخر از عوارض جراحت در غربت و تنهایی به شهادت رسید. 🔹صلیب سرخ که از شهادت محمدرضا آگاه می‌شود، مسئولان بعثی را موظف می‌کند برای او قبری در شهر کاظمین در نظر بگیرند. با پیگیریهای خانواده و صلیب سرخ جهانی پس از ۱۶ سال پیکر این رزمنده قمی بصورت کاملا سالم تفحص شد 🔺صدام گفته بود این جنازه نباید به این شکل به ایران برود. پیکر پاک محمدرضا را سه ماه در آفتاب گذاشتند تا ازبین برود، ولی جسد سالم ؛سالم باقی ماند. حتی روی جسد پودر مخصوص تخریب جسد ریختند که خاصیتش این بود که استخوان‌های جسد هم از بین می‌برد ولی باز هم جسد سالم ماند وقتی مامورین ایرانی جنازه محمدرضا را دریافت می‌کردند، سرهنگ عراقی که در آنجا حضور داشته گریه می‌کرده و گفته: ما چه افرادی را کشتیم. بفرمایش مادر گرامی شهید دائم الوضوئ بودن و انجام غسل جمعه و قرائت مدام زیارت عاشورا از عوامل اصلی سالم ماندن جسد این شهید بعد از 16سال است 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با
هدایت شده از خبر فوری
♦️خاطراتی از شهید سید مجتبی علمدار 🔹ایشان انگشتری داشتند که خیلی برایش عزیز بود. می گفت این انگشتر را یکی از دوستانش موقع شهادت از دست خود در آورده و دست ایشان کرده و در همان لحظه شهید شده است. ایشان وقتی به آبادان برای مأموریت می رود، این انگشتر را بالای طاقچه حمام جا می‌گذرد و دربازگشت به ساری یادش می‌افتد که انگشتر بالای طاقچة حمام جا مانده است. وقتی آمد خیلی ناراحت بود. گفتم: آقا چرا اینقدر دلگیری؟ گفت: وا.. انگشترِ بهترین عزیزم را در آبادان جا گذاشتم، اگر بیفتد و گم شود واقعاً سنگین تمام می شود.گفت: بیا امشب دوتایی زیارت عاشورا و دعای توسل بخوانیم شاید این انگشتر گم نشود یا از آن بالا نیفتد.جالب اینجا بود که ما زیارت عاشورا را خواندیم و راز و نیازکردیم و خوابیدیم. صبح که بلند شدیم دیدیم انگشتر روی مفاتیج الجنان است. اصلاً باورمان نمی شد همان انگشتری که در آبادان توی حمام جا گذاشته بود روی مفاتیج الجنان بالای سرما باشد. @AkhbareFori
هدایت شده از اخبار مشهد
📷از حفر قبر برای راز و نیاز تا پرواز بی‌غسل و کفن 🔹شهید سید هاشم آراسته در دفترچه خاطرات خود نوشته است: "در سال ۱۳۵۹، در حالی که ۱۸ سال از عمرم می‌گذشت، با زحمات فراوان توانستم به آموزش نظامی اعزام شوم. پس از گذراندن سه روز آموزش کوه‌پیمایی و شرکت در چند جلسه آموزش اسلحه، آماده اعزام به جبهه شدم. همراه برادرم سید جواد و ۱۲۰ نفر از برادران بسیجی به جبهه‌های حق علیه باطل شتافتیم. در آن زمان به هر یک از ما دو پتو، یک کوله‌پشتی، قمقمه، جیب خشاب، پوتین، لباس رزم، کلاه آهنی و کلاه گرم داده بودند." 🔹شهید آراسته همواره در انجام امور دینی و جمعی پیش‌قدم بود؛ از برگزاری نماز جماعت و مراسم صبحگاهی گرفته تا کمک در کارهای روزمره مانند پهن کردن سفره. 🔹سید هاشم پس از نماز صبح و صرف صبحانه به مطالعه کتاب می‌پرداخت و از آثار شهید دستغیب مطالبی را یادداشت می‌کرد. 🔹به گفته همرزمانش، قبری حفر کرده بود و در آن‌جا به راز و نیاز با خدا مشغول می‌شد. این شهید والامقام همواره تأکید می‌کرد: "به امید شهادت به جبهه آمده‌ایم و این جز با خالص کردن خود در برابر خدا محقق نخواهد شد." @AkhbarMashhad