🔵 آنجا همه اش لذت بود
بـاور کنید اوج لذت های دنـیـا
با آنچه من در آنجا دیدم قابل
مقایسه نبود.
یادم هست وقتی در میان درختان راه می رفتم، صدای زیبایی به گوشم رسید، مانند صدای چَه چَه پرندگان! اما پرنده ای نبود، خوب که دقت کردم دیدم تمام برگ ها و درختان ذکر خدا را می گفتند...
📚 کتاب با بابا
(تجربه نزديک به مرگ)
.
.
🔴بهترین باقیات الصالحات چیست؟
بسیاری از خیرات انسـان، تـوســط
#فـرزند بـرای او ارسـال مـی شود.
شاید هیچ باقیات الصالحاتی بهتـر
از فرزند صـالح برای انسان
نباشـد.
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
➥@ansuiemarg_ir
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
جوان (مأمور الهی در برزخ) گفت: آنچه حضرت حق از طریق معصومین برای شما فرستاده است، در درجه اول، زندگی دنیایی شما را آباد می کند و بعد آخرت را می سازد.
مثلا به من گفتند: اگر آن رابطه پیامکی با نامحرم را ادامه میدادی، گناه بزرگی در نامه عملت ثبت میشد و زندگی دنیایی تو را تحت الشعاع قرار میداد.
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
➥ @ansuiemarg_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 با چه ذکری شیاطین رو از خودمون دور کنیم؟؟؟
🔸 خـاطـره ای جـالـب از استاد
رائفیپور در دیدار با یک جنگیر
جهت عضویت نهایی در کانال
گزینه #پیوستن را بزنید🌹👇
🔵 مرده در قبر همچون انسانى است كه در حال غرق شدن است و هر لحظه به انتظار رسيدن كمكى است، گاهى چشم به دعاى اين و آن دارد و همين كه مى بيند
شخصى در حق او و براى نجات او دعاى خير و استغفارى كرد، از اينكه تمام دنيا را به او بدهند شادتر مى شود.
✍پيامبر اكرم صلّىاللّهعليهوآله
📚 کـتــاب مـعـاد، استاد قرائتی
➥ @ansuiemarg_ir
.
◼ امروز پنجشنبه
یادی كنيم ازمسافرانی
که روزي درکنارمان بودند
و اكنون فقط یاد و خاطرشان
در دلمــان بــاقی ســت بـا ذكـــر
فاتحه و صلوات "روحشان راشادکنیم
.
.
🔴 مراقبت از خویش در خلوت ها
ابوبصیر میگوید: من در شهرکوفه
بـه یکی از زنان قرآن مـی آموختم.
روزی با آن زن یک شوخی کردم. وقتی
خدمت امام باقــر (ع) رسیدم، حضرت
مــن را سرزنش کـردنــد و فـرمــودنــد:
🔸هر که در خلوت مرتکب گناهی گردد، خداوند برای او ارزشی قائل نیست. چه چیز به آن زن گفتی؟ ابوبصیر می گوید: از شرم صورتم را پوشاندم و همانجا توبه کردم. حضرت فرمود: دیگر تکرار نکن.
📚کتاب بهشت و جهنم، استاد عالی
➥ @ansuiemarg_ir
.
🌷ارتباط با امام زمان (عج)
✍آیت الله بهجت(ره) :
بين دهان تا گوش شما کمتر از
يـک وجب است، قبل از اينـکـه
حرف از دهان خودتان بهگوش
خــودتــان بــرســـد، بــه گـوش
حــضـــرت رسـيــده اســـــــت.
او نزديک است، درد و دلها را
می شنود. بـا او حـرف بـزنیــد
و ارتـبــــاط بــرقــــرار کنـیـــد.
➥ @ansuiemarg_ir
🌷🌱🌷
روز جمعه است
صلواتی هدیه کنیم برای تعجیل
در ظهور آقا امام زمان(عج) 😊
.
.
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
- شیاطین، بیشتر در چه
جاهایی جمع می شدند؟
- همـه جـا بـودنـد. و البـتـه، اطراف
آدم هــای زنــــــده. اغـلــب، کـنــــار
شـانـــه هـا یـــا بـــالای ســرشــــان.
🔹گاهی چنان به آدمها نزدیک میشدند
که انگار به زیر پوست آنها نفوذ کردهاند.
گاهی هم در مجاورت آدم ها، مانند
تودهای زنبور، روی هم مینشستند؛
پس از مدتی، یکباره بر میخاستند
و می رفتند.
📚 کتاب آن سوی مرگ
جهت عضویت درکانال آنسویمرگ👇
گزینه #پیوستن را بزنید😊👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠از ذکر هایی که بسیار سفارش شده بعد از صلوات و تسبیحات اربعه این ذکر هست
برای رفع هم وغم و...
.
.
🎙#استاد_فرحزاد
➥ @ansuiemarg_ir
🔴 از تنبلی بپرهیزید!
🌷 امام صادق علیه السلام:
از تنبلـی بپرهیزیـد. همانـا پـروردگار
شما مهربان است و از عملاندک نیز
قدردانی می کند.
آدمی برای رضای خدایعزوجل دو
رکعت نماز مستحبی می خوانـد و
خـداوند بر اثـر آن، او را به بهشت
می بـرد و بـرای خشنـودی خــدای
عزوجل درهمی صـدقـه مستحبی
میدهد و خداوند به سبب آن، او
را به بهشت می برد.
📚 ميزان الحكمه جلد ۱۱
➥ @ansuiemarg_ir
🌱اگر گرفتاری و حاجت داری،
پـــــدر و مـادرت را خـشنـود کـن
و اگــر زنــــده نيستنـد بـرایشـان
صدقه بده چون مردگان زندهاند
و ما توانایی ديدنشان را نداريم.
✍ آيتالله بهجت (ره)
➥ @ansuiemarg_ir
◾️ امام حسن عسکری (ع)
✍ ما پناهگاهیم...
برای هرکس که به ما پناه آورد
➥ @ansuiemarg_ir
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
جوان (مأمور الهی در برزخ) گفت: آنچه حضرت حق از طریق معصومین برای شما فرستاده است، در درجه اول، زندگی دنیایی شما را آباد می کند و بعد آخرت را می سازد.
مثلا به من گفتند: اگر آن رابطه پیامکی با نامحرم را ادامه میدادی، گناه بزرگی در نامه عملت ثبت میشد و زندگی دنیایی تو را تحت الشعاع قرار میداد.
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
جهت عضویت نهایی در کانال
گزینه #پیوستن را بزنید🌹👇
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔹(وادی حق الناس)
بـینـهـایــت در بـینـهـایـــت.
ابتدا و انتهایش معلوم نبود!
خیلی خیلی غم انگیز؛ و دلشوره آور. لرزید و به گریه افتاد. در میان گریه اش دستمالی از جیب درآورده و صورتش را پوشاند. وقتی اشک هایش را مهار کرد، با صدایی گرفته گفت:
- آن جا، نه مثل بیابان بود، نه مثل دشت. نه شبیه کوهسار بود، نه شبیه ساحل. هر وقت منظره اش را به یاد می آورم مغزم باد می کند.
- نه روز بود، نه شب. نه سایه بود، نه آفتاب. نه سرما بود، نه گرما. آن وادی با هر مکان شناخته شده ای در زمین، فرق داشت. شکلش، جنسش، رنگش. همه چیزش.
📚 کتاب آن سوی مرگ
➥ @ansuiemarg_ir