eitaa logo
『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
1.8هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
4.5هزار ویدیو
77 فایل
*موسسه‌فرهنگی‌ هنری و پژوهشیِ شمیم‌عشق‌رفسنجان* شماره ثبت 440 به یادشهیدعارف‌محمدحسین یوسف الهی وبه یادتمامی شهدا کپی‌از‌مطالب‌کانال‌با‌ذکر‌صلوات‌آزاد‌است🪴 ارتباط با ادمین: 『 @shamimeshghar
مشاهده در ایتا
دانلود
ازوصیت نامه شهید مصطفی صدرزاده روحش صلوات🌷 ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تلاوت یک آیه از"قرآن کریم"(سوره مبارکه نساء)بهمراه ترجمه آن،هدیه به شهیدعارف،محمدحسین وسرداردلهاحاج قاسم ❤❤ . ✨بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم بنام خداوند بخشنده ومهربان✨ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَىٰ حَتَّىٰ تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ وَلَا جُنُبًا إِلَّا عَابِرِي سَبِيلٍ حَتَّىٰ تَغْتَسِلُوا ۚ وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَىٰ أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَفُوًّا غَفُورًا ﴿٤٣﴾✨🕊 ای اهل ایمان! در حالی که مستید به نماز نزدیک نشوید تا زمانی که [مستیِ شما برطرف شود و از روی هوشیاری] بدانید [که در حال نماز] چه می گویید. و در حال جنابت هم به نماز نزدیک نشوید تا غسل کنید مگر در حال سفر [که آب نیابید، پس با تیمّم نماز بخوانید]. و اگر بیمارید، یا در سفرید، یا یکی از شما از قضای حاجت [دستشویی] آمده، یا با زنان آمیزش کرده اید و آبی [برای وضو یا غسل] نیافتید، به خاکی پاک، تیمم کنید و بخشی از صورت و دست هایتان را [با آن] مسح نمایید؛ یقیناً خدا همواره گذشت کننده و بسیار آمرزنده است. (۴۳)✨🕊
برای شهادت و رفتن تلاش نکنید برای رضای خدا کار کنید و بگویید: خداوندا، نه برای بهشت، نه برای شهادت اگر تو ما را در جهنمت بیندازی، ولی از ما راضی باشی برای ما کافی‌ست🤍
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون برادر محمد هست🥰✋ *وادے عشق= نشانے از اربابـــ*🌙 *شهید محمد کریمی خالدی*🌹 تاریخ تولد: ۲۹ / ۹ / ۱۳۴۱ تاریخ شهادت: ۱۱ / ۷ / ۱۳۶۱ محل تولد: تهران محل شهادت: سومار *🌹به عدد روزها و هفته‌های نبودن محمد،🥀مادر بوده است در کنار مزار فرزندی که در عملیات «مسلم ابن عقیل»🏴در اولین روز از محرم شهید شد،🕊️پنج ،شش تا مادر شهید هستند که سر مزار فرزندشان چادر زدند⛺و هر پنج شنبه از صبح می‌آیند کنار فرزندانشان.»🌙مادر شهید← محمد رو وقتی دنیا اومد؛ نذر امام رضا اش کردم.🌙یه بار تو بچگی بود که افتاد تو آب و رفت زیر پل و از آب در اومد. اونم صحیح و سالم.‼️اصلا فکرشو نمی کردیم که زنده بمونه.🥀بعدشم که مریض شد خیلی سخت بردیمش بیمارستان🥀دکترها گفتن داره تموم می‌کنه.شروع کردم به گریه کردن.🥀رو کردم سمت امام رضا و بهش گفتم این نذر شما است آقا حالش رو خوب کنید.🥀همین رو که گفتم ،دست کرد دستگاه تنفسی که بهش وصل بود رو کنار زد‼️دویدم رفتم به دکتر گفتم بیاین ببینین چیشده⁉️اومدن دیدیم خودش داره نفس می‌کشه.🌙تنم می‌لرزید ، امام رضا دوباره کمکم کرد و بچه ام رو شفا داد🌱 اول محرم روز پیوند محمد با آسمان بود🕊️و روز تاسوعا ،تاریخ پیوستنش به خاک.🕊️هر کس را که به وادی عشق راهی باشد ، لاجرم نشانی از ارباب روح و جسمش را تسخیر خواهد کرد.🌙تاسوعا نشانی خوبی بود تا محمد را چون مولا و مقتدایش بی سر و تکه تکه🥀به محضر امام حسین (ع) راه دهند*🕊️🕋 *شهید محمد کریمی خالدی* *شادی روحش صلوات*💙🌹
♥️🌱 :) 🌸شهید ابراهیم همت🌸 هر وقت‌ می خواست‌ برای بچه‌ها یادگاری بنویسه -🦋- مینوشت : - "من کان لله،کان الله له" هرکی با خدا باشہ ؛🤍 خدا با اوست...😍 *-*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴خانمی با بچه به مقر سپاه مریوان آمد گفت: کاک احمد گناه من چیه که شوهرم عضو کومله است و من محتاج نان شبم حاج احمد گفت: از زمانی که من اینجا هستم تا زمانی که از اینجا برم نصف حقوقم رو به این خانم بدید خبر که به گوش شوهرش رسید با جمعی از کومله‌ها خودش را تسلیم حاج احمد کرد 🇮🇷 فونداسیون اصلی این انقلاب بر اساس این تفکرات و رویکردها بنا شده این است که هیچ طوفانی  نمی تواند کوچکترین آسیبی به این نظام اسلامی و انقلاب وارد کند
‍ 🌷🌷🕊🌷🌷🕊🌷🌷 🔸 " در محضـــر شهیـــــد "... 🍃یه روز با مسعود در مورد گناه کردن افراد و مکروه بودن یا یه سری کارا که وجهه اونا تو جامعه خوب نیست صحبت میکردیم. 💠مسعود می گفت: 💐ما نباید به گناه نزدیک بشیم و باید برای خودمون ترمز بذاریم. اگه بگیم فلان کار که به گناه نزدیکه ولی حروم نیست رو انجام بدیم تا گناه فاصله ای نداریم. پس باید برای خودمون چند تا ترمز و عقب گرد موقع نزدیک شدن به گناه بذاریم تا به راحتی مرتکب گناه نشیم.... 🥀 🕊 ☘☘☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آنچه می نگارم واقعیتی شیرین است👇 مدتی است که در گلزار شهداء می بینم که عده ای بر سر مزار بعضی از شهداء تجمع کرده اند .و با شمع و هدیه و خیرات می آیند و با نذر و نیازو صلوات،توسل می جویند و پاسخ می گیرند. آنچه مرا وا داشت که در خاطراتی از توسل به شهید والامقام یوسف الهی بنویسم علاوه بر  نشان دادن منزلت شهداء درنزد خداوند ، پاسخ به شبهاتی است که وهابیون در مورد  عالم برزخ و حیات مردگان و شهداء و حتی اولیاء خداوند پخش و نشر می دهند است.  در سال 1376  کتابهایی در زمینه سر گذشت شهدا منتشرشد و من تعدادی از آنها را خواندم.  هر شهیدی چند روزی ذهنم  را مشغول می کرد تا اینکه کتاب" نخل سوخته" را در مورد زندگی نامه شهید یوسف الهی  خواندم . این کتاب به یمن برکات شهید تاثیر زیادی روی من گذاشت و فکرم را مشغول  کرد . در سال 1377 توفیق زیارت امام رضا (ع) نصیبم شد و من در اتوبوس  فکر می کردم که خوش به حال شهیدان و کاش می شد که از آنها کمک گرفت. یاد شهید  یوسف الهی افتاد م  و برایش فاتحه خواندم و صلوات فرستادم . یک لحظه در حالت خواب و بیداری دیدم که با لباس سفید  و تمیز نشسته است و حرفهایم  را روی برگه ای می نویسد . ! زیر دستش کتاب شهید (خودش بود)  . من در زندگی او را ندیده بودم. تصمیم گرفتم که توسلم را به او ادامه بدهم و او را در ثواب زیارت امام رضا (ع) شریک کنم. یکبار هم او را در حرم  امام رضا در لباس خدام ها دیدم که داشت فرش های نماز را پهن می کرد. انگار تشویق می شدم که بیشتر از او کمک بخواهم. میدانستم که عارف بوده و دلم می خواست که من هم بتوانم ذره ای از معرفت و عرفان او را کسب کنم. پس نباید این توفیق گرانبها را از دست می دادم. با خودم می گفتم که ای کاش محبتم به این شهید باعث ارتقاء ام به سطحی می شد که او در آنجا بود. اما من کجا و مقام و مرتبه شهیدان کجا.  زیارت مشهد که تمام شد برای خرید بلیط برگشت  دچار مشکل شدیم . و من با خودم می اندیشیدم که آیا هدیه هایم به او می رسد  باز هم در خواب دیدم که لباس پاسداری  پوشیده بود و در ترمینال  روی سکویی نشسته بود و می خندید ومی گفت بخوان. و من با همین یک کلمه فهمیدم که ارتباط من با او برقرار است و دعاهایم را می شنود و همان روز در حین نا امیدی  برای خرید بلیط برگشت بلیط گیرمان آمد.   در یازدهم مهر ماه باز هم او را در خواب دیدم که یک تقویم دستش بود و تاریخی را در ان نشان می داد.که در 14 مهر ماه خبر بیرون آمدن اسم برای حج عمره به من رسید .  بر این مژده گر جان فشانم رواست. در آبان ماه کتاب ظهور حاج یونس را دوباره خواندم . چه دلاورانی بودند و چه انسانهای بزرگی  . حاج یونس در کتاب گفته است که شهدا عزیز کرده های خداوندند  و من باور دارم که چنین است. خداوند خود فرموده است «. و لا تحسبن الذین قتلوا  فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون » که آنها زنده اند و در نزد پروردگار شان روزی می خورند و این روزی از همان عطیه ای است  که اولیا خداوند از ان بهره می برند. و بدلیل قربشان به پروردگار به ان دست یافته اند. این دردانه های پروردگار بی دلیل به این مقام نرسیده اند. که همچون سالارشان سر بر کف گرفته و در میدان  عشق خداوند جانفشانی نموده و به این مرتبه رسیده اند. وبه همین دلیل روزی خاص نصیبشان می شود. و چه روزی گوارایی ! و از ان به ما بندگان هم به اندازه ی ظرفیت هایمان و درخواست هایمان  می رسد. حرمت نگه داشتن برای سالار شهیدان باید با حرمت نگه داشتن برای این شهدا هم باشد که اینان اصحاب امام حسین (ع) در این زمان هستند.   وآذر ماه بالاخره عازم سفر حج عمره شدم. و من او را در ثواب زیارت شریک  کردام. و احساس می کنم که شور و حال نماز و دعایم از اوست.  معنویت خانه خدا با هیچ جایی برابر نیست و جا های دیگر در مقابل عظمت و شکوه معنوی خانه خدا رنگ می بازد.   در 12 دی ماه زندگینامه شهید کاظمی زاده را خواندم . شباهت زیادی به شهید  یوسف الهی دارد و خصوصا در نحوه شهادت که بر اثر مواد شیمیایی تمام بدنش تاول  می زند  و من خیلی دلم گرفت.  شب یک لحظه به خوابم آمد و گفت حج شما قبول باشد ( بالاخره دلش برایم سوخت)  ارتباط با شهید ارتباط مرا  با خداوند بیشتر کرده است.  و گاه با خداوند راز و نیاز می کنم و از او می خواهم که مرا از خودش دور نگرداند. هنوز هم شهید در مواقعی تذکراتی می دهد. ( گر چه مداوم نیستند) . از جمله تذکراتی در موردمقام ومرتبه ائمه علیه السلام: مقام قدس حضرت سجاد جان جهان بودن حضرت علی ع ولی الله بودن حضرت فاطمه عشق امام حسن عزت دنیا واخرت را به دنبال دارد وبالاخره انتظار ظهور
انسان شناسی ۴۱.mp3
11.61M
۴۱ 🔍 دقیقاً شبیه جنینی، که با سونوگرافی، میزان سلامتش در زمان تولد، قابلِ بررسی هست؛ میزان سلامتِ روح ما هم، در هر زمان و مکانی، قابل بررسی هست! یک علامت‌ وجود داره؛ که دقیقاً عینِ سونوگرافیِ دقیق ، میزانِ سلامت روح ما رو، گزارش میده ❗️ ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
توصيه هاي مرحوم استاد فاطمي نيا پيرامون اقامه عزاي سيدالشهداء(عليه السلام) : ☘ خالصانه در مجالس عزاداري شركت كنيد. طوري باشيد كه غير از امام حسين (علیه السلام) چيزي نبينيد. ☘ با پاكي ظاهر و باطن به اين مجالس مشرف شويد ؛ همانطور كه با وضوء و طهارت در اين جلسات شركت ميكنيم ، به وسيله استغفار ، طهارت باطني هم كسب كنيم. ☘ قبل از ورود به مراسم عزاي ابي عبدالله(عليه السلام) بگوييم : خدايا اگر در وجود من مانعي از كسب فيض ابي عبدالله(عليه السلام) هست ، آن را برطرف بفرما. ☘ دهه محرم ، دهه تحول است ، جناب حرّ يك شخص است اما حرّ شدن يك جريان ميباشد. در اين دهه بايد متحول شويم. ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
4_5987887372216307157.mp3
10.26M
🎧 / / 🎼 دوباره به داد قلب من رسیده حسین... 🎤 ♦️ 1 روز تا ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الزمان ادرکنی❤️ از امام زمانمان فاصله گرفتیم و با زندگی‌های خودمان سرگرم شدیم. ترسیدیم آقا را در زندگی‌مان بیاوریم. که اگر آقا بیاید نمی‌توانیم مرکب نفسمان را جولان بدهیم. همان عقیده‌ای که سبب شد مولا امیرالمؤمین علیه‌السّلام را کنار گذاشتند. ما هم امام زمانمان را از قلب و خانه‌مان بیرون کردیم و در را بستیم که هرچه می‌خواهیم، انجام بدهیم. بیایید بیدار شویم. اوّلین قدمِ بیدار شدن، بازگشت است. بفهمیم که باید برگردیم. استاد اخلاق حاج آقا زعفری زاده حفظه الله تعالی
4_5985750552972102693.mp3
4.9M
غصه و غم داره بی تو دلتنگم،خسته از درد جدایی ای گل نرگس کجایی پس کدوم جمعه میایی 😔😔🤲🤲 ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عصرجمعه ،زیارت آل یاسین،🌸صلوات پرفضیلت ضراب اصفهانی 🌹 دعای شریف سمات🌺 فراموش نشود🙏 دعای فرج🙏🤲😔
شما چهل روز دائم‌الوضو باشید خواهید دید که درهای رحمت خداوند چگونه یک به یک در مقابل شما باز خواهد شد..! نمازهای واجب خود را دقیق و اول وقت بخوانید، خواهید دید که چگونه درهای خداوند در مقابل شما باز خواهد شد..! سوره واقعه را هر شب یک مرتبه بخوانید خواهید دید که چگونه فقر از شما روی برمی گرداند..! انسان اگر می خواهد به جایی برسد با نماز شب می رسد..! . . _وقت🌱📿🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
🌺بسم رب الشهدا و الصدیقین🌺 #هنوز_سالم_است #قسمت_ششم کمی پایین تر،دوباره مأمور ها
💐بسم رب الشهدا و الصدیقین💐 آموزش چند روز دیگر شروع می شد. باید راهی تهران می شدند؛ پادگان "21 حمزه سیدالشهداء علیه السلام". آن قدر ذوق و شوق داشت که همان شب وسایلش را آماده کرد و توی ساک گذاشت؛ یک دست بلوز و شلوار، یک جفت جوراب، حوله، مسواک، یک چاقو و چند کتاب. فکر پادگان و آموزش یک لحظه رهایش نمی کرد. تصویرها یکی یکی توی ذهنش نقش می بستند و پاک می شدند. بالاخره روز اعزام فرارسید. دل توی دلش نبود. با غرور خاصی از اهل خانه خداحافظی کرد، روی مادر را بوسید و گفت: "غصه نخوری ها مادر؟! زود برمی گردم. فقط می روم تهران، آموزش." مادر قرآن را بالا آورد: - به خدا سپردمت پسرم! محمدرضا از زیر قرآن رد شد. سر بلند کرد، آن را بوسید و به پیشانی چسباند. - یادت نرود دعایم کنی مادر. این را گفت و راه افتاد. پای اتوبوس ها شلوغ بود. با آن سن و سال و قدوقواره توی چشم بود، اما به روی خودش نمی آورد. هنوز دل شوره داشت. وقتی اتوبوس راه افتاد و صدای صلوات جمعیت بلند شد، آرام گرفت. تا تهران ساکت بود و چشمش به بیابان. انگار راه کش آمده بود و تمام نمی شد. از شوق خوابش نمی برد. بچه ها می گفتند و می خندیدند و از سروکول اتوبوس بالا می رفتند، ولی چشم محمدرضا به جاده بود. بالاخره رسیدند. وقتی تابلوی پادگان 21 حمزه سیدالشهداء علیه السلام را دید، گُل از گُلش شکفت. پادگان حمزه با آن درختان صنوبر و چنار و زمین وسیعش، دست راست هم ساختمانی قرار داشت که محل استقرار آن ها بود. زمین صبحگاه تا انتهای پادگان کشیده شده بود. همه با کنجکاوی اطراف را نگاه می کردند. کسی با لباس پلنگی جلو آمد، همه به ترتیب ایستادند و با اجازه ی او نشستند. فرمانده خود را معرفی و شروع به صحبت کرد. از مدت آموزش گفت که 45 روز است و از برنامه هایی که باید در آن مدت پشت سر می گذاشتند. از قوانین و مقررات پادگان گفت و از عنایت خدا که شامل حال آن ها شده بود و از این که آن ها انتخاب شده بودند تا نامشان در پرونده ی درخشان مجاهدان فی سبیل الله ثبت شود.
🌱خوشا آنان که با عزت ز گیتی بساط خویش برچیدند و رفتند🥀 🌱ز کالاهای این آشفته بازار شهادت را پسندیدند و رفتند.🕊 🌷مجموعه داستان زندگانی سراسر شنیدنی جانبازشهیدسیدمنوچهرمدق به روایت همسر بزرگوارایشون تقدیم نگاه سبز شما عزیزان وهمراهان میشود🙏🌷....... قسمت بیست وهفتم 👇👇