#حساب_کتاب
💥 فرزندم نماز نمیخواند...
درحالیکه من و همسرم، اهل نماز و عبادتیم!
- کمی به عقب برگردیم...
به همان سالهایی که هنوز باورهای کودکتان شکل نگرفته بود؛
شما به نماز میایستادید و او لابلای بازیهای کودکانهاش، رفتارهای بعد از هر نمازتان را ضبط میکرد..
ذهن او پر شده از تصاویری از بدخلقیها، بیحوصلگیها و عصبانیتهایی که بعد از نماز و عبادت هم ادامه داشت ...
و امروز تصویر شما بعد از نماز ، در ذهن او، با تصویر شما قبل از نماز تفاوتی نمیکند!
✧ خانم جان، آقاجان ؛
فرزند شما باید ببیند که شما نماز نخواندهاید، بلکه آن را خوردهاید، زیرا بعد از هر نماز آرامتر، نرمتر و مهربانتر شدهاید...
✓ تا فرزندتان، آثار ملاقات شما با خدا را در رفتارتان نبیند و لمس نکند: نیاز به نماز را در خود احساس نخواهد کرد...
@anvarden
#حساب_کتاب
💥" بالاخره مچت را گرفتم" ...
- مچگیریِ شما، آغاز باختِ شماست نه فرد خطاکار ...
زیرا از میان تمام راهحلها، راهی را انتخاب کردهاید که جاده را برای تکرار خطای او باز میکند!
- شما با این کار به او ثابت کردهاید که حساب و کتاب خطاهایش را دارید و قبح خطایش را براحتی ریختهاید!
خانم جان ، آقاجان!...
گاهی باید چشمها را بر هم گذاشت و خود را به ندیدن و نشنیدن زد، تا به راهکار بهتری رسید.
▫️ "ندیدن، نشنیدن و برو نیاوردن "
هم فرصتی است برای شما، تا شبیه خدا شوید!
و هم فرصتی است برای او، تا نتیجهی اشتباهش را ببیند و طعم تلخش، تا ابد مانع بازگشتش بسمت خطا گردد!
✓ فقط کافیست هوشمندانه موقعیتهای مهم "تغافل" را تشخیص دهید!
@anvarden
#حساب_کتاب
✍ زن، ستونِ خانه است، اگر مراقب نباشید؛ ناگهان فرو میریزد!
زنان بیحوصله که میشوند، به روزمرگی و خستگی که دچار میشوند، حتی همان چای اول صبحی که برایتان دم میکنند، طعم تلخش غالب خواهد بود!
شب که خسته از مشغلههای روز، به خانه برمیگردید، به چشم خواهید دید که باز هم مثل همیشه، همه چیز مرتب است و سرجای خودش ؛ جز یک چیز....
زندگی رنگ ندارد، عطـر ندارد!
و غبار #عادت راه نفس خانه را بند آورده است.
▫️آقاجان!
حساب کتاب کن، هزینه زیادی ندارد گاهی با جملاتی، با کمکی در کارِ خانه، با هدیهی کوچکی، یا یک قرار دونفرهی وسط هفته و ... غافلگیرش کنی!
نگرانی شما از خستگی و کلافگیاش و تلاش برای عوض کردن شرایط؛ پیامی را به قلب او مخابره میکند که «برایتان مهم است»
√ گاهی همین اقدامات کوچک، خانه را زنده میکند و شما میتوانید دوباره خستگیهایتان را پای همین ستون، در کنید...
@anvarden
#حساب_کتاب
"نباید فکر کند کم آوردهام"
⚡️مگر زندگی میدان جنگ است یا دیگران دشمن شمایند که اینگونه مقابلشان با تمام قــوا میایستید و با کمال بیانصافی آنچه در ذهن دارید با اسلحهٔ زبان به سمتشان نشانه میگیرید؟!...
فقط با این منطق که "کم نیاورده" و پیروز میدان باشید؛ حتی اگر حق با شما نباشد!
آقاجان، خانم جان !
- منطق خدا، با منطق شما فرق میکند!
در منطق خدا، برای رشد و قد کشیدن، باید بشکنیم؛ درست شبیه گیاهی که برای قلمه زدن از ساقه میشکند تا ریشهای جدید بزند...
-در منطق خدا، کسی پیروز میدان جدال است، که زبان به دهان میگیرد و آتشها را خاموش میکند!
و کسی "کم میآورد" که؛ سعی میکند ثابت کند حق با اوست ...
- در منطق خدا ؛
شاید همان وقت، نه...
اما، بعد از زمانی، همه به چشم میبینند، نه تنها کم نیاوردهاید؛ بلکه قد کشیدهاید.
@anvarden
#حساب_کتاب
"حیف از آنهمه محبتی که بیهوده خرجِ تو کردم" 💥
× این جملهایست که شاید آن را به زبان نیاوری؛
اما همین که از ذهنت رد شد، بدان که پای شیطان با "توقع" به داراییهای قلبت باز شده و به تو فرصت داده تا بنشینی و چرتکه بیندازی و شبیه یک حساب پسانداز، برداشتها و واریزیهای قلبت را حساب کتاب کنی .
و در نهایت شبیه یک انسان ورشکسته، کم بیاوری و پشیمان شوی از محبتی که به قول خودت، #بیهوده خرج کسانی کردی که دوستشان داشتی...
✨ اگر میدانستی صاحبِ قلب تو، [ خدایی است که بخشش مدام، از خزائنش کم نمیکند؛ ]
هر روز دست در جیب قلبت میکردی و بدون هیچ هراسی از "دیده نشدن" محبتت را خرجِ همان کسانی مینمودی که گمان میکنی خرج کردن برایشان بیهوده است ...
از امـــروز تمرین کن؛
جوری محبت کنی؛ که دیگران نبینند، نفهمند و به رویت نیاورند...
#توقع ممنوع🚫
@anvarden
#حساب_کتاب
🔍 چی گفت؟... کِی اومد؟... با کی اومد؟
چی پوشیده بود؟... برای چی اومده بود؟... و....
اینها سادهترین نمونه سوالاتی است که ذهنِ شما را به سرک کشیدن در حرفها، رفتار و زندگی دیگران عادت میدهد؛ چیزهایی که شاید آنها دوست نداشته باشند برملا شود!
💥اسم این علاقهٔ شما به پیگیری خبرهای ریز و درشت زندگی افراد، بیماری نگرانکنندهی "تجسس" است.
※ خانم جان، آقا جان؛
ما موظفیم، برای ورودیهای ذهن و خیال خود، ورود ممنوعهایی تعریف کنیم ؛ تا حریم رفت و آمد افکارمان را مشخص کند.
باور کنیم که گاهی، بیخبری، تماماً خوشخبریست...
@anvarden
#حساب_کتاب
💥 "کاش به این مهمانی نمیرفتم "
هفتههاست، در انتظار یک مهمانی بودی، تا تمام عزیزانت را یکجا ببینی!
پس چه شد که با روحی خسته و جسمی لهشده برگشتی و آرزو کردی کاش نرفته بودی؟
- ماجرا از آنجا شروع شد...که کسی از جمع، بدون حساب و کتاب، دهان گشود به حرفهایی که جایش آنجا نبود!
| مهمانیها نه جای مباحثههای سیاسیاند، و نه جای نقد مشکلات بشر ... جای مهربانیاند؛ همین!|
آن کلام بیهوده شبیه یک گلوله کوچک برف، از نوک قله جدا شد.... و با پاسخهای تو بزرگ و بزرگتر ... تا شبیه بهمن، بر سر روحت آوار شد!
💥سکوت، بهترین پاسخ برای حرفهای بیهوده است...
پس در مقابل جسارتها و توهینها، مکث کن، بگذار دیگران در زیبایی سکوت تو، چهرهٔ زشت کار خود را ببینند...
آنوقت از هر جمعی که برگردی، خواهی دید که؛ آرامشت دستنخورده، باقیست!
@anvarden
#حساب_کتاب
✍ از صبح که چشم باز میکنی، تا شب که چشم فرو میبندی، چند کلمه، خرج میکنی ؟
آری خرج ...
- کلماتی که از ما صادر میشوند، خرج دارند!
ومحل تأمین این هزینه، روحِ ماست ...
کلمات از روح کَنده میشوند ... برای همین هم هست که کلام بعضیها آرامت میکند و کلام بعضیها، منقبضت ...
※ مراقب باش، آنقدر کلمه خرج نکنی،
که روحت، سر سجاده، توانِ بلند شدن نداشته باشد...
یا آنقدر با اظهار نظرهای بیهوده، از روحت هزینه ندهی، که وقت خواب، جانِ پرواز بسمت خوابهای زیبا را از آن بگیری ...
✓ امروز، از همین الآن ... تا شب، #حساب_کتاب کلماتت را داشته باش!
★ هرجایی که میشود حرف نزنی ... نزن!
و هرجا که باید حرف بزنی؛ به کوتاهترین اما نغزترین و پرمهرترین کلام، پاسخت را به زبان بیار ...
موفق باشی دوست من ✋
@anvarden