فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 آیا در برزخ و قیامت هم عبادت وجود دارد؟
🎙#استاد_محمدی
➥@ansuiemarg_ir
💎 معجزه اشک!
🔸حساب و کتاب خدا به دقت ادامه داشت. اما زمانی که بررسی #اعمال من انجام میشد و نقایص کارهایم را میدیدم گرمای شدیدی از سمت چپ به سوی من می آمد #حرارتی که نزدیک بود تمام بدنم را بسوزاند. اما این حرارت کاری با صورت و سینه و کف دستهایم نداشت و اصلا نمیسوزاند!
🔸برای من جای #تعجب بود چرا این سه قسمت بدنم نمی سوزد؟! لازم به تکلم نبود جواب سؤالم را بلافاصله فهمیدم. من از نوجوانی در هیئت و جلسات #فرهنگی مسجد محل حضور داشتم پدرم به من توصیه میکرد که وقتی برای آقا امام حسین (ع) و یا حضرت زهرا (س) و اهل بیت (ع) اشک میریزی قدر این #اشک را بدان، اشک بر این بزرگان قیمتی است و ارزش آن را در قیامت میفهمیم.
🔸پدرم از #بزرگان و اهل منبر شنیده بود که این اشک را به سینه و صورت خود بکشید و این کار را میکرد. من نیز وقتی در مجالس #اهلبیت (ع) گریه میکردم اشک خود را به صورت و سینه ام میکشیدم، حالا میفهمیدم که چرا این سه عضو بدنم نمی سوزد.
📚کتاب سه دقیقه در قیامت
➥@ansuiemarg_ir
🌏 #آن_سوی_مرگ
(قسمت سی و دوم)
🔻نسیم خنک وزیدن گرفت هوا لطیف گردید، چمن و #چشمه سارها پیدا شد. ساعتی کنار چشمه ای نشسته خستگی خود را گرفتیم. از هادی پرسیدم آیا سیاهک در زمین حسد #هلاک شد؟ گفت: او فانی نمیشود ولی در این سرزمین به تو نخواهد رسید زیرا که از زمین های برهوت بسیار دور شده ایم و چون #غروری نداشته ای آن صحرا و گرفتاران آن را نخواهیم دید. چیزی از راه نمانده است که به حومه امن وادی السلام برسیم.
🔻هرچه می رفتیم آثار #خوشی و خرمی و چمن و گل و درختان میوه دار بیشتر میشد تا آن که کوههای سبز و باغات زیاد و #آبشارهای زیادی پیدا شد و در دامنه کوه ها خیمه های زیادی از حریر سفید نمایان شد. هادی گفت: اینجا حومه شهر است و اهالی در این #خیمهها ساکناند.
🔻ستونها و میخهای این خیمه ها از طلا بود و طنابها از #نقره خام. مقداری که از خیمه ها گذشتیم، هادی گفت صبر کن تا من بروم خیمه تو را تعیین کنم. گفتم اسم این #سرزمین بسیار خوش آب و هوا و با صفا است، من دلم میخواهد چند روزی در اینجا بمانم. هادی پاکتی از خورجین که در او هدیه #حضرت زهرا بود بیرون نمود و رو به طرف خیمه ای که در قله کوهی دیده میشد رفت.
🔻من نگاه میکردم وقتی که #هادی به آن خیمه رسید و کاغذ خوانده شد، دیدم که پسران و #دختران از خیمه بیرون شدند و به طرف من دویدند و هادی نیز از عقب رسید و گفت: تو با اینها برو به خیمه و چندی استراحت کن تا من از شهر برگردم، این را گفت و #پرواز نمود و من با آن خدم و حشم وارد خیمه شدم.
♨️ ادامه دارد...
📚 کتاب سیاحت غرب
❌ کپی داستان فقط با ذکر لینک کانال مجاز میباشد.
➥ @ansuiemarg_ir
10.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ در حقیقت، مرد است که از خانوادهاش روزی میخورد!
🎥 زندگی پس از زندگی
➥@ansuiemarg_ir
🌸 بهار دلها 🌸
این ماه، ماه #ضیافت الهی است. پذیرایی خداوند از بندگان خود در این ماه -كه یک پذیرایی معنوی است- عبارت است از گشودن درهای رحمت و مغفرت و مضاعف كردن اجر و #ثواب اعمال خیری كه بندگان در این ماه انجام می دهند. روزه ماه رمضان هم یكی از مواد همین ضیافت عظیم الهی است كه مایه تصفیة روح انسان و ایجاد زمینه طهارت قلبی روزه دار است.
✍مقام معظم رهبری
➥@ansuiemarg_ir
🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷
دعای روز ششم ماه مبارک رمضان
🔸اللَّهُمَّ لا تَخْذُلْنِی فِیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ وَ لا تَضْرِبْنِی بِسِیَاطِ نَقِمَتِکَ وَ زَحْزِحْنِی فِیهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِکَ بِمَنِّکَ وَ اَیَادِیکَ یَا مُنْتَهَی رَغْبَةِ الرَّاغِبِینَ
🔹خدایا مرا در این روز بواسطه ارتکاب عصیانت خوار مساز و به ضرب تازیانه قهرت کیفر مکن و از موجبات خشم و غضبت دور گردان به حق احسان و نعمتهای تو به خلق ای منتهای آرزوی مشتاقان
➥@ansuiemarg_ir
7.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔥 گناهی کردهام که قابل جبران نیست! چه کنم؟
🎙پاسخ حجتالاسلام رفیعی👆
➥@ansuiemarg_ir
⭕️ حلالیت
🔸یکبار به سراغ یکی از #دوستان دوران نوجوانی ام رفتم، او در یک اداره مشغول به کار بود. خب وقتی کسی تعهد میدهد که در یک #اداره به میزان ساعتی مشخص کار مفید انجام دهد باید نهایت دقت را بنماید که مشکل حق الناس و خصوصاً در ادارات دولتی به مشکل #بیتالمال گرفتار نشود. این گرفتاریها انسان را دچار مال حرام کرده و نتیجه مال حرام در ذریه و فرزند انسان نمایان میشود.
🔸به #اتاق دوستم که رفتم دیدم در زمان اداری مشغول کارهای شخصی شده و ارباب رجوع را پشت در معطل کرده بود با یک نگاه فهمیدم که این #کار هر روزه اوست. با اینکه ایشان نمازخوان و اهل رعایت حرام و حلال بود اما من قیامت او را دیدم که به دنبال مردم میگشت تا از آنها حلالیت بطلبد.
📚کتاب شنود
➥@ansuiemarg_ir
🌏 #آن_سوی_مرگ
(قسمت سی و سوم)
🔻وارد خیمه شدیم، حوریهای که عقد شده من در #دفتر الهی بود در آنجا به روی تخت نشسته بود برخاسته مرا استقبال نمود، غلامی همچون #خورشید درخشان با لگنی از نقره وارد شد، سر و صورت مرا شستشو داد و از آن آب بوی مشک و گلاب ساطع بود. هر دو بر روی آن #تخت نشستیم و آن خیمه پنج ستون داشت که ستون وسطی از طلا و با تزئین جواهرات بود و بزرگتر از دیگر #ستونها بود.
🔻برای امتحان هوش و ذکاوت آن حوریه پرسیدم که چرا این خیمه ستون دارد؟ گفت: تمام این #خیمه ها که در این کوه ها دیده میشود پنج ستون دارد زیرا كه ایمان بر پنج پایه استوار است: نماز، روزه، حج، زکات و #ولایت (روایتی از امام باقر علیه السلام) و این ستون وسط، ستون ولایت است که از همه بزرگتر است و خیمه بر او قائم است.
🔻گفتم شما در کدام #مدرسه معارف آموختهاید. گفت: «من تربیت شده دست فاطمه ، دختر پیغمبرم که او نیز همچون پدرش معدن #حکمت و عصمت است. و این نامهای که هادی به من رساند، از طرف حضرت زهرا است که در آن نوشته بود: یکی از اولاد من نزد تو میآید، از او #پذیرایی کن که او صاحب توست. معلوم میشود که من نتیجه اعمال توام و خداوند مرا رویانیده و به #کمال رسانیده.»
🔻گفتم چنین معلوم میشود که تو در اینجا #ساکن نیستی؟ گفت: بله من به استقبال تو آمده ام که در اینجا برههای استراحت کنید و همه این خیمه ها برا استقبال از رهگذران #مؤمن آماده شده است و شما که از اینجا بروید من هم به محل خود باز میگردم.
♨️ ادامه دارد...
📚 کتاب سیاحت غرب
❌ کپی داستان فقط با ذکر لینک کانال مجاز میباشد.
➥ @ansuiemarg_ir
9.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 تجربهگر: اونجا هیچکس دو رنگ نبود...پر از احترام و اعتماد و باور بود...پر از آرامش 💞
🎥 زندگی پس از زندگی
➥@ansuiemarg_ir