✨✨
به آسمان رود و کار آفتاب کند
در مورد حضرت علی و مصرع دوم شعر ثروتمند هندی
🔹فاضل بزرگوار، سید جعفر مزارعى روایت کرده یکى از طلبه هاى حوزه با عظمت نجف، از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملى بود.
روزى از روى شکایت و فشار روحى، کنار ضریح مطهر حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) عرضه مى دارد شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم؟
شب امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در خواب مى بیند که آن حضرت به او مى فرماید اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى، اینجا همین نان و ماست و فیجیل (نوعی سبزی) و فرش طلبگى است و اگر زندگى مادى قابل توجهى مى خواهى، باید به هندوستان در شهر حیدرآباد دکن به خانه فلان کس مراجعه کنى.
چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد، به او بگو به آسمان رود و کار آفتاب کند.
پس از این خواب، دوباره به حرم مطهر مشرف مى شود و عرضه مى دارد زندگى من اینجا پریشان و نا به سامان است، شما مرا به هندوستان حواله مى دهید؟
بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید سخن همان است که گفتم.
اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى، اقامت کن.
اگر نمى توانى، باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى به آسمان رود و کار آفتاب کند.
پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن، کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد، سراغ خانه آن راجه را مى گیرد.
مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد تعجب مى کنند.
وقتى به در خانه آن راجه مى رسد در مى زند.
چون در را باز مى کنند، مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد.
طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید به آسمان رود و کار آفتاب کند.
راجه فورا پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى اش، وى را به حمام ببرید و او را با لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید.
مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود.
فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند و هر کدام در آن سالن در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند.
از شخصى که کنار دستش بود پرسید چه خبر است؟
گفت مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است.
پیش خود گفت وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است.
هنگامى که مجلس آراسته شد، راجه به سالن درآمد.
همه به احترامش از جاى برخاستند و او نیز پس از احترام به مهمانان، در جاى ویژه خود نشست.
نگاهی رو به اهل مجلس کرد و گفت آقایان، من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود (از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه) به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم و همه مى دانید که اولاد من، منحصر به دو دختر است.
یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است، براى او عقد مى بندم و شما اى عالمان دین، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید.
چون صیغه جارى شد، طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود پرسید شرح این داستان چیست؟
راجه گفت من چند سال قبل، قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام) شعرى بگویم.
یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم.
به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم ، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود.
به شعراى ایران مراجعه کردم، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد.
پیش خود گفتم حتما شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار نگرفته است، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید، نصف دارایى ام را به او ببخشم و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم.
شما آمدید و مصراع دوم را گفتید.
دیدم از هر جهت این مصراع شما، درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است.
طلبه گفت مصراع اول چه بود؟
راجه گفت من گفته بودم به ذره گر نظر لطف بوتراب کند.
طلبه گفت مصراع دوم از من نیست، بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) است.
راجه سجده شکر کرد و خواند:
«به ذره گر نظر لطف بوتراب کند
به آسمان رود و کار آفتاب کند»
وقتى نظر کیمیا اثر حضرت مولا، فقیر نیازمندى را این گونه به ثروت و جاه و جلال برساند، نتیجه نظر حق در حق عبد چه خواهد کرد
📚 منبع: عبرت آموز، حسین انصاریان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقویت تمرکز و ذهن در کودکان و بزرگسالان
حکیم حسین خیراندیش
🍏
@armaghan_teb_sehha
انگشتاتون رو مثل تصویر شبیه چنگال کنید و به مدت 30 تا 60 ثانیه در همین حالت نگهدارید !👌🏻
این کار رو چهـــــار بار در روز انجام بدید؛ با اینکار از لرزش دستانتون در پیری تا حد زیادی جلوگیری میکنید.
🍏 @armaghan_teb_sehha
هر بار که در برابر عصبانی شدن
مقاومت می کنید، در مغز شما ارتباطات
پیچیده تری بین سلولهای عصبی شکل میگیرد و باعث میشود در دفعات بعدی
آرامتر برخورد کنید.
بزن برو به کانال سلامتی
@armaghan_teb_sehha
🔶🔹سماق تقویت لثه و ضد آفت
🔹و عفونت دهان و سفت کردن دهان
🔹و ضد اسهال و چربی سوز
♦️گیاه #سماق :
🔻#قابض است.
🔴موارد مصرف:
✅تقویت #لثه
✅#آفت_دهان
✅در بیماری #بهجت
✅بیماری های #دهانی مثل #عفونت و #زخم
✅#لقی_دندان را از بین می برد و دندان ها را سفت می کند.
✅جلوگیری کننده از #بد_بویی_دهان.
✅جلوی #اسهال را می گیرد؛ چون قابض است.
✅درمان #هیضه (اسهال و استفراغ با هم) می شود با یک قاشق مربا خوری رب انار هم ترکیب شود که قوی تر می شود.
✳️همراه کباب سماق می خورند چون مصلح گوشت است و چربی سوز است و باعت جذب شدن تمام آهن گوشت می شود.
🔶🔹طریقه مصرف:
🔹یک قاشق غذا خوری از سماق را کوبیده (بهتر است خودمان بکوبیم که مطمئن تر است) داخل یک استکان آب جوش ریخته چند دقیقه بجوشانیم و بعد صاف کنیم و دهان شویه با آن انجام دهیم (حدود دو دقیقه در دهان بچرخوانیم و بعد بیرون بریزیم)
⛔️موارد منع مصرف:
کسانی که یبوست دارند چون سماق قابض است و یبوست آور است.
بزن برو به کانال سلامتی 👇
@armaghan_teb_sehha
✨✨
یکی از ناعادلانهترین رفتارها در یک رابطه، حرف زدن با کنایه هست.
صحبت کردن از روی دلخوری!
اینکه در حرفات نشون بدی ناراحتی، ولی دلیلش رو نگی.
اینکه با رفتارت طرف مقابلت رو وادار کنی بارها و بارها از خودش بپرسه مرتکب چه گناهی شده و دلیل این همه دلسردی چیه؟ و جوابی نداشته باشه. یعنی اون آدم رو به تنهایی متهم کنی، براش حکم صادر کنی، و فرصت دفاع کردن رو ازش بگیری.
نه زندگی صحنه نمایشه و نه ما بازیگران پانتومیم هستیم.
در یک رابطه باید همه چیز رو واضح فهمید و درست فهموند. دوست داشتن رو، محبت رو، شادی و غم رو، قهر و دلخوری رو.
پس با دیگران روراست باشیم و از عکسالعملها نترسیم، اگر قرارمون به انسان بودن هست .
https://eitaa.com/joinchat/3497656626C07084a86bb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زالو چیست؟ میکرو سِرجِر( جراحِ کوچک )
حکیم حسین خیراندیش
🍏
به دوستان تان هم هدیه کنید👇
@armaghan_teb_sehha