#معرفی_کاروان بنده نمیشناسم تحقیق کنید برای بار دوم در حال هماهنگی اتوبوس در عراق از مهران هستیم. انشاالله امسال هم مثل سال ۹۸ باهم همراه اربعینی باشیم. اتوبوس عراق از تاریخ ۱۶ شهریور تا ۲۶ شهریور 🔴 حرکت از مرز مهران ب سمت سامرا و کاظمین (زیارت های چند ساعته) و نجف پیاده میشیم. و روز آخر کربلا سوار اتوبوس میشیم و مهران پیاده میشیم. 🟢 نفری ۱۹۰۰ تومان و احتمال داره هزینه ها کمی بالا و پایین بشه، اگه کمتر شد بعد سفر به دوستان برمیگرده. 🟤 اتوبوس معمولی حدود ۴۵ نفره و کولردار هست. 🔴 ساعت دقیق حرکت اعلام خواهد شد. 🟢 حرکت به سمت مرز مهران با ماشین شخصی و دسته جمعی خواهد بود. 🟡 شرایط ثبت نام: ۱.خانواده های فرزند دار و اولویت تعداد فرزند بیشتر ۲. کلیه شرایط گذر از مرز به عهده خود مسافر می باشد. ۳.واریز ۱۹۰۰ برای هر صندلی ۴.تبعیت کامل از برنامه های گروه 🔵 اسکان در عراق نداریم و فقط هزینه ها برای تردد با اتوبوس می باشد.از زمان پیاده شدن در نجف تا سوار شدن کربلا دوستان در اختیار خودشون هستن و گروه برنامه ای ندارد. 🟣 نفع مادی برای این برنامه نداریم و جهت رفاه خانواده های خودمون هست و خودمون قراره انشاالله به همدیگه کمک کنیم. ثبت نام: با واریز مبلغ ۱۹۰۰ به این شماره کارت و ارسال فیش به بنده ثبت نام انجام می شود در صورت انصراف با جایگزینی امکان بازگشت وجه وجود خواهد داشت. بانک رسالت 5041721019055970 مهدی کریم زاده مهلت ثبت نام :تا زمانیکه حدود ۴۵ نفر خانواده فرزنددار اتوبوس تکمیل شود. چند نفر هم شاید بصورت ذخیره ثبت نام کنیم. یا علی تا الان ۱۰ نفر ثبت نام کردیم. ۳۵ نفر باقیمانده. امکان ثبت نام مجرد و خانواده بدون فرزند نمی باشد ۰۹۱۰۵۰۰۴۵۶۵مهدی کریم زاده @arbaeen40

قطره: #مکالمه شْلُونْکُمْ(حالتون چطوره) زِینِینْ اِنشااَلله( خوب هستید انشاالله؟) اَللهْ ایْخِلِّیّْکُمْ(خدا حفظتون کنه) عاشِتْ اِیْدْکُمْ(دست شما درد نکنه) زاحَمْناکُمْ( به شما زحمت دادیم) #مکالمه با دو فعل میتونید فعل خواستن رو بکار ببرید: اَریدَن، اَطّینی( از عطا، عطی میاد ولی در زبان محلی در این فعل حرف ع تلفظ نمیشه) اَرید اَروح لِلْحَمّام ( میخوام برم حمام) اَرید اَروح لِلْمَرافق یا توالیت( میخوام برم دستشویی) اَرید اَروح لِلسّاحَه( میخوام برم حیاط) اَرید اَروح لِلْکربلا( میخوام برم کربلا) اَرید اَروح لِلنَّجَف( میخوام برم نجف) جملات زیر رو هم میتونید با فعل(اَرید) بگین هم با فعل(اَطّینی) اَرید، اَطّینی خُبِز( نون میخوام) اَرید،... تَمُر( خرما میخوام) ارید،... مخَدِّه( بالشت میخوام) اَرید،... بَطّانیِه( پتو میخوام) ارید،... چِرچِفْ( ملحفه میخوام) ارید،... اِگْلاص( لیوان میخوام) ارید،.... خاشوگِه( قاشق میخوام) ارید شَوْکَه( چنگال میخوام) ارید .... مٰای، مای بارِد، مای فایِر، مای حٰار( اب میخوام، اب سرد، اب جوش، اب گرم) ارید،... چای( چایی میخوام) ارید شَکر(شکر میخوام) ارید مِلِح(نمک میخوام) #مکالمه صایر یعنی شد، شده .... البته به معنای به قول خودمون باشه اوکی هم هست اکو یعنی موجود هست. هسه یعنی الان #مکالمه برای دادن هدیه به کودکان عراقی تفضّل اگه پسر بود میتونید با کلمات حبیبی، ابنی الحِلو، هم خطابشون کنید تفضّلی اگه دختر بود و میتونید با کلمات حبیبتی، ابنتی الحِلوَه خطابش کنید الحُلوُ،الحِلو الحُلوَه، الحِلوَه به دو صورت تلفظ میشه یعنی زیبا، قشنگ،خوشکل #مکالمه شگَد الکَروَه مِن مهران الی نجف(کرایه مهران تا نجف چقدر میشه؟) وین الدِّکّان(مغازه کجاست؟) وین الصَیدَلِیّه(داروخانه کجاست؟) هَم بی تخفیف؟(تخفیف داره؟) اطینی تخفیف(تخفیف بده) وین قِسمِ النساء(قسمت خانم ها کجاست؟) کَم سَنه عُمرِچ؟(چند سالته؟) انه عمری ....سنه(من ...سالمه) انا حامِل(من باردارم) @arbaeen40

آغاز سفرهای اربعین و آنچه باید زائران بدانند @arbaeen40

🔴 نوشته زیبای یک کاربر عراقی : ✍🏻 بین ایران و عراق تاریخی از وفاداری به یکدیگر وجود دارد. این وفاداری با علی و سلمان آغاز شد مختار و کیان آن را تکمیل کردند و مهندس و سلیمان آن را زنده کردند... @arbaeen40

*نماهنگ زیبای این موکب به اون موکب* #نماهنگ #پویانفر #اربعین #پیاده_روی_اربعین @arbaeen40

#تجربه #مرز#آب #بچه دوستان این تجربه بنده است ما صبح رسیدیم ده کیلومتری مهران اما بنده تجربه نداشتم و یخورده اذیت شدم نمی‌دونستم باید بطری آب همراهم را نگهدارم، تا برسیم گیت و رد بشیم شد ۹ شب با دوتا بچه کوچیک🤪 خوراکی و بادکنک و شکلات برای سرگرمی نبرده بودم 🤦‍♀ هم کفش بردم هم دمپایی اونم برای هممون این یعنی بار اضافه، دوتا چادر مشکی بردم الان می‌دونم یدونه که سرم هست کافیه لباس یک دست بیشتر نبرید (یکی تنتون و یکی داخل کوله) هر شب خواستید عوض کنید بشورید تا فردا اون یکی خشک میشه، برای بچه ها ملحفه و بالش کوچک بردم هرشب موقع خواب روی جای خواب پهن میکردم که بچه ها حساسیت پوستی نگیرن (کوچیک بودن و من هم نگران حشرات) صابون و پودر برای شستشو لباسشون همراهم بود برای گرمای روز چفیه مرطوب میکردم (خیس نه ) مینداختم روی سایبون کالسکه که هوای خنک بهشون بخوره درسته پذیرای و موکب زیاد بود اما فقط برای رفع گرسنگی و عطش توقف داشتیم که بچه ها زیاده خوری نکنند (حتی یکبار هم برای کباب یا هیچ غذایی صف واینستادیم ) @arbaeen40