🌹 داستان انار خواستن حضرت زهرا سلام الله علیها از مولای مُتقیان أمير مؤمنان صلوات الله و سلامه علیه 👇
🌷 حضرت زهرا (س) هیچ وقت از همسرش چیزی را درخواست نمی کرد. روزی بانو در بستر بیماری افتادند. امیرمؤمنان بر بالین ایشان آمدند و فرمودند:
«زهرا جان! چه میل داری تا برایت فراهم کنم؟»
حضرت زهرا (س) مانند همیشه فرمودند:
«من از شما چیزی نمی خواهم، ای پسر عمو! پدرم به من سفارش کرده که هرگز چیزی از شوهرت درخواست نکن، مبادا تهیه آن برایش مشکل باشد و در برابر در خواست تو شرمنده شود.»
امیرمؤمنان (ع) فرمودند: « ای فاطمه! به حق من، هر چه میل داری بگو تا برایت آماده کنم.»
پس از پافشاری امیرمؤمنان (ع) ، بانو(س) فرمودند:
« اکنون که من را سوگند دادی می گویم. اگر اناری برایم فراهم کنی خوب است.»
امام برای به دست آوردن انار خانه را ترک کردند. در راه از مردم می پرسیدند:« مگر در این فصل از سال کسی میوه انار دارد؟»
مردم با تعجب به امام (ع) نگاه می کردند، زیرا فصل انار گذشته بود اما یکی از مسلمانان گفت:«یا علی! فصل انار گذشته، ولی چند روز قبل شمعون یهودی چند انار از طائف آورده بود.»
امام(ع) به در خانه شمعون رفت. شمعون وقتی که چشمش به علی علیه السلام افتاد با تعجب به امام (ع) نگاه کرد و پرسید :« چه شده است علی؟»
امام ماجرای خانه را تعریف کرد و درخواست خرید انار کرد. شمعون گفت: «چیزی از انارها باقی نمانده است همه را فروخته ام.»
همسر شمعون پشت در بود و سخن آنها را می شنید، به شوهرش گفت: «من یک انار برای خودم برداشته بودم و در زیر برگ ها پنهان کردم.»
آنگاه رفت و انار را آورد و به امام(ع)داد. آن حضرت چهار درهم به شمعون داد. او گفت: قیمتش، نیم درهم است.
امام فرمود: «همسرت این انار را برای خود ذخیره کرده بود تا روزی از آن نفع بیشتری ببرد. نیم در هم مال خودت و سه درهم و نیم هم مال همسرت.»
امام در حال برگشت به خانه بود که با صدای ناله فقیری رو به رو شد. ایشان به دنبال صدا رفتند تا ببیند چه اتفاقی برای آن بنده خدا افتاده است. امام(ع) دیدند مرد فقیر و غریب و نابینایی در خرابه ای بدون سرپرست و غذا روی زمین خوابیده است.
امام فرمودند:« تو کیستی؟ از کدام قبیله ای؟ چند روز است که در اینجا افتاده ای؟»
گفت:« ای جوان صالح! من از اهالی مدائن می باشم، در آنجا قرض زیادی داشتم. ناگزیر سوار بر کشتی شدم و با خود گفتم خود را به مولایم امیرمؤمنان می رسانم شاید آن حضرت کمکی به من کند و قرض هایم را ادا نماید - جوان نمی دانست که سرش بر دامن علی علیه السلام است -»
امام (ع) نگاهی به انار کردند و فرمودند:« من یک انار دارم که برای مریض در خانه ام می برم، بیا تا نصف این انار را به تو بدهم»
امام (ع) انار را دو نصف کرده و نصف آن را کم کم در دهان آن جوان می گذاشت تا تمام شد. جوان گفت: «اگر مرحمت فرمایی نصف دیگرش را نیز به من بخورانی، چه بسا حال من خوب شود!»
امیرالمؤمنین (ع) نیم دیگر انار را نیز کم کم به او خوراند تا تمام شد.
سپس امام راه خانه را در پیش گرفت اما از خجالت بر پیشانی اش عرق نشسته بود و نمی دانست چطور دست خالی به خانه رود، از شکاف در به درون خانه نگاهی کرد تا ببیند فاطمه (س) خواب است یا بیدار.
مشاهده کرد همسرش به دیوار تکیه داده و طبقی از انار پیش روی اوست و میل می فرماید، حضرت بسیار خوشحال وارد خانه شد، متوجه شد که این انار مربوط به انارهای دنیایی نیست.
پرسید:« فاطمه جان! این انار را چه کسی برای شما آورده است؟»
فاطمه (س) گفت: «ای پسر عمو! وقتی که از پیش من رفتی، چندان طولی نکشید که نشانه سلامتی را در خود یافتم. ناگاه صدای در به گوشم رسید فضه خادمه در را گشود، مردی را دید که طبق انار دارد. آن مرد گفت: این طبق انار را امیرمؤمنان علی علیه السلام برای همسرش فاطمه سلام الله علیها فرستاده است.»
📚 ریاحین الشریعة، ج 1، ص142.
داستان_آموزنده
🔆تیر در پای
به پاى حضرت على عليه السلام تيرى اصابت كرده بود و امكان خروج آن بخاطر شدت درد وجود نداشت . فاطمه زهرا عليهاالسلام به اصحاب فرمود: آن تير را در هنگام نماز از پاى او بيرون آوريد، زيرا در نماز متوجه غير حق نخواهد شد پس چنان كردند و تير را در حال نماز از پاى او خارج كردند(۱).
و در خبر ديگر وارد شده كه در جنگ صفين تيرى بر ران مقدسش وارد شد هر چه كردند در موقعيت عادى خارج نمايند نتوانستند.
خدمت امام حسن عليه السلام جريان را عرض كردند، فرمود: صبر كنيد تا پدرم به نماز بايستد زيرا در آن حال چنان از خود بيخود مى شود كه به چيز ديگر توجه نمى كند.
در حال نماز كه اميرالمؤ منين غرق در حق بود تير را از پاى خارج كردند؛ بعد از نماز متوجه شد خون از پاى مقدسش جارى است ، پرسيد: چه شد، عرض كردند تير را در حال نماز از پاى شما بيرون كشيديم (۲).
خوانندگان استبعاد نكنند(۳) كه چطور ممكن است !! مگر نشنيده ايد، ابودرداء شبی به دنبال حضرت در كنار ديوار بنى نجار، نماز و دعا اميرالمؤ منين را نگاه مى كند متوجه مى شود ديگر صداى امام نمى آيد، مى آيد كنار بدن حضرت ، مى بيند مانند چوب خشك افتاده و داراى حركتى نيست .
مى آيد به خانه به حضرت زهرا جريان را عرض مى كند، حضرت مى فرمايد: اين حال غشوه اى است كه از خشيت حق به او دست مى دهد! برو كمى آب بصورت او بپاش ، بهوش مى آيد. او مى رود و اين كار را انجام مى دهد و امام بهوش مى آيد (۴)
حالاتى كه پيامبر و امام نسبت بحق تعالى پيدا مى كنند (فناء فى الله ) تجرد براى آنان ايجاد مى شود، ديگر به جسم در آن مقام هيچ توجهى نباشد بلكه آن روح است كه اتصال (بين عبد و معبود) پيدا مى كند؛ كه سخن در اين باره زياد است و جاى تفصيلش اين جا نيست .
📚۱-شنيدنيهاى تاريخ ص 13- محجة البيضاء 1/ 397
۲-داستانها و پندها 4/ 147 - انوار نعمانيه ص 342.
۳- مگر نخوانده ايد كه زنان مصر وقتى جمال يوسف را ديدند با چاقو بجاى پوست كردن ترنج انگشتان خود رابريدند و قطعن اءيديهن يوسف : 31.
۴- لئالى الاخبار /صلى الله عليه و آله 4/ 36.
🟡 خوشرویی و مدارا با همه ...
🔴 قَالَ اَلْإِمَامُ اَلْحَسَنُ اَلْعَسْكَرِيُّ صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ : قُولُوا لِلنّاسِ حُسْناً، مُؤْمِنُهُمْ وَ مُخالِفُهُمْ، أمَّا الْمُؤْمِنُونَ فَیَبْسِطُ لَهُمْ وَجْهَهُ، وَ أمَّا الْمُخالِفُونَ فَیُکَلِّمُهُمْ بِالْمُداراهِ لاِجْتِذابِهِمْ إلَی الاْیِمانِ.
🟠 حضرت امام حسن عسکری صلوات الله علیه می فرمایند:
⚘️ با دوست و دشمن خوش گفتار و خوش برخورد باشید، امّا با دوستان مؤمن به عنوان یک وظیفه که باید همیشه نسبت به یکدیگر با چهره ای شاداب برخورد نمایند، امّا نسبت به مخالفین به جهت مدارا و جذب ایشان به ایمان.
📚 مستدرک الوسائل ج ۱۲، ص ۲۶۱، ح ۱۴۰۶۱
✅️ به چادر خاکی مادرم حضرت زهرا سلام الله علیها 🥀
🤲 اللهم عجل لولیک الفرج 🥀
🥀
هنگامى كه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در آخرين لحظات زندگى خويش در حالت احتضار و مشرف به شهادت شد، نظری نمود و فرمود:
«السلام على جبرئيل، السلام على رسول اللَّه، اللهمّ مع رسولك، اللهمّ في رضوانك وجوارك ودارك دارالسلام»
سلام بر جبرئيل، سلام بر رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم)، خداوندا! مرا با رسول خودت محشور فرما، خداوندا! مرا در بهشت و جوار خودت و خانهات كه دارالسلام است جاى بده.
سپس فرمود: آيا آنچه را كه من مىبينم شما هم مىبينيد؟
گفته شد: چه مىبينيد؟
فرمود: «هذه مواكب أهل السماوات، وهذا جبرئيل وهذا رسول اللَّه، ويقول: يا بنيّة! أقدمي فما أمامك خير لك»
اينها گروههاى اهل آسمانهاست، اين جبرئيل و اين رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) است، كه به من مىفرمايد: دخترم! بيا، آنچه در پيش رو دارى براى تو بهتر است.
#حدیث #حضرت_زهرا
#فاطمیه #ایام_فاطمیه
📚 بحار الأنوار، ج۴۳، ص۲۰۰
ــــــ__ـــــ__ــــــ__ـــــ__ــــــ__ـــــ__ــــــ__ـــــ__ــــ
🎋
عَنْ فَاطِمَةَ علیها السلام قَالَتْ:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ):
«مَنْ تَخَتَّمَ بِالْعَقِيقِ لَمْ يَزَلْ يَرَی خَيْراً»
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به نقل از پیامبر خـدا صلىاللهعليهوآله فرموده است: هركس انگشتر عقيق به دست كند هميشه نيكی میبيند.
#حدیث #حضرت_زهرا
#فاطمیه #ایام_فاطمیه
📚 أمالي شیخ طوسي، ج۱، ص۳۱۱
ــــــ__ـــــ__ــــــ__ـــــ__ــــــ__ـــــ__ــــــ__ـــــ__ــــ
📿
امام جعفر بن محمد الصادق عليهماالسلام
«تَسْبِيحُ اَلزَّهْرَاءِ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلاَمُ فِي دُبُرِ كُلِّ صَلاَةٍ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ صَلاَةِ أَلْفِ رَكْعَةٍ فِي كُلِّ يَوْمٍ»
تسبيح حضرت فاطمۀ زهرا سلام الله علیها بعد از نماز واجب در نزد من محبوبتر است از هزار ركعت نماز در هر روز.
#حدیث #تسبیح_حضرت_زهرا
#فاطمیه #ایام_فاطمیه
📚 بحار الأنوار، ج۸۲، ص۳۳۱
ــــــ__ـــــ__ــــــ__ـــــ__ــــــ__ـــــ__ــــــ__ـــــ__ـــــ
.
✨ فضیلت حضرت فاطمه زهرا (س)
امام باقر عليه السلام فرمود: پدرم براى من از جدّم علیهم السلام از رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم حديثى نقل كرد كه حضرتش فرمود:
هنگامى كه روز قيامت فرا مىرسد ... خداى متعال مىفرمايد: اى اهل محشر! امروز كرامت از آنِ كيست؟
حضرت محمّد، حضرت على، امام حسن، امام حسين و حضرت زهرا عليهم السلام عرضه مىدارند: كرامت از آنِ خداى يگانه قهّار است.
خداى متعال مىفرمايد: اى اهل محشر! همانا من كرامت را از آن محمّد، على، حسن، حسين و فاطمه عليهم السلام قرار دادم. اى اهل محشر! سرهايتان را پايين اندازيد و ديدگان خود را فرو بنديد تا فاطمه عليها السلام به سوى بهشت برود.
در همين وقت جبرئيل براى آن حضرت، شترى از شتران بهشتى كه دو پهلوى آن را به ديباى بهشتى آراسته است و افسار و مهار آن از مرواريد و جهاز آن از مرجان است، در برابر او مىخواباند، آن حضرت سوار مىشود.
آنگاه خداى متعال صد هزار فرشته از سمت راست او و صد هزار از سمت چپ او مىفرستد تا به همراه او، حركت كنند، و صد هزار فرشته ديگر مىفرستد تا فاطمه عليها السلام را بر فراز بالهاى خود برداشته و به سوى بهشت ببرند.
هنگامى كه به در بهشت مىرسند، فاطمه عليها السلام نگاهى به پشت سر خود مىنمايد. خداى مهربان مىفرمايد: اى دختر حبيب من! چرا متوجّه پشت سر خود شدى، در حالى كه من دستور دادم كه وارد بهشتم شوى؟
فاطمه عليها السلام مىفرمايد: پروردگارا! دوست دارم در همچو روزى قدر و منزلت من شناخته شود.
خداوند مىفرمايد: اى دختر حبيب من! برگرد و نگاه كن هر كسى كه محبّت تو يا يكى از فرزندانت را در قلب دارد دستش را بگير و وارد بهشت كن.
امام باقر عليه السلام مىفرمايد: سوگند به خدا! فاطمه عليها السلام در آن روز مانند پرندهاى كه دانه خوب را از بد جدا مىكند و برمىدارد؛ شيعيان و دوستان خود را از ميان اهل محشر جدا مىكند و نجات مىدهد.
هنگامى كه آن حضرت به همراه شيعيان خود كنار درب بهشت مىرسند، خداى متعال به دلهاى شيعيان فاطمه عليها السلام مىاندازد كه به پشت سر خودشان متوجّه شوند.
چون به پشت سر خودشان متوجّه مىشوند، خداوند مىفرمايد: اى دوستان من! چرا به پشت سر خودتان متوجّه شديد در حالى كه من در حق شما شفاعت فاطمه عليها السلام، دختر حبيبم را پذيرفتم؟
مىگويند: پروردگارا! دوست داريم در همچو روزى قدر و منزلت ما نيز شناخته شود.
خداوند مىفرمايد: اى دوستان من! برگرديد و نگاه كنيد هر كسى كه شما را به جهت محبّت فاطمه عليها السلام، دوست داشته، هر كسى كه به شما به جهت محبّت فاطمه عليها السلام، غذا داده، هر كسى شربت آبى در راه محبّت فاطمه عليها السلام، به شما داده، هر كسى به جهت محبّت فاطمه عليها السلام، غيبتى از شما را ردّ كرده و در غياب شما، از شما دفاع كرده، هر كسى كه به خاطر محبّت فاطمه عليها السلام به شما، لباس داده، دست آنان را بگيريد و وارد بهشت نماييد.
امام باقر عليه السلام مى فرمايد: سوگند به خدا! از آن مردم كسى غير از اهل شكّ يا كافر يا منافق باقى نمىماند.
📚 بحار الأنوار، ج۸۲، ص۳۳۱
ــــــ__ـــــ__ــــــ__ـــــ__ــــــ__ـــــ__ــــــ__ـــــ__ـــــ
🌱
عن فاطمةَ الزهراء علیهاالسلام:
إذا سُئِلَتْ: أیُّ شیء خیرٌ للمرأة؟
قالت: «أَنْ لا تَری رَجُلاً، وَلا یَراها رَجُلٌ»
از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها سؤال شد: چه صفتی برای یک زن از هر چیز دیگری بهتر است؟
فرمود: آنکه (تا میتواند به گونهای زندگی کند که) نه مردی را ببیند و نه مرد نامحرمی او را ببیند.
#حدیث #حضرت_زهرا
#فاطمیه #ایام_فاطمیه
📚 مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۱۹
ــــــ__ـــــ__ــــــ__ـــــ__ــــــ__ـــــ__ــــــ__ـــــ__ـــــ
✅ پرسش و پاسخ از آیت الله خوشوقت
🔹 درباره دعا کردن (2)
س: لطفاً این آیه را توضیح دهید: «اُدعُوا رَبَّکُم تَضَرُّعاً وَ خُفیَۀً اِنَّه لا یُحِبُّ المُعتَدین».
ج: یکی از وظائفی که خدای متعال به ما محوّل فرموده، دعا کردن است و از خدا چیز خواستن. اصل دعا واجب است و نمی شود انسان هیچ دعایی نکند. در این صورت گناه کرده است. اگر برای انجام این واجب یک بار دعا کند، کافی است. همان دعایی که در نماز است، کافی است.
سرّ دعا کردن این است که ما مملوک بودن و فقیر بودن خود را در برابر خدای بی نیاز اظهار کنیم. انسان فراموش می کند. از آنجا که خدا به او همه چیز داده است، فکر می کند از خود اوست و کم کم به اینجا می رسد که می گوید: «أنَا رَبُّكُمُ الْأعْلَى»؛
لذا خدا فرموده: «دعا کن و بگو که تو داری و من ندارم.» اقرار به فقر و نداریِ خود و اعتراف به غنی و بی نیازی پروردگار متعال اساس عمده ی باور به خدای واقعی و خودِ واقعی است. دعا چنین اثری دارد.
اگر داری، باید دعا کنی و اگر نداری، باز هم باید دعا کنی. هر چه داری، باید دعا کنی؛ چون از آنجا که انسان دارد، خیال می کند مال خود اوست و آن را از دست نمی دهد؛ اما ناگهان از او می گیرند؛
بنابراین باید بگوییم: «من ندارم و تو همه چیز داری و اگر من دارم، تو داده ای.» این یادتان نرود.
📚 منبع: آثار بندگی، آیت الله خوشوقت