هدایت شده از آرامش زندگــی مـن
💠نکته:
بچه ها از ۷ سالگی فطرتاً آمادگی پذیرش دستور رودارند👌
#تربیت_فرزند
آرامش زندگی من👇
🆔 @Calmness
انوار الهی💥
🍃🌹﷽🌹🍃 #رهـایے از شـب🌒 #قسمت_۳۱ نشستیم روی یکی از تختها و من بدون وقفه شروع کردم به صحبت: -فاطمه من
🍃🌹﷽🌹🍃
#رهـایے از شـب🌒
#قسمت_۳۲
با تمام نفرتی که از خودم وکارهام داشتم اعتراف کردم :
-فاطمه میخوای بدونی یادگار اهل بیت تو این دنیا چیکار کرده؟! بعد فوت آقاش زد به جاده خاکی..
اول نمازشو قطع کرد.!! چون میخواست به خیال خودش از خدایی که آقاشو ازش گرفته انتقام بگیره.تو مدرسه همیشه تنها بود.هیچکس باهاش عیاق نمیشد.آخه همیشه ماتم بود.همیشه آینه ی دق بود!!
تنها یک نفر درکش کرد و اونو با همه ی احوالات بدش خواست و باهاش دوست موند که اونم دست روزگار ازش گرفت و برای همیشه مهاجرت کرد به انگلیس..
اون دوست خوب و واقعی یک سری یادگاری برای یادگار اهل بیت گذاشت که اون یادگاریها یک اسم بود که کسی نتونه بشکنتش!!
و یک عالمه اعتماد بنفس و محبت و شجاعت که الان مطمئنم همشون پوشالی بود!!!
آره اسمم رو عاطفه انتخاب کرد تا دیگه کسی صدام نکنه رقی..
بهم شجاعت داد تا مقابل مهری بایستم و حق وحقوقم روبگیرم.
بهم اعتماد بنفس داد تا بتونم با مرگ آقام کنار بیام و از توسریهای مهری نترسم و یادبگیرم چطور گلیم خودمو تو این روزگار از آب بیرون بکشم.
ولی در ازای اینها یک چیز هیچ وقت از بین نرفت واون آرامش وتوجه بود!!
مخصوصا با رفتنش خیلی تنها شدم. اوایل باهاش در تماس بودم.میگفت دانشگاه میره و منم باید برم.حرفشو گوش دادم.با هر بدبختی ای بود رفتم.کارمیکردم وخرج دانشگاهمو جور میکردم.قبل از دانشگاه اگرچه چادرسرم نمیکردم ولی سنگین بودم.نه آرایشی. .نه لباس نافرمی..
تونخ هیچ کدوم اینها نبودم.تو سال اول با دوتا از همکلاسیهام سر ردو بدل کردن جزوه دوست شدم که تو کل دانشکده معروف بودن به ژورنال مدو زیبایی.هم زیبا بودند وهم خوب لباس میپوشیدند. پسرهای زیادی دنبالشون بودند و اونها هم هرروز با یک نفر قرار میگذاشتند. اوایل رفتارهاشون برام آزاردهنده بود وحتی نصیحتشون میکردم ولی نفهمیدم چیشد که منم کم کم عین اونا شدم.خب میدیدم اونها در راس توجهند.شادند.میخندند واز همه مهمتر با من خیلی مهربونند.
شرایط دانشگاه و کارم باهم جور درنمی اومد.از کارم بعد از یه مدت بیروت اومدم و دنبال یه کاری با درامد بهتر گشتم که بتونم گلیمم رو از آب بیرون بکشم.سحر یک دختر شیرازی بود که پدر ثروتمندی داشت و براش خونه ای رهن کرده بود.او وقتی دید اوضاع واحوال مادی و زندگیم درست حسابی نیست بهم پیشنهاد داد منم با او ونسیم در اون خونه زندگی کنم. آغازتغییرات وفساد من در همون خونه بود.اکیپ سه نفره ی ما باعث به وجود اومدن خیلی اتفاقها شد.اونها با آب وتاب از پسرهای مختلف صحبت میکردند و گاهی با آنها به پارتیهای مشترک میرفتند.اوایل من قبول نمیکردم باهاشون برم ولی یه شب سر اون مساله هم وا دادم...حالا که دارم فکر میکنم میبینم وقتی گناه رو به چشم ببینی و مدام راجبش با زیباترین کلمات تعریف بشنوی کم کم نسبت بهش بیتفاوت میشی وخودت هم گنهکار میشی....
تو همون مهمونی ها بود که فهمیدم چقدر نیاز دارم یه مردی بهم توجه کنه.چقدر دلم نگاه عاشقونه میخواد.چقدر دوست دارم برای پسرها نازوغمزه کنم..سحر منو با یکی تو همون پارتی آشنا کرد.یک پسر زشت وسیاه که وقتی باهات حرف میزد یک کم باید صورتت رو میکشیدی عقب تا بوی مشروب وسیگارش حالتو بد نکنه.اون با همه ی زشتی و غیر قابل تحمل بودنش چیزی گفت که حالم رو تغییر داد.گفت:
-با اینکه عین سحر ونسیم هفت قلم آرایش نکردی ولی خیلی جذاب تر از اونایی!! شاید او به خیلیها این جمله رو در طول روز میگفت ولی من احتیاج داشتم بشنوم.احتیاح داشتم یکی منو ببینه.
بهش گفتم:اگر اینطور بود حتما دوستام بهم میگفتن.
اون با نگاه هرز وبی حیاش خیره به چشمام گفت:باید از یه مرد بپرسی که زیبایی یعنی چی؟! شک نکن دوستات از روی حسادت بهت نگفتن که زیبایی...
✍ ف.مقیمے
ادامه دارد...
@anvar_elahi
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🎆✨🌙--------------------🌟
بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد
دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد
اللهم عجل لولیک الفرج
@anvar_elahi
┅─✵🍃✨﷽✨🍃✵─┅
اول صبح بگویید حسین جان رخصت✨
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد...🌸🍃
به تو از دور سلام
به حسین از طرف وصله ناجور سلام...✋
صبحتون حسینی🖤
@anvar_elahi
410475_465.mp3
1.82M
❧🔆✧ ﷽ ✧🔆❧
✨ دعای عهد✨
👌چه خوبه که هر روز صبح دعای عهد بخونیم
🎤باصدای استاد فرهمند
@anvar_elahi
#سلام_امام_زمانم 💚
یا رب چه شود
زان گل نرگس خبر آید
آن یار سفر
کردهٔ ما از سفر آید
شام سیه
غیبت کبری به سر آید
امید همه
منتظران منتظر آید
🌤اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
@anvar_elahi
#سلام_امام_زمانم
ای کاش که انتظار معنی می شد
بی تابی جویبار معنی می شد
وقتی که سحر شکــوفه صبح دمید
با آمدنت بهار معنی می شد
#اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ 🤲🌷
@anvar_elahi
💎 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 💎
💎 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن
💎 اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن
💎 اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
🌹خدایا قلبهای مارا با قرآن نورانی کن
🌹خدایا اخلاق ما را با زینت قرآن مزین کن
🌹خدایا شفاعت قرآن در روز قیامت را روزی ما کن
آمین یا رب العالمین
@anvar_elahi