🌏 #آن_سوی_مرگ
(قسمت بیست و نهم)
🔻سفرمان دوباره آغاز شد چیزی نگذشت که به زمین #حرص رسیدیم، انسان هایی را دیدیم که به شکل سگهای متعفن بد شکل که بعضی چاق و بعضی لاغر بودند و صحرا پر از #لاشه مرده بود که بوی گندش بلند بود و هر دسته از سگها در سر یک لاشه مرده در جنگ و جدال بودند و یکدیگر را میدریدند که مجال خوردن برای هیچکس نبود تا آن که همه از #خستگی می افتادند و آن لاشه همان طور میماند.
🔻دسته هایی بودند پر زور و سگهای #ضعیف را دور میساختند و خود مشغول خوردن میشدند، تا چیزی هنوز نخورده، دیگران باز #هجوم می آوردند بخاطر آن لاشه مرده یکدیگر را می دریدند و چون هر کدام به فکر خود بودند؛ دونفر با هم خوب نبودند و آن #صحرا پر از سگ، و جنگ هفت لشکر برپا بود. إنما الدنيا جيفة وطالبها كلاب (دنیا مرداری است که خواهان آن سگها هستند.)
🔻و بعضی از آنها که این لاشه ها را میخوردند از #دماغشان دود و از پشتشان آتش بیرون میآمد و در خوردن تنها بودند زیرا به حالی گرفتار بودند که سگهای دیگر به نزدیک آنها نمی رفتند. #هادی گفت: اینها مال یتیم خواران و رشوه خوارانند. گفتم: هادی سفارش شده بود که ما دورتر از صحرای #برهوت حرکت کنیم گویا راه را غلط نمودهایم گفت: «اشتباه نکردهایم، آب زیر برهوت است و سموم مهلک او به ما نمیرسد.» از کنار #زمین حرص گذشتیم و رسیدیم به کنار زمین حسد.
♨️ ادامه دارد...
📚 کتاب سیاحت غرب
❌ کپی داستان فقط با ذکر لینک کانال مجاز میباشد.
➥ @ansuiemarg_ir
23.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔥 چشمش رو درآورده بودن و داشت درد میکشید! 😱
🎥 زندگی پس از زندگی
➥@ansuiemarg_ir
🌸 بهار سالکان 🌸
💎سید بن طاووس، درباره بزرگ داشت ماه مبارک رمضان فرمودهاند: «عدهای اول سالشان #فروردین است که تلاش می کنند لباس نو در بر کنند. اول سال یک کشاورز، اول #پاییز است که درآمد مزرعه را حساب می کند. تاجری که کارگاه تولیدی دارد، اول سال را در فرصت دیگری تعیین می کند ولی آن ها که اهل سیر و سلوکاند، اول سالشان ماه مبارک #رمضان است. آنها به حساب رسی خود می پردازند که ماه رمضان گذشته، چه درجه ای از معنویت داشته و امسال چه درجه ای دارند؟ ماه مبارک رمضان، برای سالکان کوی دوست، ماه محاسبه است.»
✍ علامه جوادی آملی
➥@ansuiemarg_ir
🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷
دعای روز سوم ماه مبارک رمضان
🔸اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِیهَ وَ بَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِ وَ اجْعَلْ لِی نَصِیبا مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فِیهِ بِجُودِکَ یَا اَجْوَدَ الْاَجْوَدِینَ
🔹خدایا در این روز مرا هوش و بیداری نصیب فرما و از سفاهت و جهالت و کار باطل دور گردان و از هر خیری که در این روز نازل می فرمایی مرا نصیب بخش به حق جود و کرمت ای جود و بخششدار ترین عالم
➥@ansuiemarg_ir
6.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 جوان ها بیشتر به یاد مرگ نیاز دارن!
🎙استاد عالی
➥@ansuiemarg_ir
🌹 رضایت پدر
🔸در احوالات آیتالله العظمی میرزا جمال گلپایگانی نقل شده است که روزی #جوان مؤمنی از اطرافیان ایشان از دنیا رفت. ایشان وارد قبر شد تا کار تلقین میت را انجام دهد. اما یکباره با چهره ای وحشت زده بیرون آمد و سراغ #پدر این میت را گرفت!
🔸او را به کناری برد و سؤال کرد از دست این جوان #راضی نیستی؟ پدر گفت: چرا راضی هستم اما مدتی قبل تمام فامیل دور هم جمع بودند. شخصی سوالی پرسید من خواستم #جواب بدهم که پسرم بلند گفت بابا تو که سواد نداری حرف نزن و بعد خودش جواب سؤال را داد. خیلی در جلوی جمع آبرویم رفت، خیلی #ضایع شدم.
🔸میرزا جمال آقا گفت: پسرت بواسطه همان دل شکستن اکنون #گرفتار است. حلالش کن تا در برزخ راحت باشد. پدر او را حلال کرد و این مرجع والامقام دوباره به داخل قبر رفت و کار #تلقین و تدفین را انجام داد. وقتی بیرون آمد با خوشحالی به پدر آن جوان گفت: خدا را شکر مشکل پسرت حل شد.
📚کتاب بازگشت
➥@ansuiemarg_ir
🌏 #آن_سوی_مرگ (قسمت سیام)
🔻رسیدیم به کنار زمین حسد. در آن صحرا #کارخانه های زیادی بود دور از راه که همه به کار افتاده و دود آنها افق را تاریک نموده بود و به حدی بزرگ بودند و به #سرعت در حال کار بودند که آن صحرا به لرزه درآمده بود و صدای چرخیدن آن چرخهای بزرگ #فضا را پر و گوشها را کر می ساخت.
🔻کارگران آنها تمام #سیاه بودند و این کارخانه ها مثل موتورهای قوی در این صحرای وسیع در حرکت بودند و یکی از آنها به نزدیکی راه رسید و آقای #جهالت نیز مثل دود سیاه حاضر گردید نگاه کردم به عقب سر که دیدم هادی خیلی عقب افتاده و خیلی به #وحشت افتادم، اسب را راندم که دور شوم اما سیاه جلو افتاد و پشت تپه ای پنهان شد.
🔻من #خیال کردم که او رفته در فکر این بودم که چرا هادی دور شده است و به من نمیرسد، ناگهان سیاه از کمین درآمد به شکل جانوری مهیب و #اسب رم کرده و از راه بیرون شد و من در نزدیکی آن کارخانه به زمین افتادم و اعضایم از حس رفت و نمیتوانستم حرکت نمایم و آن کارخانه های دور دست به من #نزدیک شده گویا میخواستند به دم در کشند.
🔻آن سیاه خبیث به من می خندید و میرقصید و میگفت ای #بدبخت، چه کسی از حسد نجات یافته. من از تمسخرات او با حال ضعفی که داشتم خون در رگهایم به جوش آمد و با صدای بلند گفتم «یاعلی». کارخانه های #آتشفشان که اطرافم بودند رو به فرار گذاردند و به یکدیگر برخورد نموده خورد خورد شدند و سیاهک هم رفت که #فرار کند که به زیر چرخ یک کارخانه گیر کرده استخوان هایش در هم شکست.
♨️ ادامه دارد...
📚 کتاب سیاحت غرب
❌ کپی داستان فقط با ذکر لینک کانال مجاز میباشد.
➥ @ansuiemarg_ir
💎 مایه حیات جان!
💠 آب آثار و برکات زیادی دارد و سرچشمه #حیات به شمار میآید. بهترین، راحت ترین و مفیدترین وسیله برای شستشو و زدودن آلودگی ها آب است. ماه رمضان نیز ماه #طهور نامیده شده است. ماهی که آلودگی ها را از بین می برد. بیش تر مردم در ماه های سال آلودگی هایی پیدا می کنند. آلودگی هایی که انسان را از خدا دور می کند یعنی #گناه. براساس حکمت و تدبیر الهی ماه رمضان در میان ماه ها این خاصیت را یافته که مردم وقتی در این ماه احکام شرع را رعایت کنند و احترام آن را نگه دارند از آلودگیها پاک می شوند.
✍ آیتالله مصباح یزدی ره
➥@ansuiemarg_ir