eitaa logo
پایگاه تخصصی نقد عرفانهای کاذب
12.7هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
3هزار ویدیو
314 فایل
پایگاه تخصصی نقد عرفان های کاذب ادمین؛ پژوهشگر عرفان های کاذب، مدیر موسسه محراب اندیشه مسئول خواهران مجمع فرق و ادیان خاتم الاوصیاء، مدیر اسبق انجمن نجات از حلقه، مدرس حوزه،عضو مجمع مبلغات تهران ارتباط https://harfeto.timefriend.net/17489808963435
مشاهده در ایتا
دانلود
🗂طبقه‌بندی جنبش‌های معنوی نوپدید ✍تاکنون تقسیم‌بندی‌های زیادی در این زمینه صورت گرفته و چندین مدل برای این منظور ارائه شده‌است.‌ به‌طور کلی، برخی از علوم غریبه، سِرّی و رمزی همچون «»، (متداول در شرق)، ، و علوم غریبه رایج در و استفاده می‌کنند. از دل این‌ علوم، و بسیاری از دیگر تکنیک‌های این‌چنینی بیرون می‌آید. گروه‌های یا موسوم به «» یا «» که در دسته بزرگی به نام «نوکافر کیشی» می‌گنجند، همچنین «نئو ایگنیسم» که در زبان فارسی، «»، «» خوانده می‌شوند، از آن‌جمله‌اند. 👈یک دسته دیگر از جریان‌های مزبور، با بصیرت و روشن‌بینی (یک نوع «آنلایتمنت») سروکار دارند. آن‌ها مدعی‌اند از رهگذر کاربرد برخی تکنیک‌ها، به تکامل یا تعالی آگاهی رسیده و به حقایقی بصیرت پیدا می‌کنند که دیگران فاقد آن هستند، سپس این دانش را به دیگران ارائه می‌دهند. در این دسته می‌توان از «»، «»، «»، «» و دیگر نویسندگان جنبش تفکر نوین یاد کرد که کاربرد علوم غریبه در آثارشان، حداقلی است. 👈در یک تقسیم‌بندی دیگر، بعضی‌ از-به‌اصطلاح- معنویت‌ها به «درون»، «درونگرایی» و «خویشتن» توجه دارند که در یک قرائت، از آن‌ها تحت عنوان «ادیان خویشتن»() یادمی‌شود. عده‌ای نیز به بیرون، طبیعت و انرژی کیهانی نظر دارند که به نوبه خود به دو دسته قابل تقسیم هستند 🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شناسی ✅تلگرام: https://t.me/joinchat/AAAAAD1Z4TVM0pMtiezUgg ✅ ایتا: https://eitaa.com/antihalghe
قسمت ( دوم) ⭕️ جستجوی اومانیست‌ها برای یافتن یک روش متافیزیکی یا فلسفی که بتواند آن‌ها را در قیود ارسطویی قرون‌وسطی رهایی بخشد، یکی از انگیزه‌های ایشان برای روی آوردن به معارف و فرهنگ قوم یهود بود. 🔷 آنان چنین روشی را در اصول سرّی و محرمانه کابالا یافتند. [4] 🔶 پیکو دلامیراندولا(1463-1494) یکی از اولین اومانیست‌های قرن 14 که عنوان (پدر کابالیسم مسیحی) به او داده‌شده است،[5] مهم‌ترین باور اومانیستی که ریشه در آموزه‌های کابالا دارد، آن است که (انسان، خدایی در حال شکل‌گیری است).[6] 🔷 البته این پندار نازل‌تر از اعتقادات کابالا است و در حد قابلیت تسلط و سیطره آدمی بر طبیعت و تاریخ باقی‌مانده است؛ درحالی‌که کابالا پای از این دایره بیرون نهاده، انسان را در (حال شکل دادن به خدا) ترسیم می‌کند. 🔶 آنجا که آدمی در حال جمع‌آوری بارقه‌های الهی است، در حقیقت ذات خداییش را از نو می‌سازد. قرابت این دو دیدگاه و باور بدان سبب است که هر یک از این دو اندیشه به (اصالت انسان) و (انسان سالاری) منتهی می‌شود. 🔷 نقطه مشترک دیگر میان اصول اومانیستی و کابالا، عدم (تأثیرگذاری خداوند بر سرنوشت انسان) است. اومانیست‌ها انسان را حاکم بر سرنوشت خود می‌دانند؛ اما کابالیست‌ها انسان را مؤثر بر سرنوشت خدا قلمداد می‌کنند؛ چراکه طبق تعالیم کابالا سرنوشت خداوند به اعمال و کردار قوم یهود پیوند خورده است. 🔶 شالوده نظام اخلاقی اومانیست‌ها بر لذت‌جویی، منفعت‌طلبی، رد هرگونه ریاضت‌های جسمانی و بهره‌وری بیشتر از مواهب طبیعت، بنانهاده شده است. پایه و اساس این تفکر اومانیستی را می‌توان در تعالیم کابالایی به‌روشنی بررسی کرد. 🔷 نهضت حسیدیسم،[7] بر اساس آموزه‌های کابالا معتقد است انسان‌ها باید از تمام مظاهر مادی برخوردار شوند؛ چراکه در هر یک از این امور مادی انوار الهی نهفته است. 🔻به اعتقاد نهضت حسیدیسم اطاعت از پروردگار علاوه بر خواندن تورات، بهره‌جویی و کام‌جویی از لذت‌ها و خوشی‌های این جهانی است . 🔷 زیرا اصولاً انسان در آموزه‌های کابالایی چیزی نیست به‌جز (میل) و این میل به شکلی غیر سمبلیک به‌عنوان ویژگی بنیادین وجودِ انسان شناخته می‌شود؛ به‌گونه‌ای که آدمی، به (مجموعه‌ای از امیال دو پا تشبیه شده است).[8] و هدفش در زندگی ارضای نیازها و غرایز گوناگون است. 🔶 کابالیست‌های معاصر حتی دامنه امیال بشری را تا ساحت علوی رسانده‌اند و هر شکل کامیابی و لذت را که روح آدمی در طلب آن است (از لذت سکس و سرخوشی از خوردن یک شکلات گرفته تا نیروی درمان، نیروی برکت و سرخوشی زیستن در یک رابطه عاشقانه) در عالم بالا موجود می‌دانند. [9] 🔷 حقیقت آن است که پیروان کابالا اومانیست‌هایی خدامحور هستند که هرچند با خداپرستی وحیانی تعارضی ندارند، معتقدند که آدمی می‌تواند در جایگاه خدا و بر کرسی اقتدار او بنشیند. 🔶 و به‌جای خدا محوریت و اصالت بیابد و درنهایت به این اعتقاد منتهی شود که اگر خدایی هست، به دلیل وجود انسان است. 🔻 پی‌نوشت: [۱]. زرشناس، شهریار، مبانی نظری غرب مدرن، تهران، نشر کتاب صبح، 1381، ص 39 [2]. یحیی، هارون، فراماسونری جهانی، ترجمه دکتر سید داود میر ترابی، نشر المعی، 1389، ص 64 [3]. همان، ص 66 [4]. سلیگمن، کورت، تاریخ جادوگری، ترجمه دکتر ایرج گلسرخی، نشر علم، 1377، ص 522 [5]. شهبازی، عبدالله، زرسالاران یهودی و پارسی، استعمار بریتانیا و ایران، نشر موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1377، ص 297 [6]. یحیی، هارون، فراماسونری جهانی، ترجمه دکتر سید داود میر ترابی، نشر المعی، 1389، ص 70 [7]. جریان عرفانی حَسیدی، در قرن هجدهم و توسط اسرائیل بَعَل شَمْ طوُوْ معروف به «بِشت» شکل گرفت. مراکز اولیة حَسیدیسم در اوکراین و لهستان جنوبی قرار داشت. بعدها این نهضت سراسر اروپای شرقی را فراگرفت. [8]. برگ، یهودا، نیروی کابالا، روش‌های رشد روح انسانی، ترجمه شیرین دخت دقیقیان، نشر مرکز تحقیقات علوم کابالا، 2010، ص 4 [9]. همان، صص 54-55 https://eitaa.com/antihalghe
و مفاهیم مشترک بین عرفان حلقه و کابالا / قسمت اول با وجود ادعای محمدعلی طاهری رهبر فرقه حلقه درباره‌ الهامی بودن مطالب، در بررسی آموزه‌های اون نکاتی یافت می‌شه که به نظر، اقتباسِ آزاد و در مواردی گام به گام برگرفته از عرفان یهودی «کابالا» است. در ادامه برخی از این اشتراکات رو مورد بررسی قرار میدیم. نیازمند دانستن خدا، اشتراک فکری هر 2 فرقه در حلقه و کابالا خداوند به نوعی به انسان نیازمنده ، طبق عقاید کابالا، خدا انسان را آفریده تا در بازگرداندن نظم آغازین همکار وی باشد. این هماهنگی اولیه با گناه آدم ابوالبشر از میان رفت و به باور قوم یهود، پس از آن، خدا این قوم را به صورت انسان‌های برگزیده آفرید و تورات را به آن‌ها ارزانی داشت تا بنی‌اسرائیل با عمل به کتاب مقدس، به خداوند در بازگرداندن این هماهنگی یاری رساند، لذا قدرت و استعدادی که در نهاد عارف یهودی قرار گرفته، برای سیطره بر جهان جاندار و بی‌جانه تا آون‌ها رو به سود اهداف خود و در جهت کمال آفرینش، به کار گرفته و مهار کنه و بر اون‌ها اثر بزاره، در مباحث حلقه نیز نیازمندی خداوند به نوعی مطرحه، طاهری در مقاله‌ آزمایش آخر، از قول خداوند چنین می‌گوید: «من برای رسیدن به شما، مرگ و جهنم را خلق کردم تا نشانی بر رحیم بودن من باشد… بدون مرگ و جهنم ما هرگز به یکدیگر نمی‌رسیدیم و حداقل من عاشقی مهجور می‌ماندم و شما نیز در نیازمندی ابدی باقی می‌ماندید…. من «رحمان» بودم تا بتوانم بازیگوشی‌ها و بی‌اعتنایی‌های معشوقم را نظاره کنم و باز هم به دنبال او باشم و سایه‌ رحمانیت خود را بر سر او بگسترانم … آری، من به شما می‌رسم و همه چیز خود را به پای معشوق خود تقدیم می‌کنم.»
و مفاهیم مشترک بین عرفان حلقه و کابالا / قسمت دوم نیازمند دانستن خداوند به آفرینش انسان و ادعای دوقطبی بودن جهان اشتراکاتی از افکار عرفان حلقه و عرفان یهودی کابالا بود که در قسمت قبل به اونا اشاره کردیم. در ادامه به بررسی چند اشتراک فکری و عملی این این دو فرقه غیرالهی خواهیم پرداخت: حلول‏‌گرایی حلول در لغت به معنای فرود آمدن و نازل شدن در محلی است. اکثر متون کلامی و فلسفی ادیان توحیدی حلول رو مردود دونسته و ساحت خداوند رو منزّه از حلول و مکان و محل می‌‏دانند؛ چرا که حلول کننده نیازمند به مکان و یا محلیست برای حلول ؛ در صورتی که خداوند از همه چیز بی‏‌نیازه. بر اساس عقاید حلولی، خدا و هستی از یک گوهر و سرشت مشترک برخوردارند؛ لذا این مفاهیم چنان به هم پیوسته‏‌اند؛ که هیچ شکاف و انقطاعی در اون راه نداره. یگانگی و وحدت بین خدا و هستی موجب شده که با وجود همه‏ گوناگونی‏‌ها، هر پدیده‏‌ای را بتوان به مبدا یگانه‏ نهفته در عالم بازگرداند. این مبدا، خاستگاهِ وحدت و پیوستگی هستی و سرچشمه‏ زندگی و پویایی آن است که می‏‌توان با کمک گرفتن از آن، همه چیز را تفسیر کرد. در شریعت یهود اعتقاد به حلول خداوند مشاهده نمی‏‌شه؛ ولی در عقاید حلول‌گرایانه‏ کابالا، خداوند به چند صورت در میان قومش حلول کرده ، مثلا حلول خدا به صورت «شخینا»، در میان قوم برگزیده‏‌اش، حلول خدا در تلمود و تورات، حلول خدا در سرزمینش، حلول خدا در معبد سلیمان و حلول خدا در برخی از پیروان قباله. در حلقه نیز بحث حلول کردن خداوند به گونه‏‌ای بدیع مطرح شده، طاهری اگر چه خداوند رو خالق هستی می‏‌دونه؛ ولی این خالقیت را به عوامل مختلفی تعمیم داده.طاهری، شیطان رو خالق عالم تضاد می‏‌دونه و همه‏ ویژگی‏‌های خالقیت رو برای شبکه‏ شعور کیهانی قائله و به این شکل در آموزه‏‌هایش خالق‏‌هایی رو معرفی می‏‌کنه. در واقع هر عاملی که قدرت خدایی برایش تصور شود، به حلول‏‌گرایی پهلو می‏‌زنه. طاهری در مباحث خود به بحث وحدت با خدا هم اشاره می‏‌کنه بدین مضمون که در واقع در پایان انسان تمام قدرت خداوند رو به دست می‏‌آره و خودش میشه خدا. در اندیشه‏ حلول‏‌گرایی عقل و وحی که عامل ارتباط میان آفریدگار و آفریننده است، نفی و مشکل ارتباط میان کل و جزء از راه تجسم حل می‌شه، در چنین اندیشه‌‏ای تعالی و تقدس آفریدگار آن قدر کم‌رنگ می‏‌شه تا در یکی یا برخی یا همه‏ آفریدگانش حلول کنه، بدین ترتیب با هستی یکی می‏‌شه و انسان می‏‌توونه به‏ طور مستقیم و حتی از طریق حواس پنج‏گانه اونو درک کنه. https://eitaa.com/antihalghe
👽 جایگاه پیامبران در اندیشهٔ رائل (٢) 1️⃣ اما بیش از همه می‌کوشد خود را به و نزدیک کند: 👈 «مردمی که توسط خالقینمان انتخاب شدند و کامل‌ترین نوع انسان تشخیص داده شده بودند، مردم بودند، انسان‌هایی که در آزمایشگاه آن ناحیه از کرهٔ زمین خلق شده بودند. شاید به دلیل این‌که آنها کامل‌ترین انسان‌ها بودند و پسران الوهیم به دختران آنها علاقه‌مند شدند و از آنها بچه‌دار شدند که از آن به بعد، به‌وجود آمد». 👈 «نشانی که می‌بینید بر این سفینه و بر لباس من نقش بسته است، بیان‌گر حقیقت است. این نشان علامت نیز هست و بدین‌معنی است که آنچه در بالا قرار دارد شبیه به آن چیزی است که در پایین قرار دارد». 👈 «کابالا به‌ویژه از نظر شواهد خیلی قوی است، اما شما نمی‌توانستید به‌ راحتی یک کپی از آن را به دست آورید. اما اگر روزی یک جلد آن را یافتید، خواهید دید که اشارات زیادی به ما در آنجا شده است، کتاب کابالا کتاب رمزی و عرفانی است». 2️⃣ عجیب نیست که رائل را شبیه‌ترین فرقه به شبه‌آیین ابدائیش می‌بیند؛ چراکه کتاب کابالا (کتاب زوهر) کتابی است آمیخته به خرافه و سحر و جادو که ربّی‌های یهودی آن را با عنوان تدوین کردند. شاید این قرابتی که رائل با کابالا احساس کرده است ناشی از آلوده‌بودن هر دو جریان به الهامات جنّیان و شیاطین است. 3️⃣ در شبه‌آیین تقریباً تمام کارهایی که در ادیان بزرگ حرام اعلام شده‌اند، جایز و حتی بر انجام آنها تأکید می‌شود که از آن جمله می‌توان به جواز ، ، در انجام مناسک عبادی، بی‌توجهی به بنیان ، عدم اعتقاد به و تقدیس و تکریم اشاره کرد. https://eitaa.com/antihalghe
♦️دکتر عبدالله شهبازی نویسنده‌ی مجموعه کتاب‌های زرسالاران یهودی و پارسی، درباره‌ی تعریف کابالا می‌نویسد: 🔷 «کابالا نامی است که بر تصوف یهود کهن اطلاق می‌شود و تلفظ اروپایی «کباله» عبری است به معنی قدیمی و کهن. 🔶 این واژه به شکل «قباله» برای ما آشناست. پیروان آیین کابالا یا کابالیست‌ها این مکتب را «دانش سری و پنهان» خاخام‌های یهودی می‌خوانند و برای آن پیشینه‌ای کهن قائل‌اند. 🔷 برای نمونه، مادام بلاواتسکی، رهبر فرقه تئوسوفی مدعی است که کابالا (قباله) در اصل کتابی است رمزگونه که از سوی خداوند به پیامبران، آدم، نوح، ابراهیم و موسی نازل شد و حاوی دانش پنهان قوم بنی‌اسرائیل بود. 🔶 به ادعای بلاواتسکی نه تنها پیامبران، بلکه همه‌ی شخصیت‌های مهم فرهنگی و سیاسی و حتی نظامی تاریخ چون افلاطون، ارسطو، اسکندر و...، دانش خود را از این کتاب گرفته‌اند! 🔷 مادام بلاواتسکی برخی از متفکران غربی چون اسپینواز، بیکن و نیوتون را از پیروان آیین کابالا می‌داند. شهبازی در رد این ادعا می‌گوید: 🔶 «این ادعا نه تنها پذیرفتنی نیست بلکه برای تصوف یهودی به عنوان یک مکتب مستقل فکری پیشینه‌ی جدی نمی‌تواند یافت». 🔷 دیرینه‌ی مکتب کابالا را به اوایل سده‌ی سیزدهم میلادی محدود کرده و ماقبل آن را گرته برداری یهودیان از مکتب فیلون اسکندرانی در فرهنگ هلنی و فلسفه‌ی یونانی و کپی‌برداری از آموزه‌های عرفانی مکتب اسلام می‌داند. 🔻شهبازی درباره‌ی نمونه‌ی تأثیرات فرهنگ اسلامی بر تصوف یهود می‌نویسد: 🔷 «بسیاری از مفاهیم آن «کابالا» شکل عبری مفاهیم رایج در فلسفه و عرفان اسلامی است. در واقع اندیشه پردازان مکتب کابالا به دلیل زندگی در فضای فرهنگ اسلامی و آشنایی با زبان عربی به اقتباس از متون مفصل عرفان اسلامی دست زدند و با تأویل‌های خود به اروح و صبغه‌ی یهودی دادند. 🔶 این کاری است که یهودیان در شاخه‌های متنوع علوم و دانش انجام دادند. برای نمونه باید به مفاهیم هوخمه (حکمت)، کدش (قدس)، نفس (نفس)، نفس مدبرت (نفس مدبره)، نقش سیخلت (نفس عاقله)، نفس حی(نفس حیات بخش)، روح و... در کابالا اشاره کرد. ♦️مکتب کابالا نیز به دو بخش حکمت نظری و حکمت عملی تقسیم می‌شود. در تصوف کابالا، بحث‌های مفصلی درباره‌ی خداوند و خلقت وجود دارد که مشابه عرفان اسلامی است؛ به ویژه در تأکید فراوان آن بر مفهوم نور و مراحل تجلی آن». 🔷 این استاد تاریخ (شهبازی) در انتهای بحث خود می‌افزاید: «آن‌چه از زاویه‌ی تحلیل سیاسی حایز اهمیت است، «شیطان شناسی» و «پیام مسیحایی» این مکتب است و دقیقا این مفاهیم است که کابالا را به عنوان یک ایدئولوژی سیاسی، معنادار می‌کند.»[1] ♦️ هارون یحیی می‌نویسد: «بنی اسرائیل زمانی که موسی (علیه السلام) هنوز در قید حیات بود، به ساخت بت‌هایی از آن‌چه در مصر دیده بودند، پرداختند و به عبادت آن‌ها مشغول شدند! 🔷 پس از مرگ موسی (علیه السلام) دیگر ترسی از برگشتن از دین و انحرافات نداشتند، این موضوع را نمی‌توان به همه‌ی یهودیان تعمیم داد، به همین سبب، بعضی از آنان بت‌پرستی مصر باستان را پذیرا شدند. 🔶 در واقع آنان عقاید «کاهنان مصر» یا همان «جادوگران فرعون» را (که بنیاد عقاید اجتماعی آن را تشکیل می‌داد) ادامه دادند و ایمان خود را کنار گذاشتند. 🔷 عقایدی که یهود از مصر باستان با آن آشنا شد، بعدها ذیل نام «کابالا» ادامه یافت. ♦️ ساختار کابالا درباره‌ی آفرینش، با آن‌چه در تورات است، کاملا متفاوت می‌باشد و تفسیری ماده‌گرا و مبتنی بر عقاید مصر باستان بوده و به وجود ابدی ماده عقیده دارد.[2] 🔻 پی‌نوشت: [1]. نحوه‌ی شکل‌گیری، شیطان‌پرستی در ایران، آفاق، شماره 86، ص 17. [2]. همان، ص19. برای اطلاع بیشتر مراجعه کنید به: قبیله حیله، محمد مهدی کافی، نشر علیون، 1390، ص 118 https://eitaa.com/antihalghe
♦️ نسبتی که انسان‌ها با محصولات هنری به خصوص « سینما » برقرار می‌کنند، منحصر به فرد است؛ چرا که انسان‌های عاقل تصمیم می‌گیرند به خود دروغ گفته و با هم‌ذات پنداری، خود را جزئی از یک اثر هنری فرض کنند. 🔷 به عبارت دقیق‌تر، مخاطب، اعتباری را که فیلم‌نامه ‏نویس و کارگردان به بازیگر داده‌اند، جدی پنداشته و به صورت خودخواسته به خواب مصنوعی ( هیپنوتیزم ) می‌رود. 🔶 در این حالت، بیننده به خود خطاب می‌کند، قضاوت ممنوع! داوری نکن! از این‌رو گفته شده « سینما »، دیکتاتور دنیای مجازی است؛ یعنی به صورت یک‌طرفه، پیام خود را به بیننده القا می‌کند و بیننده هم آن را می‌پذیرد. 🔷 امروزه پاره‌ای از بازیگران مشهور به آیین‌های معنویت‌گرا رو آورده‌اند. بازیگران مانند « جان تراولتا، کاترین بل، تام کروز و جانسون لی » رسما عضویت فرقه ساینتولوژی را پذیرفته‌اند. 🔶 « مدونا »، خواننده و بازیگر مشهور هالیوودی، کابالیست شد و نام « استر » بر خود نهاد. « مایکل جکسون » تعالیم باطنی « دیپاک چوپرا » را به عنوان راه‌کارهای تعادل درونی به کار می‌بست. 🔷 گذشته از اقبال شخصیت‌های سینمایی نسبت به آموزه‌های معنوی و روحی، جریانات معنویت‌گرا هم از ابزار سینما بهره برده‌اند. 🔶 کمتر معنویتی را می‌توان یافت که از ظرفیت هنر و سینما در حد توان استفاده نکند. آیین‌هایی که با سیاست‌های حاکم بر هالیوود هم‌سو هستند، از این امکان بهرۀ بیشتری دارند. 🔷 سینمای امروز را باید متأثر از آرمان‌ها و ارزش‌های صهیونیستی دانست. به گونه‌ای که مراکز عمده سینمای جهان با سیاست‌های صهیونیستی اداره می‌شوند. 🔶 از شیطان‌پرستی گرفته تا مکاتب شرق آسیا، با همین معیار در هالیوود، به عنوان آیین‌های معنوی و روحی، تبلیغ و ترویج می‌شوند. 🔷 لیست یهودیان شاغل در هالیوود ( منتشر شده در رسانه‌های غربی ) قابل ملاحظه است. بیش از ۷۰ درصد شاغلان در هالیوود، به صورت علنی پای‌بندی خود را به آرمان‌های یهودیت صهیونیست پذیرفته‌اند. 🔶 جالب توجه این‌که بسیاری از فیلم‌های معناگرا، به دست همین کارگردانان ساخته می‌شود. 🔷 کارگردانان یهودی مانند « استنلی کوبریک، رومن پولانسکی، استیون اسپیلبرگ » که در ساخت فیلم‌های معناگر شهره‌اند و بازیگران زیادی که در میان آن‌ها اسامی زنان مشهور در هالیوود به چشم می‌خورد، همگی نشان از سیطرۀ یهود بر این مرکز سینمایی دارد. 🔶 اگر چه یهودی بودن با صهیونیزم مساوی نیست، اما وابستگی بزرگ‌ترین شرکت‌های تولید فیلم آمریکا، هم‌چون برادران وارنر، فوکس قرن بیستم. 🔷 در آمریکا بیش از ۴۰۰۰ مرکز سینمایی وجود دارد که به صورت زنجیره‌ای، تحت سیاست واحد هالیوود اداره می‌شوند. [1] از این‌رو سیاست‌گذاران هالیوود، هر گونه مخالفتی را به‌راحتی سانسور کرده و ایده‌های ناهم‌سو را به آسانی حذف می‌کنند. 🔶 چارلی چاپلین که خود یهودی‌زاده بود، تا زمانی‌که در برنامه‌های کمدی خود، تصویری از یهودی دور افتادۀ از سرزمین مادرزادی ( اسرائیل ) به نمایش می‌گذاشت، رسانه‌های هالیوودی او را در قله نگه داشتند. 🔷 اما از هنگامی که در طنزهایش، به پیامدهای منفی زندگی ماشینی پرداخت و ارزش‌های حاکم بر تمدن غرب را به باد تمسخر گرفت، ماشین هالیوود، وی را حذف کرد و بعد از تبعید به اروپا، در گمنامی و تنهایی پروندۀ عمرش بسته شد. 🔶 کارگردان فیلم محمد رسول الله که بخشی از عمر خود را در هالیوود سپری نمود، به حقیقت فوق، این‌گونه تصریح کرده است: ♦️ « در هالیوود، همه چیز کنترل می‌شود؛ حتی سوژۀ فیلم‌ها. در آن‌جا همه‌کاره، تولید کنندگان و تأمین کنندگان مالی صهیونیست هستند که هرگز حتی اجازۀ مطرح‌کردن سوژه کاری خلاف نظرشان را به کارگردانان ( مستقل ) نمی‌دهند.{3} 🔻 پی‌نوشت: [1]. نیل، امپراطوری هالیوود، مروری به زندگانی خالقان یهودی سینما. [2]. اسطورهای صهیونیستی سینما، به نقل از: مجلۀ سوره، ش 3، ص 53. [3]. حمزه شریفی دوست، عرفان‌های کاذب؛ راه‌های نفوذ و راه‌کار مقابله، ص 128. https://eitaa.com/antihalghe
25.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ♦️ دروغ بزرگ کریسمس ♦️ 💢 افشا سازی دروغ هایی که قرن هاست در مسیحیت و اعیاد کریسمس نهادینه شده است حدیثی از امام رضا (علیه السلام) نقل شده است: «روزی که عیسی (علیه السلام) متولد شد، روز سه شنبه بود و چهار ساعت و نیم از روز گذشته بود در 25 ماه ذی القعده نهری نیز که حضرت عیسی (علیه السلام) در کنار آن متولد شد، نهر فرات بود .اصول کافی ج ۱ صفحه ۴۷۹ 🎙با کلام و تحلیل https://eitaa.com/antihalghe
632.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✡️اعتراف بایدن به صهیونیسم بودن خود: صهیونیسم بین‌الملل و شیطان پرستی قابل تشخیص و تفکیک از یکدیگر نیستند، من نیز یک صهیونیست هستم⁉️ https://eitaa.com/antihalghe
♦️ عقاب دو سر مصری در نماد یهودیان فراماسون و ارتودکس دیده می‌شود. آن‌ها بی‌نهایت تشنه‌ی قدرت هستند و سعی دارند کشور بزرگ اسرائیل را بنیان نهند. خوب به نماد بالا دقت کنید. 🔷 چرا باید در نماد یهودیان از عقاب دو سر مصر باستان و تاج ملکه استفاده شود❓ 🔶 چرا یهودیان ارتودوکس علاقه‌ی وافری به مصر باستان دارند❓ 🔷 به نماد هرم بالای نماد دقت کنید.همچنین عدد 33 داخل آن مضربی از عدد 11 است(عدد 11 یکی از نمادهای شیطان و شیطان‌پرستی است). 🔶 پس از تحقیقات زیاد، برخی مورخان متوجه شدند که ارتباط تنگاتنگی بین یهودیان و لژهای فراماسونری وجود دارد. ♦️ دینی که امروزه به یهودیت معروف است، ترکیبی از جادوی سیاه کابلا و آمیزه‌های بابل در عراق قدیم است. 🔷 اکس مارس، یک محقق آمریکایی است که تحقیقات زیادی را راجع به ماسون ها انجام داده است. او برای فراماسونری سی‌وسه پله در نظر گرفته است. او معتقد است که تمامی قوانین فراماسونری از آمیزه‌های یهودیان است. 🔶 آلبرت پایک یکی از استادان اعظم فراماسونری در تعالیمش که به‌طور مخفیانه کشف‌شده است بیان می‌کند که جادوی کابالا یکی از ابتدایی‌ترین مراحل فراماسونری است. استاد بزرگ فراماسونری از جادوی سیاه و ارتباط با شیاطین استفاده‌ی زیادی می‌کنند. 🔷 پایک می‌نویسد: “در جادوی کابالا، نام واقعی شیطان، یاه وه است. ما شیطان را یک فرد نمی‌دانیم. بلکه او را نیرویی می‌دانیم که برای همه آزادی و برابری می‌آورد.” پایک درجایی دیگر بیان می‌کند که یهودیان فراماسون، اسرار و رموزشان را برای قرنها مخفی کرده‌اند. 🔶 مارس می‌گوید: “من برای سال‌ها اسرار فراماسونری را بررسی کرده‌ام. کتب زیادی را در این زمینه نوشته‌ام و امروز با جرات به شما می‌گویم که فراماسونری جادوی خالص و کابالای یهودیان است. 🔷 در کتاب‌های من پرده از اسرار بسیار هولناکی برداشته‌شده است. یهودیان می‌خواهند تمامی ملت‌های جهان را فریب دهند و در این راه هر جنایتی را نیز انجام خواهند داد. 🔶 آن‌ها از رمان مزرعه حیوانات جورج اروول استفاده‌ی زیادی کرده‌اند و با شعارهایی مانند برابری انسان ها، افراد زیادی را شست و شوی مغزی داده‌اند.” 🔻 نحوه ی به قدرت رسیدن یهودیان فرماسون در اسرائیل 🔷 یهودیان فراماسون از سال ۱۹۴۸ میلادی آهسته و به‌آرامی قدرت را در اسرائیل به دست گرفتند. دیوید بن گوریان، نخستین نخست‌وزیر اسرائیل یک فراماسون بود. در ویدئویی که مخفیانه از انجمن سری ماسون ها در اسرائیل ضبط ‌شده است، آن‌ها رفتارهایی بسیار عجیب‌وغریب داشته‌اند. 🔶 تصویری از عبدالله دوم، پادشاه اردن و عهود بارام نخست وزیرسابق اسرائیل. هر دوی آن‌ها ماسون بوده اند. 🔷 بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل نیز هنگامی‌که در آمریکا بود به لژهای فراماسونری رفت‌وآمدهای زیادی می‌کرد. یهودیان فراماسون از طریق تلویزیون و سایر رسانه‌های جمعی جادوی کابالا را وارد ذهن‌های مردم می‌کنند. ♦️ در بیشتر کشورهای جهان، کنترل دولت‌ها در دستان فراماسون‌ها است. آن‌ها با ایجاد جنگ سعی در ناامن کردن مناطق مختلف جهان دارند. https://eitaa.com/antihalghe
و مفاهیم مشترک بین عرفان حلقه و کابالا / قسمت اول با وجود ادعای محمدعلی طاهری رهبر فرقه حلقه درباره‌ الهامی بودن مطالب، در بررسی آموزه‌های اون نکاتی یافت می‌شه که به نظر، اقتباسِ آزاد و در مواردی گام به گام برگرفته از عرفان یهودی «کابالا» است. در ادامه برخی از این اشتراکات رو مورد بررسی قرار میدیم. نیازمند دانستن خدا، اشتراک فکری هر 2 فرقه در حلقه و کابالا خداوند به نوعی به انسان نیازمنده ، طبق عقاید کابالا، خدا انسان را آفریده تا در بازگرداندن نظم آغازین همکار وی باشد. این هماهنگی اولیه با گناه آدم ابوالبشر از میان رفت و به باور قوم یهود، پس از آن، خدا این قوم را به صورت انسان‌های برگزیده آفرید و تورات را به آن‌ها ارزانی داشت تا بنی‌اسرائیل با عمل به کتاب مقدس، به خداوند در بازگرداندن این هماهنگی یاری رساند، لذا قدرت و استعدادی که در نهاد عارف یهودی قرار گرفته، برای سیطره بر جهان جاندار و بی‌جانه تا آنها رو به سود اهداف خود و در جهت کمال آفرینش، به کار گرفته و مهار کنه و بر اون‌ها اثر بزاره، در مباحث حلقه نیز نیازمندی خداوند به نوعی مطرحه، طاهری در مقاله‌ آزمایش آخر، از قول خداوند چنین می‌گوید: «من برای رسیدن به شما، مرگ و جهنم را خلق کردم تا نشانی بر رحیم بودن من باشد… بدون مرگ و جهنم ما هرگز به یکدیگر نمی‌رسیدیم و حداقل من عاشقی مهجور می‌ماندم و شما نیز در نیازمندی ابدی باقی می‌ماندید…. من «رحمان» بودم تا بتوانم بازیگوشی‌ها و بی‌اعتنایی‌های معشوقم را نظاره کنم و باز هم به دنبال او باشم و سایه‌ رحمانیت خود را بر سر او بگسترانم … آری، من به شما می‌رسم و همه چیز خود را به پای معشوق خود تقدیم می‌کنم.» جهان دو قطبی یکی دیگر از ادعاهای هر دو فرقه است در عرفان حلقه طاهری شیطان را عامل ایجاد جهان دو قطبی و عالم تضاد معرفی کرده است همچنین در جهان دو قطبی کابالا، نگرشی‌ وجود داره که بیان میکنه شیطان برادر خدای پسر و فرزند دوم خدای پدر است؛ یا به بیان دیگر، شیطان را تجلی (خدا) و ریشه شر را در عالم الهی می‌بیند. در متون کابالا به صراحت اشاره شده است که: «چون خداوند یگانگی مطلق است، خیر و شر، مذکر و مونث در او جمع می‌شود»، همچنین در عقاید کابالا آمده است: «این جهان عاصی پلید شر که جنبه تاریک هر چیز زنده را تشکیل می‌دهد و او را از درون تهدید می‌کند… اینها نیز جلوه خدا است و برای رسیدن به او باید خطا و گناه را نیز تجربه کرد»! در عرفان حلقه نیز طاهری شیطان را عامل ایجاد جهان دو قطبی و عالم تضاد معرفی کرده، می‌گوید: «ایجاد جهان دو قطبی باید به وسیله عاملی صورت می‌پذیرفت که با نوعی نافرمانی از خداوند وحدت جهانِ تک قطبی را به کثرت جهانِ دو قطبی تبدیل کند. این رویداد بام مأموریت ابلیس رخ داد و خداوند که طراح طرح حساب شده هستی‌ است و هیچ قدرتی بر او برتری ندارد و هیچ مخلوقی نمی‌تواند نظام دقیق آفرینش او را بر هم زند، چنین خواست که ابلیس فرمان سجده به آدم را اطاعت نکند و با این نافرمانی فرمایشی، خیر و شر در عالم شکل گیرد و انسان در جهانی دو قطبی مورد آزمایش (انتخاب خیر و شر) قرار گیرد». https://eitaa.com/antihalghe