حق باتوست پس تصمیم بگیر...!
حقیقتا در این چند روزی که به شهرستان شیروان، واقع در استان خراسان شمالی رفتم، شاهد مسائلی بودم که مرا به آینده خیلی بیشتر امیدوار میکرد.
شهر شیروان مردمان عزیز، معتقد و مهماننواری دارد.
اهالی آنجا و روستانشینان همجوارش، خود اهل منطق و استدلال هستند اما در رسیدن به مصداق اصلح یا مسیر غلطی را پیموده بودند یا اصلا شناختی نسبت به نامزدها نداشتند!
در این چند روز با مرددین گفت و گو بسیار داشتم.
طرفداران پزشکیان را کم ندیدم اما در میانشان فرد متعصبی نبود و اگر تحلیل درست میشنیدند، به راحتی میپذیرفتند.
از خواهر کافهدار، برادر کارگر و بنّا، پدر زحمتکش کشاورز و مادر قالیباف دارای چند فرزند قد و نیم قد گرفته تا زنان خیاط روستای خانلُق و بقال نبش خیابانی که متنفر از پراید بود، همه و همه با تمامی دغدغه و گلایههایشان یک چیز را میدانستند و آن اهمیت امنیت ملی کشورمان و استقلال سیاسی آن بود.
شاید از اهالی شیروان و خراسان شمالی میپرسیدیم که به چه کسی رای میدهید، اغلب نام احمدی نژاد را بر زبان میآوردند چرا که بعد از او کسی کمترین توجهی به ایشان نداشته است؛ ولی عاشقانه، تلاش شهید رئیسی را میستودند ولو اینکه هنوز تغییری بر سر سفرههایشان احساس نکرده باشند!
شیروان که روزی حق حیات بر گردن خراسان بزرگ داشت، این روزها به سبب تدبیر بیتدبیران غرب پرست، حال و روز جالبی ندارد. شهری که دومین قطب صنعتی خراسان بزرگ بود، اکنون دچار فقر است و در بخشی از روستاهای آن دزدان سر گردنه، چپاولگری میکنند.
خدا شاهد است که دلم میخواهد سعید، جمهور باشد و جمهور، سعید.
باید جمهور، سعید را بخواهد تا سعادتمند شود.
باید خراسان شمالی سعید را بنویسد تا امنیت شغلی و رفاه برایشان نوشته شود و تامین شود.
و اما من...
دلم آرام است!
نه برای آنکه عذاب وجدانم را تاحدودی فرونشاندم. نه!
آرام هستم چون میدانم دل کافهدار و بچهدار، بنا و بقال، کارگر و کارمند برای جهش کشور میتپد.
شبی که پارک را قدم زنان میپیمودیم و دو جوان از همه جا بیخبر را خبررسان #سعید_جمهور کردیم، اصلا گمانش را هم نمیبردیم تا بتوانیم با یک قیاس منطقی، بداهت اندیشه و عقلانیت را از پنجهی آغشته به دلار وابستگان ناامید، نجات بدهیم؛ حال آنکه کار کار خدا بود و دل هم دست خداست!
روایت سفر تبلیغی من به شیروان و روستاهای اطرافش آنقدر زیاد است که یک تنه میتواند تمامی رشتههای جامعهشناسان را پنبه کند.
همانها که جمهوریت را قربانی طمع قدرت خویش کردند.
اما باز خیالی نیست...!
ید الله مع الجماعه.
امیدوارم خداوند جمع دلهاب بیدار را به انتخاب یک سرباز فداکار چون حاجقاسم و خادمی دلسوز چون شهید جمهور، روشنایی ببخشد.
🖋علی عسگری
#روایت_سفر
#انتخابات
#سعید_جلیلی
@araf11
اعراف
برسد به دست «سردار رادان» خدمت مؤمنين در سراسر ایران عرض سلام و احترام دارم؛ اگر از احوال ما جویا
✏ حجاب و جرأت اجتماعی
اکنون سوار قطار از مشهد به سوی شهر مقدس قم هستم.
سفری چهار روزه در شهری که باید به احترام سلطان، غلامی کند ولی گویا مشهد پیش از آنکه نوکر رضاجان باشد، نوچهی رضاخان شده است...
کاری ندارم که امام رئوف است و رحیم؛ ولی امام غیور است. امام رضا(ع) همان مکتبی را دنبال کرد، که جد شهیدش در گودال بر هتک به آن نگرانی داشت و بر نیزهی شکسته تکیه داد تا از ناموسش دفاع کند.
آری ناموس! همان چیزی که برخی از خانوادهها به گمان خودشان میگویند: فعلا بچه است و حجاب برایش زود...!
اما دیگران فهمیدهاند که هیچگاه، هیچ چیزی برای دختران ایران زود نیست!
همان دخترانی که کارشان از سن تکلیف گذشته است و به سن تعیین رسیدهاند.
تعیین سرنوشت کشوری که با جوانان و نوجوانان ساخته میشود. اما این نوجوانان هنوز جامعه پذیر و مسئولیت پذیر نشدهاند! سن بالا میرود ولی درک اجتماعیشان به دنبال پاستیل و گرگم به هواست!
این مسئولیت پذیری اجتماعی ابتدا در خانواده باید تامین گشته و ریشه بدواند؛ اما گویا خانواده هنوز به نقش خودش در تعیین سرشت کشور و بنیانهای فرهنگی ایران اسلامی واقف نیست.
این بیتوجهی به حجاب و تربیت عفیفانه، ناشی از شناخت ناقص به امر فرهنگ و کار فرهنگی است.
باید توجه داشت که کار فرهنگی در ایران پدافندی نیست! چراکه دشمن خنجر مسمومش را ۸۰ سال قبل بر پیکر هویت مسلمان ایرانی وارد آورده است.
کار فرهنگی در ایران باید مبتنی بر شناخت صحیح از انسان اسلامی، صورت گیرد و این یعنی فرهنگ سازی باید آفندی و تهاجمی باشد. همان چیزی که رهبر انقلاب فرمودند؛ ما در مسالهی زن در موضع دفاعی نیستیم، بلکه در قبال سیاستهای غربی، طلبکاریم!
راه آهن مشهد شاهد خیل کثیری از زنان و خواهر معتقد و محجبه است، اما کنشگری فعالان عرصه حجاب و دغدغهمندان به واسطهی فشار رسانهای و القای کاذب بیحیایی جمعی در آن، متوقف و کمرنگ شده است.
اوضاع حجاب زمانی درست میشود که قشر مذهبی و انقلابی همیشه در صحنه، خود وارد میدان شده و جرئت امر به معروف پیدا کند.
جرئت اصلاح پوشاک به خود بدهد.
لباس اسلامی با طرحهای زیبا تولید کنند تا هم بخشی از مسالهی اشتغال حل شود و بخشی از پوشش اسلامی نیز سامان پیدا کند.
این همان اقتصاد مردمی است که میتواند فرهنگ مردم را نیز اصلاح کند.
✏ علی عسگری
#حجاب
#روایت_سفر
#مشهد
@araf11