🔵 ياران برزخى
✍ در روايات مى خوانيم: بعضى از #اعمال انسان مانند نماز، زكات، حج و روزه و همچنين علاقه هاى قلبى و روابط سياسى انسان (ولايت و رهبرى) در قيافه هاى بسيار زيبا نزد انسان حاضر شده و مى گويند:
ما همان اعمال صالح تو هستيم، و بدين وسيله انسان را در عالم برزخ شاد مى نمايند. امّا اگر كافر بميرد، انواع تاريكى ها، فشارها، شياطين و گزندگان همدم او هستند.
📚 کتاب معاد، استاد قرائتی
➥ @ansuiemarg_ir
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
✍ جوان پشت میز(مأمور الهی)،
به یک کتاب بزرگ اشاره کرد.
وقتی تعجب من را دید، گفت: کتاب
خودت هـسـت، بـخـوان.امـروز بـرای
حسابـرسی، همیـن کـه خـودت آن را
ببینی کافی است.
چقدر این جمله آشنا بود. در یکی از جلسات قرآن، استاد ما این آیه را اشاره کرده بود: «اقرا كتابک، كفى بنفسك اليوم علیک حسیبا» این جوان درست ترجمه همین آیه را به من گفت.
نگاهی به اطرافیانم کردم. کمی مکث کردم و کتاب را باز کردم. سمت چپ بالای صفحه اول، با خطی درشت نوشته شده بود: ۱۳ سال و ۶ ماه و ۴ روز» از آقایی که پشت میز بود پرسیدم: این عدد چیه؟ گفت: سن بلوغ شماست. شما دقیقا در این تاریخ به بلوغ رسیدی.
به ذهنم آمد که این تاریخ، یکسال از پانزده سال قمری کمتر است. اما آن جوان که متوجه ذهن من شده بود گفت: نشانه های بلوغ فقط این نیست که شما در ذهن داری. من هم قبول کردم.
قبل از آن و در صفحه سمت راست، #اعمال خوب زیادی نوشته شده بود. از سفر زیارتی مشهد تا نمازهای اول وقت و هیئت و احترام
به والدین و... پرسیدم: اینها چیست؟
گفت: این ها اعمال خوبی است که قبل از بلوغ انجام دادی همه این کار های خوب برایت حفظ شده.
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
➥ @ansuiemarg_ir
🌏 #آن_سوی_مرگ قسمت نوزدهم
🔻ابتلائات زیاد شد، زمین بشدت میلرزید و هوا #طوفانی و تاریک گردید و از آسمان مثل تگرگ سنگ میبارد و در دو طرف راه #محشر کبرایی رخ داده بود. گرفتاران با هیکلهایی وحشتناک غرق آن لجن های #داغ هستند و اگر کسی با زحمت خود را از لجنها بیرون میکشد سنگی از #آسمان به سر او خورده دوباره مثل میخی به زمین فرو میرود.
🔻در وحشت فوق العاده ای افتادم و بدنم می لرزد. از #هادی پرسیدم این چه زمینی است و این مبتلایان کیانند که عذابشان سخت #دردناک است؟ جواب داد: این زمین همان زمین شهوت است و آنها گرفتاران از اهل #لواط هستند. سپر را بر روی سر بگیر که سنگی به تو نخورد و چند #تازیانه ای هم به اسب بزن بلکه به توفیق و مدد الهی زود تر از این بلا خلاص گردیم.
🔻دو #فرسخ بیش نمانده که از این زمین بلا خلاص شویم. چند شلاقی به اسب زدم و سرعت گرفت که #ناگهان هادی عقب افتاد و من هم سرگرم بودم و سیاه ملعون خود را همچون دیو زود به من رسانید، اسب از #هیکل او رم کرد و مرا به زمین زد. که اعضایم همه در هم خورد گردید و اسب هم از راه بیرون شد و به #باتلاق فرو رفت.
🔻هادی رسید و دست و پای #شکسته مرا بست و مرا به روی اسب محکم بست و خودش #افسار اسب را میکشید…چند قدمی رفتیم و از آن زمین پربلا بیرون شدیم. گفتم: هادی تو هر وقت از من دور شده ای این #سیاه نزدیک آمده و مرا صدمه زده است، گفت: «او هر وقت نزدیک میشود من دور میشوم و نزدیک شدن او نیز فرصتی است که با #اعمال خودتان به آنها دادهاید...
♨️ ادامه دارد...
📚 کتاب سیاحت غرب
❌ کپی داستان فقط با ذکر لینک کانال مجاز میباشد.
➥ @ansuiemarg_ir
🌺 حساب و کتاب دقیق!
🔸ایستاده بودم و مات و مبهوت به #کتاب اعمالم نگاه میکردم، انگار هیچ اراده ای از خودم نداشتم هیچ کار و عملم قابل دفاع نبود. فقط نگاه می کردم. یکی آمد و دو سال #نماز های من را برد دیگری آمد و قسمتی از کارهای خیر مرا برداشت. بعدی...
🔸بلا تشبیه شبیه یک #گوسفند که هیچ اراده ای ندارد و فقط نگاه میکند من هم فقط نگاه میکردم چون هیچ گونه دفاعی در مقابل #دیگران نمیشد کرد. در دنیا انسان هر چند مقصر باشد اما در دادگاه از خود #دفاع میکند و با گرفتن وکیل و... خود را تا حدودی از اتهامات تبرئه میکند.
🔸اما اینجا مگر میشود چیزی گفت؟! فقط نگاه میکردم حتی آنچه در #فکر انسان بوده برای همه نمایان است چه رسد به #اعمال انسان برای همین هیچ کس نمی تواند بی دلیل از خود دفاع کند.
📚سه دقیقه در قیامت
➥@ansuiemarg_ir
💎 معجزه اشک!
🔸حساب و کتاب خدا به دقت ادامه داشت. اما زمانی که بررسی #اعمال من انجام میشد و نقایص کارهایم را میدیدم گرمای شدیدی از سمت چپ به سوی من می آمد #حرارتی که نزدیک بود تمام بدنم را بسوزاند. اما این حرارت کاری با صورت و سینه و کف دستهایم نداشت و اصلا نمیسوزاند!
🔸برای من جای #تعجب بود چرا این سه قسمت بدنم نمی سوزد؟! لازم به تکلم نبود جواب سؤالم را بلافاصله فهمیدم. من از نوجوانی در هیئت و جلسات #فرهنگی مسجد محل حضور داشتم پدرم به من توصیه میکرد که وقتی برای آقا امام حسین (ع) و یا حضرت زهرا (س) و اهل بیت (ع) اشک میریزی قدر این #اشک را بدان، اشک بر این بزرگان قیمتی است و ارزش آن را در قیامت میفهمیم.
🔸پدرم از #بزرگان و اهل منبر شنیده بود که این اشک را به سینه و صورت خود بکشید و این کار را میکرد. من نیز وقتی در مجالس #اهلبیت (ع) گریه میکردم اشک خود را به صورت و سینه ام میکشیدم، حالا میفهمیدم که چرا این سه عضو بدنم نمی سوزد.
📚کتاب سه دقیقه در قیامت
➥@ansuiemarg_ir
🔴 آنچه مهم است، تلاش است
🔸در جریان سکته و تجربه نزدیک به #مرگ، به جایی رفتم و درب بزرگی برای من باز شد کمی جلو رفتم، در مقابل من کتاب قطوری قرار داشت در آنجا تمام اعمال ریز و درشت من با #دقت ثبت شده بود حتی کارهایی که فکر نمی کردم در پیشگاه خدا ارزشی داشته باشد ثبت شده بود. اما برخی کارها و #اعمال من که فکر میکردم با ارزش باشد اصلاً ثبت نشده بود حتی هیچ اشاره ای به آنها نبود.
🔸مثلاً در تمام #فامیل به خصوص خانواده همسرم میگویند که من بسیار خوش اخلاق هستم یا مثلاً من هیچ گاه لب به #مشروبات نزدم و فکر میکردم این هم در پیشگاه خدا خیلی ارزش داشته باشد. یا این که همه از صبور بودن و مهمان نواز بودن من #تعریف میکنند. اما هیچ کدام از این اعمال و کارها را در پرونده خود ندیدم.
🔸آنجا در کنار من #شخصی بود که از ابتدای عبور من از آن درب بزرگ کنارم حضور داشت. او اینگونه به من فهماند در اینجا #اعمالی را خواهی دید که به خاطر آن زحمت کشیدهای. صبور بودن و خلق خوش و دوری از نجاساتی مانند مشروبات از ابتدا در #وجود شما بوده و از طریق وراثت به تو منتقل شده بود.
🔸شما در خانواده #پدرت این ویژگیها را اکتساب کرده بودی و زحمتی برای این کارها نکشیدی. شما اعمالی را در اینجا خواهی دید که برای آنها #زحمت کشیدهای، کارهایی که خالصانه برای خدا انجام داده باشی برای تو محفوظ است و تو را #نجات خواهد داد.
📚 کتاب نسیمی از ملکوت
➥@ansuiemarg_ir
🤝دستگیری از دیگران🤝
🔸بیشتر مردم از کنار موضوع مهم حل #مشکلات مردم به سادگی عبور میکنند. اگر انسان بتواند حتی قدمی کوچک در حل گرفتاری بندگان خدا بردارد اثر آن را در این جهان و در آن سوی هستی به طور کامل خواهد دید در بررسی #اعمال خود مواردی را دیدم که برایم بسیار عجیب بود.
🔸یک روز هوا #بارانی بود. پیرزنی با یک ساک پر از وسایل زیر باران مانده بود. با اینکه خطرناک بود اما ایستادم و او را سوار کردم. ساک وسایل او گلی شده و صندلی را کثیف کرد اما چیزی نگفتم. #پیرزن تا به مقصد برسد مرتب برای اموات من دعا کرد و صلوات فرستاد. بعد هم خواست کرایه بدهد که نگرفتم و گفتم هر چه میخواهی بدهی برای اموات ما #صلوات بفرست.
🔸من در آن سوی هستی، بستگان و #اموات خودم را دیدم آنها از من به خاطر دعاهای آن پیرزن و صلوات هایی که برایشان فرستاد حسابی تشکر کردند. این را هم بگویم که صلوات، واقعاً ذکر و دعای معجزه گری است. آن قدر #خیرات و برکات در این دعا نهفته است که تا از این جهان خارج نشویم قادر به درکش نیستیم.
📙کتاب سه دقیقه در قیامت
➥@ansuiemarg_ir