eitaa logo
『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
1.8هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
4.5هزار ویدیو
77 فایل
*موسسه‌فرهنگی‌ هنری و پژوهشیِ شمیم‌عشق‌رفسنجان* شماره ثبت 440 به یادشهیدعارف‌محمدحسین یوسف الهی وبه یادتمامی شهدا کپی‌از‌مطالب‌کانال‌با‌ذکر‌صلوات‌آزاد‌است🪴 ارتباط با ادمین: 『 @shamimeshghar
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷🌱 بسیج پاره تن مردم است 💎 فرارسیدن آغاز هفته بسیج بر بسیجیان ودلاوران همیشه در صحنه گرامی باد. ‌↷♡ #ʝσɨŋ↓ °|• @moheban_alo_allh •|°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🌱 همه‌ی امتحان‌های خدا برای یک منظور اتفاق می‌افتند؛ " پَنچَر گیری " بچه زرنگ‌ها، اونایی‌اند که؛ در حین هر امتحان، می‌گردن دنبال ضعف‌شون... یعنی دقیقاً همون‌ نقطه‌ای که دچار نق و غُر، بی‌تابی، افسردگی، جزع و فزع، گلایه و قهر با خدا و ... شدند!🍃 این " پنچری‌ها " رو زود پیدا می‌کنند، و سریع با قدرت‌گیری و تغذیه‌ی روح، راه این ضعف رو مسدود می‌کنند! یادمون باشه؛ امتحانای خدا، جایی سراغمون میاد، که روحمون پنچری داره ♥️ 🌹
❌ خواندن اين پست براى مسئولين و شرعاً حرام است!! ...!! 🌷....دردآورترین صحنه زمانی بود که عراقی‌ها با ماشین‌های خودمان جنازه‌ها را زیر می‌گرفتند! با دیدن این صحنه آن‌چه از عاشورا در روضه‌ها شنیده بودم برایم مجسم می‌شد. در عاشورا یزیدیان با اسب بر جنازه‌ها تاختند و این‌جا بعثی‌ها با ماشین‌‌ها و تانک تی‌۷۲ !! هر عراقی که مرا با آن جراحت در میان جنازه‌ها می‌دید، تفاوت من با دیگر جنازه‌ها را تشخیص نمی‌داد! 🌷عراقی‌ها مشغول پاک‌سازی جاده بودند و به جنازه مطهر شهدا تیر خلاص ‌می‌زدند. بعثی‌ها شهدایی را که ریش داشتند از روی نی‌ها و چولان‌ها، توی آبراه جزیره می‌انداختند. یکی از بعثی‌ها که پرچم عراق دستش بود کنار یکی از شهدا که وسط جاده بود ایستاد، جنازه از پشت به زمین افتاده بود. نظامی سیاه سوخته‌ی عراقی یک‌دفعه پرچم عراق را به پایین جناق سینه‌ی شهید کوبید، طوری‌که چوب پرچم درون شکم شهید فرو رفت! 🌷آرزو می‌کردم بمیرم و زنده نباشم! همه‌ی آن‌چه در جاده می‌دیدم، به عقده تبدیل شده بود. هیچ صحنه‌ای به اندازه نصب پرچم عراق روی شکم این شهید زجرم نمی‌داد. در اثر ضربه‌ی پوتین یکی از نظامیان به صورتم، لخته‌های خون توی دهان و حلقم جمع شده بود. با تکرار صلاة از آن‌ها خواستم اجازه دهند نماز ظهر و عصرم را بخوانم، همان‌جا تیمم کردم و اولین نماز اسارتم را خواندم. یاد ندارم در تمام طول عمرم نمازی به آن دلچسبی خوانده باشم! احساس می‌کردم از همیشه به خدا نزدیک‌ترم. راوی: آزاده سرافراز، جانباز سید ناصر حسینی، ایشان در ۱۴ سالگی به جبهه می‌رود و در ۱۶ سالگی هنگام دیده‌بانی اسیر می‌شود. حسینی جزو بیست‌هزار اسیر ایرانی مفقودالاثر در عراق بود که از حقوق اسرای جنگی بی‌بهره ماند. 📚 کتاب "پایی که جا ماند" 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عنایت حضرت ابالفضل علیه السلام قبل از عملیات، یک گلوله خورده بود توی بازوش. اعزامش کرده بودند به یک بیمارستان در یزد. دکتر عکس گرفته و به او گفته بود: «گلوله بین استخوان وگوشت گیر کرده و خیلی خطرناکه، حتماً باید عمل بشی.» ولی عبدالحسین نه به درد شدیدش فکر می کرده، نه به این که حتماً باید عمل بشود؛ فقط می خواسته تا عملیات شروع نشده، خودش را برساند به منطقه، ولی دکتر این اجازه را به او نداده بود. متوسل به اهل بیت- علیهم السلام- شده بود. مثل ابر بهاری اشک ریخته بود. خواسته بود گشایشی در کارش بدهند. در حال گریه خوابش برده بود. شاید هم درحالتی بین خواب و بیداری بوده که حضرت عباس- علیه السلام- می آیند پیشش. دست می برند طرف بازویش. چیزی بیرون می آورند و می فرمایند: « بلندشو، دستت خوب شده.» مجبور شده بود موضوع شفای خود را به دکتر بگوید. دکتر باور نکرده بود. گفته بود: «تا از دستت عکس نگیرم، نمی گذارم بری.» عبدالحسین گفته بود: «به شرط این که به کسی چیزی نگی.» عکسش را گرفته و هیچ اثری از گلوله ندیده بود. عبدالحسین را با گریه بدرقه کرده بود. «ساکنان ملک اعظم2/ ص75/ شهید عبدالحسین برونسی» 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🦋 ‌‹🕊️🤍› - -دوستش‌ می‌گفتـــــ : توی‌ مدتۍ‌ ڪہ‌ عراق‌ بود وقتی‌ می‌خواستـــــ بہ‌ڪربلا‌ بره(: روی‌ صورتش‌ چفیہ‌ می‌انداختـــــ ! و‌ می‌گفتـــــ : اگر‌ بہ‌ نا‌محرم‌ نگاه‌ ڪنی‌؛‌راه‌ شھادتـــــ بستہ‌ میشہ...💔 ـ•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سه دقیقه در قیامت 95.MP3
38.05M
🔈 شرح و بررسی کتاب 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔊 جلسه نود و پنجم | پایانی * قسمت پایانی کتاب * حس آرامش در مزار شهدا * چه عملی در آخرت راهگشاست؟ * اثر اعمال افراد در زندگی‌شان * توصیه‌ی شهید مدافع حرم به راوی کتاب * شیرینی لذت حضور در جمع اهل‌بیت * شهادت اتفاق نیست، انتخاب است * شهیدانه زیستن چه شاخصه‌ای دارد؟ * ملاک اصلی؛ ترجیح خدا بر همه * راه نزدیکی به مردم و خدا چیست؟ * برخورد خانم دکتر با راوی کتاب * حق‌الناس بدحجابی * مراقب حضور در فضای مجازی باشیم * نگاه مشمئزکننده به زن 🎧 جلسه نود و پنجم 🎙 دعای خیرتان هستیم🙏 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🍁🌷 🌹 علامه (ره): برادرم ! عبرت بگير! دست توسل به دامن خاتم اوصياء و اولياء مهدى موعود حجة بن الحسن العسكرى (ع ) دراز كن كه گردنه‌هاى سهمگين و هولناک در پيش دارى و آن بزرگوار امير كاروان است.
وعـﺪﻩ‌ے ﺧــ✨ــﺪﺍ اﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﺩﺳﺘﺎﻧﺖ ﺭﺍبمن ﺑﺪﻩ ﺗﺎﻓﺘﺢ ڪنے ﺩﻧﻴﺎﺭﺍ💕 ﻭممڪﻦ ڪنے؛ﻧﺎممڪﻦﻫﺎﺭﺍ👌 ﻭﺑﺪﺳﺖ ﺑﻴﺎﻭﺭے؛ﺩﺳﺖ نیافتنےهاﺭﺍ🕊 🦋ﭘﺲ دستانت ﺭﺍ،بخداﺑﺴﭙﺎﺭ🦋 را صدا بزن   📿 اول وقت 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🕊🇮🇷 می‌گفت: برای‌حل‌مشڪلات‌اول‌⇦نمازاول‌وقت دوم‌⇦صبروتحمل سوم‌⇦یادامام‌زمان..!' 🌺 ࿐࿐❈❈࿐࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نصیحت دوستانه👇 کانال شهداروترک نکنیدمثل اونموقع که شهدا کانال هاروترک نمیکردن وجانانه میموندن ودفاع میکردن ازهرچه مگذریدازاین نگذرید،چون یادونام وخاطره شهدا برکت است به همه چیزتان 🌷ممنون ازیاران باوفاوهمیشگی کانال شهیدِعارف محمدحسین یوسف الهی 🌷🙏❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ . 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌺🍃🌸 🌸 💌 💠شهید مدافع‌حرم مادر شهید نقل می‌کنند: یه روز که داشتیم با هم حرف می‌زدیم، بهش گفتم: مادرجان!💙 چرا با رفتنت خون‌به‌دلم می‌کنی؟ چرا این کارا رو می‌کنی؟😞 تو جوونمی و منم مادرت💞 هیچ می‌دونی که وقتی میری، خیییییییلی دلتنگت میــــشم؟💔 من می‌گفتم و اون می‌گفت اما من چه می‌گفتم و اون چه می‌گفت! من از دلِ تنگِ خودم بعد از رفتنش می‌گفتم اون از دلایــــل محکــــمش👌 واســــه رفتــــن به ســــوریه🇸🇾 اینقدر قشنگ حرف می‌زد که دلــــم آروم می‌شــــد😚 قربونــــش بــــرم پســــرم رو💜 مثلا می‌گفت: مامان جون! خــــون من از خــــونِ کدوم جوون مدافع حرم سـُـــرخ‌تره؟🩸 جون من از جون کدومشون باارزش‌تره؟ مامان،هرچی خدا بخواد،همون میشه!🕋 مامان، چی بهتر از اینکه امانت خدا رو پیشکش بی‌بی زینب کنی؟🕌💚 اینقدر شیوا و زیبا منو توجیه می‌کرد که دیگه توان مخالفت با رفتنش رو نداشتم🤭 و امــــروز🗓 چنــــدســــالی از آخرین حرف‌هامون می‌گذره و من هرروز آرزو می‌کنــم کـه ای کــــاش یکبــــــار دیــــگه صدای قشنگت رو می‌شنیدم پســــــــــرم، محســــن جــــان♥️ •┈┈••✾❀🕊🦋🕊❀✾••┈┈• 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
♨️دوشنبه روز زیارت و علیهماالسلام 💢زیارت این دو بزرگوار در روز دوشنبه 🔸فقط یک‌ دقیقه برای عرض ارادت به این دو امام بزرگوار زمان بگذاریم. 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
『🇮🇷͜͡🌹』 شهیدي داشتیم ڪه‌ می‌ڱفت؛ باانگشتان‌دستــ هآتون ذڪر بگید؛ ڪه پَس فــردا، توقیامتــ تَڪ‌تڪ انگشتاتون شھادتـــ میدن..! تسبیح و صلواتـــــ شمار که نمیان شھادتـــــ بدن/: وقت✨🕊 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹داستان زندگی جانبازشهیدایوب بلندی🌹 قسمت (سی ودوم ،سی وسوم وچهارم وپنجم) تقدیم نگاه سبز شما عزیزان👇👇
❤️قسمت سی و دو❤️ . کار مامان شده بود گوش تیز کردن، صدای بق بق را که می شنید، بلند می شد و بی سر و صدا از روی پنجره پرشان می داد. وانتی ها که می رسیدند سر کوچه، قبل از اینکه توی بلندگو هایشان داد بکشند: "آهن پاره، لوازم برقی...." مامان خودش را به آنها می رساند می گفت: _مریض داریم و آنها را چند کوچه بالاتر می فرستاد. برای بچه های محله هم علامت گذاشته بود. همیشه توی کوچه شلوغ بود. وقتی مامان دستمالی را از پنجره آویزان می کرد، بچه ها می فهمیدند حال ایوب خوب است و می توانند سر و صدا کنند. دستمال را که برمی داشت، یعنی ایوب خوابیده یا حالش خوب نیست. . ❤️قسمت سی و سه❤️ . یک بار ایوب داد و بیداد راه انداخته بود، زهرا و شهیده ایستاده بودند و با نگرانی نگاهش می کردند. ایوب داد زد: _ "هرچه میگویم نمی فهمند، بابا جان، دشمن آمده." به مگسی که دور اتاق می چرخید اشاره کرد. آخر من به تو چه بگویم؟؟ لا مذهب چرا کلاه سرت نیست؟ اگر تیر بخوری و طوریت بشود، حقت است. دستشان را گرفتم و بردم بیرون. توی کمدمان خرت و پرت زیاد داشتیم، کلاه هم پیدا می شد. دادم که سرشان بگذارند. هر سه با کلاه روبرویش نشستیم تا آرام شد. 😔 ❤️قسمت سی و چهار❤️ . توی همین چند ماه تمام های ایوب خودش را نشان داده بود. حالا می شد واقعیت پشت این ظاهر نسبتا سالم را فهمید. جایی از بدنش نبود که سالم باشد. حتی فک هایش قفل می کرد؛ همان وقتی که موج گرفتش، وقتی که بیمارستان بوده با نی به او آب و غذا می دادند. بعد از مدتی از خدمه بیمارستان خواسته بودند که با زور فک ها را باز کنند، فک از جایش در می رود. حالا بی دلیل و ناگهان فکش قفل می شد. حتی، وسط مهمانی، وقتی قاشق توی دهانش بود، دو طرف صورتش را می گرفتم. دستم را می گذاشتم روی برآمدگی روی استخوان فک و ماساژ می دادم. فک ها آرام آرام از هم باز می شدند و توی دهانش معلوم می شد. بعضی مهمان ها نچ نچ می کردند و بعضی نیشخند می زدند و سرشان را تکان می دادند. می توانستم صدای "آخی" گفتن بعضی ها را به راحتی بشنوم. باید جراحی می شد. دندان های عقب ایوب را کشیدند؛ همه سالم بودند. سر یکی از استخوان های فک را هم تراشیدند. دکتر قبل از عمل گفته بود که این جراحی حتما عوارض هم دارد. و همینطور بود. بعد از عمل ابروی راستش حالت افتادگی پیدا کرد. صورت ایوب چند بار جراحی شد تا به حالت عادی برگردد، ولی نشد. عضله بالای ابرویش را برداشتند و ابرو را ثابت کردند. وقتی می خندید یا اخم می کرد، ابرویش تکان نمی خورد و پوستش چروک نمی شد . ❤️قسمت سی و پنج❤️ . کنار هم نشسته بودیم. ایوب آستینش را بالا زد و بازویش را نشانم داد: _ "توی کتفم، نزدیک عصب یک است. دکتر ها می گویند اگر خارج عمل کنم بهتر است. این بازو هم چهل تکه شد بس که رفت زیر تیغ جراحی." به دستش نگاه می کردم گفت: _ "بدت نمی آید می بینیش؟؟" بازویش را گرفتم و بوسیدم: + باور نمی کنی ایوب، هر جایت که مجروح تر است برای من قشنگ تر است. بلند خندید😁 دستش را گرفت جلویم: _ "راست می گویی؟ پس یا الله ماچ کن" سریع باش.😉 🌹 بامــــاهمـــراه باشــید 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🍃🌸🌸🍃🌸🌸🍃 ✴️ سه شنبه 👈 2 آذر/قوس 1400 👈 17ربیع الثانی 1443👈23نوامبر2021 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️امروز روز مبارکی است و برای امور زیر خوب است: ✅ عقد و خواستگاری و ازدواج. ✅ خرید و فروش. ✅ امور کشاورزی و زراعی. ✅ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✅ ختنه نوزاد. ✅ مشارکت و امور شراکتی. ✅ تجارت و داد و ستد. ✅ دیدارها و ملاقات ها. ✅ درختکاری. ✅ و عقد قرارداد و مضاربه خوب است. ✅ برای پیوستن به کانال تقویم نجومی اسلامی و دریافت تقویم هر روز کافی است کلمه"تقویم همسران"را در تلگرام و ایتا جستجو کنید. 💠 حتما به کانال حرز ما سری بزنید عرضه حرز معتبر با نازلترین قیمت👇 @Herz_adiye_hamrah 👶 زایمان خوب و نوزادش زندگی پاک و خوشبختی دارد.ان شاءالله 🤕 بیمار امروز زود خوب شود. 🚘 مسافرت :خوب و مفید است. 🔭 احکام نجوم. 🌓 امروز قمر در برج سرطان است و برای امور زیر نیک است: ✳️ امور زراعی و کشاورزی. ✳️ بذر افشانی و کاشت. ✳️ درختکاری. ✳️ کندن چاه و کانال. ✳️ و خرید و فروش ملک و کالا نیک است. 👩‍❤️‍👨مباشرت. مباشرت و عروسی شب چهارشنبه "، امشب مباشرت و عروسی مکروه است. 🔲 این اختیارات یک سوم مطالب سررسید تقویم همسران است مطالب بیشتر را در کتاب تقویم همسران مطالعه بفرمایید. 🍃🌸🌸🍃🌸🌸🍃 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات،(سروصورت)دراین روز از ماه قمری ، میانه است. 💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن 🔴 یا در این روز از ماه قمری ، سبب صحت بدن می شود.(امروز یکی از بهترین روزها برای حجامت است) ✂️ ناخن گرفتن سه شنبه برای ، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد . 👕👚 دوخت و دوز. سه شنبه برای بریدن،و دوختن روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر ان را تکمیل کنند) ✅ وقت در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن) 😴😴 تعبیر خواب تعبیر خوابی که شب " چهارشنبه " دیده شود طبق ایه ی 18 سوره مبارکه "کهف " است. و تحسبهم ایقاظا و هم رقود.. و از معنای آن استفاده می شود که خانه یا ملک جدیدی در تصرف خواب بیننده قرار گیرد. ان شالله و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. ❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه که موجب رسیدن به آرزوها میگردد. 💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به و و سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🚀 با جستجوی " تقویم همسران" در تلگرام و ایتا و سروش به ما بپیوندید. 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸 📚 منابع ما👇 تقویم همسران تالیف:حبیب الله تقیان انتشارات حسنین علیهما السلام قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 تلفن : 02537747297 0912 353 2816 🍃🌸🌸🍃🌸🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
`□ صحبت بسیار زیبای آیت الله ناصری درباره ی نماز شب و و وابستگی تمام ارزاق به این دو امر. 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093