از این فراق و فاصله خستم...

محمد (ص) از قلب‌ها وارد می‌شد. اگر اولین جایی که درش رو به روی خودت می‌بندی قلب مردمه، یه فکری به حال خودت بکن...

خدایا فقط یه فرصت دوباره بدون رو زدن به بقیه...

مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا

🇮🇷 إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ 🇮🇷

نثارِ روح یکی از بستگانم فاتحه‌ای قرائت بفرمایید 🖤

یا اباعبدالله 💔 ما هم دیر یا زود به خیل رفتگان خواهیم رسید... اما خوش به حال اونی که دمِ جون‌دادن یا شب اوّلِ قبر شما رو می‌بینه...

به ما هم سر بزن آقا

- همسایه

استادم امروز می‌گفت: یا بگو خدایا بیخیال؛ من نیستم. بعد برو‌ پی هر چیزی که حال می‌کنی. شاید چند روز بی‌اعصاب‌خُردی الواتی کردی و‌ ظاهراً خوش بودی... اما اگه دستت توو دست خداست، بی‌خیالت نمی‌شه. از خط بیرون بزنی، به راه میاردِت. حالا یا با زبون خوش، یا با پیچوندن گوش. این شتر سواری، دولا دولا نمی‌شه...

ما اون چیزی هستیم، که انتخاب می‌کنیم.

فتح عظیم قربانی‌های عظیم می‌خواهد...

حرف‌ِ دل!

می‌گذره...

شنیده‌ام که تو را با شکستگان کاری‌ست بدان نشاط و هوس، دم‌به‌دم شکسته‌ترم

هرکس حسینی مذهب است مدیون لطف زینب است...

منو مُقیم خودت کن...

«آرزوی حادثه دوم کُفر است»

اگه حادثه‌ای در زندگیت اتفاق بیوفته و آرزوی حادثه دیگه‌ای رو داشته‌باشی تو در سنت «ابهام» رد شدی... چرا!؟ چون داری به خدا میگی: خدایا یه کار بهتر بود ولی تو نکردی! چرا در حادثه‌ها پیشنهاد پلن B یا جایگزین کفره!؟ چون داری به خدا میگی: یا نمی‌دونستی... یا نمی‌تونستی... یا می‌دونستی و می‌تونستی، ولی نمی‌خواستی! حالا باید چی کار کنیم؟ اینو بدون خدا بهترین حوادث رو برات رقم می‌زنه... فقط تو بهترین بنده باش آیندت رو خدا تأمین می‌کنه امروز با تو آینده با خدا...

بچه با دعای مادرش زنده‌ست... دعام کن مادر!

یا اباعبدالله! یه سال دیگه از عمرم سپری شد؛ راه طولانی و فرصت کم... جسمم خسته و روحم خسته‌تر... نگاهم به آینده روشنه اما دستم خالیه‌‌‌... قسم به همون ذره تربتی که هر وقت مریض می‌شدم مادرم به کامم گذاشت... منو خرج خودت کن! 💔

و پایان دهه دوم زندگی...

یا جابِرَ العَظمِ الکَسیر

سُبْحَانَ مَنْ فَطَمَ بِفَاطِمَةَ مَنْ أَحَبَّهَا مِنَ اَلنَّار - پاک و منزّه است خدایی که به برکتِ فاطمه (سلام‌الله‌علیها) محبّینِ او را از آتش نجات داد.

دل من هم گاهی اوقات مثل پهلوی شماست مادر... دعایی کن!

میگفت: چیزهایی که الان دارید، مال شما نیست، نوبت شماست.

دَخیلکِ ‌‌...

ما نهایتاً یک «حیوان درنده‌ی اغلب اوقات محترم هستیم»