سحر بر کلک شب، آویزه ی نور
شفق را بوسه بر لب، ماه مفتور
به یاد کاوه مرگ اهرمن را
تفعل می زند باران، چمن را
شب یلدا و شعر و شور و حال است
غزل آشفته گیسو خیال است
به کف، پروانه تیغ ناز دارد
کبوتر، بغضی از پرواز دارد
شقایق، داغ خون بر سینه دارد
به دستش، جامی از آیینه دارد
شراب کربلا نوشیده مست اند
امیر فاتح جنگ الست اند
در ان جام از می گلگونه ی آه
ز یار افتاده نبش گونه ی ماه
به مردی کرده این سطح جلی را
و خندان کرده لب، سید علی را
شما ای عاشقی را کرده فریاد
علمداران، شب یلدایتان شاد
زمین، لب تشنه ی یک جرعه نور است
#و_این_یلدای_شبهای_ظهور_است🤲🏻
"منصور نظری"
#شب_یلدا
#به_یاد_آرمان
#به_نیت_فرج
🆔️@Arman_kaums