eitaa logo
آرشیو مطالب(سخنرانی)
2.2هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
2.1هزار ویدیو
67 فایل
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 https://eitaa.com/joinchat/2017460411C29baaffe93 تعرفه وتبلیغات👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼 @kianatv ─┅═ ༅✤ ⃟ ⃟ ‌✤༅═┅─ #کانال_آرشیو_مطالب_سخنرانی #احادیث_روایات_صوت_متن_سخنرانی @archive_mataleb_sokhanrani
مشاهده در ایتا
دانلود
‌‌◼️ حکایت جانسوز "بیت الاحزان" فاطمه زهرا سلام الله علیها... ◼️ اصحاب سقیفه، بی رحمی را به کجا رسانند ؟! پیرمرد های مدینه و همسایه های خانه امیرالمؤمنین علی علیه السلام گرد هم آمدند، به حضور امیرالمؤمنین علی علیه السّلام مشرف شدند و گفتند: «یا اباالحسن! فاطمه شب و روز گریه می‌کند، هیچ کدام از ما شب در رختخواب به خواب نمی رویم. روزها هم بر مشغله و کسب معاش آرام و قرار نداریم. ما از تو تقاضا می‌کنیم که فاطمه علیهاالسلام یا شب‌ها گریه کند یا روزها. » حضرت امیر علیه السلام فرمود: «اشکالی ندارد. » وقتی علی علیه السّلام به سراغ فاطمه اطهر علیهاالسلام رفت، دید که گریه آن بانوی معظمه دمی آرام نمی گیرد و تسلیت گویی به او ثمری ندارد. هنگامی که چشم آن بانو به حضرت امیر علیه السلام افتاد، لحظه ای آرام شد. علی علیه السّلام به وی فرمود: «ای دختر پیغمبر خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم! پیرمرد های مدینه از من خواسته اند که از تو بخواهم یا شب گریه کنی یا روز. » فاطمه اطهر علیها السّلام فرمود: «یا اباالحسن! من چندان در میان این مردم نمی مانم. به زودی از میان این مردم می‌روم. یا علی! به خدا قسم من شب و روز می‌گریم تا اینکه به پدرم ملحق شوم. » حضرت امیر علیه السلام فرمود: «ای دختر رسول خدا! تو صاحب اختیاری ، هر چه می‌خواهی همان را انجام بده . » از آن به بعد، موقعی که صبح می‌شد، فاطمه اطهر، دست حسن و حسینش را می‌گرفت و از مدینه خارج می‌شد و در نزدیکی بقیع و قبور شهدا، مشغول گریه می شد. و إذا وهجتها الشمس تفيّأت بظلّ‌ أراكة هناك؛فبلغ ذلك الرجلين فقطعاها ▪️و وقتی که نزدیک ظهر شده و آفتاب سوزان می شد، به سایه درختی که در آن جا بود، پناه می بردند و آن جا می گریستند. اما وقتی که خبر آن درخت خشکیده و گریه کردن های فاطمه زهرا و حسنینش علیهم السلام به گوش عمر و ابوبکر رسید، آن دو آمدند و آن درخت خشکیده را نیز قطع کردند. فلما خرجت في اليوم الثاني رأت الأراكة قد قطعت،فجلست تبكي ذلك اليوم في الشمس ▪️روز دوم که فاطمه زهرا همراه حسنینش علیهم السلام آمدند، دیدند که آن درخت را قطع کردند. پس در آن روز نشستند و زیر آفتاب سوزان گریه کردند. نزدیک غروب وقتی که امیرالمؤمنین علی علیه السلام به دنبال آن ها آمد و حال آن ها را دید،نگاه بی رمقی به طرف آسمان انداخت و فرمود : اللهم أنت شاهد كل نجوى و موضع كل شكوى؛اللهم إنك ترى ما يفعل بآل نبيك و صفيك. ▪️خدايا تو شاهد هر نجوایی و شنونده هر شکوایی.... خدا تو خوب می بینی که با عترت رسولت، این قوم چه می‌کنند.... ثم صنع ظلالا من جريد النخل و سمّاه ب‍‌«بيت الأحزان».فجعلت تخرج إليه.فاتفق المنافقون و هدّموه،فجعلت تخرج إلى مقابر الشهداء و تبكي . ▪️سپس امیرالمومنین علیه السلام از آن به بعد با چوبه نخلی یک سایبانی برای آن ها درست کرد تا زیر سایه آن گریه کنند و نام آن را " *بیت الاحزان* " گذاشت. اما باز منافقین دست به دست هم دادند و آن را نیز خراب کردند. دگر از آن روز به بعد، فاطمه زهرا سلام الله علیها همراه حسنینش بر سر قبور شهدا در بقیع می رفت و در آن جا تا شب گریه و زاری می‌کرد. و وقتی که شب فرا می‌رسید، حضرت امیر علیه السلام می‌آمد و فاطمه اطهر سلام الله علیها را به منزل خود باز می‌گرداند. 📚الزهراء عليها السّلام في السنة و التاريخ و الأدب:ص ٥٤٢ 📚 مجالس الاحزان في احوال فاطمه( نسخه خطی) 📚بحارالانوار ج ۴٣ص١٧۴(با کمی اختلاف)
◼️ فرازی از یکی از زیارت نامه های جامعه ، که عباراتی لطیف و نغز نسبت به صدیقه کبری علیها السلام در آن وارد شده است... در یکی از زیارتنامه های جامعه (غیر از آن زیارت جامعه معروفه) که از امام هادی علیه السلام به دست ما رسیده، اینگونه وارد شده است : ... اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَی الطَّاهِرَةِ الْبَتُولِ الزَّهْرَاءِ ابْنَةِ الرَّسُولِ أُمِّ الْأَئِمَّةِ الْهَادِینَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَارِثَةِ خَیْرِ الْأَنْبِیَاءِ وَ قَرِینَةِ خَیْرِ الْأَوْصِیَاءِ الْقَادِمَةِ عَلَیْکَ مُتَأَلِّمَةً مِنْ مُصَابِهَا بِأَبِیهَا مُتَظَلِّمَةً مِمَّا حَلَّ بِهَا مِنْ غَاصِبِیهَا، سَاخِطَةً عَلَی أُمَّةٍ لَمْ تَرْعَ حَقَّکَ فِی نُصْرَتِهَا، بِدَلِیلِ دَفْنِهَا لَیْلًا فِی حُفْرَتِهَا، الْمُغْتَصَبَةِ حَقُّهَا وَ الْمُغَصَّصَةِ بِرِیقِهَا صَلَاةً لَا غَایَةَ لِأَمَدِهَا وَ لَا نِهَایَةَ لِمَدَدِهَا وَ لَا انْقِضَاءَ لِعَدَدِهَا. 🔹 ترجمه: خدایا، و بر بتول، آن بانوی پاکیزه، زهرا دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله ، مادر امامان هدایتگر، سرور زنان جهانیان، وارث برترین پیامبران، و همسر برترین جانشینان، شتافته به سوی تو با حالت اندوهبار از آنچه به پدرش رسید، و دادخواه از آنچه از سوی غصب کنندگان حقش به او رسید، خشمگین بر امتی که در یاری او، حق تو را رعایت نکردند، به دلیل اینکه شبانه او را در قبر دفن کردند، همان کسی که حقش مورد غصب واقع شد، و آب دهانش را از روی غصه فرو میبرد، درودی بفرست که نه پایانی برای امتدادش باشد، و نه نهایتی برای دوامش، و نه تمام شدنی برای شمارش آن. 📚 مصباح الزّائر ص٢۵٠ 📚بحارالانوار ج ٩٩ص١٨٠ 👌این زیارتنامه ، از حیث فصاحت ادبی و سنگینیِ معارفی که در آن وارد شده از زیارات کم نظیر مأثوره از اهلبیت علیهم السلام است؛که سزاوار است تشنگان معارف ناب اهلبیت علیهم السلام و اهل تحقيق، از آن غفلت نورزند. علیها السلام در آن وارد شده است...
✳️ بازخوانی سیره حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها؛ الگویی ماندگار برای سبک زندگی معنوی و اجتماعی 🔸 هم‌زمان با ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها سیره و آموزه‌های این بانوی بزرگ اسلام به‌عنوان الگویی جامع برای تعالی فردی و اجتماعی مورد بازخوانی قرار گرفت و بر ضرورت بهره‌گیری از این الگوی نورانی در تقویت بنیان‌های اخلاقی فرهنگی و رفتاری جامعه تأکید شد. 🔸 حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها در طول زندگی کوتاه اما سرشار از معنویت خود نمونه‌ای کامل از ایمان بصیرت ساده‌زیستی و پایبندی به ارزش‌های الهی را به نمایش گذاشت. رفتار و منش این بانوی گرامی نشان‌دهنده جایگاه والای زن در اسلام و نقش اثرگذار او در تحکیم بنیان خانواده و جامعه است. 🔸 در سیره حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها توجه به کرامت انسانی مسئولیت‌پذیری اجتماعی و دفاع از حق از شاخص‌های برجسته به شمار می‌رود. حضور آگاهانه در عرصه‌های اجتماعی و روشنگری در بزنگاه‌های حساس تاریخی گویای عمق بصیرت و ولایت‌مداری این بانوی بزرگ است. 🔸 همچنین سبک زندگی حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها مبتنی بر قناعت صبر مهربانی و تربیت نسل متعهد الگویی الهام‌بخش برای خانواده‌های امروز به شمار می‌رود و می‌تواند در مسیر تقویت فرهنگ دینی و انسجام اجتماعی نقشی مؤثر ایفا کند. 🔸 بازخوانی سیره نورانی حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها در این ایام فرصتی ارزشمند برای بازگشت به اصول اخلاقی و الهی و تعمیق معرفت دینی در جامعه است و زمینه‌ساز ترویج سبک زندگی فاطمی در ابعاد مختلف فرهنگی و اجتماعی خواهد بود. 📚📚
داستان کودکانه حضرت فاطمه (س) دختر گرامی پیامبر و همسر علی (ع) زمان زیادی را صرف کارهای منزل می کردند. آن حضرت کارهای منزل مانند پختن غذا، جمع آوری هیزم، نظافت منزل، آسیاب کردن گندم برای پختن نان و دیگر کارهای خانه را به تنهایی انجام می دادند. در آن زمان برای تهیه آب آشامیدنی باید مسافت زیادی را راه می رفتند تا آب را از چشمه بیاورند. برای پختن نان باید ابتدا گندم را با آسیاب دستی آسیاب می کردند و بعد نان را می پختند و برای پختن غذا باید هیزم روشن می کردند و ….و به همین شکل همه کارهای خانه برای حضرت فاطمه (س) سخت بود. در قدیم معمولا برای انجام کارهای خانه شخصی به عنوان کنیز و خدمتکار در خانه ها وجود داشته اما حضرت فاطمه کارهای خانه را به تنهایی انجام می دادند و از کسی کمک نمی گرفتند. روزی انجام کارهای خانه برای آن حضرت به قدری سخت شد که به همسر خود امام علی (ع) گفتند که انجام این همه کار برای من سخت است و از بس کار کرده ام دست هایم تاول زده است. حضرت علی به حضرت فاطمه گفتند که برای حل این مشکل از پدر خود حضرت محمد (ص) کمک بگیر و از ایشان درخواست کن تا کنیزی به تو بدهند تا در کارها به تو کمک کند. حضرت فاطمه (س) پیش پدرشان رفتند ولی چون دیدند که پیامبر تنها نیستند رویشان نشد که حرف خود را به پدر بگویند و بازگشتند. پیامبر که این صحنه را دیدند فردای آن روز به خانه دخترشان فاطمه رفتند و از او پرسیدند که دیروز با من چه کاری داشتی که نگفتی و برگشتی؟ حمیده دهقانی: حضرت فاطمه داستان را برای پدرشان گفتند و از او تقاضای کمک نمودند. پیامبر (ص) به دخترشان گفتند آیا می خواهی راه حلی برای مشکلت پیدا کنم که بدون داشتن کنیز و خدمتکار بتوانی از عهده انجام کارهای خانه بربیایی؟ حضرت فاطمه کنجکاو شدند که پدرشان چه می خواهد بگوید. گفتند بله پدر. پیامبر گفتند دخترم بعد از هر نمازی که می خوانی و قبل از خواب این ذکرها را بگو: 34 مرتبه الله اکبر 33 مرتبه الحمدلله 33 مرتبه سبحان الله پیامبر به دخترشان گفتند هر زمانی که احساس کردی کارها برایت سخت شده اند و از عهده آن ها برنمیایی این ذکرها را بگو تا خداوند به تو کمک کند و فرشتگان را به کمک تو بفرستد. میبینی که انجام کارها برای تو آسان شده و تحمل سختی ها برایت امکان پذیر می شود.از آنجایی که این تسبیحات را پیامبر به دخترشان حضرت زهرا هدیه کردند به آن تسبیحات حضرت زهرا یا تسبیحات حضرت فاطمه می گویند. حضرت فاطمه از پیشنهاد پدر بسیار خوشحال شدند و با پارچه پشمی یک نخ تسبیه درست کردند و دانه های تسبیح را در آن انداختند و تا زمانی که زنده بودند تسبیحات حضرت زهرا را فراموش نکردند و همیشه بعد از همه نمازهای خود و همچنین قبل از خواب این ذکرها را می گفتند. وقتی که حضرت حمزه عموی پیامبر به شهادت رسید حضرت فاطمه از خاک مزار او دانه های تسبیح را درست کردند. بعد از حضرت فاطمه امامان دیگر نیز تسبیحات حضرت فاطمه زهرا را می گفتند و به دیگران سفارش می کردند و معتقد بودند که ذکر تسبیحات حضرت زهرا باعث آمرزش گناهان می شود و انسان را از ناامیدی نجات می دهد. 📚📚📚
صبح بود و فاطمه‌سلام‌الله‌علیها نان پخته بود، و همینطور که سفره را پهن میکرد برای بچه ها شعر میخواند. _شبیه پدرتان باشید. _از حق حمایت کنید. _خدایی را عبادت کنید که به شما نعمات زیادی داده است. _آدم کینه‌ای را برای دوستی انتخاب نکنید. و بعد فرمود: پسرم حسن؛ مثل پدرت علی باش؛ بند ظلم را از حق بر کن. بعد فرمود: اما ؛ تو هیچ به پدرت نرفته‌ای! شبیه پدر من هستی. امیرالمومنین‌علیه‌السلام می‌شنید، و می‌خندید. مناقب آل‌ابی‌طالب،ج۳،ص۳۸۹
کرامتی از حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسّلام) در «عبّاس آباد هند» جمعی از شیعیان در ایّام عاشورای حسینی جمع شدند که شبیه حضرت عبّاس (علیهاالسّلام) بسازند. شخصی که رشید و تنومند باشد، نیافتند تا آنکه جوانی را پیدا کردند که پدرش از دشمنان اهل بیت (علیهم السّلام) بود. او را شبیه کردند و مراسم تعزیه را برپا نمودند. چون شب شد به خانه آمد. پدرش از او پرسید: کجا بودی؟ چون از کار پسرش آگاه گردید، بسیار عصبانی شد و گفت: مگر عبّاس را دوست می داری؟ جوان گفت: آری، جانم به فدای او باد. پدر گفت: اگر چنین است، بیا تا دست های تو را به یاد دست بریده ی عبّاس قطع نمایم. آن جوان دست خود را دراز کرد و پدرش دستش را برید. مادرش گریان شد و گفت: ای مرد! چرا از فاطمه ی زهرا (علیهاالسّلام) شرم نکردی؟ آن مرد گفت: اگر فاطمه را دوست داری، بیا تا زبان تو را هم قطع کنم. پس زبان زن را هم برید و در آن شب هر دو را از خانه بیرون کرد و گفت: بروید و شکوه ی مرا پیش عبّاس نمایید. آن دو به عبّاس آباد آمدند و به مسجد محلّه رفته، نزدیک منبر تا به سحر ناله کردند. آن زن گوید: چون صبح نزدیک شد، زنانی چند را دیدم که آثار بزرگی از جبهه ی ایشان ظاهر بود. یکی از آنها آب دهان بر زخم زبانم می مالید. فی الحال زبانم التیام یافت. دامنش را گرفتم و عرض کردم: جوانیدارم که دستش بریده و بی هوش افتاده، به فریادش برس. فرمود: آن هم صاحبی دارد. گفتم: تو کیستی؟ فرمود: «من فاطمه، مادر حسین (علیه السّلام) هستم.» این بگفت و از نظرم غایب شد. پس به نزد فرزندم آمدم. دستش را دیدم که خوب شده است. پرسیدم: چگونه چنین شده است؟ پسر گفت: در اثنای بی هوشی، جوان نقابداری به بالینم دیدم، او فرمود: «دست را به جای خود بگذار.» پس نظر کردم، هیچ اثر زخمی در آن ندیدم. گفتم: «می خواهم دست تو را ببوسم. ناگاه اشکش جاری شد و فرمود: «ای جوان! معذورم دار که دستم را کنار نهر علقمه جدا کردند.» عرض کردم: شما کیستی؟ فرمود: «منم عبّاس بن علی (علیه السّلام).» پس از نظرم غایب گردید!(1) توسّل حضرت زکریّا به حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسّلام) مولایمان حضرت بقیّة الله-ارواحنا له فداه- در پاسخ سعد بن عبدالله در ضمن حدیثی طولانی می فرماید: «حضرت زکریّا از پروردگارش درخواست نمود که نام «پنج تن» را به او بیاموزد. جبرئیل (علیه السّلام) بر او نازل شده، آنها را به او آموخت. هرگاه که زکریّا نام محمّد، علی، فاطمه و حسن (علیه السّلام) را می برد، اندوهش برطرف می شد؛ ولی همین که نام حسین (علیه السّلام) را می برد، بغض گلویش را می فشرد و نفسش به شماره می افتاد و گریه اش می گرفت. روزی گفت: «خداوندا! چه سرّی دارد که هرگاه نام چهار نفر از اینان را می برم غم و اندوهم برطرف شده و خاطرم تسکین می یابد؛ ولی به هنگام نام بردن از حسین (علیه السّلام) اشکم جاری و آه و ناله ام بلند می شود؟» خداوند متعال داستان امام حسین (علیه السّلام) را به او خبرداده و فرمود: «کهیعص».(2) «کاف» اسم کربلاء «هاء» هلاکت و نابودی خاندان پیامبر، «یاء» یزید که به حسین ظلم و ستم نمود، «عین» اشاره به عطش و تشنگی حسین و «صاد» صبر او است. زکریّا (علیه السّلام) که این مطالب را شنید، سه روز از مسجد خود بیرون نرفت و دستور داد کسی بر او وارد نشود و شروع به گریه و زاری نمود و ذکر مصیبت او این عبارات بود: «خداوندا! آیا بهترین آفریدگانت به فرزندش مصیبت زده می شود؟ آیا چنین مصیبتی بر آستانه ی آنان فرود می آید؟ خداوندا! آیا علی و فاطمه این چنین عزادار می شوند؟» بعد گفت: «خداوندا! فرزندی به من بده که در دوران پیری دیدگانم به او روشن شده، وارث و جانشین من باشد! او را برای من به مانند حسین (علیه السّلام) نسبت به حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) قرار ده! بعد از آنکه او را به من دادی، مرا گرفتار محبّت گردان و بعد همان گونه که حبیبت، محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) به مصیبت او دچار می شود، مرا نیز دچار مصیبت او بگردان! خداوند، یحیی (علیه السّلام) را به زکریّا داد و او را به مصیبت فقدان او دچار کرد. دوران حمل یحیی، همچون دوران حمل حسین، شش ماه بود.»(3) 📚 منابع: 1. محمودی، محمّدحسین، در کنار علقمه(مجموعه ای از کرامات حضرت اباالفضل العبّاس، ص 62). 2. سوره ی مریم(19)، آیه ی 1. 3. بحارالأنوار، ج52، ص 84.
بسم‌الله الرحمن الرحیم ✍🌹 سلام و درود خدا بر شما همراهان اهل انفاق و معرفت 🤲🌺 در این ایام جانسوز فاطمیه، روزهایی که دل‌ها بیش از همیشه یاد بانوی دو عالم، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را زنده می‌کند… همانی که در اوج جوانی، لباس عروسی‌اش را به سائل بخشید و با عمل خود به ما آموخت که زیبایی انسان نه در داشته‌ها، که در بخشیدن‌هاست… و یاد مولا امیرالمؤمنین علیه‌السلام که سه شب پیاپی غذای اهل خانه را به یتیم و مسکین و اسیر بخشید و آیه «وَیُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ…» درباره ایشان نازل شد. در چنین روزهایی، قلب آدم بیشتر می‌لرزد وقتی صدای مظلومیتی را می‌شنود… دوستان عزیز، هم‌دل‌های مهربان… امشب می‌خواهیم صدای کسی باشیم که هیچ‌کس را جز خدا ندارد؛ یک زن جوان مؤمن که زندگیش زیر بار سختی‌ها در حال خرد شدن است. همسرش را از دست داده… پدر و مادر ندارد… برادری که سالی یک بار هم سراغش را نمی‌گیرد… خودش هم مدتی است گرفتار بیماری خونی شده و هر بار که مریض می‌شود دیگر توان کار کردن ندارد. ⭕ تا همین چند ماه قبل، با کارهای خدماتی زندگی را می‌چرخاند. اما بیماری و فشار زندگی او را از پا انداخته است. در این میان، صاحبخانه‌ای که اگر ذره‌ای انسانیت داشت چنین نمی‌کرد، به خاطر دو ماه کرایه عقب‌افتاده از این زن بی‌پناه شکایت کرده! با اینکه این بانو فقط دو هفته مهلت خواسته بود تا خانه جدید (در خرمدشت) را تخلیه کند، صاحبخانه نه تنها قبول نکرد، بلکه جلو همسایه‌ها آبرویش را هم برد و حالا حکم تخلیه و جریمه هم برایش گرفته‌اند. اگر تا یک هفته آینده پول جور نشود، مأمور می‌آید و وسایل این زن بی‌پناه را با همراهی همان صاحبخانه بی‌رحم، وسط کوچه می‌ریزند… ⭕ این زن مؤمن، دو ماه است شب و روز اشک می‌ریزد… بیماری‌اش شدیدتر شده… و تنها کسی که کنارش مانده، پسر ۱۵ ساله‌ای است که کفش واکس می‌زند تا خرج مادر را بدهد. دوستان… مصیبت این خانواده را هرچه بگوییم کم گفته‌ایم. 🤍 ما فقط باید ۳۰ میلیون تومان برای این خانواده جمع کنیم. ۳۰ میلیون برای نجات یک مادر بیمار و یک نوجوان بی‌پناه از بی‌خانمانی… اگر توان مالی ندارید، بازنشر همین پست کمک بزرگی است. اگر بتوانید حتی ۱۰ هزار تومان کمک کنید، شما هم در نجات یک خانواده شریک خواهید بود. 🌿 خداوند وعده داده است که دستگیر دستگیرکنندگان خواهد بود… بیایید امشب را شب نجات این مادر قرار دهیم. برای یاری‌رسانی به این مادر مؤمن و گرفتار، لطفاً کمک‌های نقدی خود را به شماره کارت زیر واریز فرمایید: شماره کارت: ⬅️ [۵۸۵۹۸۳۱۱۰۹۵۰۶۶۱۷] 📣 به نام غلامی👈 بانک تجارت حتی کمک‌های کوچک، دریایی از امید برای این خانواده خواهد ساخت.
زمان: حجم: 458.8K
🕯بسم رب الزهرا سلام الله 🕯 📣📣📣📣 جهت اطلاع رسانی محضر تمامی خواهران وبرادران شریف و غیرتمندی که در کار خیر و دستگیری از ضعیفان در همیشه. ی احوال ثابت قدم بودند و مارو در این مسیر نور یاری کردند 🙏
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها تسلیت باد
1.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهادت مظلومانه بانوی دوعالم حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد ❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
- پیامبراکرمﷺ : دخترم فاطمه،بدین سبب فاطمه نامیده شد که خداوند عزوجل او و دوستدارانش را از آتش دوزخ بازداشته‌است. •📚أمالی‌طوسی|ص۳۰۰•
@Maddahionlinمداحی آنلاین - مهربون من! بازم وا کن چشماتو جون من - سیدمحمود علوی.mp3
زمان: حجم: 4.61M
مهربون من! بازم وا کن چشماتو جون من کجا میری زهرا؟ بدون من خانمم روضه🔊 🏴 💔 سید_محمود_علوی🎙 😭🖤