▪️سید حسن شهید شد
مقاومت حزب الله لبنان به طور رسمی شهادت سید حسن نصرالله را تایید کرد.
#شهید_صدیق #سید_حسن_نصرالله
@armyir
▪️آه، آه از دست صرافان گوهر ناشناس
ندانستند سد حسن چه گنجیست، همانطور که قدر حاج قاسم و ابومهدی را ندانستند...
دلم دریای خون است، خونی که با خشم و آتش در هم آمیخته شده است.
#سید_حسن_نصرالله #شهید_صدیق
@armyir
▪️نمیتوانم بنویسم
تمام کسانی که از دور و نزدیک مرا میشناسند میدانند که سد حسن برایم خیلی خیلی عزیز بود و الان به معنای واقعی کلمه عزیز دست دادم و به معنای واقعی کلمه داغدار هستم.
حالم اصلا خوب نیست، همیشه سد حسن را تصور میکردم که با آن لبخند زیبا و دلپسندش با آن کلام قاطع و شیوایش خبر پیروزی بر اسرائیل را به طور رسمی اعلام میکند. او مردی راستگو و شریف بود، برای خیلیها احترام قائلم اما این نوع احترام و ارادت که به سد حسن داشتم را فقط نسبت به افراد خیلی خاصی داشتم. اینک نمیتوانم بنویسم، قلبم زخم خورده است و داغدارم... حالم اصلا خوب نیست. من او را #شهید_صدیق مینامم زیرا تنها کسی بود که در زمان حیاتش حتی دشمنش نیز او را به راستگویی میشناخت.
#یاور_م #سید_حسن_نصرالله
@armyir
▪️پرسشی دارم...
رئیس دولت گفت: ادعاهای سران آمریکا و کشورهای اروپایی نیز که در ازای پاسخندادنِ ایران به ترور شهید هنیه وعده آتشبس میدادند، تماما دروغ بود و فرصتدادن به چنین جنایتکارانی صرفا آنها را در ارتکاب به جنایات بیشتر جریتر خواهد کرد.
▫️لازم نیست به من جواب بدهید به خودتان جواب بدهید، آیا این تجربه به قیمت خون بزرگ مردی بی تکرار مانند سد حسن نصرالله ارزشش را داشت؟ آیا این فرار به جلو نیست؟ من دلم خون است و آنقدر عصبانی هستم که بهتر است ننویسم. حاضرم همه چیزم را بدهم تا بگویند که سد حسن زنده است و این اخبار فقط جهت گمراه کردن صهیونیستها بود.
#شهید_صدیق #سید_حسن_نصرالله
@armyir
12.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حرف دل خیلی از ما که از دهان مجری عراقی بیرون آمد
ای جناب نصرالله آیا دفاع از غزه فقط بر عهده تو بود و یک میلیارد مسلمان وظیفهای نداشتند!؟
#شهید_صدیق #سید_حسن_نصرالله
@armyir
▪️دیشب خواب سد حسن را میدیدم
چون دو برادر که پس از سالها دوری به هم رسیده بودند یکدگر را در آغوش فشردیم. ایشان صورتش را به صورتم چسبانده بود و میگفت برایم ناراحت نباش من شهیدم، نباید اینقدر برایم غصه دار باشی و ... و من با دلتنگی زاید الوصفی سخت او را به آغوش میفشردم.
دقایقی پیش با رفیقم امیر صحبت میکردم؛ گفتم خیلی دارم زجر میکشم، نمیتوانم غم فقدان سد حسن را تحمل کنم، خیلی برایم سخت است. او گفت که این پست را بزنم و خوابی که دیدم را با شما به اشتراک بگذارم.
#سید_حسن_نصرالله #شهید_صدیق
@armyir