آیه بامداد جمعه :
#قرآن
.
سوره فصّلت : فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِي يَوْمَيْنِ
وَ أَوْحى فِي كُلِّ سَماءٍ أَمْرَها
وَ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ وَ حِفْظاً
ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ «12»
.
پس آن را (كه به صورت دود بود،) در دو روز در قالب #هفت_آسمان درآورد
و در هر آسمانى امرش را وحى كرد؛
ما آسمان #دنيا را به ستارگان زينت داديم و آن را وسيلهى حفظ (آسمانها) قرار داديم؛
اين است تقدير خداى توانا و دانا.
.
نكته ها:
گرچه خداوند مىتوانست با يك اراده همه چيز را خلق كند، لكن حكمت او اقتضا مىكرد كه آسمانها را در دو مرحله و دوران خلق نمايد.
در اين آيه، سخن از ستارگان با چند عنوان مطرح شده است:
زينت آسمان. «زينة»
حفاظت از آسمان. «حِفْظاً»
چراغ آسمان. «بِمَصابِيحَ»
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: اهل بيت من براى ساكنان زمين وسيلهى امان هستند همان گونه كه ستارگان براى آسمانها مايهى امانند.
.
پيامها:
1- خداوند آسمان را هفت طبقه قرار داده است. «فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ»
2- در نزد قدرت خداوند، آفرينش زمين با آفرينش آسمانهاى هفتگانه تفاوتى نمىكند. هر دو را در دو مرحله آفريده است. فَقَضاهُنَ ... فِي يَوْمَيْنِ
3- با اين كه در هر آسمانى امر و ويژگى خاصّى وجود دارد، امّا همه به يك سرچشمه وصل است. أَوْحى ...
4- برنامه هاى هر آسمانى از آسمان ديگر جدا است.
( «أَمْرَها» يعنى امورى كه مربوط به همان آسمان است)
5- هر چه ستاره ديدهايم و آن چه كه بعداً كشف مىشود، زينتهاى آسمانِ پايينى است و ما از آسمانهاى ديگر خبرى نداريم.
«زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ»
6- ستارگان، عامل حفاظت آسمانها هستند. «حِفْظاً»
7- مقدّرات الهى در دسترس هيچ كس قرار نمىگيرد. «تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ»
8- هستى، تبلور علم و قدرت الهى است. «ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ»
9- مقدّرات الهى حكيمانه و عادلانه است. «ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ»
آیات بامداد جمعه :
#قرآن
.
سوره زخرف : وَ لِبُيُوتِهِمْ أَبْواباً وَ سُرُراً عَلَيْها يَتَّكِؤُنَ «34»
.
و براى خانه هايشان ( کافرین ) دربهاى متعدّد و تختهايى كه بر آنها تكيه زنند (قرار مىداديم) !
سوره زخرف : وَ زُخْرُفاً
وَ إِنْ كُلُّ ذلِكَ لَمَّا مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا
وَ الْآخِرَةُ عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ «35»
.
و هر گونه زينتى (براى آنان فراهم مىكرديم) !
ولى اينها همه جز وسيله كاميابى زندگى #دنيا نيست،
در حالى كه آخرت نزد پروردگارت مخصوص اهل تقواست.
.
پيامها:
1- در ديد كفّار ارزش به #زينت و زيور
و در ديد متّقين، ارزش به سعادت اخروى است.
وَ لِبُيُوتِهِمْ أَبْواباً ... وَ الْآخِرَةُ عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ
2- متّقين به جاى آنكه در فكر زينت و زيور خانه هاى خود در دنيا باشند، در فكر آخرتند
كه همه اينها را خداوند خود فراهم كرده است. لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ ... وَ زُخْرُفاً ... وَ الْآخِرَةُ ... لِلْمُتَّقِينَ
3- جوار پروردگار و فيض حضور با هيچ چيز قابل مقايسه نيست. «عِنْدَ رَبِّكَ»
آیه بامداد دوشنبه :
#قرآن
.
سوره جاثيه : ذلِكُمْ بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آياتِ اللَّهِ هُزُواً
وَ غَرَّتْكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا
فَالْيَوْمَ لا يُخْرَجُونَ مِنْها وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ «35»
.
اين به خاطر آن است كه شما #آيات خدا را مسخره گرفتيد
و زندگى دنيا مغرورتان كرد.
پس امروز نه از آتش #دوزخ خارج مىشوند و نه از آنان خواسته مىشود كه رضايت خدا را بخواهند.
.
نكته ها:
« #استعتاب» به معناى درخواست چيزى است كه رنج و غم را برطرف كند، نظير عذرخواهى.
در اين چند آيهاى كه گذشت ، جلوه اى از #دادگاه قيامت ترسيم شده است:
1. همه در قيامت جمع مىشوند. «يَجْمَعُكُمْ»
2. باطل گرايان در آن روز خسارت خود را مىبينند. «يَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ»
3. هر امّتى به سوى كتابش خوانده مىشود. «كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعى إِلى كِتابِهَا»
4. كتاب، گواه بر رفتار است. «هذا كِتابُنا يَنْطِقُ عَلَيْكُمْ بِالْحَقِّ»
5. مردم دو دسته شده، گروهى در رحمت و گروهى اهل دوزخند.
6. به دوزخيان دلايل كيفر تفهيم مىشود. فَاسْتَكْبَرْتُمْ ... اجْتَرَحُوا السَّيِّئاتِ
7. كيفر متناسب با جرم است. «نَنْساكُمْ كَما نَسِيتُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا»
8. عوارض و آثار سوء گناهان دامنگير مىشود و راه خروج و عذرخواهى بسته است.
مهمترين عامل بدبختى، مغرور شدن به #دنيا و تمسخر و تشكيك است.
پيامها:
1- دليل كيفر را به مجرم بگوييد. ذلِكُمْ بِأَنَّكُمُ ...
2- به زندگى دنيا، دلشاد و مغرور و سرمست شدن، انسان را به استهزاى حقايق مىكشاند.
«اتَّخَذْتُمْ آياتِ اللَّهِ هُزُواً»
3- از دنيا انتقاد نشده، بلكه از مغرور شدن به آن انتقاد شده است. «غَرَّتْكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا»
4- براى كسانى كه مكتب آسمانى را تحقير و استهزا كنند ، نه راه نجات است و نه راه عذرخواهى و عذرپذيرى.
لا يُخْرَجُونَ ... لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ
آیه بامداد جمعه :
#قرآن
.
سوره محمّد : إِنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ
وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا يُؤْتِكُمْ أُجُورَكُمْ
وَ لا يَسْئَلْكُمْ أَمْوالَكُمْ «36»
.
زندگى دنيوى، تنها بازيچه و #سرگرمى است
و اگر ايمان آوريد و پروا پيشه كنيد، خداوند به شما پاداش مىدهد
و همه اموالتان را نمىخواهد.
.
نكته ها:
«لَعِبٌ» كارى است كه انگيزه واهى دارد
و «لَهْوٌ» كارى است كه انگيزه عاقلانه ندارد.
.
در آيه قبل، از سستى و سازش با كفّار نهى شد،
اين آيه گويا به عامل مهم سستى كه #علاقه به دنياست اشاره مىكند
و مىفرمايد: دنيا شما را نفريبد.
.
يوسف عليه السلام در نزد پدر، فرزندى عزيز؛ در ديد برادران، رقيب؛
در ديد كاروانيان كه او را از چاه بيرون آوردند، برده؛
در ديد زليخا، معشوق و در ديد زندانيان خوابگذار است.
#دنيا نيز در ديد اكثر مردم، وسيلهى سرگرمى و كاميابى است،
ولى در نگاه مؤمنان؛ كلاس خداشناسى
و همه چيز آن آيات الهى و بازار تجارت عمل صالح
و #مزرعه آخرت و كسب فضيلت است.
آفرينش الهى بر اساس لهو و لعب نيست، «وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما لاعِبِينَ»
بلكه اين انسان است كه به خاطر عدم استفاده صحيح، آن را لهو و لعب و وسيله زينت و تفاخر و تكاثر قرار مىدهد.
.
پيامها:
1- #دلدادگى به دنيا و دنياطلبى، از عوامل اساسى سستى و ضعف مؤمنان است.
فَلا تَهِنُوا ... إِنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا
2- دنيا منهاى ايمان و تقوا، بازيچه است. «لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا»
3- تقوا از آثار ايمان و مرحله اى بالاتر است. «تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا»
4- ايمان و تقوا دو عاملى است كه دنياى انسان را از #پوچى خارج مىكند. «لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا يُؤْتِكُمْ أُجُورَكُمْ»
5- ايمان و تقوا، منافاتى با داشتن ثروت ندارد. تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا ... لا يَسْئَلْكُمْ أَمْوالَكُمْ
6- فرمان انفاق، اطعام، زكات، خمس و صدقه، براى رشد ماست،
نه پرداخت مزد هدايت. «لا يَسْئَلْكُمْ أَمْوالَكُمْ»
آیه بامداد دوشنبه ، سالروز شهادت من عنده ام الکتاب ... مولود کعبه ، در محراب خانه خدا ... پدر همه مون و همه امت ... اول مظلوم عالم ...برادر و همتای حضرت خاتم ص و وصی حضرت ...
معجزه خلقت ... امیرالمومنین ...
و روز بیست و یکم از #ماه_خدا :
#قرآن
.
سوره طور : وَ إِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا عَذاباً دُونَ ذلِكَ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ «47»
و البته براى كسانى كه #ستم كردند، عذابى است غير از اين (در دنيا يا برزخ)
ولى اكثر آنان نمىدانند.
نكته ها:
با توجّه به آيات قبل و اين آيه، نپذيرفتن دعوت انبيا ظلم است.
شايد هم مراد اين باشد كه كفّار دو گروهند: گروهى كه تنها كافرند و گروهى كه علاوه بر كفر، ظلم و توطئه هم مىكنند
كه عذاب اين گروه بيشتر است.
در تفسير قمّى آمده است كه مراد از «عَذاباً دُونَ ذلِكَ»، عذاب در زمان #رجعت است،
در مورد كسانى كه در حقّ آل محمد عليهم السلام ظلم روا داشتند.
.
پيامها:
1- براى ستمگران، علاوه بر قيامت، در #دنيا نيز عذاب است. «عَذاباً دُونَ ذلِكَ»
2- ظالمان، از عاقبت شوم خود در اين دنيا بى خبرند. «أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ»