۲۵ مرداد ۱۴۰۳
۲۵ مرداد ۱۴۰۳
۲۵ مرداد ۱۴۰۳
باز خندیده ای...؛ رصد با من
چیدن سیب سر سبد با من
ماه من کی طلوع خواهی کرد؟
وقت دیدار؛ جزر و مد با من
عشوه های تو و نگاه رقیب
غیرت و نفرت و حسد با من
تو و آغوش دوست دارانت
بی تو سنگینی لحد با من
خون جگرکردنم فقط با تو
آرزوی تو تا ابد با من...
#امیرحسین_پاسبان
@apasban
۲۶ مرداد ۱۴۰۳
درخودم بودم و دربند گرفتاری ها
موی تو یاد من انداخت رها بودن را...
#امیرحسین_پاسبان
۲۹ مرداد ۱۴۰۳
غم را میان سینه ی من، آفرید و رفت
با یک نگاه قلب مرا هم خرید و رفت
تشویش داشتم که پریشان ببیندم
راحت تر از همیشه مرا خوب دید و رفت
گفتم که با غزل دل او نرم می شود
افسوس شعر های مرا هم شنید و رفت
دیشب دوباره دیدمش اما میان خواب
بوسیدمش به زیر درختان بید و رفت
مرغی که ساده بر دل من جاگرفته بود
از شاخه شکسته ی من پر کشید و رفت
#امیرحسین_پاسبان
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
4_5924676642008994854.ogg
1.95M
غم را میان سینه من آفرید و رفت...
این شعرخوانی رو دلم نیومد نفرستم❤️
ارسالی مخاطبین
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
قبل مرگم یک نوازش بود تنها خواهشم
شانه هایت را بیاور؛ تشنه آرامشم...
#امیرحسین_پاسبان
۲ شهریور ۱۴۰۳
در مسیر توایم و تشنه تو
ذکر تو روی لب قدم به قدم
به امید تو زندگی کردیم
ای امید یتیم های حرم...
#امیرحسین_پاسبان
۳ شهریور ۱۴۰۳
از غزلی تازه
مسیرم بی تو معلوم است؛ سمت و سوی دلتنگی
درون سینه ی من جنگ خواهد شد عجب جنگی...
#امیرحسین_پاسبان
۸ شهریور ۱۴۰۳
این هم از یادگاری ما 🌱
غم را میان سینه من آفرید و رفت
با یک نگاه قلب مرا هم خرید و رفت..
به خط زیبای استاد زیبایی ✍🏻
#امیرحسین_پاسبان
۸ شهریور ۱۴۰۳