بیستمین مبنا از مبانی اولیاء الهی:
بار خودش را در مسیرِ راهش سبک کند و هی وزنه به خود نچسباند.
مرحوم آقا می فرمودند: هر چه در این دنیا بارت را کم کردی، آن طرف راحت تر هستی! هرچه از این طرف بار خود را اضافه کردی! آنجا راهت پُر پیچ و خم تر و پُر توقف تر است.
به یک نفر که به دنبال بعضی از مسائلی بود که برای دنیای او راه او موجب اشتغال و توقف بود، فرموده بودند؛ فلانی شما اگر این دنیا یک پیراهن داشته باشی، راحت تر هستی تا دو پیراهن داشته باشی! این مسئله واقعیت را برای انسان روشن می کند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💿مبانی سلوک مجلس ۱۱ دقیقه ۹
🎵حضرت آیت الله حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی رضوان الله علیه
#اجرای_مبانی_اولیاء_الهی
#سالک_سبک_بال
🌐@anwaremalakoot
بیستمین مبنا از مبانی اولیاء الهی:
بار خودش را در مسیرِ راهش سبک کند و هی وزنه به خود نچسباند.
شخص مسافر باید سبک بال باشد، نَجا المُخَفَّفُون؛ «آن کسانی که خیلی سبک اند، نجات پیدا می کنند». افراد سنگین نمی توانند حرکت کنند؛ وقتی زلزله بیاید، سیل بیاید، آن کسی که یک پلاس دارد و یک آفتابه، برمی دارد و فرار می کند، امّا آن کسی که گاوصندوق های طلایش در منزل است، چطور می تواند فرار کند! اصلاً نمی تواند فرار کند! چنان دلش به این جواهرات و زینت ها بسته شده که اگر کوه ابوقبیس را بر سر آن خراب کنند، آسان تر است از اینکه یک قدم از این خدایان خود که در این صندوق ها ذخیره کرده دور بشود! لذا سیل می آید آن را می گیرد و می برد، زلزله هم او را می گیرد و آفات هم او را می گیرد امّا آن کسی که سرمایه اش پلاسش بوده، به مقصد رسیده است.
میگویند: سلمان فارسی حاکم مدائن بود؛ و این که حاکم بود، وارد در مدائن شد و در دارالحکومه نرفت، رفت در یکی از همین منزلهای معمولی، پلاسش و پوستتختش را انداخت و یک دیزی داشت و یک دانه رَکوه: یعنی آفتابه، همین؛ تمام سرمایۀ سلمان فارسی! علمش که در سینهاش بود و مثل ما احتیاج به کتاب و کتابخانه که نداشت، او علمش را گرفته بود و دیگر دم و بیل و عصا و نعلین و ... ، چشمش هم که مثل ما ضعیف نبود که احتیاجی به عینک و جلد عینک داشته باشد؛ آن هم دو عینک یکی برای مطالعه و یکی برای دوربین و امثال اینها.
یک وقتی مدائن آفتی پیدا کرد، ظاهراً آتشی گرفت؛ دید که تمام شهر آتش گرفته و همه دادوبیداد و غوغا می کنند، سلمان هم از خانه اش بیرون آمده، راه را گرفته و راحت دارد می رود و گفت: «نجا المخفّفون؛ آنهایی که سبک بال هستند، خیلی کارشان راحت است!» یک دستش رکوه و آفتابه اش بود، یک دستش هم پوست تختش. با تمام سرمایه، خانه به دوش داشت حرکت می کرد و از آتش فرار می کرد.
خُب انسان خیلی راحت است اینطور باشد؛ این راحل است به سوی خداست. آن کسی که راحل است به سوی خدا، قریبالمسافه است، مسافتش خیلی نزدیک است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📚شرح فقراتی از دعای ابوحمزه ثمالی ،ج۱،ص۱۲۶
📝حضرت علامه آیةالله حاج سید محمد حسین حسینی طهرانی رضوان الله علیه
#اجرای_مبانی_اولیاء_الهی #سالک_سبک_بال
@anwaremalakoot