🔺مبانی آئین هندوئیسم
♦️ دربارهی هندوئیسم شاید پیدا کردن یک مبنای اصلی که بتوان انواع گرایشهای فرعی این آئین را در آن تحلیل کرد دشوار باشد.
🔷 اما از نگاه پژوهشگرانی که در زمینهی دین و عرفان هندویی تحقیق نسبتاً خوبی نمودهاند میتوان این مبانی را چنین توصیف کرد. مثلاً میشل مالرب مینویسد: «نزدیک شدن به دین هندویی بسیار گمراه کننده است».
🔶 در نخستین ورود، خدایان فراوان میبینیم با شکلهای عجیب و غریب که روشن نیست به چه کار میآیند و در اسطورههای بیپایان در هم میآمیزند...».
🔷 آنگاه مالرب در زمینه مبانی نظری هندوئیسم مینویسد: «مانند بیشتر دینها، افکار دین هندو از جهان هستی به پیروی از تراز فرهیختگی پیروان آن گونهگون است... در دین هندو آنچه بنیادی است چیز دیگری است.
🔶 تنها این را بگوییم که بنابر متون کهن مرکز کیهان یک کوه است، کوه مرو و سه جهان وجود دارد: زمین، آسمان و یک فضای میانگین بین زمین و آسمان.
🔷 نکتهی مهمتر این است که هندویسم کیهان را به آن معنا که مسیحیت و اسلام باور دارند، آفریده نمیشناسد. به واجبالوجودی باور دارد که چون یک ذات مطلق که در زمان و مکان نمیگنجد، از دایرهی احساس بیرون است و نام او «برهما» است. کیهان برآمده از اوست همچو هوا که از دم برآوردن در فضا میپراکند.
🔶 با این همه براهما که در زمان و مکان نمیگنجد و از دایرهی احساس بیرون است دو، تن در ایزد دیگر در میآید که مردم به آنها دسترسی دارند.
🔷 یکی از این دو «شیوا» نام دارد که خدایی است پر جنبوجوش که چون زندگی ما پیدرپی میسازد و ویران میکند.
🔶 نام ایزد دوم «ویشنو» است. او بر خلاف ایزد نخست ایستا است. از جا نمیجنبد و سامان جهان را نگهدارنده است».[1]
🔷 در کتاب هندوئیسم آمده است: «در اساطیر بعدی هندو سه خدا: براهما، ویشنو و شیوا با هم نشاندهندهی سه جلوهی برتریناند. براهما آفریننده و ویشنو نگهدارنده و شیوا ویران کنندهی جهاناند.
🔶 ما این سه فعالیت را در دور و بر خود میبینیم و تصور میشود که این سه خدا نشان دهندهی «برترین» در این نقشهای متفاوت باشند. از این سه خدا، شاید پرستش برهما کهنتر باشد».[2]
🔷 همچنین در کتاب ادیان جهان باستان آمده است، نخست باید از مفهوم «برهمن» یا مطلق متافیزیک نام برد. همه چیز از برهمن سرچشمه میگیرد و همهچیز به او باز میگردد.
🔶 برهمن فینفسه ناشناخته و ناشناختنی است. اما انسان میتواند او را در شکل chit ,sat , anahda تجربه کند یعنی به صورت منشاء و تجسم واقعیت و سعادت.
🔷 دومین مورد مفهوم «آتمان» روح یا نفس است. معنای این مفهوم در اعتقاد هندوها در این حقیقت نهفته است که نفس واقعی همه آدمیان با برهمن یکی است و هنگامی که این تطابق و وحدت تحقق یابد جستجو برای رستگاری به پایان میرسد. اما روح فردی که هنوز وحدت خود را با برهمن درنیافته است، تحت عنوان «جیوآتمان» مورد بحث قرار میگیرد.
🔶 مرحله حیاتی در فرآیند کسب آگاهی از وحدت، «موکشا» نامیده میشود که به معنای رهایی و نجات است.
🔷 مفهوم اصلی این فرآیند آزاد ساختن نفس از بند خواهشهایی است که نفس را به نیازهای تن مقید میسازد و این خود راه تحقق وحدت با برهمن است .
🔶 اما آدمی در طی زندگی خویش تنها در موارد معدودی موفق به تزکیهی کامل نفس میشود و در نتیجه فقط شماری ناچیز از آدمیان میتوانند به حصول موکشا بیش از مرگ جسمی که خانه روح آنان است امیدوار باشند.
🔷 اما روح باقی است و به هستی خود در اشکال جدید ادامه میدهد و این حرکت تا زمان رسیدن به تزکیه کامل قطع نمیگردد.
🔶 در واقع روح پیش از این در اشکال بیشماری تولد و مرگ را تجربه کرده است.
🔷 این نتایج پیوسته یا این اقیانوس تولد و مرگ تا زمانی که نشانی از خواهشهای نفسانی کور باقی مانده است ادامه خواهد یافت.
♦️ هندویان این سیر پیوسته تولد و مرگ را «سامسارا» مینامند.[3]
🔻 پینوشت:
[1] . میشل مالرب، انسان و ادیان، ترجمه مهران توکلی، تهران: نشر نی، ۱۳۹۰، ص ۱۵۰، ۱۴۹.
[2] . ک.م.سن، هندوئیسم، ترجمه: ع. پاشایی، تهران:نشر فکر روز، ۱۳۷۵، ص ۷۵.
[3] . اسماعیل منصوری لاریجانی، عرفان اسلامی، تهران: نشر بینالملل، ۱۳۸۸، ص ۲۷۹.
#هندوئیسم
#آئین_شرک_آلود
@antihalghe
@antihalghe