eitaa logo
آرشیو مطالب(سخنرانی)
2هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
995 ویدیو
22 فایل
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 https://eitaa.com/joinchat/2017460411C29baaffe93 تعرفه وتبلیغات👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼 @kianatv ─┅═ ༅✤ ⃟ ⃟ ‌✤༅═┅─ #کانال_آرشیو_مطالب_سخنرانی #احادیث_روایات_صوت_متن_سخنرانی @archive_mataleb_sokhanrani
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ وجود مقدس امام هادی علیه السلام دومین امامی است که در کودکی به امامت رسید و در جوانی حدود چهل، چهل و دو سال داشتند که در شهر سامرا به شهادت رسیدند. از وجود مقدس امام هادی علیه السلام آثاری به ما رسیده که یکی از آنها همین زیارت جامعه ی کبیره است که در همه ی حرم ها خوانده می شود و شناخت نامه ی ائمه است. معرفی سجایا و صفات و ویژگی های ائمه ی اطهار است. اثر دیگری که از امام هادی رسیده زیارت غدیر است. خوب است در مفاتیح یک بار به زیارت غدیر امام هادی را ببینید. زیارتی که روز عید غدیر خود امام درکنار حرم جدشان امیرالمومنین قرائت کردند و من ندیده ام در زیارات امیرالمومنین زیارتی به این جامعی و کاملی که یک دوره استدلال بر امامت و ولایت و استناد به آیات قرآن کریم در مسئله ی امامت و ولایت امیر المومنین علیه السلام است. من ابتدا یک فراز کوتاهی را از جامعه ی کبیره خدمتتان عرض می کنم و دو سه تا داستان به مناسبت این فراز از زندگی امام هادی می گویم، بعد ان شاالله یک اشاره ای خواهم کرد در بخش دوم عرائضم به وضعیت دوران امام هادی و حوادث و وقایعی که در زمان ایشان بود. عزیزان من در اواخر زیارت جامعه این جمله را می گوییم: 💠إنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ هرجا که صحبت از خیر و خوبی و نیکی باشد. 💠كنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْوَاهُ وَ مُنْتَهَاه اهل بیت ما هرکجا صحبت از خیر و نیکی و خوبی باشد شما اول خیرید، اصل خیرید، فرع خیرید، آخر خیرید، معدن خیرید و نهایت خیرید، این یعنی چه؟ شما عزیزان ببینید، قرآن می فرماید: کار خیر یک ذره اش هم می ماند،کار شر هم یک ذره اش اثرش را نشان می دهد. 💠و مَن یَعمَل مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ 📌خیر یعنی چه؟ 🔷خیر یعنی نیکی. حالا یک وقت این نیکی به مردم است، یک وقت به زن و بچه است. یک وقت به خود آدم است. 📌خیِر به چه کسی می گویند؟ 🔷خیِر به کسی می گویند که همیشه می گردد تا کار خوب انجام بدهد، حرف خوب بزند، مطلب خوب بنویسد، جلسه ی خوب بگیرد، بار از رو دوش مردم بردارد، به خودش خیر برساند. به عبارت دیگر خیر رسانی سجیه اش واخلاقش و روشش است. 📝قرآن کریم می فرماید مردم چند دسته اند: ♦️۱: أَشِحَّةً عَلَى الْخَيْرِ بعضی از کار خیر بدشان می آید، خوب اینها را می گویند: أَشِحَّةً عَلَى الْخَيْرِ . شوح با ح جیمی به این معنا است: یعنی کسانی که بخل دارند به کارخیر تا یک جایی صحبت از خیر می شود سرشان را پایین می اندازند، تا یک جایی صحبت از نیکی و خدمت می شود راهش را می کشد و می رود، خوب این یه قسم آدم است، بعضی ها این طور هستند. دسته ی دوم بدتر است ، قرآن می فرماید: ♦️۲:مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ نه از خیر بدش می آید، جلو دیگران هم می گیرد. مناع در سوره ی قلم است. یعنی کسانی که مانع کار خیر است. خودش که مسجد نمی رود شما را هم نمی گذارد بروید، خودش که پول نمی دهد به فقرا دست شما را هم می گیرد آقا کمک نکن، اینها را می گویند ، مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ. نه خودش زیارت نمی رود شما را هم نمی گذارد، نه خودش مسجد نمی رود شما را هم نمی گذارد و امان از آدم هایی که مناع خیرن . 📝خدا به پیغمبرش درسوره ی قلم نگاه کنید می گوید: پیغمبر حرف نه گروه را گوش نده دنباله رو نه گروه نباش. 💠لا تُطِعْ كُلَّ حَلاَّفٍ مَهينٍ هَمَّازٍ حالا من نه تا را نمی خواهم بگویم قرآن نگاه کنید سوره ی قلم است. یکی این است : مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ. پیغمبر یکی از آن هایی که مواظب باش در زندگی دنبالشان نروید و اینها تاثیر نگذارند در زندگی، کسانی اند که مانع خیراند. آن وقت آدمها قیامت می فهمند می گویند کاش با اینها رفیق نمی شدیم. قرآن می گوید: هر گروهی که وارد جهنم می شود این جور آدم ها را لعنت می کند، می گوید تو ما را بیچاره کرده ای، تو ما را بد کردی. مثل شیطان دیگر، شیطان خودش مَنَّاعٍ لِلْخَیْرِ خودش سجده نکرد آدم ابوالبشر هم تحریک کرد، خودش خلاف کرد مردم هم می گوید خلاف کنید. اما دسته ی سوم خوب دقت کنید قرآن می فرماید: ♦️۳: يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ می دوند دنبال کار خیر. یسارعون از سرعت می آید. حضرت زکریا را خدا در قرآن می خواهد معرفی کند و یحیی را می فرماید: 💠كانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ می دویدند دنبال خیر. اصلا دیدید آقا بعضی ها سفره می اندازی بلند می شوند کمک می کنند، عروسی است کمک می کند، عزا است کمک می کند، تشییع جنازه است، اصلا می گویند فلانی دستش به خیر است. بعضی ها این طوری اند می گویند دستش اصلا نمی تواند بنشیند نمی تواند مخدوم باشد همش می خواهد خادم باشد. این جور آدم ها را خدا خیلی دوست دارد. آقا می دانید بعضی از ماها خیر رسانی مان قرضی است، مهمانی داریم می گوییم خُب فلانی را هم بگوییم پسر برا
درمان است، دایی مان است می گوید نه چند بار تا حالا ما را دعوت کرده است که دعوتش کنیم. اگر دعوتت کرده، دعوتش کنید می شود بده بستون. بهتون گفته است به او می گویید. چند بار خانه ام آمده که خانه اش بروم. آقا می روید مکه یک زنگ بزنید با او خدا حافظی کنید. مگر رفت مکه با من خدا حافظی کرد که من با او خدا حافظی کنم. خیلی این روحیه بد است که قرضی کنیم، بده بستونی کنیم. آقا فلانی را هم درلیست بنویسید، چون ما را دعوت کرد. فلانی را هم به او سوغات بدهیم چون جای خالی آورد، چون کادو آورد این که شد بده بستون، نان قرضی و لذا در روایات، در توصیه ها داریم وقتی می روید حرم آن هایی که به شما نگفتند دعا کنید، نگفته اصلا یک کسی به شما نگفت آن ها را دعا کنید. مالک اشتر آن کسی که به چهره اش آشغال پرتاب کرده بود او را دعا می کرد این است این خیلی مهم است خیر رسانی معنایش این است .آن کسی که دعوت نکرده دعوت کردید، آن کسی که نگفته، گفتید. خیر این طور است قرضی کار نمی کند بده بستونی کار نمی کند. قرآن می گوید: 💠فاسْتَبِقُواْ الْخَیْرَاتِ سبقت بگیرید به خیر بشتابید برد با شما است به نفع شما است. عزیزان من ائمه ما این طور بودند إِنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ. حالا دیدید معنای این عبارت چه است. إِنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ هر کجا صحبت از خوبی بود، كُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ ، اصل و فرع و منتهاه و معدن خیر شما هستید. 📚من سه تا داستان خدمت شما می گویم از آقایم امام هادی ببینید خیر رسانی یعنی چه؟ 📝این سه داستانی که می گویم خیر رسانی به افراد غیر شیعه است، غیر مسلمان است، افرادی که پیرو امام نیست امام را قبول ندارد اما متوسل شده ♦️۱: یونس ابن یعقوب مسیحی است در بغداد زندگی می کند اصلا کاری با اسلام ندارد نه پیغمبر را قبول دارد، نه قرآن را قبول دارد، مسیحی است. ایشان متوکل عباسی که بسیار خبیث بوده متوکل در میان خلفای عباسی منع زیارت امیرالمومنین کرد، منع زیارت ابا عبدالله کرد، امام هادی را درجوانی کشاند به سامرا و آنجا تبعید کرد. خیلی جنایت کرده متوکل درمیان خلفای عباسی می گویند کافرترینشان متوکل عباسی است، پسرش منتصر این طور نبود. منتصر وقتی آمد سرکار خیلی میدان داد ولی خوب کم بود حکومتش چند ماه بیشتر نبود، ولی متوکل عباسی دیگر شمشیر را از رو بسته بود خیلی راحت آدم می کشت کسی را احضار می کرد حکم قتل بود یا زندان بود. یونس ابن یعقوب را احضار کرد خیلی ترسید. همسایه اش که از پیروان امام هادی است می گوید یونس آمد پیش من گفت می شود من یک چیزی نذر امام هادی کنم بلکه متوکل کاری به من نداشته باشد آقا مسیحی ام ، می توانم برای امام هادی نذر کنم، چه اشکالی دارد. صد دینار نذر امام هادی کرد بلند شد آمد سامرا با مرکب خودش گفت چه خوب است اول نذرم را ادا کنم. گرچه شما می دانید نذر از نظر شرعی وقتی که تحقق پیدا کند آدم ادا می کند، ولی من قبل از این که تحقق پیدا کند من این نذرم را ادا کنم، این پولی که گفتم ادا کنم. خانه ی امام هادی کجا است، بلد نیست. مرکبش را رها کرد در کوچه های سامرا دید در یک خانه ایستاد، مرکب ایستاد در یک خانه، آقایی در را باز کرد گفت: یونس ابن یعقوب خوش آمدید درست آمدید، گفتم عجب این دوتا علامت، مرکب این جا ایستاد، این هم اسم من را گفت، من را دعوت کرد داخل خانه گفت نذرت را بده قبول است، صد دینار را از من گرفت داد خدمت امام هادی علیه السلام. من هم خدمت آقا رسیدم آقا فرمود: مردم فکر می کنند ما فقط به شیعیانمان خیر می رسانیم، فقط به درد شیعیانمان می رسیم نه حتی غیر معتقدین به ما هم به ما متوسل شوند کارشان را راه می اندازیم. یونس ابن یعقوب برو خیالت راحت باشد هیچ کاری با تو ندارد متوکل. رفت البته شیعه هم نشد، مسلمان هم نشد. همین آخر هست خیلی ها هستند الان من می شناسم حتی من افرادی می شناسم مسیحی اند عاشورا غذا می دهند برای امام حسین و مریض داشته، شفا گرفته، به هر حال مسلمان نشده است،حالا توفیق اسلام یک چیز دیگری است گاهی بعضی ها آثار را می بینند اما توفیق پیدا نمی کند، ولی پسرش شد مسلمان. گاهی آقا در نسل آدم است. امام سجاد فرمود : پدرم امام حسین روز عاشورا شمشیرش که می رفت بالا بعضی ها را نمی کشت از دشمن می آمد جلو شمشیر را می گرفت رد می شد فرمود علتش این بود در نسل اینها پیرو اهل بیت بود در نسل اینها ،گاهی اتفاق افتاده، مثلا اوتبه از کسانی است که در بدر با پیغمبر اکرم جنگیده و به درک فاصل شده است ،اما پسرش محمد ابن اوتبه پیرو خاص امیرالمومنین است و آقا می فرمود : من سه تا محمد نام را دوست دارم که یکی از آن ها همین محمد ابن اوتبه است، یکی محمد ابن ابی بکر است و نمونه های متعدد داریم، حنظله غسيل الملائكه بابایش بسیار آدم بدی بود و نمونه های دیگر. می گوید پسر این مسلمان شد. گاهی یک کار خیر در نسل آدم اثر دارد. لقمه ی حلال به خانه ببرید. ببینید م
حبت اهل بیت از یک مسیحی در نسلش اثر گذاشت مسلمان شد. این امام منشا خیر است حتی یک مسیحی هم بهره مند شد. ♦️نمونه دوم شخصی است به نام عبد الرحمن اصفهانی است. از شیعه های داغ امام بود. خیلی به امام ارادت داشت درصورتی که همه می شناختنش که ایشان سنی بودند. اصولا شما می دانید در زمان ائمه حتی زمان امام رضا که ایشان آمد ایران، ایران اسلامی تشیوع گشترش نداشت شیعه بود نماینده هایی از ائمه بودند ازخود امام هادی در نیشابور نماینده بود، در اهواز نماینده بود. ایران اسلامی آن زمان دین عامه ی مردم اهل سنت بود. دین عبدالرحمن شیعه بود در اصفهان که بسیاری از مردم درآن زمان شیعه نبودند به اوگفتند تو چرا شیعه شدی آن هم اینقدر شیعه ی داغ، گفت یک علتی دارد، من رفتم سامرا قرض داشتم ،گرفتار بودم ، وضعم به هم ریخته بود رفتم بروم دربار متوکل به هر حال مشکلاتم را بگویم به حکومت بگویم که من یک همچنین وضعیتی پیدا کردم، اوضاع ام به هم ریخته رسیدم سامرا دیدم شلوغ است، می گویند بروید عقب ، بیایید جلو راه باز کنید چه خبر است، گفتند ابن الرضا دارد می آید ابن الرضا. عزیزان می دانید به خاطر شهرتی که امام رضا داشته است هم به امام جواد ابن الرضا می گویند هم به امام هادی و هم به امام عسگری . ابن الرضا یعنی پسر رضا. اما به امام هادی هم ابن الرضا می گفتند چون امام رضا نامش تقریبا مطرح بود آن زمان ابن الرضا به امام هادی می گفتند. رفتم جلو دیدم یک جوانی سوار بر مرکب است زیبا، نورانی، چهره ی الهی ، چهره ی معنوی یک مرتبه دلم شکست گفتم خدا این آقا را از شر متوکل حفظش کن چون داشتند می بردند پیش متوکل، متوکل هم خباثتش معروف بود گفتم خدا این آقا را از شر متوکل حفظ، پیش خودم گفتم زیر زبانم آقا آمدند که از جلوی من رد بشوند متوجه من شدند فرمودند : عبد الرحمن خدا دعایت را مستجاب کرد هیچ اتفاقی برای من نمی افتد. ببینید آقا عزیزان گاهی اوقات می پرسند ما چرا برای سلامتی امام زمان دعا کنیم، چرا صدقه بدهیم، اصلا برای چه من دعا کنم خدا امام زمان را نگه می دارد حالا پنج تومان صد تومان بدهم برای سلامتی آقا امام زمان . اصلا چرا در منبرها برای سلامتی آقا امام زمان دعا می کنیم بعضی ها می پرسند. یک آقایی امروز گفت: مگر امام زمان را خدا نگه نمی دارد مگر امام هم مریض می شود. اولا که امام مریض می شود آقا .همین آقا امام هادی دو سه مرتبه بیمار سخت شد به بستر افتاد امام است حجت خداست اما جنبه ی بشری اش، جنبه ی بشری است. آقا ابو هاشم جعفری می گوید من و همزه ابن محمد را امام صدا زد یا محمد ابن همزه ، یک پولی به ما داد فرمود افرادی را بفرستید کربلا بروند زیر قوه ی جدم امام حسین دعا کنند من خوب بشوم. می گوید من وقتی از خانه آمدم بیرون رفیقم محمد ابن همزه گفت این چه کاری است این که خودش امام است ما برویم به یک امام دیگر متوسل شویم ما هم برویم دعا کنیم یک آدم های عادی، آخر چرا، می گوید برگشتم خدمت آقا این شبهه را مطرح کنم آقا فرمود: ابا هاشم خدا یک جاهایی را محل اجابت دعا قرار داده یکی از آن ها زیر قوه ی جدم حسین است. ان شا الله خدا قسمت تان کند کربلا آن پارچه سبزی که روی حرم ابا عبد الله روی آن قبر افتاده رویش نوشته این جمله نوشته : 📝حسین جان روایت است خدا به خاطر این که تو هستی خود را دادی همه ی وجودت را برایش دادی سه تا چیز به تو داد : ♦️۱:شفا در تربتت ♦️۲:امامت در نسلت ♦️۳:اجابت زیر قوه ی تو این رو همون حرم دو سه جای این پارچه نوشته من چند بار خواندم ان شا الله مشرف شدید کربلا نگاه کنید. حسین جان خدا عوض این شهادت به تو سه چیز داد: 💠الاْجابَـهُ تَحْتَ قُـبَّـتِه وَ الشّـِفآءَ فی تُرْبَتِهِ وَالْإِمَامَةَ. امامت درنسلت ، شفا در تربتت و اجابت. 📝امام هادی بیمار شد این نیست که می گوید: ♦️۱:مگر امام زمان مریض می شود که ما دعا کنیم، بله امام هم ممکن است بیمار شود.یک ♦️۲: چرا من دعا کنم ، باشد آقا دعا کردن در حق دیگران یک ادب است نگفتند هم الزاما دعا کننده باید از دعا شونده بالاتر باشد، نه .خدا رحمت کند آیت الله العظمی گلپایگانی مرجع تقلید آمدند بیمارستان در قم یک کسی مریض بود روی تخت خوابیده بود خیلی حالش بد بود تا ایشان آمد یکی از دوستان نقل می کرد می گفت خیلی خوشحال شد گریه افتاد مرجع تقلید آمده عیادتش گفت آقا برای من دعا کنید ایشان فرمود باشه ولی تو هم برای من دعا کن چون دعای مریض خودش رویش عنایت است مستجاب است تو با این حالت اظطرار دارید دیگر برای من هم دعا کن و لذا نگفتند در دعا حتما دعا شونده باید رتبه اش پایین تر باشد نه آقا. شما بروید کربلا دعا کنید برای امام هادی و امام زمان هم همین است دعا می کنیم برای سلامت امام، برای امنیت امام، برای ظهور امام. می خواهیم با این دعا وصل بشویم آقای غیر شیعه سنی مذهب اما علاقه مند به اهل بیت ایستاده ، زیر لب می گوید خدا ابن الرض
ا را حفظش کن متوکل کاری به او نداشته باشد آقا بلند هم نگفت که کسی بشنود چون بلند می گفت می گرفتنش جو خرابی بود. آقا رسیدند جلویش فرمودند: عبد الرحمن، اسمش را صدا زدند فرمودند: خدا دعایت را مستجاب کرد برو، اما سه تا چیز دیگر هم به تو می گویم: خدا ثروت زیاد به تو می دهد، اولاد زیاد به تو می دهد ، عمر طولانی هم به تو می دهد.آقا ایشان برگشت گفت بس است دیگر همین قدر. آمد اصفهان خودش می گوید به حدی وضع مالیم خوب شد، ده تا پسر سالم خدا به من داد الان هم که این قصه را نقل می کند امام هادی از دنیا رفته بوده شهید شده می گوید هفتاد ساله ام، هنوز مریض نشدم به دوستانش گفت. گفت من علت تشیوع ام این بود این معجزه را و این کرامت را دیدم از امام هادی، هم نسلم با برکت شد، هم عمرم طولانی شد با سلامت ، هم مالم زیاد شد و هم امام خبر داد از دعایی که من ببینید آقا این عنایت امام است به یک غیر شیعه، آن به یک غیر مسلمان بالاتر دیگر از این بالاتر. 💠إنْ ذُكِرَ الْخَيْرُكُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ شما همه ی وجودتان خیر است. 💠سجِيَّتُكُمُ الْكَرَمُ عَادَتُكُمُ الْإِحْسَانُ متوکل خبیث مریض شد یک دملی زد به بدنش به حدی درد داشت که تا پزشکان می آمدند اشاره کنند فریاد می زد، نعره می زد می گفت کسی دور من نیاید. آقا مادرش درنقلی هم دارد خودش پول نذر امام هادی کرد قاتل امام هم هستند پول نذر امام هادی کرد هزار دینار در نقلی دارد پول فرستاد خدمت امام هادی علیه السلام و به هر حال امام یک توصیه ای کرد که این دمل سر باز کرد و خوب شد ببینید آقا ببینید آقا، إِنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ. این آقای ما امام هادی علیه السلام است اینقدر مظهر کرامت است، آنقدر مظهر خیر است. عزیزان من از دامن این ائمه و از در خانه ی این ائمه غافل نشوید، چقدر قشنگ در جامعه ی کبیره که مرحوم میلسی می فرماید سند صحیح دارد، در کهن ترین منابع ما آمده است. شیخ صدوق آورده است. شیخ طوسی آورده است. درکهن ترین منابع ما بیش از ده قرن قبل این زیارت جامعه ی کبیره آمده و به حمد الله این روزها شهرهای متعددی بر این زیارت نوشته شده این زیارت یک دوره توحید است، یک دوره اعتقادات است، یک دوره معرفی اهل بیت است. سَجِيَّتُكُمُ الْكَرَمُ عزیزان من عرض من در این بخش اول تمام . یکی دو نکته دیگر کوتاه بگویم و دعایتان کنم. امام هادی علیه السلام در دوران سخت عباسی است، بخش عمده ای از امامت ایشان در دوران متوکل است، دوران بگیر و ببند و زندان و آزار و اذیت شیعیان است. دوران ولخرجی ها، حدود ده تا کاخ که اسم هایش هم در تاریخ آمده نام هایش هم در تاریخ صاحب موجم ودیگران نوشتند، متوکل و افراد برای خودشان ساخته بودند، دوران فقر مردم است. بدترین دوران بر مسلمانان در این دوران گذشته است فقر، نداری، گرفتاری. از آن طرف متوکل ثروت روی ثروت، از آن طرف کاخ روی کاخ. در چنین دورانی، دوران امامت امام هادی علیه السلام است که دوران بسیار سخت و صعبی است، اما امام با وکالت با شاگردانی مثل ابو هاشم جعفری ها، با نامه هایی که می نوشت نامه ی مردم اهواز نوشته، خیلی جالب است درتاریخ ببینید با مکاتباتش، با نماینده گانش، با عنایاتی که داشت شیعیان را مدیریت می کرد و اداره می کرد. امام نقشش هدایت است حتی آن آخرین لحظه ای که دارد جان می دهد دست از هدایت و موعظه بر نمی دارد. امیر المومنین در بستر هم اصبغ ابن ربات را موعظه کرد. امام صادق در بستر هم حدیث و روایت برای مردم نقل کرد. هر کس نماز راسبک بشمارد شفاعت ما به او نمی رسد. این نقش اهل بیت است که همیشه کارشان برای خداست، می خواهند مردم هدایت بشوند. الان در دنیا نزدیک دو میلیارد مسلمان است همه ی اینها قرآن، خدا وپیغمبر را قبول دارند، مسلمان اند. 📝اما مومن که است، فرمود: ایمان آن است که: ♦️۱: قلب بپذیرد . ♦️۲:عمل تایید کند. ما وَقَرَتَه القُلُوب ایمانی نیست، می گوید آقا مومن باش دلت پاک باشد هر کاری می خواهی بکن. ایمان از اسلام بالاتر است. ایمان از اسلام بالاتر است، مومن از مسلمان بالاتر است. خدا در قرآن به پیغمبر می گوید بعضی ها می گویند ما ایمان آوردیم، بی خود می گویند اسلام آوردند، اسلام شناسنامه ای است، اما ایمان قلبی است. فرمود: ایمان آن است که قلب قبول کند، عمل هم تایید کند. الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─┅═✰ ﷽ ✰═┅─ معرفی کانالهای تحت حمایت ما👇 «گلچین زیباترین نوحه و روضه های ترکی» https://eitaa.com/joinchat/2348744791Cd1e41b0233 ┄┅═══••↭••═══┅┄ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇 اشعار پندیات، روضه، نوحه و...جهت دسترسی هرچه اسانتر شما ذاکرین گرامی https://eitaa.com/joinchat/1758134425Ca7138e05ff ┄┅═══••↭••═══┅┄ ارائه مطالب: احادیث، روایات صوت متن سخنرانی https://eitaa.com/joinchat/2017460411C29baaffe93 ┄┅═══••↭••═══┅┄ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ « کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س) جهت دسترسی هرچه سریع تر شما ذاکرین ارجمند به متن وصوت نوحه،روضه،مرثیه و،،،، راه اندازی شده است» https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال عاشقان حضرت زینب(س) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با معرفی کانال های ما به دوستانتان در ثواب اهداف ما شریک باشید. ━━═━═━━━═━━━━═━═━═
🌷🌷به مناسبت شهادت امام هادی (علیه السلام) امروز خیلی از ما شیعیان دلمان گرفته؛ چون امروز، روز شهادت امام دهم ما شیعیان امام هادی علیه السلام است. بچه ها! امام هادی علیه السلام خیلی مظلوم هستند؛ به خاطر اینکه ما پیروان آن امام، کمتر ایشان را می شناسیم و با زندگی و حرف هایش کمتر آشنایی داریم. آن امام بزرگ به دست یکی از خلیفه های ظالم بنی عباس به شهادت رسید. روز شهادت امام هادی علیه السلام را به شما شیعیان کوچولو تسلیت عرض می کنم. 🌺🌺 کودکی بزرگ دوستان خوبم! آیا می دانید امام هادی علیه السلام وقتی به امامت رسیدند چند سالشان بود؟ امام عزیز ما تقریبا هم سن و سال شما بچه های عزیز بوده؛ یعنی 8 ساله بودند که به امامت رسیدند. پدر بزرگوار امام هادی علیه السلام یعنی امام جواد علیه السلام هم خیلی کوچولو بودند که به امامت رسیدند. بله عزیزان من! امام هادی علیه السلام بعد از شهادت پدر بزرگوارشان به امامت رسیدند، در حالی که فقط هشت ساله بودند؛ ولی با همان سن کم خود مردی بزرگ و عالمی برجسته بودند و از خیلی از دانشمندان زمان خودشان داناتر و بزرگتر بودند. ایشان خوش قلب ترین و راستگوترین مردم زمان خودشان بودند، بسیار نیکوکار بودند و به بچه ها هم خیلی محبّت می کردند؛ چون همیشه مردم را به کارهای خوب راهنمایی می کردند، لقب هادی (یعنی راهنما) علیه السلام به ایشان دادند. 🌸🌸 تبعید امام دوستان خوبم! شما شیعیان کوچولوی امام هادی علیه السلام باید بدانید که آن امام بزرگ در زمان حکومت ظالم بنی عباس زندگی می کردند آن حاکمان ظالم از نفوذ امام در بین مردم می ترسیدند؛ برای همین امام را از مدینه به شهر سامراء در عراق منتقل کردند. امام به ظاهر آزاد بودند؛ اما در واقع مثل یک زندانی بود که مأموران حکومت مراقب رفت و آمدهای امام بودند. امام هادی علیه السلام در این وضعیت هم دست از راهنمایی مردم برنداشتند. راه هایی ارتباطی با مردم درست کردند و نماینده هایی از طرف خودشان در بین مردم انتخاب کردند؛ نماینده ها حرف ها و راهنمایی های او را به مردم می رساندند. مردم هم اگر حرفی و یا سؤالی از امام خودشان داشتند به وسیله این نماینده ها به امام می رساندند. ✅ بچه ها یه سوال: آیا می دونید الان نماینده امام زمان (علیه السلام) چه کسانی هستند؟ 🔴 برگرفته از کتاب سیره پیشوایان، زندگی امام هادی (علیه السلام)
مسعودی در مروج الذهب گفته است که عده ای نزد متوکل آمده و سخن چینی و بدگویی کردند که در منزل حضرت اسلحه و نامه های زیادی از طرف شیعیانش از اهالی قم برای او فرستاده اند موجود است. او میخواهد علیه حکومت تو شورش کرده و انقلاب کند. متوکل پس از شنیدن این جریان گروهی از ترکان را که از دژخیمان او بودند شبانه به خانه حضرت روانه کرد آنان در آن دل شب خانه امام هادی را مورد هجوم و تفتیش قرار دادند، ولی چیزی پیدا نکردند. دیدند حضرت در منزل در بسته ای لباس پشم پوشیده و روی ریگ و خاک، رو به قبله نشسته و قرآن میخواند. مأموران متوکل آن امام مظلوم را به همان هیئت و حالت به نزد متوکل آوردند و این چنین گزارش دادند ما به جستجوی خانه علی النقی پرداختیم ولی چیزی نیافتیم دیدیم او رو به قبله نشسته و قرآن میخواند متوکل در کنار سفره شراب نشسته بود و در دستش جام شراب بود. برخاست و با احترام آن حضرت را در کنار خود نشانید و جام شراب را به حضرت تعارف کرد. امام هادی فرمود: «والله ما يُخَامِرُ لَحْمِي وَدَمِی قَطُّ، فَأَعْفِنِی» به خدا سوگند! هرگز گوشت و خون من با شراب آمیخته نشده، مرا معاف بدار. متوکل او را معاف داشت. سپس گفت: «اَنشِدنی شِعرا» برایم شعری بخوان. امام فرمود: من با شعر چندان سر و کاری ندارم کم روایت میکنم متوکل گفت: باید بخوانی حضرت امام هادی این اشعار را که در دیوان امام علی ، و در مورد بی وفائی دنیا است خواند؛ باتُوا عَلَى قُلَلِ الْأَجْبَالِ تَحْرُسُهُمْ غُلْبُ الرِّجَالِ فَلَمْ تَنْفَعُهُمُ الْقُلَلُ شب را در ‌های کوه‌ها آرمیدند و مردان دلاور آنان را پاسداری کردند ولی قله‌های کوه برای آنان سود نبخشید. وَاسْتُنْزِلُوا بَعْدَ عِزُّ عَنْ مَعَاقِلِهِمْ إِلَى مَقَابِرِهِمْ يَا بِئْسَ مَا نَزَلُوا بعد از عزتی آنان را از پناهگاههای خود به سوی قبرهایشان فرود آوردند، آه چه بد فرود آمدند؟! ناداهُمْ صَارِحٌ مِنْ بَعْدِ دَفْنِهِمْ أَيْنَ الْأَسِرَّةُ وَالتَّيجَانُ وَالْحُلَلُ بعد از دفن آنان، منادی صدا زد: تخت تاج و لباسهای شما کجا است؟! أَيْنَ الْوُجُوهُ اللَّتِي كَانَتْ مُنَعَمَةٌ مِنْ دُونِهَا تُضْرَبُ الْأَسْتَارُ وَالْكَلَلُ کجا رفت آن چهره های مرفه که برابرشان پرده ها و آذین ها آویخته می شد؟ فَأَفْصَحَ الْقَبْرُ عَنْهُمْ حِينَ سَائَلَهُمْ تِلْكَ الْوُجُوهُ عَلَيْهَا الدُّودُ پس قبر به زبان فصیح از آنان پرسش کرد و گفت: این همان صورت های نیکویی هستند که کرم ها بر آنها میغلطند و محل تاخت و تاز کرمها شده اند. قَدْ طَالَ مَا أَكَلُوا دَهْراً وَقَدْ شَرِبُوا وَأَصْبَحُوا الْيَوْمَ بَعْدَ الْأَكْلِ قَدْ أَكِلُوا آنها مدت طولانی خوردند و نوشیدند و اکنون خود خوراک خاک و کرمها شده اند. راوی می گوید: «فَبَكَى الْمُتَوَكِّلُ حَتَّى بَلْتَ لِحْيَتَهُ دُمُوعُ عَيْنَيْهِ وَبَكَى الْحَاضِرُونَ» متوكل تحت تأثیر اشعار حضرت قرار گرفت و چنان گریه کرد که ریشش خیس شد. حاضران نیز گریه کردند سپس دستور داد امام هادی را با احترام به خانه اش باز گرداندند. روایت شده است متوکل چنان متغیر شد که کاسه شراب را بر زمین زد و آن روز عيش او به عزا مبدل گردید.(۱) 📚۱.آمال الواعظین،ج۲،ص۲۸۰. 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
📚حکایات یکی از مداحان تعریف میکرد چای ریز مسجدمون فوت کرد ، سر مزارش رفتم گفتم یه عمر نوکری کردی برای ارباب بی کفن حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام ...، بیا بهم بگو ارباب برات چه کرد ...! ایشان میگفت دو سه شب از فوتش گذشته بود خوابش رو دیدم گفتم مشت علی چه خبر؟ گفت الحمدلله جام خوبه ارباب این باغ و قصر رو بهم داده دیدم عجب جای قشنگی بهش دادن. گفتم بگو چی شد؟ چی دیدی ؟ گفت شب اول قبرم امام حسین علیه السلام آمد بالای سرم ، صدا زد آقا مشهدی علی خوش آمدی .. مشهدی علی توی کل عمرت ۱۲ هزار و ۴۲۷ تا برای ما چایی ریختی ... این عطیه و هدیه ما رو فعلا بگیر تا روز قیامت جبران کنیم ... میگفت دیدم مشت علی گریه کرد . گفتم دیگه چرا گریه میکنی ؟ گفت : اگه میدونستم ارباب این قدر دقیق حساب نوکری من رو داره برای هر نفر شخصا" هم چایی میریختم ، هم چایی میبردم ... عزیزانم : نوکری خود را دست کم نگیرید... چیزی در این دستگاه کم و زیاد نمیشود... و هر کاری ولو کوچک برای حضرت زهرا سلام الله علیه و ذریه مطهرش انجام دهیم. ‌
ليلة الرّغائب اوّلين شب جمعه ماه رجب را «ليلة الرّغائب» «1» گويند؛ رسول خدا صلى الله عليه و آله در روايتى كه فضيلت ماه رجب را بيان مى‏ كرد فرمود: «از اوّلين شب جمعه ماه رجب غافل نشويد كه فرشتگان آن را «ليلة الرّغائب» ناميدند». آنگاه رسول خدا صلى الله عليه و آله اعمالى را براى آن شب به اين كيفيّت بيان فرمود: «روز پنج‏شنبه اوّل ماه را روزه مى‏ گيرى، چون شب جمعه فرا رسيد، ميان نماز مغرب و عشا دوازده ركعت نماز مى‏گذارى (هر دو ركعت به يك سلام) و در هر ركعت از آن، يك مرتبه سوره «حمد» و سه مرتبه «إنّا انزلناه» و دوازده مرتبه «قل هو اللَّه احد» را مى‏خوانى؛ پس از اتمام نماز هفتاد مرتبه مى ‏گويى: «أللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ النَّبِىِّ الْامِّىِّ وَ عَلى‏ آلِهِ» آنگاه به سجده مى‏روى و هفتاد بار مى‏گويى: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوحِ» سپس سر از سجده برمى ‏دارى و هفتاد بار مى‏ گويى: «رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ تَجاوَزْ عَمَّا تَعْلَمُ، إِنَّكَ أنْتَ العَلِىُّ الْأعْظَمُ» بار ديگر نيز به سجده مى‏روى و هفتاد مرتبه مى ‏گويى: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوحِ» آنگاه حاجت خود را مى ‏طلبى كه ان‏شاءاللَّه برآورده خواهد شد. رسول خدا صلى الله عليه و آله در فضيلت اين اعمال فرمود: «كسى كه چنين نمازى را بخواند، خداوند همه گناهانش را بيامرزد ... و در قيامت درباره هفتصد تن از خاندانش شفاعت مى‏كند، و چون شب اوّل قبر فرا رسد، خداوند پاداش اين نماز را به نيكوترين چهره، با رويى گشاده و درخشان و زبانى فصيح و گويا، به سوى قبر او مى‏فرستد، آن چهره نيكو به وى گويد: «اى حبيب من! بر تو بشارت باد! كه از هر شدّت و سختى نجات يافتى» از آن چهره نورانى مى‏پرسد: «تو كيستى؟ من تاكنون چهره‏اى از تو زيباتر نديده‏ام و بويى از بويت خوشتر به مشامم نرسيده؟!» آن چهره نيكو پاسخ دهد: «اى حبيب من! من پاداش آن نمازى هستم كه تو در فلان شهر، فلان ماه و در فلان سال به جا آورده‏اى؛ من امشب به نزد تو آمدم، تا حقّت را ادا كنم و مونس تنهايى تو باشم و وحشت را از تو مرتفع سازم (و همواره در كنارت بمانم) تا زمانى كه همگى در روز رستاخيز برخيزند و در عرصه قيامت بر سرت سايه بيفكنم. (خلاصه هيچ زمانى پاداش اين كار نيك از تو قطع نخواهد شد)»«2».«3» پ______ (1). «ليلة الرّغائب» يعنى شبى كه به خاطر پاداش‏ها و فضيلت‏هاى فراوانى كه دارد، مورد ميل و رغبت فراوان است و يا به معناى «شب‏پاداش‏هاى فراوان» است، زيرا «رغائب» جمع «رغيبه» است كه هم به معناى «كار مورد رغبت» (2). اقبال، صفحه 632؛ مرحوم علّامه حلّى در اجازه‏اش براى «بنى زهره» اين روايت را به طور مشروح نقل كرده است (رجوع كنيد به: بحارالانوار، ج 104، ص 125). (3). كليات مفاتيح نوين، صص: 635-636.
💠 حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی (دامت برکاته): ❓ شب آرزوها یا رغبت‌ها؟! 🔰 اميدواريم كه در ليلةالرغائب رغبت ما با رهبت ما هماهنگ باشد. هم از قهر و جلال خدا راهب باشيم, هم به مِهر و جمال خدا راغب باشيم؛ رغبت يعني ميل نه آرزو, ليلةالرغائب به معناي شب آرزوها نيست بلکه شب رغبت‌ها و گرايش‌ها و مجذوب‌شدن‌هاست لذا آن انجذاب و گرايش و ميل و شوق را مي‌گويند رغبت, در برابر رهبت. خداي سبحان جنّاتي دارد كه ما را به آنها ترغيب كرده و براي روح ما هم بهشتي دارد كه ما را به آن هم ترغيب كرده است. 🔰 در بخش پاياني سورهٴ مباركهٴ «قمر» چنين آمده ﴿إنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنّاتٍ وَنَهَرٍ ٭ فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ﴾ يعني مردان باتقوا بهشتي دارند همين (جَنَّاتٌ تَجْرِيْ مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ﴾ جنت جسم و بدن است و لذايذ مادي كه در آن نهرِ عسل جاري است نهرِ آب جاري است نهر شير جاري است نهر خمر جاري است اين انهار چهارگانه در اين بهشت هست. اما يك بهشت ديگري دارد كه آن براي روح ماست و اين را با واو عطف بيان نكرده بلکه فرمود: ﴿إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ ٭ فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ﴾ نه «و في» ﴿فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ﴾ آن جنّت براي روح ماست براي جان ماست كه نزد خدا قرار بگيريم و اوساط اهل ايمان, رغبتشان در ليلةالرغائب به ﴿جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ﴾ است و اوحدي از اهل ايمان گذشته از اينكه ﴿جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ﴾ را طالب هستند ﴿فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ﴾ را هم مورد رغبت و ميل و گرايش و انجذاب خود قرار مي‌دهند. 🔰 آن‌گاه درباره چنين گروهي گفته مي‌شود: ﴿وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ﴾ هم جنّت بدن است هم جنّت جان است هم لذّت روح است هم لذّت تن است كه ـ ان‌شاءالله ـ در ليلةالرغائب به اين رغبت‌ها بار مي‌يابيم چه اينكه ـ خداي ناكرده ـ اگر كسي گرفتار هراس و رهبت شد او هم دو جهنم دارد جهنمي است كه جسم را مي‌سوزاند كه در سورهٴ مباركهٴ «نساء» مشخص شده است كه فرمود: ﴿كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُم بَدَّلْنَاهُمْ جُلُوداً غَيْرَهَا لِيَذُوقُوا الْعَذَابَ﴾ كه اين پوست و جسم و بدن را مي‌سوزاند و يك عذاب معنوي است كه روح را مي‌سوزاند كه ﴿نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ ٭ الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَي الْأَفْئِدَةِ﴾ 🔰 مستحضريد كه رسوايي, بي‌آبرويي اينها عذاب روح است سوخت و سوز پوست و جسم, عذاب بدن است اينكه فرمود: ﴿لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴾ رسوايي يك عذاب دردناك دروني است آن دو بخش مربوط به رهبت است كه ما بايد راهب و هراسان و گريزان باشيم, دو بخش اوّلي كه مربوط به جسم و جان ماست كه ﴿وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ﴾ مربوط به رغبت است كه ـ ان‌شاءالله ـ به اين سمت راغب باشيم. 🔰 بنابراين ليلةالرغائب مي‌تواند رغبت‌هاي گوناگون و مراحل فراواني را در پيش رو داشته باشد كه ـ ان‌شاءالله ـدر اوّلين شب جمعه ماه پربركت رجب همه شما آن توفيق را داشته باشيد هم به جنّت جسماني برسيد هم به جنّت روحاني. 🔺 بیانات معظم له در جلسه درس اخلاق
امشب ز خدا خواه که با لطف و کرم از شیعه گشاید گره و رنج و ألم و آن یار سفر کرده به صد عز و جلال بینیم قمر روی مهش دور حرم امشب لیلة الرغائب شب برآورده شدن حاجات است٫همه با هم: "اللهم عجل لولیک الفرج"
🌸🍃🌸🍃 روزی شیخ عارفی در یکی از روستاهای کربلا زندگی می‌کرد. شیخ در مزرعه کار می‌کرد که از روستای دوردستی پیکی با اسب آمد و گفت: در روستای بالا فلانی مرده است، حاضر شو برای دفن او با من برویم. شیخ اسم آن متوفی را که شنید، به شاگرد طلبه خود گفت، با پیک برود. شاگرد طلبه رفت و دو روز بعد که مراسم ختم آن مرحوم تمام شد، برگشت. پسر آن متوفی، شاگر طلبه را آورد و در میدان روستا به شیخ با صدای بلند گفت: ای شیخ، تو دیدی من مرد فقیری هستم به دفن پدر من نیامدی و شاگرد خود فرستادی!!! کل روستا بیرون ریختند و شیخ سکوت کرد و درون خانه رفت. شاگرد شیخ از این رفتار آن مرد ناراحت شد و درون خانه آمد و از شیخ پرسید، داستان چیست شیخ گفت: پسر آن مرد متوفی که در روستا داد زد و مرا متهم ساخت، یک سال پیش دو گوسفند از من خرید و به من بدهکار است و من از این‌که او با دیدن من از بدهی خود شرمنده نباشد، نرفتم تا چشم در چشم هم نشویم. ولی او نه تنها قرض خود یادش رفت مرا به پو‌ل‌پرستی هم متهم کرد. من به‌جای گناه او شرمنده شدم. و خواستم بدانم، خدا از دست ما چه می‌کشد که ما گناه می‌کنیم ولی او شرمش می‌شود، آبروی ما را بریزد. بلکه به‌جای عذر‌خواهی از گناه، زبان به ناسپاسی هم می‌گشاییم... گویند شیخ این راز به هیچ‌کس غیر شاگرد خود نگفت و صبح بود که از غصه برای همیشه بیدار نشد. کرم بین و لطف خداوندگار گنه بنده کرده است و او شرمسار
🟢 ای محمد! سکوت کن همانگونه که آباء و اجدادت سکوت کردند... حضرت امام جواد عليه‌السلام بعد از شهادت پدرش به مسجد رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله آمد، در حالى كه در سنين كودكى بود، به طرف منبر به راه افتاد و يك پلّه بالا رفت و سپس شروع به سخنرانى نمود و فرمود: 📋 أَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ الرِّضَا أَنَا الْجَوَادُ أَنَا الْعَالِمُ بِأَنْسَابِ النَّاسِ فِی الْأَصْلَابِ 🔹من محمّد فرزند على بن موسى الرضا عليهماالسلام هستم و لقبم جواد است، من به نَسب هاى مردم وقتى در صُلب پدران خود بودند، آگاهم. 📋 أَنَا أَعْلَمُ بِسَرَائِرِکُمْ وَ ظَوَاهِرِکُمْ وَ مَا أَنْتُمْ صَائِرُونَ إِلَیْهِ عِلْمٌ مَنَحَنَا بِهِ مِنْ قَبْلِ خَلْقِ الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ وَ بَعْدَ فَنَاءِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ 🔸 من از امور باطنى و ظاهرى و آينده شما باخبرم، و اين دانش، اكتسابى نيست بلكه قبل از آفرينش خلائق و پديد آمدن هستى، به ما بخشيده شده و بعد از بين رفتن آسمان‌ها و زمين نیز برای ما باقی می‌ماند. 📋 وَ لَوْ لَا تَظَاهُرُ أَهْلِ الْبَاطِلِ وَ دَوْلَةُ أَهْلِ الضَّلَالِ وَ وُثُوبُ أَهْلِ الشَّکِّ لَقُلْتُ قَوْلًا تَعَجَّبَ مِنْهُ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ 🔹و اگر غلبه اهل باطل و دولت گمراهان و به شك افتادن اهل شك نبود، هر آينه كلامى می‌گفتم كه اولين و آخرين به شگفت مى‌آمدند. 👈 سپس دست مبارك خود را بر دهان نهاد و فرمود: 📋 یَا مُحَمَّدُ اُصْمُتْ کَمَا صَمَتَ آبَاؤُکَ مِـن قَبل. 🔻ای محمد! سكوت كن همان طور كه پدرانت پيش از تو سكوت كردند. 📚مشارق أنوار الیقین، ص ۹۸ 📚المناقب، ج۴ ص۳۸۷ (با اندکی تفاوت) ✍ كيستم‌من هفت چرخ نور را شمس‌الضُحايم مظهر جود خدا شمع وجود مصطفايم سرو باغ آرزو هاي علي مرتضايم قلب قرآن ،‌ ركن دين ،‌ روح خِرد ،‌ جان دعايم بحر علم و كوه حلم و دست جود كبريايم من كريم ابن كريمم من جواد ابن الرضايم من به مُلك جان و مُلك دين و مُلك دل زعيمم من كتاب الله را طاها و نور و حا و ميمم من به چشم اهل معنیٰ وجه رحمان الرحيمم من به خيل سالكان حق، صراط مستقيمم من چراغ و چشم سلطان سَرير ارتضايم من كريم ابن كريمم من جواد ابن الرضايم بوي عطر جنت آيد از غبار كاظمينم از سنين كودكي فرمانرواي عالمينم هفت خورشيد سپهر معرفت را نور عينم پاي تا سر مجتبي سرتا به پا جدّم حسينم باب هادي ، نازنين فرزند مصباح الهدایم من كريم ابن كريمم من جواد ابن الرضايم
علیه السلام توکل هوشمندانه بر خدا امام جواد علیه السلام فرمودند: «كَيْفَ يُضَيَّعُ مَنِ اللَّهُ كَافِلُه‏؟؛ چگونه ضایع و تلف می‌شود کسی که خداوند متعال عهده دار اداره امورش است؟» وقتی بدانیم که آن مهربانترین مهربانان که همه کارها با اذن او انجام می شود، ما را فراموش نکرده بلکه کفالت مارا بعهده گرفته است، خیالمان راحت می شود. کلام امام جواد علیه السلام، کلامی بسیار دل نشین و روح افزاست که دل ما را به خدا و کفیل بودنش قوی و شاد می کند. این کلام زیبا، آدمی را به یاد آیه شریفه قرآن می اندازد که فرمود: «أَ لَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَه‏؟؛ آیا خداوند، برای بنده اش بس نیست؟» همان خدایی که در سوره مبارکه مزمل می فرماید: «رَّبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَکِیلًا؛ اوست پروردگار مشرق و مغرب که معبودی جز او نیست، پس او را وکیل و تکیه گاه خود انتخاب کن.» اگر یک پدرِبزرگوار، مهربان، ثروتمند و قدرتمند به فرزندش بگوید من کفیل و وکیل تو هستم، آیا دیگر، غم و نگرانی برای آن فرزند باقی می ماند؟ قرآن کریم می فرماید: «و هر که بر خدا توکل کند و امور خود را به او وا گذارد، پس خدا برای او بس است.»واقعا چه کسی جز خداوند متعال ما را از نیستی، به سرای وجود و هستی آورد؟ در دل مادر، استخوان و چشم و گوش و قلب و مغز و بی نهایت نعمت به ما مرحمت فرمود و تا به حال از همه مشکلات و خطرات، نجاتمان داده است؟ اگر قبول کنیم که خدا کفیل و وکیلِ ماست، غم و غصه ها ، نگرانی ها و افسردگیها تبدیل به آرامش ، رضایت و خرسندی می شود. زهرش همه شربت شد قهرش همه رحمت شد عالَم ، شکرستان شد حتی سختی های زندگی هم که بدون دخالتِ ما به ما رسیده مانند دارویی است که مادر از سر محبت و خیرخواهی به فرزندش می دهد. ولی اگر بنده ای، به خدا و مهربانی و کفالتش، اعتماد نکند چه خواهد شد؟ امام جواد علیه السلام در این باره فرمودند: «و مَنِ انْقَطَعَ إِلَى غَيْرِ اللَّهِ وَكَلَهُ اللَّهُ إِلَيْه‏؛ و کسی که خود را از خدا برید و به دیگری چسبانید خداوند، او را به آن دیگری واگذارد.» و چون غیر خدا، کوچک و ضعیف و نیازمند است اگر! به کسی کمکی کند در حد ضعف و محدودیتش می تواند کمک دهد و در بسیاری از موارد به خاطر کمک کوچکش زیر منت او خوار و ذلیل می شود. نه مشکلی برایش بزرگ است و نه زمانی برایش تنگ خداوند کریم، نه مشکلی برایش بزرگ و سخت است و نه زمانی در پیش او تنگ و از دست رفته است؛ در موقعی که نمرود، حضرت ابراهیم علیه السلام را داخل منجنیق گذاشت و می خواست به طرف کوه آتش پرتاب کند؛ فرشتگان آسمان ها از خدا درخواست نجات ابراهيم ـ عليه السلام ـ را نمودند، همه موجودات ناليدند. جبرئيل به خدا عرض كرد: «خدايا! خليل و دوستِ تو، ابراهيم بنده تو است و در سراسر زمين كسي جز او تو را نمي‎پرستد، دشمن بر او چيره شده و مي‎خواهد او را با آتش بسوزاند». خداوند به جبرئيل خطاب كرد: « ...کسی نگران است كه مانند تو، ترسِ از دست رفتن فرصت را داشته باشد، ابراهيم بنده من است، اگر خواسته باشم او را حفظ مي‎كنم، اگر دعا كند دعايش را مستجاب مي‎نمايم». ابراهيم در ميان منجنيق، لحظه‎ اي قبل از پرتاب، خدا را خواند.و چنان اعتماد و توکلی به پروردگارش داشت که حتی وقتی از منجنیق به سوی آتش پرتاب شد و جبرییل در میان زمین و آسمان نزد ابراهيم آمد و گفت: «يا اِبْراهِيمُ اَلَكَ حاجَةٌ؟» «آيا نيازی داري؟» ابراهيم گفت: «اَمّا اِلَيْكَ فَلا، به تو نيازي ندارم ولي به پروردگار جهان نياز دارم.» و خداوند در همين لحظه که همه مردم کارِ ابراهیم را تمام شده می دانستند، گوشه ای از قدرتش را نشان داد و آتش را نه اینکه خاموش کند بلکه تبدیل به گلستان فرمود؛ دیدن این نصرت و قدرت الهی این قدر عظمت داشت که حتی نمرود در این لحظه گفت: «اگر بنا است كسي براي خود، خدايي انتخاب كند، سزاوار است كه خداي ابراهيم را انتخاب نمايد.» توکل به خداوند، یعنی اگر همه دنیا مقابل انسان باشند و بخواهند ضرر بزنند، از راه حق بر نگردد و در همه مشکلات، فقط و فقط به خدای قدرتمند مهربان تکیه کند و بداند که خداوند نه تنها می تواند همه مشکلاتش را در کمتر از چشم بر هم زدنی برطرف کند بلکه آنها را به آسانی و خوشی تبدیل می فرماید. پس هرگز دست و دل خود را به سوی غیر خدا دراز نمی کند، در این صورت، خداوند هم نخواهد گذاشت که بنده اش ضایع و تلف شود و دنیا و آخرتش را گلستان می کند. همانگونه که در قرآن کریم وعده داده است و هیچ موقع بر خلافِ آن، عمل نمی کند. به جان دوست که غم پرده شما ندَرَد گر اعتماد بر الطاف کارساز کنید
سلام علیکم در بعضی از روایات از گفت‌وگوی زن با مرد نامحرم منع و نهی شده است؛ از جمله: روایتی از پیامبر ـ روایت شده است که «یکی از چیزهایی که پیامبر (صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم) در هنگام بیعت کردن با زنان از آنان درخواست کرد، این بود که با مردان سخن نگویند؛ مگر با محارم خود».  روایتی از امام علی ـ از امام علی (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند: «پیامبر (صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم) از سخن گفتن با زنان نهی کرد». روایتی دیگر ـ از علی (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند: «به زنان سلام نکنید و...».  - روایتی از امام صادق و از امام صادق (علیه‌السلام) نیز نقل شده است که فرمودند: «لا تسلم علی المراة»؛   «بر زن سلام نکن». سوره مبارکه احزاب آیه ۳۲-۳۳-۵۹......خداوندتوضیح داده درموردصدای زنان بانامحرم خواهران عزیزرجوع کنیدبه قرآن که آیات زیادی دراین باره هست
حکایت:"دکتر الهی قمشه ای" مادر بزرگ من خدا بیامرز آدم مذهبی بود. هر وقت دلش واسه امام رضا تنگ میشد میگفتم مادربزرگ حالا حتما لازم نیست بری مشهد از همینجا یه سلام بده. اما من واسه تفریح میرفتم شمال اون به من نمیگفت حتما لازم نیست بری شمال همینجا تفریح کن. وقتی سفره میگرفت وقتی محرم میشد به ﻫﻴﺎت محل برنج و روغن میداد بهش میگفتم اینا همه سیرن پولشو ببر بده به چهارتا آدم محتاج اما وقتی من با دوستام مهمونی میگرفتم اون فقط میگفت مادر مراقب خودت باش. سالها گذشت تا من فهمیدم آدمها احتیاج دارن سفر برن. احتیاج دارن از زندگی لذت ببرن و لذت بردن برای آدمها متفاوت معنی میشه... یکی از ﻫﻴﺎت امام حسین لذت میبره یکی از مهمونی رفتن. یکی تو سفر مکه اقناع میشه یکی تو سفر تایلند. اینا همشون برای من آدمهای محترمی هستن. سالها گذشت تا من فهمیدم نباید به دلخوشی های آدمها گیر بدهم چون آدمها با همین دلخوشی ها سختی های زندگی رو تحمل میکنن. ♦️لطفا به دلخوشی دیگران گير ندهيم ! زیرا؛ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا وَمِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الْآخِرَةَ ۚ بعضی از شما، خواهان دنیا بودند؛ و بعضی خواهان آخرت.  بخاطر اینکه هر کس اعتقادات متفاوتی دارد، مسلما انتخاب و دلخوشی های متفاوتی خواهند داشت.
ﺷﺨﺼﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ برنج راﺧﺎﻟﯽ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ، ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻏﺶ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﺬﺍﺷﺖ ﺁﺧﺮ ﮐﺎﺭ! ﻣﯽﮔﻔﺖ: ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﺧﻮﺷﻤﺰﮔﯽﺍﺵ ﺑﻤﺎﻧﺪ ﺯﯾﺮ ﺯﺑﺎﻧﻢ... ﻫﻤﯿﺸﻪ برنج ﺭﺍ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ و ﺳﯿﺮ ﻣﯽﺷﺪ، ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻍ ﻏﺬﺍ ﻣﯽﻣﺎﻧﺪ ﮔﻮﺷﻪﯼ ﺑﺸﻘﺎﺑﺶ! ﻧﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﻥ برنج ﻟﺬﺕ ﻣﯽﺑﺮﺩ، ﻧﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﯿﻠﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻏﺶ... ♦️ﮔﺎﻫﯽ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﻧﺎﺟﻮﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺗﺤﻤﻞ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﻟﺤﻈﻪﻫﺎﯼ ﺧﻮﺑﺶ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯾﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻌﺪ! ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻮﺩ.. ﮐﻤﺘﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ در امروز زندگی کنیم. ﻫﻤﻪﯼ ﺧﻮﺷﯽﻫﺎ ﺭﺍ ﺣﻮﺍﻟﻪ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺩﺍﻫﺎ؛ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻧﺒﺎﺷﺪ؛ همین امروز هاست که زندگی را تشکیل میدهد. امروز هر چیزی داریم باید از آن استفاده کنیم. ⬅️مثلا: امروز میتوانیم بخاطر خوشحال کردن خانواده، انها را به رستوران یا.... ببریم. ولی بخاطر درامد کم داشتن، آنها را به آینده، و روز پولدار شدن حواله نکنیم. شاید زمان پولدار شدن، بخاطر بیماری نتوانیم چیزی بخوریم، یا بخاطر بی حوصلگی و مشغله ی زیاد، نتوانیم به تفریح و مسافرت برویم...
47 سال از عمر شریف امام رضا علیه السلام می گذشت، ولی هنوز آن حضرت صاحب فرزند نشده بود. این موضوع برای شیعیان و دوستداران اهل بیت نگران کننده بود؛ زیرا همگان می دانستند که براساس روایات رسیده از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و ائمه اطهار علیهم السلام ، امام نهم فرزند امام رضاست. به همین دلیل مشتاقانه در انتظار بودند تا خدای متعال پسری به ایشان عنایت بفرماید. گاهی بعضی از دوستان، از حضرت پرسش هایی در مورد امام بعدی می کردند. امام رضا علیه السلام آنان را دلداری می داد و می فرمود: «خداوند پسری به من خواهد داد که وارث من و امام پس از من خواهد بود». حساسیت مسئله جانشینی امام رضا علیه‌السلام زمانی بیشتر شد كه فرقه واقفیه كه بنا به دلایل مادی و تصرف سهم امام و عدم بازگرداندن آن به حضرت رضا علیه‌السلام ، قائل به غیبت امام كاظم علیه‌السلام شده بودند، و در تبلیغات خویش نداشتن فرزند پسر از سوی امام رضا علیه‌السلام را دلیل بر ادعای خود می‌دانستند. سرانجام روزهای انتظار به پایان رسید، گلشن رضوی به بوی خوش گل محمدی معطر شد و امام جواد علیه السلام در دهم رجب سال 195 هجری قمری در مدینه دیده به جهان گشود. روزى كه پدر بزرگوار امام جواد ـ عليه السلام ـ درگذشت، او حدود هشت سال داشت و در سن بيست و پنج سالگى به شهادت رسيد تولد امام جواد علیه‌السلام همه مورخين محل ولادت امام جواد عليه السلام را مدينه طيبه مي‌دانند ــ در سال 195 هجري قمري؛ برخی تولد حضرت را در شب جمعه و برخی روز جمعه ذكر كرده‌اند. مادر امام جواد از اهل بیت ماریة قبطیه مادر ابراهیم فرزند حضرت رسول خدا(ص) و بهترین زنان زمان خودش بود. حضرت رسول اکرم (ص) اشاره به این بانو و فرزندش فرمودند: پدرم به قربان پسر بهترین زنان که پاکیزه است . حكیمه خاتون دختر امام موسی كاظم علیه‌السلام روایت می‌كند كه: روزی برادرم حضرت رضا علیه‌السلام مرا طلبید و فرمود: ای حكیمه امشب فرزند مبارك خیزران متولد می‌شود و باید تو در وقت تولد او حاضر باشی. من در خدمت آن حضرت ماندم، تا اینکه خورشید امامت با به دنیا آمدنش حجره را نورانی كرد. امام رضا علیه‌السلام به حجره آمد نوزاد رو در آغوش گرفت، کامش رو با ترت جدش حسين عليه السلام برداشت، تو دهان نازنينش آب زمزم ، آب فرات ريخت، قطراتي از آب ريخت و در گهواره گذاشت. چون روز سوم ولادت فرا رسید، امام جواد علیه‌السلام دیده حقیقت‌بین خویش را به آسمان گشود و به سوی راست و چپ نظر كرد و به زبان فصیح ندا داد: "اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمداً رسول الله ." حکیمه می گوید هراسان برخاستم و نزد امام رضا عليه السلام رفتم و به آن حضرت گفتم:« من از اين کودک چيز شگفت‌آوري شنيدم.» امام فرمود: « چه چيز شگفت‌آوري از او شنيدي؟» و من آنچه را شنيده بودم بازگو کردم. امام فرمود:« اي حکيمه، آنچه از شگفتي‌هاي او خواهيد ديد، از آنچه شنيدي بيشتر است.» ولادت امام جواد علیه‌السلام تمامى شایعات مربوط به امام رضا علیه‌السلام را پایان بخشید و دلهره و اضطراب را از میان شیعیان زدود. بدین ‏جهت، امام رضا علیه السلام فرمود: این مولودى است كه براى ‏شیعیان ما «در این زمان‏» با بركت‏تر از او زاده نشده است.
*اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم باسلام وادب خدمت باسعادت عزیزان وتوفیق شناخت ودرس گرفتن زمامداران ودولتمردان از شیوه مدیریت امام علی علیه السلام *مدیریت عالمانه وراهبردی امام علی (ع) در فقر زدایی ازجامعه* *برابری ودادگری ورعایت حقوق انسانی* نام اميرمؤمنان على (ع) و ياد حكومت كوتاه آن حضرت، چنان با آزادى و برابرى و دادگرى و حقوق انسانى عجين شده است كه نمى‌توان آزادى را تصور نمود و رفتار آزادى‌خواهانه‌ى امام على (ع) را تصور ننمود؛ نمى‌توان از برابرى سخن گفت و تلاش امام در تحقق برابرى انسان‌ها را ياد نكرد؛ نمى‌توان به دادگرى اهتمام ورزيد و الگوى تمام عيار دادگرى در حكومت على (ع) را پيش روى نديد؛ نمى‌توان به حقوق انسانى پرداخت و والاترين جلوه‌ى حقوق انسانى را در حكومت امام على (ع) بر قلّه‌ى انسانيت ناديده گرفت. *برنامه ریزی عدالت محور* حکومت امیرمؤمنان علی (ع) حکومتی کوتاه به مدت چهار سال و نه ماه بود و هر چند كه امکان نشد حضرت آن‌چه را مى‌خواست در جامعه‌ى خويش تحقق بخشد، ولی درهمین مدت کوتاه با وجود موانع و مشکلات بسیار، بر اساس برنامه ای عدالت محور، به معنای واقعی آن، به موفقیت هایی دست یافت که مایه شگفتی است. *آزادی درتمام وجوه واخلاق به تمامدمعنا* عدالت در آموزه ها و عملکرد امام علی (ع) ملازماتی دارد که عبارتند از: آزادی، اخلاق، حقوق و قانون. آزادی در تمام وجوه آن، اخلاق به تمام معنا، پاسداشت حقوق درباره همه کس و همه چیز، و قانون برای همگان. دشمنان وی تا توانسته اند حقایق زندگی و راه و رسم سراسر عدالت و رحمت امام علی (ع) را دگرگون جلوه داده و در کتابها وارد کرده و بر سر زبانها جاری نموده اند. گروهی نیز از سر نادانی یا به منظور توجیه ناکارآمدی ها، ستمها و تباه گری های عیان شده و عیان نشده خویش درحکومت، تلاش کرده اند تا حسن تدبیر و زیبایی های رفتار وی و عملکرد موفق او در اداره حکومت در شرایط بسیار دشوار آن دوران را نادیده بگیرند یا تحریف نمایند و وارونه نشان دهند. *مدیریت ناکارآمد* *کلید فقروناداری* از دید امیرمؤمنان علی (ع) «بی تدبيری و مدیریت ناکارآمد و نادرست كليد فقر و نادارى است.» وزمینه ایی است برای فساداجتماعی وازهم کسستگی نظام خانود وجامعه افسرده وبیمار *مدیریت کارآمدامام علی* آن چه امام علی (ع) در مدیریت کارآمد خویش بدان عمل کرده و نیز آن را آموزش داده این است که هر کس توانایی کار کردن دارد و کار می کند و یا بازنشسته شده و کار نمی کند و نیز همه نیازمندان، مستمندان، بیماران، زمین گیران، ازپا افتادگان، در راه ماندگان، بی سرپرستان، بد سرپستان و مانند آنان باید به تمامی و فراخی و با حفظ کرامت انسانی، از هر نظر تأمین باشند چنان که در عهد نامه مالک اشتر و دیگر آموزه های خویش بر آن تصریح نموده و سخت تأکید کرده است؛ آن هم بر مبنای عدالتی که همه کس و همه چیز را در جای خود قرار می دهد و هر دارای حقی را به حقش می رساند. *عدالت هدف اساسی حکومت* اميرمومنان على (ع) عدالت را هدف اساسى حكومت مى‌ديد، و والاترين ارزش را در جامعه برپايى عدالت مى‌دانست، و هر برنامه‌اى را با جهت‌گيرى عدالت‌خواهانه مى‌خواست. امام (ع) عدالت اجتماعى و عدالت اقتصادى را برتر از هر خدمت اجتماعى و دستگيرى اقتصادى مى‌دانست و معتقد بود كه خدمات اجتماعى و دستگيرى‌هاى اقتصادى ناشى از وجود ستم اجتماعى و ظلم اقتصادى است و اگر عدالت همه جانبه برپا شود، نيازى بدين امور نيست و چنين خدماتى بايد در جهت تحقّق عدالت فراگير صورت يابد و هدف بودن عدالت در حكومت به فراموشى سپرده نگردد و به خدمات اجتماعى و دستگيري هاى اقتصادى بسنده نشود. *عدالت برتراست يا بخشش* شخصى نزد امام على (ع) آمد و از آن حضرت پرسيد: «كدام‌يك برتر است، عدالت يا بخشش؟» امام (ع) ديدگاه دادگرانه و عدالت‌خواهانه خود را چنين بيان داشت : «عدالت كارها را در جاى خود قرار مى‌دهد، و بخشش آن‌ها را از مسيرشان خارج مى‌سازد. عدالت تدبير كننده‌اى است به سود همگان، و بخشش به سود خاصگان. بنابراين عدالت شريف‌تر و برتر است.» *مدیریت عدالت محور* هر نوع نابسامانى نشانى از بى‌عدالتى است و اگر عدالت هدف حكومت قرار گيرد و لوازم تحقّق آن فراهم آيد، جامعه و امور سامان مى‌يابد و همگان لباس عافيت و سلامت و كرامت به تن مى‌نمايند. به واقع در مدیریتی عدالت محور، کارآمد و به دور از ستم و تباهگری این امر در مدتی نه چندان دراز شدنی است که امیرمؤمنان علی (ع) در بدترین شرایط حکمرانی کرد و آن را تا حد ممکن محقق نمود؛ نهج البلاغه، نامه ۶۲ نهج البلاغه، حکمت ۴۳۷ غررالحکم، ج ۴،ص ۱۳۲ نهج البلاغه، نامه ۵۳
سرنوشت سر مبارک سیدالشهداء(علیه‌السلام) چه شد و آن سر حضرت در کجا مدفون است؟ 🔰اینکه سرانجام سر امام حسین(ع) و دیگر سرها چه شد و در کجا دفن شدند، اختلاف است، که در ذیل، ابتدا اقوال گوناگون را در مورد محل دفن سر امام حسین(ع) و سپس سایر سرها نقل می‎کنیم. 1. اشرف برخی از علمای شیعه با استفاده از اخبار و روایاتی که از ائمه معصومین(ع) رسیده فرموده‎اند: سر مقدس سیدالشهدا در نجف اشرف، کنار مرقد مطهّر امیرمؤمنان(ع) دفن شده است. 2. یزید ـ لعنة الله علیه ـ سر مبارک امام را برای حاکم مدینه ـ عمرو بن سعید بن ابی العاص ـ فرستاده، و او آن را در بقیع، کنار قبر مادرش زهرا(س)، دفن نمود.(این روایت ضعیف است زیرا قبر حضرت زهرا (سلام الله علیها)معلوم نیست در کجا قرار دارد) 3. در دمشق دفن شده که در مکان آن اختلاف است. به گفته‎ی ابن ابی الدنیا، در باب الفرادیس و به گفته‎ی بلاذری و واقدی، در دارالاماره دمشق دفن شده است. 4. گفته شده که خلفای فاطمی سر مقدس را از باب الفرادیس به عسقلان که بین شام و مصر است، بردند و از آن‎جا به مصر منتقل کردند و در مشهدی که معروف است، دفن نمودند که زیارتگاه علاقه‎مندان است. 5. امام سجاد (علیه‌السلام)سر مطهر را به کربلا آورده اند و به بدن مقدس آن حضرت ملحق کردند. 📚کتب تاریخی معتبر شیعیان و اهل سنت.
زنی که فرزندان خود را در تنور میسوزاند🔥 در زمان حضرت صادق علیه السلام زن زانیه ای بود که هر وقتی بچه ای از طریق نامشروع می زائید به تنور می انداخت. و آنها را می سوزاند، تا این که اجلش رسید و مرد.اقربا و خویشان او زن را غسل و کفن کردند و نماز برایش خواندند و به خاکش سپردند، ولی یک وقت متوجّه شدند زمین جنازه این زن بد کاره را قبول نمی کند و به بیرون انداخت، آن عده که در جریان دفن این زن بد کاره شرکت داشتند احساس کردند شاید اشکال از زمین و خاک باشد جنازه را در جای دیگری دفن کردند، دوباره صحنه قبل تکرار شد، یعنی زمین جسد را نپذیرفت و این عمل تا سه مرتبه تکرار شد. مادرش متعجب شد آمد محضر مقدّس آقا امام صادق علیه السلام و گفت: ای فرزند پیامبر به فریادم برس،و جریان را برای حضرت بازگو کرد و متمسک و ملتجی به حضرت گردید، وجود مقدّس آقا امام صادق علیه السلام وقتی جریان را از زبان مادرش شنید متوجّه شد کار آن زن زنا و سوزاندن بچه های حرام زاده بود، فرمود:هیچ مخلوقی حقّ ندارد مخلوق دیگر را بسوزاند، و سوزاندن به آتش فقط به دست خالق است.مادر آن زن بد کاره به امام عرض کرد: حالا چه کنم. حضرت فرمود: مقداری از تربت جدّم سیدالشهداء ابی عبداللّه الحسین علیه السلام را همراه جنازه اش در قبر بگذارید زیرا تربت جدّم حسین علیه السلام مشکل گشای همه امور است مادر زن زانیه مقداری تربت کربلا تهیه نمود و همراه جنازه گذاشت، و دیگر تکرار نشد. 📚 كشكول النور ج 2 ص 18