eitaa logo
آن سوی مرگ
106.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
2هزار ویدیو
1 فایل
🌱یاد مرگ و باور به معاد، زندگی را متحول، سرشار از لذت و آرامش و استقامت می‌کند. مدتی با ما همراه باشید کاملا متوجه خواهید شد. سفارش ختم صلوات: @khatm_ansuiemarg تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1542980287Ce13ea53958
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵 تجربیات عجیب نزدیک به مرگ یک پیرمرد اهل بندرعباس (قسمت ششم) 🔻کمی جلوتر رفتم به منطقه ای رسیدم که کودکان بسیاری در آنجا جمع بودند. به من القا شد اینها افرادی هستند که در کودکی فوت کرده‌اند. مسئولیت و سرپرستی آنها با حضرت ابراهیم است. آنها معارف دین و آنچه لازم است را می‌آموختند. 🔻هر چه جلوتر می‌رفتم فضا زیباتر میشد. من از بلندی به باغ هایی نگاه می‌کردم که زیباتر از آنها را ندیده بودم. به من فهماندند که این باغها متعلق به اهل‌بیت است و تو اجازه داری به یکی از این باغ ها وارد شوی. من از دور خیره خیره نگاه کردم. ارادت قلبی که به آقا علی بن موسی رضا (ع) داشتم باعث شد که زیارت ایشان را انتخاب کنم. من وارد باغ شدم. ساختمانی زیبا در داخل این باغ بزرگ قرار داشت به سرعت و به شوق دیدار مولایم به سمت ساختمان رفتم. 🔻شخصی مقابل در ایستاده بود خودم را مقابل او رسانده و با التماس گفتم می‌خواهم خدمت مولایم امام رضا (ع) برسم. آن شخص گفت امام رضا (ع) منتظر شماست بفرمایید. وارد شدم جمال مولای ما مانند خورشید می‌درخشید. تمام زیبایی‌ها در او جمع شده بود. غرق شور و شعف خواستم پای مبارک مولا را ببوسم امام دستانش را بر شانه هایم گذاشت و با محبت مرا از زمین بلند کرد. سرم را پایین آوردم و با کمی خجالت به حضرت عرض کردم: آقا جان خیلی دوست دارم خدمتتان باشم مرا کنار خود نگهدارید. حضرت فرمود: هر موقع خواستی میتوانی به زیارت من بیایی... 🌸🌸🌸🌸🌸 برای مشاهده قسمت های قبل و بعد روی هشتگ بزنید.👆 🌸🌸🌸🌸🌸 ➥@ansuiemarg_ir
6.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍁 گرفتاری‌های دنیا مرگ را از یادمان نبرد...@ansuiemarg_ir
🔵 تجربیات عجیب نزدیک به مرگ یک پیرمرد اهل بندرعباس (قسمت هفتم) 🔻آنجا به طور ناخواسته یاد پدرم افتادم. او چند سال قبل فوت شده بود. به امام رضا (ع) عرض کردم آقا جان در خواستی از شما دارم؛ پدرم چند سالی است از بین ما رفته. من با پدرم یکبار زائر شما بودیم. برخی بستگانم را در این مسیر دیدم اما پدرم را ندیدم و میخواهم او را ببینم. 🔻حضرت فرمود: بله نام پدر شما هم در زمره زائرین من ثبت شده، اما فعلاً ایشان در زندان هستند! حیرت زده به آقا گفتم پدرم اهل خدا و پیغمبر و عمل به دستورات دین بود، چرا زندان؟ حضرت فرمود: نگران نباش او به زودی به جمع خوبان ملحق خواهد شد. اما سه زندان برای پدر شما قرار داده شده دو زندان را طی کرده و یکی باقی مانده. دلیل آن هم فقط فحش و دشنام است. 🔻درست می‌گفتند خاطرات پدرم را به یاد آوردم وقتی از کوره در می رفت و عصبانی میشد به هر کسی مقابلش بود بد و بیراه می‌گفت. این فحشها و ناسزاها باری از حق الناس به دوش پدرم نهاده بود. با این کار آبروی خیلی ها را برده بود و باید رضایت آنها را کسب می‌کرد. دوباره عرض کردم میشود برای چند لحظه او را ببینم. حضرت به آن خدمتکار فرمود پدرش را بیاورید. چند لحظه‌ای نگذشت که پدرم را دیدم با کلاهی سفید و زیبا اما لباسی کثیف و مندرس. بیرون از ساختمان ایستاد و به او اجازه ورود ندادند. اشک شوق درون چشمم حلقه زد. بالاخره توانستم پدرم را بعد از چند سال ببینم. 🌸🌸🌸🌸🌸 برای مشاهده قسمت های قبل و بعد روی هشتگ بزنید.👆 🌸🌸🌸🌸🌸 ➥@ansuiemarg_ir
🟡 شکل روح ما چگونه است؟! 🍃 ما باید به مرور به خودمان بقبولانیم که حقیقت وجود ما از جسم‌مان جدا است و روزی خواهد رسید که جسم خود را مانند لباسی، ترک خواهیم کرد. این جسم فرسوده شدنی است اما روح ما جوان ولی پخته‌تر باقی خواهد ماند. با شکل و شمایلی که خودمان برای آن ساخته‌ایم. راستی شکل روح ما چگونه است؟ ✍🏻 استاد پناهیان ➥@ansuiemarg_ir
📖 انس با قرآن دل های ما را با معارف قرآن آشناتر خواهد کرد. قرآن کتاب حکمت است، کتاب علم است، کتاب حیات است. (مقام معظم رهبری) 💠 صفحه ۵۹۰ قرآن کریم🌷 ➥@ansuiemarg_ir
8.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ مثالی شنیدنی از خرج کردن درست سرمایه های زندگی... 🔸استاد قرائتی ➥@ansuiemarg_ir
⚠️ غفلت از یاد خدا ، عامل حضور شیطان در زندگی... 🌹وَ مَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَٰنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ 🍃 «و كسى كه از ياد خداوند رحمان اعراض كند، مى‌گماريم بر او شيطانى را كه پيوسته با او قرين و ملازم است.» 📖 سوره زخرف ، ۳۶ ➥@ansuiemarg_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵 مهمترین ویژگی‌ها برای انتخاب دوست و همنشین... 🔸استاد عالی ➥@ansuiemarg_ir
🔵 تجربیات عجیب نزدیک به مرگ یک پیرمرد اهل بندرعباس (قسمت هشتم) 🔻به امام رضا علیه‌السلام عرض کردم: خیلی دوست دارم در خدمتتان باشم و غلامی شما را بکنم. خواهش میکنم مرا به عنوان نوکر خود بپذیرید. حضرت تاملی کردند و گفتند: نه شما در بهشت خانه ای دارید که هنوز تکمیل نشده، باید وقتش برسد. گفتم آقا جان من نمیخواهم به دنیا برگردم. دوست دارم خانواده ام را هم به این جا بیاورم. حضرت فرمود: هنوز وقت شما نرسیده. 🔻تا این جمله را شنیدم، خودم را داخل اتاق خانه‌ام دیدم. بعد از آن یکباره از جا بلند شدم و دوباره چشم به جهان گشودم. از رخت خواب برخواستم و دست روی پیشانی ام گذاشتم خبری از بیماری نبود. هنوز باور نکرده بودم که زنده شده‌ام. 🌱پایان داستان🌱 🌸🌸🌸🌸🌸 برای مشاهده قسمت های قبل و بعد روی هشتگ بزنید.👆 🌸🌸🌸🌸🌸 ➥@ansuiemarg_ir
10.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. دنیا خانه اصلی ما نیست! 🍃 . آمده‌ایم توشه جمع‌آوری کنیم... ➥@ansuiemarg_ir
🌷رهایی از ترس‌ها و وسواس‌ها... و سبب تمام غفلت‌ها ، غفلت از مرگ است و تخیل ماندن در دنیا. پس اگر می خواهید از همه ترس‌ها و وسواس‌ ایمن باشید، در فكر مرگ و استعداد لقاء الله تعالی باشید و این است جوهر گرانبها و مفتاح سعادت دنیا و آخرت.✨ ✍ آیت‌الله قاضی (ره) ➥@ansuiemarg_ir