┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
💫 سیره شهدا
🔶 کنار سفره نشسته بودیم. توی ظرف جلو مرتضی یک تکه گوشت بزرگ بود. چشمم به مرتضی بود، تا این گوشت را دید بلند شد و بیرون رفت. بعد از غذا رفتم توی خطش و گفتم چرا گوشت را نخوردی؟
گفت خیلی دلم کشید. توی دلم گفتم شاید یکی دیگر هم توی دلش این گوشت را خواست و چشمش روی آن باشد. رفتم بیرون تا هم نفس خودم را #تنبیه کنم، هم اگر کسی آن را می خواهد بخورد.
🔰 خط زبیدات بودیم. تو سنگر نشسته بودیم. مرتضی گفت: دلم هوای #امام_رضا ع کرده، من می خواهم برم مشهد!
ازخطی که بودیم، رفت مقرتاکتیکی. از فرمانده اطلاعات 10روز مرخصی گرفت و رفت.
روز بعد دیدم مرتضی برگشت. گفتم: تو مگه دیروز نمی خواستی بری مشهد؟
گفت چرا، دیروز دیروز بود و امروز هم امروز! رفتم تاکتیکی مرخصی هم گرفتم تا دزفول و اندیمشک هم رفتم، اما انگار دلم گفت برگردم!
همان شب مرتضی شهید شد!
#شهید مرتضی اقلیدی نژاد
#ایام_شهادت
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🇮🇷 کانال سیمای عارفان را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید:
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
🇮🇷 کانال سیمای عارفان شهید
@arefaneshahid
eitaacom/arefaneshah
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄