-گفتم همین جا میمانم تا بچه ها از شناسایی برگردند و با آن ها صحبت کنم ببینم چه کرده اند.
- یک ساعتی نگذشته بود که دیدم حسین آمد. با همان خنده همیشگی که حتی در سختترین شرایط از لبش دور نمیشد. تا رسید، گفت: دیدید. من همان دیشب به شما گفتم که این قضیه را حل می کنم.
- با بی صبری گفتم: خب چی شد؟ بگو ببینم چه کردید؟
- خیلی خسته بود. نشست روی زمین و شروع کرد به تعریف کردن.
- گفت: امشب یک چیز عجیبی اتفاق افتاد.
- موقع شناسایی وقتی وارد میدان مین شدیم به معبر عراقی ها بر خوردیم. هنوز چیزی نگذشته بود که سر و کله خودشان هم پیدا شد. آنقدر به ما نزدیک بودند که دیدیم هیچ کاری نمیتوانیم بکنیم. همگی روی زمین خوابیدیم و آیه و جعلنا را خواندیم.
این داستان ادامه دارد...
📚برگرفته از کتاب: «نخل سوخته»
✍🏻نویسنده: به قلم مهدی فراهانی
4_5971782864058976062.mp3
10.53M
💞مناجات باامام زمان❤️
#دشتی_🌾
احمدصدرایی🎤
#زبان حال شهدای به خون غلتیده ی حادثه ی تروریستی شاهچراخ😭😭
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
#شهیدانه
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
#ما_ملت_امام_حسینیم
#باما ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🦋 شروع به نماز شب، ولو به اختصار
استاد مرتضی آقاتهرانی:
🍃 اگر هنوز آن را شروع نکرده، از بستر برخیزد و دو رکعت نماز شفع و يك رکعت نماز وتر به جا آورد.
☘ اگر برای او سخت است، میتواند قبل از خواب، نماز شفع و وتر را به جا آورد.
🍃 اگر بيدار نشد، میتواند قضای نماز شب را فردای آن سحر (در طول آن روز) به جا آورد؛ كه از ديدگاه اهل بيت عليهمالسّلام اينگونه كه قضا به جا آورد، موجب ميشود كه شخص نماز شبخوان بشود.
#نماز_شب رابه نیت ظهورمیخوانیم
#اللهم عجل لولیک الفرج🤲🤲
ـ امشب من این جا بخوابم؟
-بخواب.ولی پتو نداریم.
یک برزنت گوشه سنگر بود.
-اون مال کیه؟
-مال هیشکی.بردار بخواب.همان را برداشت کشید رویش.دم در خوابید
صبح فردا،سرنماز،بچه هابهش میگفتند:حاج حسین شماجلو بایستید.
فرمانده لشگربود .
🌷🌷یادکنیم ازشهیدحسین خرازی باصلوات🌷🌷
#شبتون بخیرو پرازاستجابت به دعای شهدا🙏🌙✨
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
#شهیدانه
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
#ما_ملت_امام_حسینیم
#باما ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
<<جمعههایانتظار >>
✨باران حریف اشک تو مولا نمی شود
شاهی غریب تر ز تو پیدا نمی شود...
✨ارباب عالمی و نمی بینمت که چشم
غرق گناه گشته و بینا .... نمی شود
✨ترجیح می دهی که غریبانه سر کنی..؟؟!
باشد... ولی حبیب که تنها نمی شود
✨دلبر زیاد بود در این شهر بی فروغ
هر دلبری که یوسف زهرا نمی شود
✨رنگ ریا گرفته نفسهایمان ؛ دریغ
با عهد و ندبه این گره ها ... وا نمیشود
✨آقا خودت دعای فرج را بخوان که این
زخم عمیق بی تو مداوا نمی شود
✨پرونده ام سیاه و دلم روسیاه تر
بی اذنتان که نامه ام امضا نمی شود
✨این جمعه از حوالی قلبم عبور کن
یک شب بمان کنار من ... آیا نمی شود؟
✨اللهمعجللولیکالفرج
برای سلامتی وتعجیل درامرظهور امام عصرعجل الله......پنج صلوات باعجل الفرجهم....
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
#شهیدانه
#ما_ملت_امام_حسینیم
#باما ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
تلاوت یک آیه از"قرآن کریم"(سوره مبارکه نساء)بهمراه ترجمه آن،هدیه به شهیدعارف،محمدحسین وسرداردلهاحاج قاسم ❤❤
.
✨بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
بنام خداوند بخشنده ومهربان✨
وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيماً(64)🌺🍃
ما رسولی نفرستادیم مگر بر این مقصود که خلق به امر خدا اطاعت او کنند. و اگر هنگامی که آنان (گروه منافق) بر خود ستم کردند به تو رجوع میکردند و از کردار خود به خدا توبه نموده و تو هم برای آنها استغفار میکردی و از خدا آمرزش میخواستی، در این حال البته خدا را توبهپذیر و مهربان مییافتند.(64)🌺🍃
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
#شهیدانه
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
#ما_ملت_امام_حسینیم
#باما ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🌠☫﷽☫🌠
🕊زیارتنامه ی #شهدا🕊
🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ🌷 بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم🌷وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا🌷فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱
🥀شهدای دانش آموز صحن شاهچراغ (علیه السلام)
<<شهیدان>>
🌟 علی اصغر لری گوینی
🌟 آرشام سرایداران
🌟 محمدرضا کشاورز
خداوند به خانواده این شهدا و سایر شهدای حمله تروریستی به صحن مطهر حضرت #احمد_بن_موسی، #شاهچراغ علیه السلام، صبر و اجر عنایت کند.
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
#شهیدانه
#ما_ملت_امام_حسینیم
#باما ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللَّهُـــــمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْـكَ 😭
فَقْدَ نَبِيِّنَـا (صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِه)ِ
وَ غَيْبَةَ وَلِيِّنَــا
وَ كَثْرَةَ عَدُوِّنَــا
وَ قِلَّةَ عَدَدِنَـا ...
#ایران_تسلیت #شاهچراغ
#استوری
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
#شهیدانه
#ما_ملت_امام_حسینیم
#باما ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
#صدام_به_اینطور_فرماندهها_باخت!
🌷از همان روزهای ابتدایی جنگ کمتر ابراهیم به تدریس میرسید یا اینکه تماماً در جبهه بود. گروهی راه افتاده بود به نام گروه چریکی نامنظم شهید اندرزگو. رزمندههایی پرتوان و مخلص که قرار بود عملیات شناسایی انجام دهند و فرمانده گروه ابراهیم.
🌷از رفتارش با اسرا میگفتند که چگونه مراعات میکرد. چنان میشد که مثلاً یکبار اتفاق افتاده بود از هجده اسیری که گرفته بودند، داوطلبانه به مبارزه با رژیم صدام پرداخته بودند و دست آخر هر هجده نفر به شهادت رسیدند.
🌷یکبار هم بچههای آموزش که نارنجک آموزشیای اشتباه به سنگر ابراهیم انداخته بودند، بعد از چند لحظه شاهد صحنهای بودند که به باورشان نمیآمد. ابراهیم به روی نارنجک خوابیده بود. این ماجرا بعدها زبان به زبان بین همه پیچید.
🌷با آن همه زحماتی که میکشید و جانفشانیهایی که میکرد یکبار مصاحبه کرده بود و گفته بود: ما فقط با اسم یا زهرا (س) راهپیمایی میکنیم. از مدیونیاش به مردم که برای جبهه همه چیز میفرستند هم گفته بود....
🌹خاطره ای به یاد فرمانده جاویدالاثر شهید ابراهیم هادی
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🌷🍀🌷
🔹 خاطرات اسارت برادر آزاده
حاج صادق مهماندوست
♦️ تبلیغات دروغ جاسوس ها و خود باخته ها
در یکی از شب های اولین روزهای اسارت ، هنگامی که بچه های مجروح از درد به خود می پیچیدند و مابقی بچه ها هم از اسارت خود اندوهگین بودند ، مزدوری خود فروخته که به جرم قاچاق ، گیر عراقی ها افتاده بود ، با یک دستگاه ضبط صوت بزرگ به محل نگهداری ما آمد و با دروغ هایی که می بافت ، سعی کرد که بچه ها را وادار به مصاحبه با رادیو عراق کرده و اسرا را متقاعد کند تا علیه نظام اسلامی و امام صحبت کنند .
یکی از دروغ هایش این بود که : شما در عراق اسیرنیستیدبلکه بنابه گفته صدام،شما مهمان عراقید؟!ودر ردوگاههاراحت زندگی میکنیدوغصه ایران راهم فراموش خواهید کرد!!!
جالبه که پس ازمدتی،اسراباکتکهایی که دربصره وبغدادمخصوصادربدوورودبه اردوگاه موصل وپس ازآن میخوردند،فهمیدندکه مهمانندومهمان نوازی صدام وصدامیان یعنی چه؟؟!!!
🌷🍀🌷🌹✅🌹✅🌹✅🌹
خاطرات اسارت آزادگان سرافرازواگاهی ازایثار این عزیزان دراسارت گاههااززبان ازاده
وایثارگرسرافرازبازنشسته فرهنگی اقای صادق مهماندوست
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
#شهیدانه
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
#ما_ملت_امام_حسینیم
#باما ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
#نمازاول وقت📿✨📿
🌺نماز بلندترین فریادهاست
و به جز نمازگزاران هیچڪس
نیست ڪہ جرأت فریاد کشیدن
در برابر ظلم داشته باشد.🌺
#شهیدآوینی🌱
#نمازاول وقت📿✨📿
💐💐💐
👋 توسل امروزجمعہ 👋
🤲 یا وَصِىَّ الْحَسَنِ وَالْخَلَفَ الْحُجَّةَ اَیُّهَا الْقائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِىُّ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ💐
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
#شهیدانه
#ما_ملت_امام_حسینیم
#باما ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَت؟!❣
❣شهادت طلبه بسیجی آرمان علیوردی در ناآرامی های اخیر تهران
❣شهید علی وردی طی ناآرامی های چهارشنبه شب در اکباتان در اثر جراحت شدید ناشی از حمله اغتشاشگران مجروح و به بیمارستان منتقل شد و سپس به شهادت رسید.
❣شهید علی وردی ۲۱ ساله، طلبه بسیجی و مربی کانون تربیتی حوزه و همچنین عضو بسیجیان یگان امام رضا(ع) سپاه محمد رسوال الله (ص) تهران بزرگ بود.
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
#شهیدانه
#ما_ملت_امام_حسینیم
#باما ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
『عارف شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
🕊️ #نخل _ سوخته 🌹خاطرات سردار شهید حسین یوسف الهی🌹 #قسمت: هفتم - دیدم اصرار
🕊️
#نخل _ سوخته
🌹خاطرات سردار شهید حسین یوسف الهی🌹
#قسمت: هشتم
- ستون عراقی ها در آن تاریکی شب هر لحظه به ما نزدیکتر میشد. بچهها از جایشان تکان نمی خوردند. عراقیها آمدند و از کنار ما رد شدند. نفس در سینه ها حبس شده بود. یکی از آن ها پایش را روی پر لباس یکی از بچههای ما گذاشت و رد شد. ولی با همه این حرفها متوجه حضور ما نشدند بی خبر از همه جا عبور کردند و به سمت خط خودشان رفتند. ما هم معبرشان را خوب شناسایی کردیم و برگشتیم.
- حسین از این موقعیت خیلی خوشحال بود. گروه دیگری هم که در سمت راست آن ها کار می کرد به عراقی ها بر خورده و لو رفته بود. به خاطر فرار از دست دشمن مجبور شده بودند که روی میدان مین غلت بزنند، اما نکته عجیب اینکه هیچ یک از این مین ها منفجر نشده بود، و بچهها خود را سالم به خط خودی رسانده بودند.
- قرار شد همان اول شب من و حسین، با همان گروه سمت راست که حدود ۱۰۰ متر با دشمن فاصله داشت مجدداً به شناسایی برویم.
- این کاری بود که معمولاً ما در همه عملیاتها انجام میدادیم. تا آنجا که ممکن بود به دشمن نزدیک میشدیم و تمام موقعیتها را بررسی می کردیم.
- آن شب داخل محور، تا پشت میدان مین عراقیها پیش رفتیم. موانع، عمق خاک دشمن و سایر مسائل را شناسایی کردیم.
- در برگشت به شیاری رسیدیم که از قبل برای خوابیدن نیروهای عمل کننده پیش بینی شده بود. همین که وارد شیار شدیم، من یکدفعه دیدم تمام بچهها افتادند روی زمین. فکر کردم حتماً به گشتی های عراقی برخورده ایم. همینطور که به اطرافم نگاه میکردم خواستم من هم خودم را روی زمین بیاندازم، اما دیدم نه، مثل اینکه بچهها خیز نرفته اند بلکه در حال سجده هستند. گویا سجده شکر بود. بعد هم همگی بلند شدند و دو رکعت نماز خواندند. خیلی تعجب کرده بودم.
- حسین را کناری کشیدم و گفتم: چه کار میکنید.
- گفت: بچه ها دارند سجده شکر به جا میآورند. این روش هر شب ماست.
- گفتم: خب چرا اینجا، صبر می کردید تا به خط خودمان برسیم بعد.
- گفت: نه ما هر شبی که وارد معبر می شویم، موقع برگشت هم آنجا پشت میدان مین دشمن یک سجده شکر و دو رکعت نماز به جا میآوریم و بعد برمی گردیم عقب.
- این یک نمونه از حال و هوای بچههای اطلاعات بود. حال و هوایی که بیشتر به برکت وجود حسین ایجاد شده بود. (سردار سلیمانی)
◽یک هفته بیشتر به عملیات بدر نمانده بود. این بار هم، کار شناسایی با مشکل مواجه شده بود. دو کمین عراقی با فاصلهٔ خیلی کمی از هم، راه بچهها را سد کرده بودند. کمینها روی دو پد داخل آب بودند. حدود دو ماه حسین تلاش کرد تا بلکه بتواند راهی برای نفوذ پیدا کند اما نشد. چرا که فاصله بین این دو کمین تنها یک برکه بود با آبی صاف صاف. یعنی هیچ نیزاری نبود که بچه ها بتوانند به آن اتکا کنند و پشتش پنهان شوند.
- زمان می گذشت و عملیات نزدیک می شد. من باز هم نگرانی خودم را با حسین در میان گذاشتم. همان شب با دو نفر دیگر از بچه ها دوباره برای شناسایی راه افتاد و این بار با یک بلم کوچک دونفره. وقتی برگشت دیدم خوشحال است. فهمیدم که موفق بوده است گفتم: چکار کردی؟
- گفت رفتم نزدیک دو کمین. دیدم هر کاری کنم عراقیها مرا میبینند. هر چه فکر کردم اصلاً راهی ندارم جز اینکه از وسط آن ها عبور کنم. آمدم چسبیدم به یکی از این پدهایی که کمین های عراقی روی آن سوار شده بود، و از سمت راستش آهسته خودم را جلو کشیدم. عراقیها کر وکور متوجه من نشدند و من توانستم خیلی راحت بروم و برگردم. (سردار سلیمانی)
▪️قرار بود با حسین و چند نفر دیگر از بچههای اطلاعات به شناسایی برویم. منطقه کوهستانهای غرب بود. ما تا آن زمان بیشتر در جنوب کار کرده بودیم و با مناطق کوهستانی زیاد آشنایی نداشتیم. دو نفر از افراد بومی محل به نام های شاهرخ و اکبر قیصر به عنوان بلدچی ما را در این شناسایی همراهی می کردند. آن ها در همانجا بزرگ شده بودند و به تمام راه ها وارد و آشنا بودند ضمناً خصلت های عجیبی داشتند. به نظر می رسید که آدم های خوبی نیستند.
- توی راه که می رفتیم خیلی بلند بلند صحبت میکردند. ما با توجه به تجربه های گذشته مان احتیاط می کردیم. در جنوب باید سینه خیز به سمت دشمن می رفتیم و خیلی آهسته صحبت میکردیم اما در کوهستان شرایط فرق می کرد. ولی با این حال، آن ها اصلاً اصول ایمنی را رعایت نمیکردند. برخوردشان هم بد بود. همه بچه ها ناراحت بودند. به حسین گفتم: نکند امشب اینها ما را لو بدهند و گیر دشمن بیندازند.
- حسین گفت: نه خیالت راحت باشد.
- گفتم از کجا می دانی؟
- گفت: اخلاقشان را میدانم اینها اصلا فرهنگشان اینطور نیست. درست است که ظاهراً آدمهای خوبی نیستند ولی از این کارها هم نمی کنند. با این حال از باب احتیاط چند نفر را به عنوان تأمین اطراف گروه میفرستم.
- هندوزاده و مهدی شفازند را برای احتیاط پشت سر فرستاد.👇👇👇
من وجوادرزم حسینی و اکبر قیصر راه افتادیم.
- با اینکه مسافت زیادی آمده بودیم و خیلی زمان گذشته بود اما هنوز به دشمن نرسیده بودیم.
- پرسید: اکبر پس دشمن کجاست؟
- گفت: هنوز خیلی مانده.
- و این جمله آنقدر بلند گفت که تا فاصله صد متری می شد صدایش را شنید.
- ما چیزی نگفتیم و به راهمان ادامه دادیم ولی باز هم از دشمن خبری نبود. یکی دو مرتبه دیگر من از او سؤال کردم، اما باز همین جواب را شنیدم. اصلاً هرچه به او می گفتیم برعکس عمل میکرد. من فکر میکردم او ریگی به کفش دارد و حتماً می خواهد بلایی سر ما بیاورد.
- حسین گفت: شما هیچی به او نگو.
- گفتم: برای چه؟
- گفت: برای اینکه این ها عشایرند.
خصلت های خاص خودشان را دارند. وقتی اینقدر با احتیاط می رویم، فکر می کنند می ترسیم، آن وقت بدتر لج می کنند.
- گفتم: باشد. من دیگر چیزی نمی گویم اما فکر نمیکنم ما را سالم برسانند.
- گفت: خاطرت جمع باشد، من این ها را می شناسم.
- ما همچنان به راهمان ادامه دادیم تا به ارتفاع شتر بیل رسیدیم. اکبر ما را برد پشت ارتفاع و گفت: عراقی ها اینجا هستند.
- ما مشغول شناسایی شدیم و او هم به گوشه ای رفت و منتظر شد.
این داستان ادامه دارد...
📚برگرفته از کتاب: «نخل سوخته»
✍🏻نویسنده: به قلم مهدی فراهانی
1_1533980670.mp3
7.07M
🔅↭🌺﷽🌺↭🔅
#شهدا بعدشماکاری نکردم😔
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
#شهیدانه
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
#ما_ملت_امام_حسینیم
#باما ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093