eitaa logo
آرشیو پرسمان
112 دنبال‌کننده
300 عکس
69 ویدیو
68 فایل
با سلام بحث های اساتید گروه به صورت گلچین شده در این کانال قرار میگیرد :↓↓↓ لینک کانال آرشیو پرسمان @arshiveporseman لینک گروه پرسمان ( گفت و گو مساله محور ) ← https://eitaa.com/joinchat/649592896Cc336bcb271
مشاهده در ایتا
دانلود
محمدعلی تبریزیان: نتیجه گیری با این سه مقدمه وتبیین نوع منبع ورفرنس در ارایل گزاره های طبی پاسخ این سوالات یا شبهات روشن است 1 احادیث طب اسلامی مربوط به حال ووضع فرد سائل فقط بوده وقابلیت استفاده نیست که هم مقدمه اول دچار اشکال است چون فقط شاید ۵درصد روایات این گونه باشد شخصی محض وهم میدمه دوم که قضیه شخصی قبلیت استفاده وتحلیل وتجربه ندارد مقاله بنده در این مورد مطالعه شود واین شبهه ای است که افراد مختلفی مطرحش کردند و وارد نیست. 2 مسایل پزشکی مصطلح در ایات وروایات نیست جوابش روشن شد که هرگزاره ای که مورد استفاده در حیطه درماگ وسلانت وبهداشت باشد طبی بوده واصلا طب اسلامی مبانی و شیوه وتحلیل خودش را دارد مثلا از نظر طب اسلامی عامل بیماری زا به نام جن وجود دارد یا امواج دعا وکلمات میتواند درمان کند 3روایات طبی کمی داریم ونمی توان یک مبدا ومقصد ونظام طبی از اسلام به دست اورد جوابش روشن شد اولا تاقبل ازتدوین مجموعه کامل پژوهش در طب پیامبر اسلام توسط ایت الله تبریزیان یک فقیه توانمند شاید چنین فکر میشد ولی با مطالعه حداقل فهرست این کتاب به خوبی روشن می شود که طب اسلامی مبانی تعریف ها و شیوه ها واصول مستقل خودش دارد ثانیا در مقام واقع ان چنان فراوان دستورات وگزاره های دقیق وظریف از متون به دست امده که در طب های دیگر نداریم
4_5771571181144508776.pdf
260.9K
محمدعلی تبریزیان: ♦️طب اسلامی و قضایای شخصیه ( رد اشکال قضایای شخصیه بودن برخی احادیث طبی و عدم امکان استفاده از آن ) ✍️ نگارنده : حجت الاسلام محمد علی تبریزیان این هم مقاله در حیطه سوال یا شبهه یک ویس تمام شد وصلی الله علی محمد واله الطاهرین
327.2K
: یه سوال چرا طب اسلامی این اواخر اینقدر مطرح شده؟. خیلی وقته بشر احتیاج به طب داشته
339.5K
بهزاد رنجبران: سلام علیکم و رحمت الله با تشکر از فرصت داده شده لطفا بفرمایید، تشابه فقاهت مرسوم و طب اسلامی در چه وجوهی است؟ آیا پویایی‌یی که ما در فقه تشیع به آن معتقدیم در طب اسلامی نیز جاری است؟ منظور حقیر این است آیا جای نوآوری بر اساس مبانی «طب اسلامی» فعلی، وجود دارد؟ محمدعلی تبریزیان: بله حتما این را قائلیم
142.9K
: ما در منطقه کوهستانی هستیم منطقه سرشار از گیاهان دارویی کتاب یا کانالی دارید که با این گیاهان آشنا بشیم چون خیلی هاشو نمیشناسیم از لحاظ ظاهری
🔹شهید سید مرتضی آوینی: " در پزشکی و علم نوین، بلا استثنا در همه ی موارد هنگام درمان ابرو، چشمتان را کور می‌کنند. معالجات پزشکی نوین مضحک و خنده دار بوده و سراپا جهل است." 🔸🔹🔸
محمد علی تبریزیان: شهید مهندس مرتضی آوینی: در کتاب «مبانی توسعه و تمدن غرب» درباره طب اسلامی آمده است: طب قدیم دقیقاً بر مبانی حکیمانه ای منشاء گرفته از دین اسلام، استوار بوده است و بدین ترتیب، امکان تعلیم و تدریس آن در حوزه های علمیه وجود داشته است. در مورد طب، نباید پنداشت که علم پزشکی امروز، صورت تکامل یافته ی طب قدیم است؛ علم پزشکی اصولاً بر مبانی دیگری استوار است. در قدیم انسان را از یک سو جزئی از طبیعت و از سوی دیگر جامع همه ی طبایع می دانسته اند و بدین ترتیب سعی می کرده اند که نظم داخلی بدن انسان رادقیقاً در انطباق با طبیعت خارج، شناسایی کنند. بر این مبنا، انسان راهمچون طبیعت خارج، صاحب طبایع چهارگانه ی گرم وخشک، گرم وتر، سرد وتر، سردو خشک می دانسته اند و اخلاط چهارگانه ی بدن انسان- صفرا، خون، بلغم و سودا- رامتناظر با این طبایع اربعه قرار می داده اند و سعی می کرده اند از روز نظامی که فی ما بین این طبایع چهار گانه در طبیعت موجود است، نظام داخلی بدن انسان را پیدا کنند و بر همان اساس عمل کنند. این مبنا، بر خلاف آنچه معمولاً می پندارند، توسط پزشکی امروز، نه تنها نقض نشده است، بلکه روز به روز حقانیت آن آشکارتر می شود. به هر تقدیر، پزشکی امروز را هرگز نمی توان همان علم طب قدیم دانست. بین پزشکی امروز و مبانی اعتقادی و فلسفی ما پیوندی استوار وجود ندارد. این حرف را به عنوان سرزنش تلقی نکنید؛ مقصود حقیر، بیان این نکته است که چرا دیگر امکان تدریس این علوم در حوزه های علمیه وجود ندارد. آن چه در زمینه ی علم طب و پزشکی امروز گفتیم، درباره ی همه علوم دیگر، حتی ریاضیات و هندسه نیز صادق است. همه ی این علوم در گذشته بر مبانی دیگری استوار بوده اند و فی مابین آنها و مجموعه ی اعتقادات مذهبی و فلسفی انسان پیوندی کامل برقرار بوده است. این پیوند اکنون بریده شده و به اعتقاد حقیر، این انقطاع نه به علت تخصصی شدن علوم، بلکه به علت جدایی علم و دین از یکدیگر حاصل شده است. تخصصی شدن علوم، خود معلول همین جدایی است. علم جدید، وقتی مستقیما سراغ یک عضو از میان اعضا می رود، مسلماً اشتباه خواهد کرد، زیرا (بدن) حتی اگر به تعبیر خودشان یک سیستم باشد، همه اعضایش پیوسته به هم است و این اجزاء در ارتباط با هم معنا دارند و هر کدام فی نفسه و به طور مجرد از سایر اعضاء معنا ندارند. بنابر این اگر بخواهید سراغ یک عضو بروید، باید همه اعضا را بشناسید. باید از طریق کل گرایی به جزء رسید نه با جزء گرایی به سراغ اجزا رفت. عالَم جزء را فقط از طریق عالَم کل می توان شناخت. وقتی کسی به کل عالم اشراف علمی پیدا می کند به او حکیم می گویند. این آدم از کل می آید سراغ جزء؛ چون حکمت پیدا کرده از عالم اجمال به عالم تفصیل می آید و علت را پیدا کرده و برطرف می کند. درطبابت قدیم همین کار را می کردند. این طب جدید است که فوراً می خواهد برود عوارض شیمیایی یا فیزیکی حادث شده را از سر راه بر دارد و این غلط ترین و اشتباه ترین کاری است که ممکن است در این عالم اتفاق بیفتد. به این خاطر که خیلی از این عوارضی که هست، خودش در جهت شفاست. طبیعت عالم، این طور است که خودش شفا را در خود به وجود می آورد. اگر شما بخواهید این عوارض را از سر راه بردارید یعنی سیر جریان شفا را منقطع کرده اید، نه تنها معالجه نکرده اید، بلکه در طریقه علاج هم ممانعت پیش آورده اید. این جزء نگری در طب، دیوانگی است و به خدا (قسم) جنون است! شما تا آن وقت که تصوری از کل عالَم نداشته باشید، نمی توانید اجزاء را بشناسید. بنابراین تغییراتی که در بدن حادث می شوند و یارفتارهایی که ظاهر می گردند به عللی بر می گردند که ابتدا باید آن علل را شناسایی کرد و از آن طریق، معلول را هم از سر راه برداشت بدون اینکه به بقیه اعضا لطمه ای بخورد. و این فقط از طریق حکمت میسر است و راه دیگری ندارد. علم جدید همیشه و بلااستثناء در همه موارد (به جای درست کردن ابرو) چشم را کور می کند! من در بررسی امراض مختلف و معالجات این ها. به این رسیده ام که روش معالجات این ها مضحک و خنده دار است و سراپا جهل است.