9️⃣ #فصل_نهم (نتیجه مقاومت) /۸
⭕️ دو روز قبل؛ ۲۲ فروردین ۱۳۹۵
...خیلی ناراحت بودم اما به روی خودم نمیآوردم و سعی میکردم روحیه خودم و بقیه نیروها را حفظ کنم. شرایط، خیلی وخیم و دهشتناک شده بود. کنترل وضعیت، مهمترین وظیفهمان بود.
خیلی سنگین شده بودند. ابراهیم سابقه کمردرد داشت اما به روی خودش نیاورد و آن دو مجروح را منتقل کردیم پایین. بلافاصله برگشتیم بالای تل. نیروها همچنان مقاومت میکردند تا تل را حفظ کنند. باران شدیدتر و زمین گل و باتلاق شده بود. لباسهایمان هم از باران، خیس و گلی و بعد از آن حادثه پر از خون شده بود. ابراهیم هنوز یکجا آرام و قرار نداشت. مدام وضعیت تل را بررسی میکرد و به نیروهای روی تل روحیه میداد و نقاط ضعف را برطرف میکرد. انرژی عجیبی داشت؛ هر چند میدانستم به خاطر اتفاق چند لحظه قبل، از درون بهشدت متأثر است. با شناختی که از او داشتم، میدانستم در دلش چه میگذرد. بهرغم شجاعتش اما روحیه لطیفی داشت. ولی اصلاً تا اتمام مأموریت ناراحتیاش را به روی خودش نیاورد...
🔗 ادامه دارد...
#طرح_خوانش_ده_روز_آخر
•┈┈••✾❀🍃🥀🍃❀✾••┈┈•
#عارفان_مجاهد #مدافع_حرم
#شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
🔗 | @arefanemojahed
252_30919927237586.mp3
11.05M
🔁 ⏮️ ⏯️ ⏭️
◉━━━━━━───────
🎧 بزن فریاد، بگو تکبیر🕊
خونمان جاریست... 💔
•┈┈••✾❀🍃🥀🍃❀✾••┈┈•
#عارفان_مجاهد #مدافع_حرم
#شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
🔗 | @arefanemojahed
🌹شهیدی که أجر دو شهید دارد...
#شهیدمدافعحرمابراهیمعشریه
•┈┈••✾❀🍃🥀🍃❀✾••┈┈•
#عارفان_مجاهد #مدافع_حرم
#شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
🔗 | @arefanemojahed
10.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◖🌿🕊◗
هرڪسۍشھادتوصادقانہبخواد،
خدااونوبہمقامشھادتمیرسونه،
دیروزود ممکنه داشته باشه اما میرسه
•┈┈••✾❀🍃🥀🍃❀✾••┈┈•
#عارفان_مجاهد #مدافع_حرم
#شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
🔗 | @arefanemojahed
9️⃣ #فصل_نهم (نتیجه مقاومت) /۹
⭕️ دو روز قبل؛ ۲۲ فروردین ۱۳۹۵
...ساعت 4:30 سحر بود. شدت آتش دشمن کم شده بود. بیشتر قبضههای دشمن را زده بودیم. بقیه هم داشتند عقبنشینی میکردند.
اذان صبح که شد، ابراهیم مثل همیشه جلو ایستاد و من هم پشت سرش پوتینم را درآوردم. پاهایمان داخل گل فرو رفت. نماز را شروع کردیم. با همان لباسهای خونین و گِلی. دو نفر دیگر هم آمدند کنارمان و اقتدا کردند به ابراهیم. نماز که تمام شد با جورابهای پر از گِل، پوتینها را پوشیدیم و تا روشن شدن هوا روی تل صبر کردیم. به لطف خداوند بالاخره مقاومت جواب داد و البرنه حفظ شد.
هوا که روشن شد، نیروها را آوردیم پایین و برای استراحت به مسجدی که ورودی روستای البرنه قرار داشت، رفتیم. نیروها آنقدر خسته بودند که تا دراز کشیدند، خوابشان برد. من و ابراهیم هم در محوطه مسجد داشتیم تل البرنه را نظاره و اتفاقات دیشب را مرور میکردیم. به عنایت خدا و مجاهدت رزمندگان اسلام، به هر زحمتی بود بالاخره این روستا حفظ شد و مسلحین شکست خورده و با تلفات و خسارات بالا، دوباره به سوراخهایشان خزیده بودند...
🔗 ادامه دارد...
#طرح_خوانش_ده_روز_آخر
•┈┈••✾❀🍃🥀🍃❀✾••┈┈•
#عارفان_مجاهد #مدافع_حرم
#شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
🔗 | @arefanemojahed