eitaa logo
آرشیو مطالب(سخنرانی)
2هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
995 ویدیو
22 فایل
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 https://eitaa.com/joinchat/2017460411C29baaffe93 تعرفه وتبلیغات👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼 @kianatv ─┅═ ༅✤ ⃟ ⃟ ‌✤༅═┅─ #کانال_آرشیو_مطالب_سخنرانی #احادیث_روایات_صوت_متن_سخنرانی @archive_mataleb_sokhanrani
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 در آیات (105 ـ 106) سوره «نساء» می خوانیم: «إِنّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النّاسِ بِما أَراکَ اللّهُ وَ لا تَکُنْ لِلْخائِنینَ خَصیماً * وَ اسْتَغْفِرِ اللّهَ إِنَّ اللّهَ کانَ غَفُوراً رَحیماً»؛ ( ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم؛ تا به آنچه خداوند به تو آموخته در میان مردم قضاوت کنى و از کسانى مباش که از خائنان حمایت نمائى! * و از خداوند طلب آمرزش نما، که خداوند آمرزنده و مهربان است). شأن نزول: در شأن نزول آیات فوق جریان مفصلى نقل شده که خلاصه اش این است: 🌸طایفه «بنى ابیرق» طایفه اى نسبتاً معروف بودند، سه برادر از این طایفه «بُشر»، «بشیر» و «مبشّر» نام داشتند. «بشیر» به خانه مسلمانى به نام «رفاعه» دستبرد زد و شمشیر، زره و مقدارى از مواد غذائى را به سرقت برد. فرزند برادر او به نام «قتاده» که از مجاهدان «بدر» بود، جریان را به خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) عرض کرد. ولى آن سه برادر یکى از مسلمانان با ایمان به نام «لبید» را که در آن خانه با آنها زندگى مى کرد، در این جریان متهم ساختند. «لبید» از این تهمتِ ناروا سخت برآشفت، شمشیر کشید، به سوى آنها آمد و فریاد زد که مرا متهم به سرقت مى کنید؟ در حالى که شما به این کار سزاوارترید. شما همان منافقانى هستید که پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) را هَجْو مى کردید و اشعار هجو خود را به قریش نسبت مى دادید، یا باید این تهمت را که به من زده اید ثابت کنید، یا شمشیر خود را بر شما فرود مى آورم! برادران سارق که چنین دیدند، با او مدارا کردند، اما چون با خبر شدند جریان به وسیله «قتاده» به گوش پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسیده، یکى از سخنوران قبیله خود را دیدند که با جمعى به خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) بروند و با قیافه حق به جانب سارقان را تبرئه کنند، و «قتاده» را به تهمت ناروا زدن، متهم سازند. پیامبر(صلى الله علیه وآله) طبق «وظیفه عمل به ظاهر» شهادت این جمعیت را پذیرفت و «قتاده» را مورد سرزنش قرار داد. «قتاده» که بى گناه بود از این جریان بسیار ناراحت شده، به سوى عموى خود بازگشت و جریان را با اظهار تأسف فراوان بیان کرد. عمویش او را دلدارى داده، گفت: نگران مباش خداوند پشتیبان ما است! آیات فوق نازل شد و این مرد بى گناه را تبرئه کرد و خائنان واقعى را مورد سرزنش شدید قرار داد.(1) 💠شأن نزول دیگرى براى آیه نقل شده که: زرهى از یکى از انصار در یکى از جنگ ها به سرقت رفت، آنها به یک نفر از طایفه «بنى ابیرق» ظنین شدند. سارق هنگامى که متوجه خطر شد، زره را به خانه یک نفر یهودى انداخت و از قبیله خود خواست نزد پیامبر(صلى الله علیه وآله) گواهى به پاکى او بدهند و وجود زره را در خانه یهودى دلیل بر برائت او بگیرند. پیامبر(صلى الله علیه وآله) که چنین دید، طبق ظاهر او را تبرئه فرمود و مرد یهودى محکوم شد، آیات فوق نازل گشت و حقیقت را روشن ساخت.(2)، (3) 📚پی نوشت: (1). «مجمع البیان»، ذیل آیه مورد بحث؛ «بحار الانوار»، ج 22، ص 22 و 23؛ «تفسیر تبیان»، ج 3، ص 316 و 317؛ «تفسیر ابن کثیر»، ج 1، ص 563 و 564 . (2). «مجمع البیان»، ذیل آیه مورد بحث؛ «بحار الانوار»، ج 22، ص 22 و 23؛ «تفسیر تبیان»، ج 3، ص 316 و 317؛ «تفسیر ابن کثیر»، ج 1، ص 563 و 564. (3). گردآوري از کتاب: شان نزول آیات قرآن(برگرفته از تفسیر نمونه)، محمد جعفر امامی، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، چاپ اول ، ص 16 •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
علل بی نشاطی در نماز 💠 حضرت سجاد(ع) در دعای ابو حمزه ثمالی پاسخ این پرسش را در ضمن چند «لعّل» بیان نموده است. حضرت عرضه می دارد: «اَللَّهُمَّ اِنِّی کُلَّمَا قُلْتُ قَدْ تَهَیَّأْتُ وَ تَعَبَّأْتُ وَ قُمْتُ لِلصَّلَاةِ بَیْنَ یَدَیْکَ وَ نَاجَیْتُ أَلْقَیْتَ عَلَیَّ نُعَاساً إِذَا أَنَا صَلَّیْتُ وَ سَلَبْتَنِی مُنَاجَاتَکَ إِذَا أَنَا نَاجَیْتُ مَا لِی کُلَّمَا قُلْتُ قَدْ صَلُحَتْ سَرِیرَتِی وَ قَرُبَ مِنْ مَجَالِسِ التَّوَّابِینَ مَجْلِسِی عَرَضَتْ لِی بَلِیَّةٌ أَزَالَتْ قَدَمِی وَ حَالَتْ بَیْنِی وَ بَیْنَ خِدْمَتِکَ؛ خدایا! براستی من هرگاه با [خودم] گفتم که مهیا و آماده شوم [برای یک نماز با حال] و برای نماز در پیشگاه تو و مناجات با تو ایستادم؛ چرت (و بی حالی) بر من عارض نمودی، آن هم در حال نماز، و از من (و دلم) حال مناجات با خودت (و راز و نیاز) را گرفتی؛ در حالی که من با تو مناجات می کردم، چه شده است هر وقت می گویم باطنم اصلاح شده و همنشینی من با توبه کاران نزدیک شده است، گرفتاری برایم رخ می دهد که قدمهایم می لرزد [و حال نماز و نزدیکی به توبه کاران از من گرفته می شود] و بین من و خدمت تو [و حضور قلب و همنشینی با پاکان] حائل ایجاد می شود. [راستی راز این بی حالیها چیست؟]» آنگاه با استفاده از علوم الهی خود به بیان عوامل این بی حالی می پردازد: 1. «سَیِّدِی! لَعَلَّکَ عَنْ بَابِکَ طَرَدْتَنِی وَ عَنْ خِدْمَتِکَ نَحَّیْتَنِی؛ آقای من! شاید مرا از درگاهت رانده ای و از خدمت (و بودن در محضرت) دورم کرده ای.» 2. «اَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی مُسْتَخِفّاً بِحَقِّکَ فَأَقْصَیْتَنِی؛ یا شاید دیدی من حق [طاعت و بندگی] تو را سبک شمردم؛ پس [مرا از خود و ارتباط با خود در نماز و مناجات] دور نموده ای.» 3. «أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی مُعْرِضاً عَنْکَ فَقَلَیْتَنِی؛ یا شاید دیدی مرا که از تو رو گردان بودم [و اعراض از خدا زندگی تلخی را به دنبال دارد؛چرا که] تو مرا بَد داشتی [و از من روگردان شدی].» 4. «أَوْ لَعَلَّکَ وَجَدْتَنِی فِی مَقَامِ الْکَاذِبِینَ فَرَفَضْتَنِی؛ یا شاید مرا در مقام دروغگویان یافتی پس مرا از خود دور نمودی.» 5. «أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی غَیْرَ شَاکِرٍ لِنَعْمَائِکَ فَحَرَمْتَنِی؛ یا شاید دیدی که [این همه] نعمتهای تو را شکر نگفتم [و در مسیر درست به کار نبردم]، پس مرا محروم ساختی.» شکر نعمت، نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند 6. «أَوْ لَعَلَّکَ فَقَدْتَنِی مِنْ مَجَالِسِ الْعُلَمَاءِ فَخَذَلْتَنِی؛ یا شاید مرا در مجالس علما نیافتی؛ پس خوارم داشتی [و حال مناجات و نمازم را از من گرفتی].» 7. «أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی فِی الْغَافِلِینَ فَمِنْ رَحْمَتِکَ آیَسْتَنِی؛ یا شاید دیدی بین غافلان به سر می برم؛ پس مرا از رحمت خود؛ مأیوس کردی [تا با همان غافلان همنشین باشم].» 8. «أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی آلَفُ مَجَالِسَ الْبَطَّالِینَ فَبَیْنِی وَ بَیْنَهُمْ خَلَّیْتَنِی؛ یا شاید دیدی که با اهل باطل و بیهودگان مأنوس و دمسازم؛ پس مرا به آنها واگذاشتی [و گفتی برو با همانها خوش باش! تو را با نماز و مناجات و راز و نیاز چه کار؟].» 9. «أَوْ لَعَلَّکَ لَمْ تُحِبَّ أَنْ تَسْمَعَ دُعَائِی فَبَاعَدْتَنِی؛ یا شاید [آن قدر گناه کردم] که دوست نداری صدای [مناجات و راز نیاز و] دعای مرا بشنوی؛ پس [با گرفتن حال] مرا [از خود] دور نمودی.» 10. «أَوْ لَعَلَّکَ بِجُرْمِی وَ جَرِیرَتِی کَافَیْتَنِی؛ یا شاید به خاطر جرم و گناهم کیفرم دادی [و اثر گناهم این بود که حال نماز و مناجات را از من بگیری؛ همچون غیبت و عمل نکردن به علم که حال نماز و ... را از انسان می گیرد].» 11. «أَوْ لَعَلَّکَ بِقِلَّةِ حَیَائِی مِنْکَ جَازَیْتَنِی؛ یا شاید بخاطر کمی حیای من از تو [و حال آنکه از مردم حیا کردم؛ ولی تو را بر خود حاضر ندانستم] مرا مجازات کردی [و حال نماز و دعا را از من گرفتی].» در این یازده فقره به عوامل بی حالی در نماز، و دعا، مناجات و بی توفیقی اشاره شده است: 1. دور شدن از در خانة خدا؛ 2. سبک شمردن حق طاعت و بندگی خدا؛ 3. اعراض نمودن از خدا و یاد او؛ 4. دروغگویی؛ 5. شکر نعمت الهی را بجا نیاوردن و نعمتهای او را درست و صحیح و بجا مصرف نکردن؛ 6. نرفتن به محضر علما و حاضر نشدن در مجالس وعظ و سخنرانی آنان؛ 7. همراه بودن با رفقای بد؛ همچون غافلان، مرفهین بی درد، اهل لهو و لعب؛ 8. نفرت پیدا کردن خداوند از بنده بر اثر گناهان؛ 9. زیاد شدن گناهان و معاصی؛ 10. حیا نکردن از خداوند و عالم را محضر خدا ندانستن... . •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
💠 فی الکافی عن النَّبیِّ صلی‌الله‌علیه‌وآله مُسْتَرِیحٌ وَ مُسْتَراحٌ مِنْهُ 🌸 [پیامبر گرامی اسلامی حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند:] از این مرز بین دنیا و آخرت همه عبور می‌کنند و دو قسمند: یک عده‌ای خودشان با این عبور به راحت می‌رسند و از رنج نجات پیدا می‌کنند؛ یک عده هم کسانی هستند که وقتی عبور می‌کنند، دیگران از دست آنها راحت می‌شوند. أَمَّا الْمُسْتَرِیحُ آن کسی که خودش با عبور از دروازه‌ی مرگ به راحت می‌رسد فَالْعَبْدُ الصَّالِحُ بنده‌ی صالح است که راحت می‌شود اِسْتراحَ مِنْ غَمِّ الدُّنْیا پس عبد صالح [از غم دنیا آسوده می‌شود.] یکی این [آسایش است] وَ ما کانَ فِیهِ مِنَ الْعِبادَةِ [و از رنج تکلیف و بندگی آسوده می‌شود] خب یک ریاضت‌هایی بر عهده‌ی بنده‌ی مؤمن هست. عبد صالح در دنیا ریاضت‌هایی باید بکشد؛ کارهایی باید بکند؛ تقیداتی دارد. مثلاً فرض کنید روزه‌ی ماه رمضان در هوای گرم یا برخاستن در نیمه‌ی شب از خواب راحت برای عبادت. اینها خب یک رنج‌هایی است دیگر؛ رنج‌های جسمانی است. اگرچه حالا آن بندگانی که به مراتب بالا برسند، این رنج‌ها برایشان راحت است و لذت می‌برند اما متعارف ماها اگر چنانچه خودمان را دچار کنیم به این‌جور عبادات و واقعاً تقید داشته باشیم بالاخره یک پابندی و سختی است، از آن هم راحت می‌شود. إِلى‌ الرَّاحَةِ وَ نَعِیمِ الآخِرَةِ [راحت شدن از اینها به سوی آسایش ابدی و بهشت آخرت] این آن قسم اول است. أَمَّا المُسْتَراحٌ مِنْهُ فَالْفاجِرُ [اما آن کسی که دیگران از دست او آسوده می‌شوند، او انسان فاجر است.] چه کسی از دست او راحت می‌شود؟ یَسْتَرِیحُ مِنْهُ الْمَلَکانِ اول [کسانی که از دست او راحت می‌شوند] این دو ملک الهی که مأور نوشتن اعمال او هستند؛ آنها از دست او راحت می‌شوند. [آنها] که هی می‌دیدند او گناه می‌کند، خطا می‌کند، معصیت الهی می‌کند، خب اینها ملک بودند، رنج می‌بردند لابد از او، آنها از دستش راحت می‌شوند. اللَّذانِ یَحْفَظانِ عَلَیْهِ آن کسانی که یحفظونهُ مِن اَمرِالله یعنی به دستور خدای متعال حفاظت می‌کنند وَ خادِمُهُ آن کسانی که در دنیا خدمت او را می‌کنند از دستش راحت می‌شوند. وَ أَهْلُهُ [و خانواده‌ی او از دستش راحت می‌شوند] وَ الْأَرْضُ الَّتى‌ کانَ یَمْشى‌ عَلَیْها همین زمینی که انسان فاجر بر روی او عبور می‌کند، این زمین هم از دست او راحت می‌شود. ما نمی‌فهمیم که چه دارد می‌گذرد در این عالم وجود و در این عالم کون. با این چشم ظاهری چیزهایی را نمی‌شود فهمید اما این واقعیت دارد؛ آن زمین هم از دست او راحت می‌شود. 📚 الشافی، صفحه‌ی ۸۸۲ •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
عرض سلام و احترام خدمت شما خیرین بزرگوار برای هزینه دکتر و داروی یک طفل بیمار در حال جمع اوری کمک هستم واقعا نیاز به کمک ونگاه پرمهر شما خیرین دارم در صورت امکان و تمایل هر اندازه که براتون مقدور است در این امر خیر شرکت کنید اجرتان با ائمه (ع) 5892101514930425 بانک سپه
خداوند متعال‎ در‎ قرآن مجید می فرماید: وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْکُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیْکُمْ‎. و همگى به ریسمان خداوند چنگ زنید، و پراکنده نشوید و نعمتهای خدا را بر خود یاد کنید .‎(‎سوره مبارک آل عمران آیه103) چند نکته درباره دفاع و راهپیمایی: 1-دفاع بر همه مسلمانان در برابر هجوم دشمنان به کشورهای اسلامی و مرزهای آن واجب است. 2-دفاع منحصر به کشوری نیست که انسان در آن زندگی می‎ کند بلکه همه مسلمین دنیا باید در برابر هجوم اجانب به کشور های اسلامی یا مقدسات مسلمانان مدافع یکدیگر باشند خواه از طریق بذل مال یا جان یا هر وسیله دیگر مثل راهپیمائی در حمایت از مظلومین. ‎(رساله مراجع ج2 ص769 ملحقات مکارم،و2826) 3- هر‎ چیزی ‎که ‎باعث‎ کور شدن چشم دشمنان اسلام و تقویت مسلمانان است از ‎مصادیق ‎تعظیم ‎شعائر ‎است. ‎بدیهی ‎است ‎شرکت ‎در ‎راهپیمائی روز قدس می تواند نقش بسیار مهمی در تضعیف دشمنان اسلام و ناامیدن کردن آنها و تقویت اسلام و مسلمین و مومنین داشته باشد . 4-مقام‎ معظم‎ رهبری‎ می‎ فرمایند‎: سال‎ های‎ متمادی ‎است ‎که ‎سعی می شود مسئله قدس‎ فراموش‎ بشود. ‎روز ‎قدس‎ درست ‎تیری ‎است‎ به ‎قلب ‎این ‎توطئه ‎و ‎در ‎قسمتی‎ دیگری می‎فرمایند. خودتان ‎را ‎برای ‎راهپیمایی ‎روز قدس آماده کنید مردم ایران به عنوان متولیان روز قدس، باید کاری بکنند که برای دیگر ملت ها سرمشق شود. تعجیل در فرج امام زمان وسلامتی مراجع عظام مخصوصا مقام معظم رهبری صلوات بر محمد وآل محمد . •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
موعظه های قبل اذان😊 ‌از بابای دوستم پرسیدم: شما چجوری پولدار شدید؟ باباش گفت: اول یه جعبه گوجه خریدم، بردم فروختم و ۵ هزار تومن سود کردم بعد بابابزرگم مرد ۳ میلیارد بهم ارث رسید!!😂😂😂✌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. . . ‌به نام خداوند دوستدار انفاق و گذشت سلام ‌ 🌺-امیرالمؤمنین علیه السلام: یا بُنَيَّ .... فَاسْعَ فِي كَدْحِكَ وَ لَا تَكُنْ خَازِناً لِغَيْرِكَ ‌فرزند دلبندم سخت بكوش، ولى گنجور ديگران مباش (ذخیره کننده مال برای دیگران نباش) (نهج البلاغه📜،بخشی ازنامه31) ✍🏻 بیچاره آنهایی که برای زندگیشان تلاشی نمیکنند و سربار مردم هستند! و بیچاره تر آنهایی هستند که فقط مال اندوزی میکنند اما انفاق نمیکنند. چرا که این افراد همه ی تلاششان صرف "نگهداری اموال برای وارثان" است لذت مال برای وارثان و در قیامت، حسابش بر عهده آنهاست. _حتی اگر وارثان نیکوکار باشند و از آن اموال در راه خدا استفاده کنند باز مایه حسرت آنهاست چون زحمت و حسابش بر گردن آنها بوده و ثواب را شخص دیگری برده است. از اموال خود در دنیا لذت ببرید و با انفاق برای آخرت ذخیره نمایید.
توبة واقعی 💠 درست است که توبه به مقدار لازم چهار شرط اساسی و دو رکن تکمیلی دارد؛ چهار شرط عبارتند از: پشیمانی از گذشته، تصمیم جدّی بر اینکه دوباره به معصیت برنگردد، ادای حقوق الهی، و ادای حقوق مردم (اعم از مالی، عرضی و بدنی). و دو شرط تکمیلی: چشیدن رنج عبادت، و ذوب کردن گوشتهای روییده در دوران معصیت؛ ولی توبه واقعی و همه جانبه، گسترة وسیع تر از موارد پیش گفته دارد که در کلام عمیق و جامع پیامبر اکرم(ص) آمده است. 💎حضرت فرمود: «أَ تَدْرُونَ مَنِ التَّائِبُ؟ فَقَالُوا: اللَّهُمَّ لَا قَالَ إِذَا تَابَ الْعَبْدُ وَ لَمْ یُرْضِ الْخُصَمَاءَ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ مَجْلِسَهُ وَ طَعَامَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ رُفَقَاءَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یَزِدْ فِی الْعِبَادَةِ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ لِبَاسَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُغَیِّرْ فِرَاشَهُ وَ وِسَادَتَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یَفْتَحْ قَلْبَهُ وَ لَمْ یُوَسِّعْ کَفَّهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُقَصِّرْ أَمَلَهُ وَ لَمْ یَحْفَظْ لِسَانَهُ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ وَ مَنْ تَابَ وَ لَمْ یُقَدِّمْ فَضْلَ قُوتِهِ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ فَلَیْسَ بِتَائِبٍ وَ إِذَا اسْتَقَامَ عَلَی هَذِهِ الْخِصَالِ فَذَاکَ التَّائِب آیا می دانید توبه کار کیست؟ پس گفتند: بخدا! نه. فرمود: هرگاه بنده ای توبه کار شاکیها [و طلب کارها]ی خود را راضی نکند، توبه کار نیست. و کسی که توبه کند و مجلس و غذایش را تغییر ندهد توبه کار نیست. و کسی که توبه کند و رفقای [دوران گناه] خویش را تغییر ندهد، توبه کننده نیست. و کسی که توبه کند و بر عبادتش نیفزاید توبه کار نیست. و کسی که توبه کند و لباس [گناه آلوده]اش را تغییر ندهد، تائب نیست. و کسی که توبه کند و فرش و تکیه گاه [دوران گناه] خود را عوض نکند، تائب نیست. و کسی که توبه کند و قلبش باز نشود (و دریادل نگردد) و دستش [در انفاق] توسعه نیابد، توبه کار نیست. و کسی که توبه کند و آرزوهای [ناروای] خود را کوتاه نکند و زبانش را حفظ نکند، تائب نیست. و کسی که توبه کند و اضافه غذای خود را تقدیم [به فقراء] نکند، تائب نیست. و هر گاه بر این اوصاف استقامت ورزید این تائب [کامل و واقعی] است.» بهترین اعمال در شب قدر 🔆 زمانها و مکانهای مقدّسی وجود دارد که برای بهره برداری از آنها گاه وقت فراوان در اختیار نداریم. برای اینکه بتوانیم بهترین و بیش ترین بهره را از چنین زمانها و یا مکانها ببریم، خوب است از انبیا و اولیای الهی و رهنمودهای آنان کمک بگیریم. یکی از این زمانهای مقدس که با هزار ماه (یعنی حدود هشتاد سال) برابری می کند، شب قدر است. برای استفادة بهینه از چنین شبی به این رهنمود گرانسنگ حضرت موسی(ع) که از زبان پیامبر اکرم(ص) نقل شده است، توجه شود: 🍃«عَنِ النَّبِیِّ 9 قَالَ قَالَ موسی(ع) إِلَهِی أُرِیدُ قُرْبَکَ قَالَ قُرْبِی لِمَنِ اسْتَیْقَظَ لَیْلَةَ الْقَدْرِ قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ رَحْمَتَکَ قَالَ رَحْمَتِی لِمَنْ رَحِمَ الْمَسَاکِینَ لَیْلَةَ الْقَدْرِ قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ الْجَوَازَ عَلَی الصِّرَاطِ قَالَ ذَلِکَ لِمَنْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ لَیْلَةَ الْقَدْرِ قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ مِنْ أَشْجَارِ الْجَنَّةِ وَ ثِمَارِهَا قَالَ ذَلِکَ لِمَنْ سَبَّحَ تَسْبِیحَةً فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ النَّجَاةَ مِنَ النَّارِ قَالَ ذَلِکَ لِمَنِ اسْتَغْفَرَ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ رِضَاکَ قَالَ رِضَایَ لِمَنْ صَلَّی رَکْعَتَیْنِ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ پیامبر(ص) فرمود: حضرت موسی(ع) عرضه داشت: خدایا قرب و نزدیکی به شما را می خواهم، خداوند فرمود: کسی به من نزدیک می شود که شب قدر بیدار باشد. عرض کرد: خدایا رحمتت را خواهانم، فرمود: رحمتم شامل کسی می شود که در شب قدر به فقرا و درماندگان ترحّم کند. عرض کرد: خدایا گذشتن از [پل] صراط را می خواهم فرمود: عبور از صراط برای کسی است که در شب قدر صدقه ای بدهد. عرض کرد: خدایا! از درختان و میوه های بهشت می خواهم. فرمود: آن هم به کسی می رسد که شب قدر تسبیحی بگوید. عرض کرد: خدایا! نجات را خواهانم. فرمود: [منظورت] نجات از آتش جهنّم است؟ عرض کرد: بله فرمود: این [نجات] برای کسی است که در شب قدر استغفار کند. عرض کرد: خدایا! رضایت را طالبم. فرمود: رضایت من برای کسی که در شب قدر دو رکعت نماز بخواند متحقق می شود.»
از این روایت استفاده می شود که در شب قدر انجام این امور بسیار مهم است 1⃣ برای رسیدن به قرب خدا، بیدار بودن در آن موضوعیّت دارد لذا حضرت فاطمه(س) در شب بیست و سوم کودکان را نیز با برنامة خاص بیدار نگه می داشت 2⃣ برای رسیدن به رحمت خدا ترحم به فقرا خوب و مفید است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| √ یه فرمول کلیدی از سبک زندگی حضرت زینب سلام‌الله‌علیها، برای کسی که قصد داره برای امامش خاص باشه!
:  زینب سلام‌الله‌علیها زینت بود برای پدر و امامش... من چه؟  ✍ بعضی وقتها فکر می‌کنم شاید اینکه روز تولد شما شده روز پرستار، حکیمانه‌ترین انتخابِ ممکن بوده برای این مقام! و  شما نمی‌توانستید «شریکه الحسین» باشید مگر اینکه روح ترمیم، روح مدارا، روح التیام، روح تیمارگری، روح غالب وجودتان باشد! • نمی‌شود شریک کسی شد، • نمی‌شود سپر کسی شد، • نمی‌شود مراقب کسی بود، • نمی‌شود کامل کننده‌ی راه کسی بود، مگر آنکه آنقدر وسیع باشی که تمام غمهای امامت و فرزندان امامت در تو جا شوند! √ لازمه‌ی شریک کسی شدن، شبیه شدن به اوست! √ لازمه‌ی مراقبت کردن از کسی، ذبح تمام توقعات از اوست! چیزی شبیه حل شدن، یا تمام شدن در یک وجود! « تمامِ من برای او » .... و این بود علّت شهادت تمام انبیاء و معصومین: «نبودند کسانی که تمامشان برای امام باشد» نمی‌شود که او «زینب» امامش باشد، و پاره‌های جان امام، پاره‌های جان او نباشند. یتیمان امام، نگرانی‌های او نباشند! او آمده که فقط آغوش باشد برای امام و فرزندانش... همین، این راه به اراده‌ی خدا به مقصدش خواهد رسید اما... کسانی به «امام داری» می‌رسند که: هر آدمی را فرزند امام، و درد هر کسی را درد امام بدانند! زِیْن (زینت) + أَبْ (پدر) = زینب (سلام‌الله‌علیها) چه استراتژی دقیقی داشته خدا برای انتخاب نام تو! امام، قبل از آنکه امام باشد برای ما (رابطه‌ی‌حقوقی) ؛ پدر است برای ما (رابطه‌ی حقیقی) و محال است کسی در رابطه‌ی حقیقی به بالاترین عشق‌ها نرسیده باشد:  ولی بتواند «امام دارِ خوبی» باشد! √ عشق است که همه توقع ها را در خود ذوب می‌کند! عشق است که تمام تو را در امام حل می‌کند! آنوقت تو هم می‌شوی مثل سلمان، مثل عبدالعظیم حسنی «ولیّ امام» «تکه‌ای از جان امام» .... خداوندا می‌شود روزی ما هم مایه‌ی زینت امام‌مان باشیم یعنی؟
💐💐💐💐 شش ویژگی حضرت زینب👇👇👇 🌷🌷🌷🌷 🥀🥀 ویژگی اول عبودیت و بندگی حضرت زینب سلام الله در عبادت و پرستش مانند مادرش فاطمه زهرا "س" بود. هیچ گاه تهجد و نماز شبش ترک نشد. آن چنان به عبادت اشتغال می ورزید که ملقب به "عابده آل علی" شد . او عاشق شب زنده داری و راز و نیاز با معبود خویش و پرورش یافته تهجدهای شبانه و آه نیمه شب بود. امام حسین "ع" بهتر از هر کسی به مقام والای زینب آگاه بود؛ و از این رو آن امام همام در آخرین وداع روز عاشورا به خواهرش مظلومه اش فرمود: یا اختاه التنسنی فی نافلة الیل خواهر! مرا در نافله شب فراموش نکن .[این سخن بیانگر عظمت مقام عبودیت زینب "س" است که امام معصوم از او چنین درخواستی می کند. شب زنده داری ایشان حّتی در شب دهم و یازدهم محّرم هم ترک نشد. فاطمه بنت الحسین می گوید: و اّما عمه ام زینب ، پس وی همچنان در آن شب در جایگاه عبادت خود ایستاده بود و به درگاه خدای تعالی استغاثه می کرد. در آن شب چشم هیچ یک از ما به خواب نرفت و صدای ناله ما قطع نشد. [همچنین از امام سجاد»ع« نقل شده که فرمودند: همانا عمه ام زینب همه نمازهای واجب و مستحبّ خود را در طول مسیر ما از کوفه به شام ایستاده می خواند و در بعضی از منازل نشسته نماز خواند و این هم به جهت گرسنگی و ضعف او بود، زیرا سه شب بود که غذایی را که به او می دادند میان اطفال تقسیم می کرد. آن سنگدلان در هر شبانه روز بیش از یک قرص نان به ما نمی دادند.
🥀🥀 ویژگی دوم صبر و استواری از جمله ویژگی هایی که هر انسان مسلمان باید آن را زیبنده زندگی خود کند، صبر و استقامت است. خداوند در قرآن کریم، پیامبر "ص" و یاران ایشان را این گونه به صبر و استقامت هدایت فرموده است : فَٱسۡتَقِمۡ كَمَآ أُمِرۡتَ وَمَن تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطۡغَوۡاْۚ إِنَّهُۥ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرٞ پس همان گونه که فرمان یافته ای، استقامت کن و همچنین کسانی که با تو به سوی خدا آمده اند)باید استقامت کنند(! و طغیان نکنید، که خداوند آنچه را انجام می دهید می بیند. [بدون تردید زینب کبری»س« یکی از بارزترین و برجسته ترین اسوه های صبر و شکیبابی در مسیر پایبندی بر اصول و ارزش های دینی و اسلامی است. نمونه بارز صبر و استواری آن حضرت در مجلس ابن زیاد است، زمانی که با کینه و نیش زبان خطاب به او گفت» :کَیْفَ رَأَیْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِیکِ وَ أَهْلِ بَیْتِکِ؟ کار خدا را با برادر و خانواده ات چگونه یافتی؟ « حضرت زینب»س« با آرامش و متانت کامل فرمودند» : فَقَالَتْ مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا»؛ جز زیبایی چیزی ندیدم. امام حسین "ع" و یارانش( گروهی بودند که خداوند شهادت را برای آنان مقّرر کرد و در قیامت خداوند بین تو و آنها قضاوت می کند.» [ ابن زیاد از پاسخ یک زن اسیر در شگفت ماند و از این همه صبر و استقامت در مقابل مصیبت ها متع ّجب شد و قدرت محا ّجه را از دست داد. قّوت صبوری این بانوی بزرگوار در شدائد کربلا چنان بود که تسلی بخش دل حضرت سجاد»ع« بود و می گفت: »آنچه از سختی ها می بینی بر صبر و تحّملت چیره نشود که شهادت و این نوع مصائب تعهدی است که رسول الله»ص« از جّدت علی»ع« و پدرت حسین »ع« و عمویت عباس»ع« گرفته است که ما سختی ها را به جان بخریم و مقاومتمان شکسته نشود» [ او صبر را از برادرش آموخت و از این جهت در اوج کمال قرار دارد. در ماجرای کربلا چنان صبر رضا و تسلیمی از خود نشان داد، که صبر از روی او خجل گشت. حوادث تلخ و شکننده بسیار غمباری که برای زینب»س« در طول سال ها رخ دادند، غم فراق جدش رسول خدا»ص« و شهادت جانسوز مادرش زهرا»س«، شهادت جگر خراش پدرش امام علی»ع«، شهادت برادرش امام حسن»ع« به زهر و جفا و فاجعه کربلا و شهادت برادرش امام حسین»ع« و دو فرزندش و دیگر بستگان و سایر شهدا و به اسارت رفتن خاندان نبوت، هر کدام کافی بود تا زینب »س« را از پای درآورد، ازاین رو به او "ام المصائب یعنی مادر مصیبت ها گفتند.
🥀🥀 ویژگی سوم عفاف و پاکدامنی از منظر اسلام یکی از مهم ترین وظایف بانوان پاسداری از حریم حجاب است. در قرآن کریم در چند آیه به ضرورت عفت و حجاب برای زنان تصریح شده و در چهارده آیه و در احادیث فراوان نیز هشدارهای مؤکد در این زمینه وجود دارند. عفت و پاکدامنی ارزنده ترین زینت زنان و گرانبهاترین گوهر برای آنان است. زینب "س" عفت را درمکتب پدر آموخت. پدری که فرمود: پاداش مجاهد شهید در راه خدا از پاداش عفیف پاکدامنی که قدرت بر گناه دارد و آلوده نمی شود، بزرگ تر نیست. عفیفِ پاکدامن، فرشته ای از فرشته هاست. یحیی مازنی می گوید: من در مدینه مدت زیادی همسایه حضرت علی»ع« بودم .سوگند به خداوند که در این مدت هرگز حضرت زینب»س« را ندیدم و صدایش را نشنیدم. حجاب و عفاف حضرت زینب »س« به گونه ای بوده است که عّلامه مامقانی در این باره می گوید: »زینب»س« در حجاب و عفاف، یگانه روزگار بوده. کسی از مردان در زمان پدرش و برادرانش تا روز عاشورا اورا ندیده بود.
🥀🥀 ویژگی چهارم شجاعت و شهامت شجاعت آن نیروی قلبی است که موجب می گردد که انسان در برخورد با سختی ها و خطرها، دلی استوار و قوی داشته باشد. این نیروی قلبی و صلابت اراده و قّوت روح، سبب می شود که انسان با وجود زمینه های هراس نترسد و خود را نبازد و با غلبه بر مشکلات، تصمیم گیری درستی داشته باشد. آن بانوی باعظمت در مهد شجاعت رشد یافته و از شجاعت حیدری بهره مند بود. ازاین رو لَبوَهُ الهاشمیه یعنی شیرزن هاشمی لقب گرفت. او از قدرت های اهریمنی و ستمگران ترسی به دل راه نمی داد و آزارها او را از اجرای وظایف هدایتی و تربیتی بازنمی داشت. در برابر دشمنان ددمنش، با شجاعت و شهامت، فریادها زد، توبیخ و تحقیرشان کرد و از شمشیر و تهدید و خون آشامی آدمکشان واهمه نداشت. وی در دو مجلس کوفه و شام این قدرت را به نمایش گذاشت. با وجود اسارت نه تنها در مقابل سربازان سفاک و حیوان صفت ابن زیاد هیچ گاه سستی و ترس به خود راه نداد، بلکه در مجلس ابن زیاد با قدرت به او بی اعتنایی و تحقیرش می کند و او را »فاسق« و»فاجر« معرفی کرد و گفت: سپاس خدای را که ما را با نبّوت پیامبر»ص« گرامی داشت و از پلیدی ها پاک کرد. همانا فقط فاسق رسوا می شود و بدکار دروغ می گوید و او غیر ماست. شجاعت و شهامت آن بانوی با عظمت در مقابل یزید و دهن کجی ها و بد زبانی های او، بار دیگر شجاعت حیدری را به نمایش گذاشت. فرمود: اگر فشارهای روزگار مرا به سخن گفتن با تو واداشته (بدان که) قدر و ارزش تو در نزد من ناچیز است، ولیکن سرزنش و توبیخ تو را بزرگ می دانم. آری، حضرت زینب»س« چنان یزید سرمست را به ذلت کشاند که او را پشیمان کرد و مردم نیز چهره پلید یزید را شناختند. یزید را دشنام دادند و لعن کردند و به اهل بیت»ع« روی کردند و یزید مجبور شد جنایت و قتل امام حسین»ع« را به گردن ابن زیاد بیندازد و او را لعن کن
🥀🥀 ویژگی پنجم شاخص ولایتمداری حضرت زینب"س" حضور هفت معصوم را درک کرد و در تمام ابعاد والیتمداری [معرفت امام، تسلیم بی چون و چرابودن، معرفی و شناساندن ولایت، فداکاری در راه آن و..] سر آمد بود . ولایتمداری یعنی تابع امر امام زمان خود بودن، به گونه ای که تمام اعمال و حرکات و تصمیمات فرد، مورد رضایت امام زمانش باشد. ازاین رو حضرت زینب، خانه و زندگی راحت و فرزندانش را برای انجام رسالت عظیم ولایتمداری فدا کرد.چون او با چشمان خود مشاهده کرده بود که چگونه مادرش خود را سپر بلای امام زمان خویش، علی "ع" کرد و خطاب به ولی خود گفت: علی جان! جانم فدای جان تو و جان و روح من سپر بالهای جان تو، یا اباالحسن! همواره با تو خواهم بود. اگر تو در خیر و نیکی به سر بری با تو خواهم زیست و اگر در سختی و بلاها گرفتار شوی، باز هم با تو خواهم بود. [و سرانجام جان عزیزش را در راه حمایت از امامت و ولایت امام علی»ع« فدا کرد و شهیده راه ولایت گردید. حضرت زینب "س" درس ولایتمداری را از مادر بزرگوارش آموخت و آن را به زیبایی در کربلای معلا به منصه ی ظهور رساند. آن بزرگوار چه در دوران امام حسین»ع« و چه در دوران امام سجاد»ع« سر تا پا تسلیم امامت بود. حتی در لحظه ای که خیمه گاه را آتش زدند، یعنی در آغاز امامت امام سجاد»ع« نزد آن حضرت آمد و عرض کرد: ای یادگار گذشتگان ...خیمه ها را آتش زدند ما چه کنیم؟ فرمود: علیکن بالفرار؛ فرار کنید.[از همه مهم تر اینکه آن بانوی بزرگوار در چندین مورد تا پای جان از امام سجاد»ع« حمایت و دفاع کرد.
🔹خنده امام در واکنش به فهم کج و برداشت سطحی از آیات و روایات 💠 تفسیر فرات بن إبراهیم مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ مُعَنْعَناً عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِیرٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (صلوات الله علیهما) فَقَدَّمَ إِلَیْنَا طَعَاماً مَا أَکَلْتُ طَعَاماً مِثْلَهُ قَطُّ فَقَالَ لِی یَا سَدِیرُ کَیْفَ رَأَیْتَ طَعَامَنَا هَذَا قُلْتُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا أَکَلْتُ مِثْلَهُ قَطُّ وَ لَا أَظُنُّ أَنِّی آکُلُ أَبَداً مِثْلَهُ ثُمَّ إِنَّ عَیْنِی تَغَرْغَرَتْ فَبَکَیْتُ فَقَالَ یَا سَدِیرُ مَا یُبْکِیکَ قُلْتُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ ذَکَرْتُ آیَةً فِی کِتَابِ اللَّهِ قَالَ وَ مَا هِیَ قُلْتُ قَوْلُ اللَّهِ فِی کِتَابِهِ ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ فَخِفْتُ أَنْ یَکُونَ هَذَا الطَّعَامُ الَّذِی یَسْأَلُنَا اللَّهُ عَنْهُ فَضَحِکَ حَتَّی بَدَتْ نَوَاجِذُهُ ثُمَّ قَالَ : 🔆 یَا سَدِیرُ لَا تُسْأَلُ عَنْ طَعَامٍ طَیِّبٍ وَ لَا ثَوْبٍ لَیِّنٍ وَ لَا رَائِحَةٍ طَیِّبَةٍ بَلْ لَنَا خُلِقَ وَ لَهُ خُلِقْنَا وَ لْنَعْمَلْ فِیهِ بِالطَّاعَةِ وَ قُلْتُ لَهُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَا النَّعِیمُ قَالَ لِی حُبُّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَ عِتْرَتِهِ (صلوات الله علیهم) یَسْأَلُهُمُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ کَیْفَ کَانَ شُکْرُکُمْ لِی حِینَ أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ بِحُبِّ عَلِیٍّ وَ عِتْرَتِهِ 💠 ترجمه: حنان بن سدیر گفت: خدمت حضرت صادق (صلوات الله علیه) بودم، غذا آوردند خوردم، اما تا آن وقت غذایی بدین مطبوعی خوشمزگی نخورده بودم. فرمود: _سدیر غذای ما چگونه بود؟ _عرض کردم پدر و مادرم فدایت یا ابن رسول اللَّه، مانند این غذا تاکنون نخورده بودم و خیال نمی­کنم بعد از این هم نصیبم گردد؛ 🔆 در این موقع اشک اطراف چشمم را فرا گرفت و شروع به گریه کردم. فرمود: چرا گریه می­کنی؟ عرض کردم، به یاد یک آیه از قرآن افتادم. فرمود: _کدام آیه؟ گفتم: _«ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ» ترسیدم که خداوند از همین غذا مرا بازخواست کند. 🍃 امام چنان خندید که دندانهایش آشکار شد. آنگاه فرمود: _ سدیر، هرگز از غذای خوب و لباس نرم و بوی خوش از شما بازخواست نخواهند کرد، اینها برای ما خلق شده است و ما مأموریم که با استفاده از این نعمتها فرمان بردار خدا باشیم. عرض کردم: _پدر و مادرم فدایت، پس نعیم چیست؟ فرمود: 🌸 حب امیر المؤمنین علی بن ابی طالب و خاندانش (صلوات الله علیهم) خداوند روز قیامت از آنها بازخواست خواهد کرد که چگونه سپاس نعمتی که بر شما ارزانی داشتم، از حب علی علیه السلام و عترتش، به جا آوردید. 📓بحارالانوار ، ج 24 ،ص 58 حدیث 32 •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
خیر دنیا و آخرت طبق نقل حضرت علی(ع) مردی نزد پیامبر اکرم(ص) آمد و عرض کرد: «عملی به من یاد بده که با انجام آن محبوب خداوند قرار گیرم و همین طور، مردم [هم] مرا دوست بدارند، و خداوند، مالم را افزایش دهد، و بدنم سالم، و عمرم طولانی شود و در روز قیامت نیز با خودت [ای رسول خدا] محشور شوم.» «فَقَالَ: سِتُّ خِصَالٍ مُحْتَاجٌ إِلَی سِتِّ خِصَال: اِذَا أَرَدْتَ أَنْ یُحِبَّکَ اللَّهُ فَخَفْهُ وَ اتَّقِهِ وَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ یُحِبَّکَ الْمَخْلُوقُونَ فَأَحْسِنْ إِلَیْهِمْ وَ ارْفُضْ مَا فِی أَیْدِیهِمْ وَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ یُثْرِیَ اللَّهُ مَالَکَ فَزَکِّهِ وَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ یُصِحَّ اللَّهُ بَدَنَکَ فَأَکْثِرْ مِنَ الصَّدَقَةِ وَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ یُطِیلَ اللَّهُ عُمُرَکَ فَصِلْ ذَوِی أَرْحَامِکَ وَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ یَحْشُرَکَ اللَّهُ مَعِی فَأَطِلِ السُّجُودَ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّار؛ پس فرمود: شش خصلت است که نیاز به شش خصلت [دیگر] دارد: 1. هرگاه خواستی خدا تو را دوست بدارد، پس از او بترس و تقوای الهی [و پروا پیشگی] داشته باش؛ 2. هرگاه خواستی مردم تو را دوست بدارند، پس به آنها احسان کن و به آنچه در دست آنهاست، چشم طمع نداشته باش؛ 3. اگر خواستی خداوند، مالت را افزایش دهد، زکات [و خمس] مالت را بپردازد؛ 4. و اگر خواستی خدا بدنت را سالم کند [علاوه بر مراعات مسائل بهداشتی]، [در راه خدا] زیاد صدقه بده؛ 5. اگر می خواهی خدا عمرت را طولانی کند با بستگان [نَسَبی] ارتباط داشته باش (و صلة ارحام انجام بده)؛ 6. اگر می خواهی [در روز قیامت] خدا تو را با منِ [پیغمبر] محشور کند، سجده [های نمازت] را در پیشگاه خدای یکتای غالب، طولانی کن.» •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🛠تولیدی وسایل گرمایشی وسرمایشی 💁‍♂نیروآقا💁‍♂ 💸حقوق از 13/500الی ۱۵میلیون 💸 ✅شرایط سنی:از۱۹الی ۲۸سال ⏰ساعت کاری: 8 صبح الی 1۶:00⏰اضافه کاری با حقوق 💵 🎁 پاداش کاری 🎁 🛌خوابگاه 🛌 🍱وعده‌های غذایی مناسب 🍱 📈بیمه تامین اجتماعی 📈📱۰۹۳۳۵۰۰۷۷۳۶امیری لطفا تماس بگیرین شهرک صنعتی عباس اباد
💠 بسیاری می پرسند بعداز مرگ ما چه کارهایی انجام گیرد، مفید است. 🔆 در حدیث ذیل به شش مورد اشاره شده است که بعد از مرگ انسان بسیار مفید است و درآمد آن، مرتّب به حساب جاری انسان واریز می شود: 🌸 امام صادق(ع) فرمود: «سِتُّ خِصَالٍ یَنْتَفِعُ بِهَا الْمُؤْمِنُ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهِ وَلَدٌ صَالِحٌ یَسْتَغْفِرُ لَهُ وَ مُصْحَفٌ یُقْرَأُ مِنْهُ وَ قَلِیبٌ یَحْفِرُهُ وَ غَرْسٌ یَغْرِسُهُ وَ صَدَقَةُ مَاءٍ یُجْرِیهِ وَ سُنَّةٌ حَسَنَةٌ یُؤْخَذُ بِهَا بَعْدَهُ؛ 🍃 ترجمه: مؤمن از شش [عمل و] خصلت، بعد از مرگش سود می برد: 1⃣ فرزند صالح که برای او اسغفار کند؛ 2⃣ قرآنی که از طرف او خوانده می شود؛ 3⃣ چاهی را که حفر کرده است؛ 4⃣ درختی را که کاشته است [و مردم از آن و میوة آن استفاده می برند]؛ 5⃣ [وقف کردن] و صدقه قرار دادن آبی که جاری ساخته است؛ 6⃣ سنّت نیکویی که [پایه گذاری کرده است و] مردم بدان پس از او عمل می کنند.» 💎 حدیث فوق می رساند که با وجود خصلتهای مذکور، دفتر اعمال انسان پس از مرگ مفتوح است و صدقات جاریه فوق هر روز به حساب اعمال او واریز می شود. •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
🔹امام حسين عليه السلام: 💢«اِنَّ النّاسَ عَبيدُ الدُّنْيا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ يَحوطونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانونَ» 💢به راستى كه مردم بنده دنيا هستند و دين لقلقه زبان آنهاست، تا جايى كه دين وسيله زندگى آنهاست دين دارند و چون در معرض امتحان قرار گيرند دينداران كم مى شوند. 📚تحف العقول، ص245
💠☀️💠☀️💠☀️💠 ☀️اخلاق مهدوی☀️ ◀️قسمت صد و هشتاد و یکم ⚠️... اما نکته این است، قبل از اینکه خدای متعال در این آیه به ما دستور بدهد شما وسیله انتخاب کنید، می فرماید «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ» 👌یعنی اول تقوای الهی را پیشه بکن، بعد وسیله انتخاب بکن. پس این خیلی موضوع مهمی است در بحث استجابت دعا، ″ حفظ تقوا ″ را هم خدا اینجا گفته.⚠️ 🤔اما یک سوالی پیش می آید که ایشان مطرح می کند، می فرمایند ما شنیدیم خدا را با اسم اعظم صدا بزنی دعایت مستجاب است، این اسم اعظم یعنی چه⁉️ 🌟اسم اعظم این نیست که صفت خاصی از صفات خداست و من حتما همان صفت را بکار ببرم. اینطوری نیست. 📑 آقا رسول الله (ص) در یک روایت بسیار زیبایی می فرمایند: «کلُّ اسمٍ مِن أسماءِ الله..» یعنی تمامی اسامی خدا اسم اعظم است. یعنی اسم اعظم یک لغت، یک واژه، چه می دانم یک کلمه ی خاصی نیست که 💭فکر بکنی من بروم آن یکی را یاد بگیرم بعد آن را انجام بدهم مثلا بشود اسم اعظم. نه نه ‌..! این نیست همه اسم‌های خدا اسم اعظم است. ✅«فَفَرِّغ قَلبَک عَن کلِّ ما سِواهُ..» (حضرت می گوید) قلبت را از غیر خدا تخلیه بکن، فقط توجهت💕 به خدا باشد «وَادعُهُ بِأَی اسمٍ..» حالا خدا را به هر اسمی که می خواهی صدا بزن. (اینجا کلی است، خدا را به هر اسمی که می خواهی صدا بزن) 🔰پس معلوم می شود اسم اعظم یک کلمه ی خاص نیست، آن حالات انسان در آن دخیل است. اینکه ما در چه حالتی داریم دعا می کنیم دلمان با خداست یا بی خداست، دلمان محضر اهل بیت است یا محضر اهل دنیا؟ 💠پس اسم اعظم را یاد بگیریم، یک چیز درونی است ما باید از درون به آن برسیم، اینکه بروم دنبال اسم اعظم ببینم چی هست؟ نه همین اسمای الهی.. حتی گفتن ✨«بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» اسم اعظم خداست‌. «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»✨ اسم اعظم خداست. مهم این است چطور می خواهی بگویی!! 👥بعضی از عرفای ما بسم الله.. می‌گفتند و روی آب می رفتند، این یعنی چه؟ آیا من و تو هم بگوییم می رویم⁉️ نه، او به آن درک و فهم رسید و رفت. پس مهم بحث درونی اسم اعظم است. 🔹ادامه دارد .... 💽برگرفته از سخنرانی"اخلاق مهدوی" فایل شماره (44) 🎤استاد احسان عبادی 181 💠☀️💠☀️💠☀️💠 ______________
✨امام حسین علیه السلام: 🔷🔸«مَنْ ارادَ اللَّهَ تَبارَک وَ تَعالی بِالصَّنیعَةِ الی اخیهِ کافاهُ بِها فی وَقْتِ حاجَتِهِ وَ صَرَفَ عَنْهُ مِنْ بَلاءِ الدُّنْیا ما هُوَ اکثَرُ مِنْهُ وَ مَنْ نَفَّسَ کرْبَةَ مُؤْمِنٍ فَرَّجَ اللَّهُ عَنْهُ کرَبَ الدُّنْیا وَ الْاخِرَةِ وَ مَنْ احْسَنَ احْسَنَ اللَّهُ الَیهِ وَ اللَّهُ یحِبُّ الْمُحْسِنینَ»؛ 🔷🔸هر کس برای رضای خدا به برادر دینی اش خدمت کند، خداوند در هنگام نیازش او را عوض خواهد داد و از گرفتاری های دنیا بیشتر از خدمت وی از او رفع خواهد کرد و هر کس غمی را از دل مؤمنی بزداید، خداوند غصه های دنیا و آخرتش را بر طرف می کند و هر کس نیکی کند، خداوند به او نیکی می کند و خداوند نیکوکاران را دوست می دارد. 📚بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۲۱
✏️📘✏️📕✏️ ⬅️قسمت بیستم 🔆ادامه «وَ أَوْصِیاءِ نَبِی اللَّهِ ..» ✅ که قرار است بیـاید وصی پیغمبر (ص) بشود، اقامه دین بکند و حکومت داری بکند.. یک سنگینی دارد. 🔹حالا این وصی پیغمبر با این وظیفه‌ی به این سنگینی را چه کسی قرار است کند⁉️ یقینا خدای متعال و یقینا من و شما نمی توانیم مشخص بکنیم، چون باید انسانی ✨ باشد. پس ما از این فراز حتی می توانیم امام را اثبات کنیم که امام را باید خدای متعال تعیین کند. 🔆«السَّلَامُ عَلَى الدُّعَاةِ إِلَى اللَّهِ» سلام بر شما ای کسانی که دعوت کننده به سوی هستید. 🔅«وَالْأَدِلَّاءِ عَلَى مَرْضَاةِ اللَّهِ» و راهنمایان به سمت خدا هستید. 🔅«وَالتَّامِّينَ فِی مَحَبَّةِ اللَّهِ ..» و در آن اعلی درجه محبت خدا هستید. 👈یعنی شما هستید دعوت کننده به سمت خدا هستید (در فرازهای قبلی این فرازها را عرض کردیم📝) شما راهنما و دعوت کننده آن کسانی هستید که قصد دارند به سمت خدای متعال دعوت بکنند. 💠کسی که می خواهد به خدای متعال کند باید👇 1⃣- داشته باشد. 📖سوره یوسف آیه [108] «قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِی أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ ..» دعوت به سمت خدا باید همراه با بصیرت باشد و کسانی👥 که در زندگی بصیرت نداشته باشند یقینا نمی توانند در زندگی 💢 داشته باشند حتی تصمیم گیری های دینی. 2⃣- دعوت به سمت خدا باید به اذن باشد. «يا أَيُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِيراً» ما تو را فرستادیم.. پس این دعوت به سمت خدا باید اذن الهی داشته باشد و اگر اذن الهی نباشد یقینا ❌ و گمراهی است. 🎤استاد احسان عبادی