#تجربه_با_کودک
#خاطرات_اربعین
سه دست لباس ب اصلاح هاوایی برداشتم...ک همش استفاده شد
داروهای لازم برداشتم
همه جا دمپایی پوشید
کالسکه عالی بود...چون در کل مشایه هم نرید بازم پیاده روی زیاد پیش میاد
امسال با توجه ب تجربه پارسالم فقط برناممون رو شب گذاشتیم...و اصلا با یچه روزا بیرون نبودیم...و این خیلی سفررو راحت کرد
دختر من چه پارسال ک خیلی اذیت شدیم چه امسال(۵ سالشه) ...اصلا دوست نداره برگردیم😢انقدر ک بهش خوش میگذره ...حرف برگشت میشه گریش در میاد
در کل سفر آسونی نیست...ولی با تدبیر ..با شب رو بودن خیلی بهتره...
عشقی تو این سفر هست که ب سختی هاش می ارزه...این سفر پر از معجزه ست
کافیه حتی یه چیز از دلت بگذره...میبینی امام حسین همون موقع برات رقم میزنه😍
اینم دخترم در مسیر مشایه...میگفت حلی بکم زوار😭😍
@arbaeen40
#خاطرات_اربعین
دقیقا همین طوره
منم با بچه ۲ساله رفتم اونم بدون همراه خانم آخه یکی دوتا همسفر خانم باشه خوبه یوقت میخوای دسشویی بری حرم بری حموم بری خوبه
پارسال بادوستم و دخترش رفتیم
تو راه رفت خیلی ترافیک یود و ادیت شدیم و دم ظهر رسیدیم مرز و اذیت شدیم .
اولین تجربه سفر با کودک را داشتم کلا
با اینکه امسال کسی همراه نبود جز همسرم اصلاااا ادیت نشدم
خیلی هم خوب بود
ما هم با برنامه رفتیم و اصلا ادیت نشدیم
یه روز و یه شب نجف بودیم
یه روز و یه شب هم کربلا و شبش برگشتیم مرز و اومدیم سفر کوتاه بود
اما خیلی خوب بود پسر منم اذیت نشد
اذیت هم نکرد
کسانی که میترسن از تنها رفتن با کودک این تجربه منه اصلا نترسید
و فقط بسپارید به خوده عشق امام عشق و رحمت امام حسین جانمان 😭
عکس همسرم هستن داریم از مرز خسروی عبور میکنیم😍
#تجربه_باکودک
@arbaeen40
#خاطرات_اربعین
چند سال پیش رفته بودیم اربعین ، بار اولم بود ، از مهران سوار ون شدیم بریم نجف نرسیده به نجف یه آقای عربی کنار جاده بال بال میزد که وایسیم ولی راننده توجه نکرد خواست رد بشه یهو دیدیم خودشو انداخت جلو ماشین ، راننده مجبوری زد رو ترمز
ما خیلی ترسیده بودیم فکر کردیم انتحاری چیزیه ، شوک شده بودیم و مثل بید میلرزیدیم
وقتی ماشین کاملا وایساد ، در ماشین رو باز کرد و یه جعبه بزرگ پرتقال آورد و ریخت توماشین چونما قبلش غذا خورده بودیم گفتیم نمیخوایم ولی به زور پرتقالارو ریخت تو ماشین یه عالمه آب خنننک هم ریخت تو ماشین و در و بست راننده حرکت کرد پرتقالا رو ناچارن برداشتیم هر کس یکی دوتا برداشت
اولا هر پرتقال اندازه ی یه گریپفروت بزرگ بود تصمیم گرفتیم برا اینکه حیف و میل نشن دو سه نفری یه دونه بخوریم ، مزه و طعم پرتقالا به قدددددری متفاومت و دلچسب بود که منتا مدتها مزه اش زیر زبونم بود.
کلا اینکه زوری مارو نگهداشت برا گروهمون که سفر اولی بودیم خیلی جالب بود😍🥰
@arbaeen40
#خاطرات_اربعین
#تجربه_با_کودک
امسال سال دوم بود
با بچه 5و8ساله
12شب رسیدیم نجف
بچه کوچیکم تو صحن حرم خوابید همسرم رفت زیارت بچه ها پیش من بودن وبعدش هم من رفتم وبچه ها پیش همسرم
بعدش سه چرخه گرفتیم واز وادی السلام رد شدیم و رسیدیم اول عمود پیاده روی
ساعت 3صبح بود یه موکب بود خوابیدیم و7صبح بیدار شدیم صبحانه خوردیم وشروع کردیم پیاده روی رو
تا نزدیک11ظهر پیاده روی کردیم
البته تو سایه ومابینش هرچندتا عمود میرفتیم صبر میکردیم وپای بچه ها رو میشستم ماساژ میدادم درحد 5شیش دقیقه
بعدش ماشین گرفتیم رفتیم عمود 1400 باز یکم پیاده روی کردیم یه موکب کوچولو پیدا کردیم ونشستیم همسرم رفت زیارت
مداد وکاغذ دادم نقاشی کنن یکم خودم باهاشون بازی کردم و ساعت شد 3ظهر
اومد دنبالمون زیارت کرده بود وما رو هم برد حرم بچه ها تو صحن پیشش بودن هدایای نذری رو پخش کردن ومن هم رفتم زیارت
وبرگشتم وامدیم مرز وبرگشتیم ایران
سفرمون کوتاه کردیم چون بچه داشتیم وشلوغ بود ولی خیلییییییییییی خوب بود بچه هامم اصلا اذیت نشدن صبرشون باورنکردنی بود
سختی داشت گرما داشت... اما
الحمدالله « ما رأیته إلا جمیلا » »
@arbaeen40
#خاطرات_اربعین
#تجربه_با_کودک
#بچه
راستش منم 7 ماه پیش کربلا زمینی رفتن پسر 7 ساله دارم ودختر 10 ساله پسرم بیش فعالی داره ویک دقیقه یک جا بند نمیشه از اونجایی که امام حسین و اعمه نظر کنن مسیر یک ونیم روزه تا درست دم هتل نجف اصلا احساس خستگی نکرد من اصلا بچه هامو تو این سفر حس نکردم انگار خودم بودم و خودم. همین که رسیدیم هتل پسرم گفت مامان میشه استراحت نکنی اول بریم حرم انشاالله قسمت همه بشه اولی باری که گنبد طلایی رو از دور میبینی انگار تو این دنیا نیستی خیلی حس نابیه 😪😪البته همسرم هم همراهم بود خلاصه اصلا پشیمون نیستم بچه با خودم بردم هر شب بچه هام پیش باباشون که هم صحبت میشن یاد کربلا و نجف خیلی میکنن اگه 100 بار دیگه کربلا و نجف برم حتما بچهامو با خودم میبرم
@arbaeen40
#خاطرات_اربعین
#بچه
سلام.الان دو روزه ک از سرزمین عشق برگشتیم ولی دلمو اونجا جا گذاشتم.وهرلحظه آروز دارم ک بازم قسمت بشه برم.
منو همسرم با دوتا گل دخترام ک ۶ساله و۲ساله بود رفتیم.اولش همه میگفتن ک خیلی گرمه ولی ازنظر ماگرماش طاقت فرسا نبود.یک شب نجف بودیم و دو شب کربلا وآقا امام حسین قربونش برم ب نحو احسن ازمون پذیرایی کردن.
با بچه اصلا سخت نیست ما حدودا ۳۰۰تا عمودو پیاده رفتیم ولی واقعا دوست داشتیم ک بقیه راه و هم پیاده بریم اما یکی از دوستامون ک همراهمون بودن نتونستن ک پیاده روی وادامه بدیم ومجبور شدیم بقیه راه و با ون بریم کربلا.در کل سفر خیلی خیلی دلچسبی بود حتی برای بچه ها.الان ک ازشون میپرسم ک بازم بریم کربلا دوتاشون میگن بله بریم.
حتما اگکسی بچه داره با خودش ببره و اصلا استرس نداشته باشه .بسپره ب آقا امام حسین خودشون درستش میکنن
@arbaeen40
#خاطرات_اربعین
سلام
تا الان چهار سال توفیق زیارت اربعین داشتم
امسال به همراه خانواده رفتم واقعاً عالی بود
ترس داشتم هوای گرم اذیت بشن بچه هام ولی اصلا هیچ سختی وجود نداشت
موقع برگشت از کربلا به سمت شلمچه ، یک نوجوان با قد و قواره بچه گانه و جثه ضعیف کنارم نشسته بود ازش پرسیدم کجایی هستی ؟
جواب داد : اهواز
پرسیدم چندسالت ؟ جواب داد :۱۶
گفتم بار چندمه میای ؟ گفت بار اول
پرسیدم همراهت کی هست ؟ جواب داد تنها بودم
پرسیدم همه راه رو پیاده رفتی ؟ جواب داد آره
پرسیدم خسته نشدی ؟ یه نگاه معنا داری بهم کرد و جواب داد :«طریق و راه امام حسین علیه السلام خستگی نداره »
واقعاً. از جوابش لذت بردم
@arbaeen40
#خاطرات_اربعین
#بچه
سلام
ی تجربه ی خیلی خوب برای ما که بچه و نوجوان تو گروه مون داشتیم
این بود که چون اسکان در نجف نداشتیم از مرز یک راست رفتیم و در مسیر مشایه
پیاده شدیم وبا بچه ها تو موکب ها استراحت کردیم
مقداری پیاده روی کردیم
و با سه چرخه😁به قول خودشون توک توک😁تا نزدیک حرم رفتیم
شب تا صبح زیارت کردیم و برگشتیم تو مسیر مشایه برای استراحت در طول روز که هوا گرم بود🤨
ماشین گرفتیم و در نجف هم چند ساعتی زیارت کردیم و برگشتیم سمت مرز😌
سفر کوتاه شد و بچه ها هم اذیت نشدن🙏
@arbaeen40
هدایت شده از پیاده روی اربعین
#تجربه_با_کودک
#خاطرات_اربعین
سه دست لباس ب اصلاح هاوایی برداشتم...ک همش استفاده شد
داروهای لازم برداشتم
همه جا دمپایی پوشید
کالسکه عالی بود...چون در کل مشایه هم نرید بازم پیاده روی زیاد پیش میاد
امسال با توجه ب تجربه پارسالم فقط برناممون رو شب گذاشتیم...و اصلا با یچه روزا بیرون نبودیم...و این خیلی سفررو راحت کرد
دختر من چه پارسال ک خیلی اذیت شدیم چه امسال(۵ سالشه) ...اصلا دوست نداره برگردیم😢انقدر ک بهش خوش میگذره ...حرف برگشت میشه گریش در میاد
در کل سفر آسونی نیست...ولی با تدبیر ..با شب رو بودن خیلی بهتره...
عشقی تو این سفر هست که ب سختی هاش می ارزه...این سفر پر از معجزه ست
کافیه حتی یه چیز از دلت بگذره...میبینی امام حسین همون موقع برات رقم میزنه😍
اینم دخترم در مسیر مشایه...میگفت حلی بکم زوار😭😍
@arbaeen40
هدایت شده از پیاده روی اربعین
#خاطرات_اربعین
#بچه
سلام.الان دو روزه ک از سرزمین عشق برگشتیم ولی دلمو اونجا جا گذاشتم.وهرلحظه آروز دارم ک بازم قسمت بشه برم.
منو همسرم با دوتا گل دخترام ک ۶ساله و۲ساله بود رفتیم.اولش همه میگفتن ک خیلی گرمه ولی ازنظر ماگرماش طاقت فرسا نبود.یک شب نجف بودیم و دو شب کربلا وآقا امام حسین قربونش برم ب نحو احسن ازمون پذیرایی کردن.
با بچه اصلا سخت نیست ما حدودا ۳۰۰تا عمودو پیاده رفتیم ولی واقعا دوست داشتیم ک بقیه راه و هم پیاده بریم اما یکی از دوستامون ک همراهمون بودن نتونستن ک پیاده روی وادامه بدیم ومجبور شدیم بقیه راه و با ون بریم کربلا.در کل سفر خیلی خیلی دلچسبی بود حتی برای بچه ها.الان ک ازشون میپرسم ک بازم بریم کربلا دوتاشون میگن بله بریم.
حتما اگکسی بچه داره با خودش ببره و اصلا استرس نداشته باشه .بسپره ب آقا امام حسین خودشون درستش میکنن
@arbaeen40
هدایت شده از پیاده روی اربعین
#خاطرات_اربعین
دقیقا همین طوره
منم با بچه ۲ساله رفتم اونم بدون همراه خانم آخه یکی دوتا همسفر خانم باشه خوبه یوقت میخوای دسشویی بری حرم بری حموم بری خوبه
پارسال بادوستم و دخترش رفتیم
تو راه رفت خیلی ترافیک یود و ادیت شدیم و دم ظهر رسیدیم مرز و اذیت شدیم .
اولین تجربه سفر با کودک را داشتم کلا
با اینکه امسال کسی همراه نبود جز همسرم اصلاااا ادیت نشدم
خیلی هم خوب بود
ما هم با برنامه رفتیم و اصلا ادیت نشدیم
یه روز و یه شب نجف بودیم
یه روز و یه شب هم کربلا و شبش برگشتیم مرز و اومدیم سفر کوتاه بود
اما خیلی خوب بود پسر منم اذیت نشد
اذیت هم نکرد
کسانی که میترسن از تنها رفتن با کودک این تجربه منه اصلا نترسید
و فقط بسپارید به خوده عشق امام عشق و رحمت امام حسین جانمان 😭
عکس همسرم هستن داریم از مرز خسروی عبور میکنیم😍
#تجربه_باکودک
@arbaeen40
هدایت شده از پیاده روی اربعین
#خاطرات_اربعین
#تجربه_با_کودک
امسال سال دوم بود
با بچه 5و8ساله
12شب رسیدیم نجف
بچه کوچیکم تو صحن حرم خوابید همسرم رفت زیارت بچه ها پیش من بودن وبعدش هم من رفتم وبچه ها پیش همسرم
بعدش سه چرخه گرفتیم واز وادی السلام رد شدیم و رسیدیم اول عمود پیاده روی
ساعت 3صبح بود یه موکب بود خوابیدیم و7صبح بیدار شدیم صبحانه خوردیم وشروع کردیم پیاده روی رو
تا نزدیک11ظهر پیاده روی کردیم
البته تو سایه ومابینش هرچندتا عمود میرفتیم صبر میکردیم وپای بچه ها رو میشستم ماساژ میدادم درحد 5شیش دقیقه
بعدش ماشین گرفتیم رفتیم عمود 1400 باز یکم پیاده روی کردیم یه موکب کوچولو پیدا کردیم ونشستیم همسرم رفت زیارت
مداد وکاغذ دادم نقاشی کنن یکم خودم باهاشون بازی کردم و ساعت شد 3ظهر
اومد دنبالمون زیارت کرده بود وما رو هم برد حرم بچه ها تو صحن پیشش بودن هدایای نذری رو پخش کردن ومن هم رفتم زیارت
وبرگشتم وامدیم مرز وبرگشتیم ایران
سفرمون کوتاه کردیم چون بچه داشتیم وشلوغ بود ولی خیلییییییییییی خوب بود بچه هامم اصلا اذیت نشدن صبرشون باورنکردنی بود
سختی داشت گرما داشت... اما
الحمدالله « ما رأیته إلا جمیلا » »
@arbaeen40