eitaa logo
انوار الهی💥
286 دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
15.3هزار ویدیو
269 فایل
حال خوش را با ما تجربه کنید💖
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 🔹 نماز بی‌ولای تو، عبادتی‌ است بی‌وضو 🔅 اللهم عجل لولیک الفرج 📎
ز عشقت سوختم ای جان،کجایی بماندم بی سر و سامان،کجایی نه جانی و نه غیر از جان،چه چیزی نه در جان نه برون از جان،کجایی "ز پیدایی خود پنهان بماندی" چنین پیدا چنین پنهان،کجایی هزاران درد دارم لیک بی تو ندارد درد من درمان،کجایی چو تو حیران خود را دست گیری ز پا افتاده‌ام حیران،کجایی ز بس کز عشق تو در خون بگشتم نه کفرم ماند و نه ایمان،کجایی بیا تا در غم خویشم ببینی چو گویی در خَم چوگان،کجایی ز شوق آفتاب طلعت تو شدم چون ذره سرگردان،کجایی شد از طوفان چشمم غرقه کشتی ندانم تا درین طوفان کجایی چنان دلتنگ شد عطار بی تو که شد بر وی جهان زندان،کجایی...
📌 ؛ ▫️ با آمدنش تاریکی‌ها از بین رفت و مرزهای جهل و تعصب قومی درهم شکست. تهنیت باد میلاد آخرین سفیر الهی که تولدش نوید ظهور می‌دهد و نزدیک‌تر می‌کند آن وعدهٔ خدا را که «یَمْلَأُ اللهُ به الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ‏ ظُلْماً وَ جَوْراً» 🌺 ولادت حضرت رسول اکرم (به روایت اهل سنت) و آغاز هفته وحدت تبریک و تهنیت باد.
8.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 «او منتظر همت ماست» 👤 استاد 🔺 امام زمان چرا تنهاست؟ واللّه قسم امام زمان منتظر همت ماست.
سیــد بن طاووس نقل کرده که امام صـادق فرمـــودند:«به زودی شُبهه‌ای شمــا را فرا می‌گیرد، پس شما بدون راهنما و امـــامی هدایت کننده باقی خــواهید ماند و نجـات پیدا نمی‌کند مگـر کـسے کـه بوسیله خــــدا را بخواند: يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيــمُ ، يَا مُقَلِّــبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ»(مهج الدعوات، ص ۳۹۶) • سفارش شده در دوره ، برای در امان ماندن از فتنه ها، «دعای غریق» زیاد خوانده شود.
روزها رفت و فقط ... حسرت دیدار رُخت مانده بر این دل یعقوبی ما ... ▪️تعجیل در ظهور صلوات ▫️اللهم عجل لولیک الفرج
گرچه من سرباز هیچ و ساده ام سرخوشم مهدی بود فرمانده ام  گرچه شد فرمانده ام غائب ولی دلخوشم بر نائبش سید علی
‌ 🧡 علیه السلام: ‌ ایمان یک درجه بالاتر از اسلام است, و تقوا یک درجه بالاتر از ایمان است و به فرزند آدم چیزى بالاتر از یقین داده نشده است.🌱 ‌ 📚تحف العقول ‌
✨﷽✨ ✍ توکلت به خدا باشد 🔹روزی با خودرو با یکی از دوستان به اطراف شهر رفتیم. در راه برگشت دو نفر را هم که در راه مانده بودند، سوار کردیم. 🔸با دوستم درمورد توکل به خدا آرام حرف می‌زدیم و می‌گفتیم اگر به خدا توکل کنیم هیچ مشکلی در زندگی نداریم و تمام بدبیاری‌های ما از گناهانمان است و... 🔹مطمئن بودم آن دو نفر هم حرف‌های ما را هرچند آرام حرف می‌زدیم، می‌شنیدند و شاید به خیال خودشان که از درون ما خبر نداشتند، گمان می‌کردند ما انسان‌های پاکی هستیم. 🔸بر خلاف انتظار دیدم در مسیر، افسر راهنمایی ایستاده است و ما را که دید کفگیرش بالا رفت. 🔹کنار زدم. به ناگاه متوجه شدم هیچ‌‌یک از مدارکم همراه من نیست. 🔸به‌شدت ناراحت شدم و در دلم گفتم: خدایا! تو مرا خوب می‌شناسی که چه گنهکاری هستم ولی این دو نفر نمی‌شناسند. ما هم در راه از فضل تو گفتیم. این دو نفر ببینند من جریمه شدم، به صدق حرف‌های من شک خواهند کرد و مطمئنم به کلام حق تو بدبین خواهند شد. مرا اینجا مؤاخذه نکن تا در ایمان این دو نفر شک به‌خاطر ضعف من ایجاد شود. 🔹در این زمان بود که افسر گفت: مدارک؟ 🔸تا خواستم چیزی بگویم، کنارمان تصادف عجیبی شد و افسر گفت: برو مسیر را باز کن. 🔹نفس سردی کشیدم و داستان را به مسافران گفتم تا ایمانشان به خدا قوی‌تر شود. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄