eitaa logo
[روایَت عاشقے]
950 دنبال‌کننده
13.3هزار عکس
4.7هزار ویدیو
25 فایل
تقڏݵم ݕه باݧࢫێ بے ݩشاݩ🌹 مَدیون شہداییم خادم الشهدا👈 🌱🌸 نظر دل نوشته روایت عاشقی 👇👇 https://harfeto.timefriend.net/16774064395805
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی پیکر بی‌سر اَحد را آوردند همه اشک می ریختند ؛ امّا مادر احد نقل می‌پاشید و زینب وار دعا می‌کرد : خدایا ، این قربانی را قبول کن این شهیدِ حسین (ع) است... پ.ن: گفت با حق" قلیل ما بپذیر" عقل مبهوت؛ زین عبارتِ زینب است اللّهُمَ تَقَبَّلْ مِنَّا هَذا الْقَلیل القُرْبانَ ✨اللهُـمَّ ؏َـجِّـلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج✨ ✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ الفرجهم⭐⚡ 🇮🇷@arman134🌷
سری که درد نمی‌ کند دستمال نمی‌بندند اینجا سر همه درد می‌کند برای شهادت! دعوا سَر سربند یا زهراست.... صبح وعاقبتمون فاطمی
۳ دی‌ماه سالروز عملیات کربلای۴ گرامی‌باد. نقل است که برای این عملیات ۳۰۰ هزار نیروی ایرانی شرکت داشتند و در لحظات اولیه آن هزاران غواص به دل اروند زدند و لحظاتی بعد بعثی‌ها با شلیک منور از هواپیماهای خود شب تاریک را به روز روشن تبدیل و با دوشکا، چهار لول و... سر آنان را هدف قرار دادند تا اروندرود برای همیشه به بزرگ‌ترین گلزار شهدای آبی جهان تبدیل شود... 🥀 سلام بر پیکرهای مانده در جزایر ابوالخصیب و بلجانیه ... 💠
چیزی تا بستن دست‌هایشان نمانده! امشب شبِ کربلای چهار است تا ساعاتی دیگر ۱۷۵ غواصِ دست بسته در منطقه‌‌ی ابوفلوس در چنگال شِمر و حَرمله زمان اسیر و زنده به گور می‌شوند..! شهدا رایادکنیم باذکر صلوات🌷 ✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فرجهم⭐⚡ 💠
«اروند» هر چیزی که در مسیرش باشد را می‌بَرد، حتی دل را .... صبح وعاقبتمون شهدایی
سربند بستن یعنی دیگر دلت بندِ این و آن نباشد آن را محکم گره بزن و خود را وقفِ صاحب نامش کن... صبح وعاقبتمون شهدایی 💠
آسمان قسمت‌ِ ما بود‌ که بی‌ بال شدیم‌ ... صبح وعاقبتمون شهدایی 💠
[روایَت عاشقے]
. بچه پولداری که به دنیا پشت پا زد ..! محله نیاوران تهران متولد شد خدا نعمت را برای او تمام کرده بود هوش و استعداد بالا هیکل درشت و موزون چهره زیبا و دوست داشتنی قدرت بدنی خوب امکانات دنیایی فوق‌العاده... اما حمید تمام این نعمت‌ها را برای صاحب نعمت خرج کرد ... دیپلم که گرفت خانواده مقدمات ادامه تحصیل در آمریکا را برایش فراهم کردند اما همراهی چمران برایش جذاب‌تر بود این شد که سر از لبنان درآورد! و چندی بعد در ۱۸ سالگی و اوج جوانی ، سنگرهای خاکی جبهه را ترجیح داد به زندگی در ناز و نعمت شمیران .... نام او در جبهه با نام گردان قمر بنی هاشم (ع) پیوند خورده بود، درست مثل روح و جانِ رزمنده‌ها با محبتِ حمید.... او علاوه بر جمال و جلالش، با زبان شیرین و شوخ‌طبعی‌اش همه را شیفته‌ی خود کرده بود. به شوخی به رزمنده‌های جنوب شهر می‌گفت: «شهدای شمرون افضل من شهدای خراسون» حمید در کنار احمد ساربان‌نژاد عملیات‌های والفجر مقدماتی، والفجر یک، دو، چهار و خیبر را تجربه کرد و حماسه حضور او در این میدان های کارزار شنیدنی است. تا اینکه در عملیات خیبر شهید احمد ساربان نژاد به دیدار حق شتافت و به قول شهید حمید، کمر بچه های گردان قمربنی هاشم (ع) را شکست.... حمید بعد از شهادت احمد تلاش کرد که جای او خالی نماند و در این کار هم موفق بود در عملیات عاشورای ۳ که در مردادماه ۶۴ در منطقه فکه انجام شد، این بار حمید در کنار شهید رضا عبدی نام گردان قمر بنی هاشم(ع) را دوباره بر سر زبان‌ها انداخت. سرانجام این سردار دلاور در روز ۳۰ بهمن ۱۳۶۴ در حالی که جانشین گردان قمر بنی‌هاشم (ع) بود هنگام عزیمت رزمندگان گردان برای ماموریت فاو توسط بمب رها شده از هواپیمای دشمن به شهادت رسید و پیکر مطهرش در گلزار شهدا چیذر میهمان خاک شد. 💠
تمایلی به شهرت و معروف شدن نداشت! و باورش بر این اصل بود که اگه کاری را با خلوص‌ نیت برای خدا انجام دهی؛ او تو را عزیز می کند... آری ... هر که می‌خواهد عزیز شود باید الهی شود و امیر نیز الهی شد تا خداوند عزیزش کرد. و تنها خدا می‌داند بین او و خدایش چه گذشته که عکسِ لحظه شهادتش سال‌ هاست نماد مظلومیت و آرامش پس از عروج شده است ... ✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فرجهم⭐⚡
ما به وعده‌های خدا یقین داریم که أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُون این ماییم که زمین را به ارث خواهیم بُرد... "شهید آوینی" صبح وعاقبتمون شهدایی 💠
ای کاش به ما بال و پری می‌دادند جان حال و هوای کویِ یاران دارد ... بهار ۱۳۶۱ ، ایلام منطقه عملیاتی سومار از راست : شهید حسن سماواتی جانباز یوسف هادی پور ، شهید محمد ترکمان ، شهید سردار علی چیت‌ سازیان شهید صمد یونسی و رسول باقری
به ورزش ز رسم کهن یاد کن ز مردی و مردانگی یاد کن ؛ به این گود و میدان که دارد نشان از علی بگو از دل و جان علی یاعلی ... 💠
شب‌های جمعه ؛ مادرتان روضه خوان ماست با ناله‌های دل شکنش هم‌نوا شدیم بُنَیَّ قَتلوکَ ذَبَحوکَ وَ مِنَ الماءِ مَنعوکَ 💠
شوخی که به واقعیت تبدیل شد! رفقایش از سر مزاح روی کاغذی نوشتند: «شهید اسلام طلبهٔ مجاهد مهرداد خواجوئی» و کاغذ را گذاشتند روی سینه‌ او غافل از اینکه اراده‌ی خداوند بر شهادت او رقم خورده بود. صبح وعاقبتمون شهدایی 💠
بخند تا تابلو زندگی‌ات پُر از رنگ‌های شاد شود صبح زیبا است اگر با خنده و شادی آغاز شود
اَللّهُمَ أجْعَل صَباحَنا صَباحَ الصٰالِحین خدایا صبح ما را صبح صالحان گردان