🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🌼🌼🌼🌼🌼
🌼🌼🌼🌼
🌼🌼🌼
🌼🌼
🌼
#رمان🌵📿
#عاشقانه⛓♥️
-رمانحوریہیسید
#پارت_شصتویکم
راهیخونهشدم
لباساموعوضکردموپیشمادرمنشستم
-مامانزهراخانمبهمگفتبهشمازنگزدن
راستشمننظرخاصیندارم
هرچیشمابگید!
-نرگس!بهدلتنشست؟
-ازخجالتسرخشدموسرموانداختمپایین..
-برامتعریفکنچیگفتیددیشب؟
-تماممکالماتمونروبرایمادرمتعریفکردم
برخلافهمیشهاصلاایرادنمیگرفت
یهجاهاییشمیخندید
یهجاهاییتاییدمیکرد
تمامکهشدگفت،پسرخوبیه
با باباتصحبتمیکنم
و رفت توی آشپزخونه..
روموکردمبهتلوزیون
همچیرومرورکردم
ازمشهدوتمامخاطراتمباسید
دلمهریریخت
دوبارهحواسموسمتتلوزیونبردم
کنترلروبرداشتمزدمشبکهیافق
داشتمستندپخشمیکرد😅
یهزوجمذهبیتویحرمامامرضا
داشتنعقدمیکردن😂
ناخودآگاهصدازدم
ماماناینارو😂..
-مامانمیهنگاهیکرد
وگفت:چیهدلتمیخواد؟😂
-عهههههه😐
-والابخداگفتمچیشده
ایندخترصداشرفتبالا🙄😂
چقدرهمدخترهشبیهته😁😂
-نهاصلا،مندماغمخوشگلتره🙄
-باشهباشه
بعدنگیمنمیخوامدماغموعملکنما!!
-خبراستشبهنسبتاونبهتره😅..
-اصلابهماچه
هروقتشوهرکردیبزارشوهرتخرجتوبده😂
-اِوا😶!!
باباکهاومد،مامانباهاشصحبتکرد
تویاتاقصداشونومیشنیدم
بابامخالفنبود
حدودیکیدوساعتحرفزدن..
صدامکردند
پشتدرخودمودرستکردم
بعدرفتمبیرون
-جانم؟
-نرگس،نظرقطعیتوچیه؟میپسندی؟
-مشکلیندارم،شماراضیباشیدراضیام
-نرگساگرزهراخانمزنگزد
بگمبرایآزمایشدیگه
هماهنگکنیم؟
راضیهستی؟
-میلخودتون
دو،سهروزمسجدنرفتم
کههمزهراخانمکاریمنداشتهباشه
همبادیدنسیدتنوبدنمنلرزه:/
روزسومزهراخانمتماسگرفت
قرارشدپسفرداآزمایشگاهباشیم
#بهقلم_هانیهباوی🌾🌸
⭕️#کپیباذکرمنبعونویسندهمجازمیباشد