و لحظه انتظار به سررسید...😍
هواپیمال چرخی زد و از بالای سرم گذشت...
حالم دست خودم نبود،
اگر پدر میدید چشمانش را ریز میکرد که:
_مرد گریه نمیکنه!
اما سر که بالا بردم، چشمانش خیس خیس بودند...😢
در هوای غبارآلود و کثیف این شهر، نسیمی وزیده بود که همه آلودگی ها را با خودش برد و ...
امام آمد!😌
با ابهت!
صلابت!
و عزت!
فصل جدیدی از تاریخ ورق میخورد و همه تشنه رقم زدن بهترین ها بودیم!😋
عزیز قلب ما!
خوش آمدی!😌
#ماشین_زمان 🚗
@anvar_elahi