غم را میان سینه ی من، آفرید و رفت
با یک نگاه قلب مرا هم خرید و رفت
تشویش داشتم که پریشان ببیندم
راحت تر از همیشه مرا خوب دید و رفت
گفتم که با غزل دل او نرم می شود
افسوس شعر های مرا هم شنید و رفت
دیشب دوباره دیدمش اما میان خواب
بوسیدمش به زیر درختان بید و رفت
مرغی که ساده بر دل من جاگرفته بود
از شاخه شکسته ی من پر کشید و رفت
#امیرحسین_پاسبان
4_5924676642008994854.ogg
1.95M
غم را میان سینه من آفرید و رفت...
این شعرخوانی رو دلم نیومد نفرستم❤️
ارسالی مخاطبین
قبل مرگم یک نوازش بود تنها خواهشم
شانه هایت را بیاور؛ تشنه آرامشم...
#امیرحسین_پاسبان
در مسیر توایم و تشنه تو
ذکر تو روی لب قدم به قدم
به امید تو زندگی کردیم
ای امید یتیم های حرم...
#امیرحسین_پاسبان
از غزلی تازه
مسیرم بی تو معلوم است؛ سمت و سوی دلتنگی
درون سینه ی من جنگ خواهد شد عجب جنگی...
#امیرحسین_پاسبان
این هم از یادگاری ما 🌱
غم را میان سینه من آفرید و رفت
با یک نگاه قلب مرا هم خرید و رفت..
به خط زیبای استاد زیبایی ✍🏻
#امیرحسین_پاسبان
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – ساحل رضایی:
هشتمین سوگواره سالانه «نیزه بر خورشید» با حضور شاعران برجسته در مشهد مقدس برگزار شد
امیرحسین پاسبان، شاعر جوان مشهدی هم این غزل را خواند:
در بین خیمه، ظهر بدون تو ماتم است
تا چشم کار میکند اینجا فقط غم است...
مشروح خبر:
ibna.ir/x6r2n
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو سرودن مرا کم است
#محمدعلی_بهمنی🖤
آسمانی شد ۱۴۰۳/۶/۹