eitaa logo
『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
1.8هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
4.5هزار ویدیو
77 فایل
*موسسه‌فرهنگی‌ هنری و پژوهشیِ شمیم‌عشق‌رفسنجان* شماره ثبت 440 به یادشهیدعارف‌محمدحسین یوسف الهی وبه یادتمامی شهدا کپی‌از‌مطالب‌کانال‌با‌ذکر‌صلوات‌آزاد‌است🪴 ارتباط با ادمین: 『 @shamimeshghar
مشاهده در ایتا
دانلود
یک روز به آمد و گفت: من به خواسته ی خودم که بود، رسیدم☺️🕊 وقتی برای دومین بار با خانم شهربانو نوروزیان، همسر شهید ، هماهنگ میکردم تا کارهای مربوط به کتاب را انجام دهیم، همان شب دوباره او را دیدم😳. انگار نه خواب بودم و نه بیدار.ـ. آمد و گفت: کتاب (خداحافظ دنیا) رو بده ببینم چه کار کردی!👀 جزوه ی آماده شده ای را جلوی او گذاشتم. جزوه را برداشت و به چند صفحه اش نگاهی انداخت👀 و با لحن پرسید: از چی نوشتی😑؟ نگاه مبهوتم به چشم های نافذش گره خورده بود. بعد از سکوت کوتاه زبان باز کردم و با شرمندگی گفتم: چیزی 😓! گفت: از مصیبت (ع) بنویس...😔💔 از خواب برخاستم. ناخودآگاه می گریستم و می گفتم: الله اکبر... الله اکبر... الله اکبر.😭😭 🌷 🇮🇷 @shahid_aref_64
♨️حواستون هست که داره یکی یکی یارانش رو گلچین میکنه.... 🔸مسئوولیت مهمی در قرارگاه حلب داشت. دو روز پیش به یکی از دوستانش گفته بود دیدم حاج قاسم خودش با ماشین🚗 آمده دنبالم و میگه ابوالفضل آماده شو باهم . 🔹همسر و دو فرزند خردسالش هم که همراه وی در شهر حلب زندگی می کردند بعد از اینکه خبر را می دهند می گوید اصلا از شنیدن خبر شهادتش تعجب نکردم❌ چون در حال جمع کردن وسایل بودم! خودش دو روز پیش خواب دیده بود که حاج قاسم آمده دنبالش و ... ⭕️چهارشنبه پیکرش ⚰ به وطن برگشت و تشییع می شود و در به خاک سپرده می شود. خوشا به سعادتش. چقدر برای همسر و فرزندانش سخت است که همراه با به کشور بازگشتند😭 روحش شاد 🥀🥀🥀
┅✿❀✿┅ 🌹با تمام معرفت . . . مے گویم اینڪ یا حسین"ع" عاقـبت این جان ناقابـل فداے زینب "س" است🕊 ┄┅┅✿❀❀✿┅┅┄ 🌹❃↫✨«بِسـم ِ ربـــِّـ الشـُّهداءِ والصِّـدیقیــن»↬✨❃🌹 💠 🌷🌴چند روز پيش يكي از دوستان خواب شهيد مرتضي رو ميبينه ميگفت شهيد مرادي رو ديدم از حال مرتضي پرسيدم گفت: مرتضي رو ما هم هفته ايي يك بار ميبينيم پرسيدم چرا ؟ گفت چنان مقامي بهش دادن از ما بالاتره سرش خيلي شلوغه😔 اي مرتضي جان دلم برات تنگ شده داداشم داداش مرتضے هم دلها تنگته😭💔 ✏️راوے : دوست شهید 🥀 🕊 ╲\╭┓ ╭🌺╯ ┗╯\╲ ,,,,🍃🌺🍃,,,, shahid_sref_64
شیرین😍 خواب دیدم در مجلس دعایی نشسته ام، کسی می خواند: یا کریم یا رب. بعد ذکر مصیبت آقا امام حسین (علیه السلام) شروع شد. ناگهان محمدحسین را در مقابلم دیدم. خوشحال شدم و در آغوشش گرفتم. آنقدر محسوس بود که انگار در بیداری او را بغل کرده ام☺️ بعد یادم آمد که او شهید شده است، پیشانی ام را روی شانه اش گذاشتم و گریستم. گفتم: «محمدحسین رفتی و ما را تنها گذاشتی» به آرامی سرم را بلند کرد و با لبخند گفت: «علی آقا نگران نباش! ما با شما هستیم. ما با شما هستیم» محمد علی کارآموزیان تنگ شهیدان است😭 یوسف الهی🌹 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
شهید: رضا چراغی 💢فاطمه خواهر رضا روایت میکند موقعی که پدرم پیکر رضا را داخل قبر گذاشت صورت رضا را بوسید و از داخل قبر بیرون آمد❣ بعد از چند وقت رضا را در دید که روی گونه اش چیزی مثل ✨ستاره می درخشید# پدرم در خواب از رضا پرسیده بود‼️ آن چیست که روی صورتت می درخشد❓ 🖍رضا گفت وقتی که شما مرا داخل گذاشتی و صورتم را بوسیدی یک💧 قطره اشک چشمت😥 به روی صورتم افتاد این همان قطره اشک است که می درخشد.✨ _شاد_ویادش_گرامیباد💔 ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
💥کرامت شهدا ✍ از زبان مادر شهید 🔸بعد از شهادت غلام رضا خیلی بی تابی میکردم، دلم میخواست هر طــور شده به دیدار بروم و یادبودی از ایشان داشته باشم... 🔹غلام رضا زیاد به خوابم می آمد و از دلم خبر داشت... خلاصه اینجور که یک قاری لبنانی نقل میکند: "یک عصر کنار مزار شهید لنگری زاده بودم، آخه به این شهید خیلی خیلی داشتم... بعد از ذکر توسل و درد دل با او از کنارش پا شدم و گلزار را به قصد رفتن ترک کردم... 🔹همون شب به آمد باغ بزرگ و سرسبزی بود، یک سر باغ او بود یک سر باغ من... با همون خنـــده ی همیشگی ش بهم گفت: 🔸امروز شما ما هستید، اعظم سادات در تدارک نهار هستن(در صورتی که خدا میداند اصلا من نام همسر ایشون رو نمی دانستم) 🔸آقا غلام رضا از حضور شما شرمنده ام، متاسفانه نمیتونم بمونم باید برگردم، عذر بنده را بپذیرید... 🔹حالا که میروی صبـر کن دلم میخواد اون شال سبزی که به گردنته به بدهی.. بهش بگو از طرف ماســت اینم ... 🔹تا که این جمله رو گفت از خواب پریدم خواب عجیبی بود، آخه غلام رضا درست میگفت این شال همان شالی بود که حضرت آقا در دیداری که با ایشون در مسابقات قرآنی داشتم به بنده داده بودند و حالا این شهید از من میخواست آن را به مادرش بدهم... 🔸بله عزیزان "پسرم حاجت من را از طریق یک و آن هم به واسطـه ی یک برآورده کرد. و طولی نکشید که شال سبز این فرد لبنانی از طریق واسطه ها به دست من رسید و اکنون دست من است. 🥀 🥀
⚘️کانال شهیدعارف یوسف الهے↶ 🆔@shahid_aref_64 بخوان دعای فرج را ، دعا اثر دارد⚘️ دعا کبوتر عشق است ، بال و پر دارد⚘️ ✅اهمیت نماز شب و اعمال مستحبی ⚘️ یوسف الهی ◇هوا بارانی بود. من و مهدی شفازند و طبق معمول داخل یک سنگر خوابیده بودیم های شب باران خیلی شدید شد، به طوری که آب به داخل سنگر نفوذ کرده بود خواستم بچه ها را بیدار کنم دیدم حسین نیست فکر کردم حتما حسین زودتر از من متوجه شده و تنهایی برای درست کردن آن بیرون رفته با عجله خارج شدم اما او را ندیدم، باران آنقدر شدید بود که چیزی نگذشت لباسم کاملا خیس شد. همونطور که داشتم اطراف را نگاه می‌کردم یکدفعه احساس کردم تانکر آب چیزی تکان خورد. سعی کردم با احتیاط عمل کنم، آهسته و با احتیاط جلو رفتم و خودم را پشت تانکر رساندم. صحنه ای دیدم که سرجایم خشکم زد. داخل یکی از های پشت تانکر به ایستاده بود آنهم در آن باران شدید# واقعا چه چیز باعث شده بود که او های زیر باران را رها کند و در آن شرایط سخت به بایستد. 🖍راوی محمد رضا مهدی زاده 📚برگرفته از کتاب نخل سوخته در_امر_ظهورامام_زمان_عج_ میخوانیم اعمال خیر ونیکمان هدیه ارواح مطهرشهدا،ویژه شهیدعارف محمدحسین یوسف الهی...... بخیر وپرازاجابت دعاااااا
⚘️کانال شهیدعارف یوسف الهے↶ 🆔@shahid_aref_64 بخوان دعای فرج را ، دعا اثر دارد⚘️ دعا کبوتر عشق است ، بال و پر دارد⚘️ ✅اهمیت نماز شب و اعمال مستحبی ◇هوا بارانی بود. من و مهدی شفازند و طبق معمول داخل یک سنگر خوابیده بودیم های شب باران خیلی شدید شد، به طوری که آب به داخل سنگر نفوذ کرده بود خواستم بچه ها را بیدار کنم دیدم حسین نیست فکر کردم حتما حسین زودتر از من متوجه شده و تنهایی برای درست کردن آن بیرون رفته با عجله خارج شدم اما او را ندیدم، باران آنقدر شدید بود که چیزی نگذشت لباسم کاملا خیس شد. همونطور که داشتم اطراف را نگاه می‌کردم یکدفعه احساس کردم تانکر آب چیزی تکان خورد. سعی کردم با احتیاط عمل کنم، آهسته و با احتیاط جلو رفتم و خودم را پشت تانکر رساندم. صحنه ای دیدم که سرجایم خشکم زد. داخل یکی از های پشت تانکر به ایستاده بود آنهم در آن باران شدید# واقعا چه چیز باعث شده بود که او های زیر باران را رها کند و در آن شرایط سخت به بایستد. 🖍راوی محمد رضا مهدی زاده 📚برگرفته از کتاب نخل سوخته در_امر_ظهورامام_زمان_عج_ میخوانیم اعمال خیر ونیکمان هدیه ارواح مطهرشهدا،ویژه شهیدعارف محمدحسین یوسف الهی...... بخیر وپرازاجابت دعاااااا
🌺 قـبـل از 😇 _۵ توصیه بسیار مهم از پیامبر (صلّى‌الله‌عليه‌و‌آله) که ثواب خیلی زیادی دارد🌱 _هر‌کس‌که«قل‌هوالله‌احد»‌را‌هنگام‌خواب سه‌مرتبه‌بخواند،خداوند‌پنجاه‌هزار‌مَلِک را‌بر‌او‌مامور‌می‌نماید‌تا‌در‌شب از‌او‌حفاظت‌کنند.🌿 _تعجیل در فرج امام زمان صلوات... ﷽ _صل‌اللہ‌علیڪ‌یاٵباعبدللہ💚🌱 _بی وضو نخوابی مؤمن🙏⚘️ •┈••✾💠🍃🌺🍃💠✾••┈•